
دوستان این بخش صرفا برای این هست که از بقیه دوستان(مدیران و کاربران) کمک بخوایین !
لحظه احساس کردید دارین تحریک میشین یا امکان داره لغزش کنین زود بیاین توی سایت و با مدیران یا کاربران صحبت کنید و ازشون کمک بخواین .
قوانین این بخش :
#از انجایی که اقرار به گناه(خودارضایی و...)جایز نیست و کار ناپسندیست لطفا از شکست خوردن خودتون حرفی نزنید و این مسئله رو بین خدای خودتون در میون بذارید و از این قسمت صرفا جهت کمک و راهنمایی گرفتن از افراد حاضر در سایت و مدیران استفاده نمایید.
مهم :
اگه الان شهوت بهت فشار آورده و داری تلاش میکنی خودارضایی نکنی در صورتی که ما نبودیم که بهت کمک
کنیم به ربات زیر در تلگرام برو تا بهت بگه چیکار کنی :
...
...
امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود: صلوات فرستادن شما بر من باعث روا شدن حاجتهای شما است و خدا را از شما راضی و اعمال شما را پاکیزه می کند.
کمک !!!!!
اگر الآن دچار وسوسه شدی، کافیه ی روی عکس زیر کلیک کنی تا مستقیم وصل بشی به حرم امام علی و اونجا میتونی گشتی بزنی تا تحریک ولت کنه
👇دریافت کلیپ👇
منبع متن: وبلاگ توبه 94 | درخواست کمک
جنگجوی درون
24 مهر 1404 ساعت 13:01سلام
به آبجی منتظر
حتما برام دعا کنید یه سوال هم داشتم میگم بنظرتون برای وسواس فکری شدید قرص فلوکستین بهتره یا فلوواکسامین چون خودم میخوام به دکترم پیشنهاد بدم که یکیش به عنوان داروی ثابتم باشه میشه لطفا بهم بگید
و اینکه مکمل باشگاه تداخلی با دارو ها نداره؟
آبجی خدا خیرتون بده انشاالله
منتظر
24 مهر 1404 ساعت 15:21سلام داداش جنگجو
اجازه بدین که خود دکتر طبق تشخیصش دارو تجویز کنه نه که خودتون پیشنهاد کنین
بستگی داره به دارو و مکمل
اینم از دکتر بپرسین و اینکه زیاد مکمل مصرف نکنین
مصرف زیادش آسیب زنندهست
جنگجوی درون
22 مهر 1404 ساعت 14:50سلام
به آبجی منتظر
خیلی ممنونم از پاسخگوییتون خدا خیرتون بده التماس دعا دارم
منتظر
23 مهر 1404 ساعت 12:53سلام داداش جنگجو
خواهش میکنم ، ممنون کاری نکردم🌱
حتما و محتاجیم به دعا
یاالرحم الراحمین
17 مهر 1404 ساعت 23:07سلام و ارادت
خواهر منتظر می تونم در ایمل مزاحم بشم ؟
حالم خیلی خرابه ، آدمی ام که تحمل می کنم ، تحمل می کنم تحمل می کنم .... اما وقتی کم میارم دیگه نمی تونم کاری بکنم
چون همه کار کردم و در این لحظه تنها آروزوم فقط یک چیزه و اگر لطف خدا و صحبت های شما نبود من اون روز خودکشی کرده بودم !!
خیلی فوری لطفا اگر براتون مقدور بود اطلاع بدین و اینجا هم بهم بگین چون ایمیل من استفاده نمی کنم
منتظر
19 مهر 1404 ساعت 14:19سلام
خوب هستین؟؟ شرمنده این چن روزه نتونستم سایت سر بزنم
بله میتونین پیام بدین
امیدوارم پیامم رو ببینین
پاکیتون ابدی
جنگجوی درون
17 مهر 1404 ساعت 21:31سلام
به آبجی منتظر
خیلی ممنونم از لطفتون حتما انجام میدم کارارو الان خداروشکر الان چند روزه یه خورده بهترم لطفا برام دعا کنید حتما
یه مشورت میخوام باهات کنم
ببین من وسواس فکری شدید دارم رفتم پیش دو تا دکتر دکتر اولی رو یک هفته قرصاشو خوردم قرص فلوواکسامین بهم داد احساس میکردم که روزای آخر داره اثر میکنه البته بگم ها نمیدونم قطعا اثر کرد یا نه فقط احساس بود نمیدونم بعد علائم شدید وسواس فکری دارم دکتر اولی یه نمونه قرص داد فکر کنم تاثیر میزاشت بعد دکترمو عوض کردم رفتم پیش دکتر دومی اون چهار نمونه قرص داد فلوکستین و آریپیرازول و پرانول و کلومیپرامین این قرص دکتر دومی رو که میخورم خیلی بی حال میشم انگار هر روز دلم میخواد فقط بخوابم اصلا گیج گیجم بی حال و بی انرژی و کسل حالا موندم چکار کنم کدوم دکتر رو ادامه بدم بنظرت کدوم دکتر بهتره آخه دکتر دومی خیلی دارو هاش منو گیج میکنه بنظرتون برم همون دکتر اولی
میشه کمکم کنید لطفاً
منتظر
20 مهر 1404 ساعت 09:36سلام داداش جنگجو
خداروشکر خوشحال شدم که حالتون حتی شده ذرهای بهتر شده
فلوواکسامین
این دارو مخصوص وسواس فکری و اضطرابه و معمولاً بهتنهایی شروع میکنن چون میخوان بدن واکنش اولیه رو نشون بده
احساس بهبودی که گفتین احتمالا واقعی بوده چون فلوواکسامین واقعا برای وسواس مؤثره فقط باید ۴ تا ۶ هفته بخورین تا اثر کاملش بیاد
مزایا:
داروی ملایمتر
تمرکز بالا روی وسواس
عوارض کمتر (نسبت به چنددارویی)
معایب:
اثر کاملش دیرتر میاد
اگه وسواس خیلی شدید باشه گاهی بهتنهایی کافی نیست
فلوکستین: ضدوسواس و ضدافسردگی
کلومیپرامین: داروی قوی ضدوسواس ولی خوابآوره و باعث گیجی و بیحالی میشه
آریپیپرازول: داروی کمکی برای وسواس مقاوم
پروپرانولول (پرانول): ضد تپش قلب و اضطراب فیزیکی
این ترکیب برای موارد خیلی شدید یا مقاوم به درمان داده میشه ولی همونطور که گفتین باعث خوابآلودگی و گیجی و افت انرژی میشه چون روی چند مسیر مغزی همزمان اثر میذاره
به فلوواکسامین واکنش نسبتا خوبی نشون دادین و بهتره اونو که عوارض کمتری داره ادامه بدین
بهنظرم برگردین پیش همون دکتر اول و ادامه بدین با فلوواکسامین (البته با مشورت خودش)
ولی حتما با دکتر حرف بزنین و وضعیتتون رو کامل بهشون شرح بدین
به هیچ وجه خودتون داروها تغییر ندین و حتما داروهایی که دکتر دومم داره بهشون بگین
انشاءالله که زودتر حالتون خوب شه🌱
جنگجوی درون
11 مهر 1404 ساعت 02:44سلام
به آبجی منتظر
آبجی من الان حدود چهار روزه که ترک کردم ولی این حسی که وسواس فکری بهم میده رو نمیتونم تحمل کنم بخاطر همین من کشیده میشم به خ.ا تا کمی آروم شم جالب اینجاست هروقت انجام میدم فکر ها تا چند ساعت میره و بعدش خیلی بدجور برمیگرده دارم داغون میشم اگه این احساسات نبود من راحت میتونستم خ.ا رو ترک کنم متاسفانه این احساسات لعنتی نمیزاره چون واقعا زندگی با این احساسات سخته برام الان چند روزه دارم قرص میخورم فلوواکسامین صد میخورم روزی دوتا ولی انگار دارو جوابگو نیست نمیدونم چرا الان کمتر از یک هفته هست که دارو رو شروع کردم ولی انگار نه انگار هیچ تاثیری روم نزاشته شنیده بودم چون دارو قبلا خورده بودم الان زودتر نتیجه میگیرم ولی اصلا هیچ تاثیری روم تزاشته این قرص لعنتی نمیدونم چکار کنم این خدا هم هرچی صداش میکنم ما رو ول کرده رفته آخه من که گناه بزرگی نکردم نمیخوام بگم گناهم خیلی کوچکه نه ولی خو طرف هست گناه های خاک بر سری کرده هیچیش نشده و منه بدبخت چند ساله درگیرم خدا شاهده اون رفیقاییم که از من پایین تر بودن ازم زدن جلو و انگار نه انگار که منم آدمم دیگه خسته شدم موندم چکار کنم
بسلامتی پس رشتتون روانشناسی هست جسارتا ترم چند هستید ؟
میشه لطفا شما که دانشجوی روانشناسی هستید کمکم کنید من علائمم رو بهتون میگم کمکم کنید توروخدا کمکم کنید هزینش هم هرچقدر شد هرچی بگید من در خدمتم
خب ببینید من خیلی افکار میاد سراغم و اصلا حالمو خراب میکنه اون روشی که گفتید رو انجام میدم ولی لعنتی بازم میاد سراغم اکثر توبه شکستن های من بخاطر همین وسواس فکری لعنتی هست من حتی راجب فکرمم نمیتونم صحبت کنم حتی نمیتونم بنویسم روی کاغذ دکتر میگفت بنویس رو کاغذ بندازش دور ولی من حتی نمیتونم اینکار رو انجام بدم چون افکارم شدید تر میشه و خیلی اذیت میشم وقتی تقریبا میشه گفت هشتاد الی نود درصد ساعات روز رو افکار میان تو ذهنم و اذیتم میکنن وقتی میان تو ذهنم مثل فکر عادی که سراغ شماها میاد نیست وقتی میاد سراغم بهم تپش قلب میده احساس خفگی میکنم تو سینم و سینم گرفته میشه خیلی اضطراب و استرس شدیدی بهم وارد میشه تمرکزم رو از دست میدم م به سختی میتونم کار کنم و اینکه تو دلم آشوب میشه و مجبور میشم یه سری کار ها رو انجام بدم تا این افکار آروم بشن و تقریبا دوباره وسواس فکریم روی اعداد داره برمیگرده رسما زندگیم داره نابود میشه ای کاش حرف دکترم رو گوش کرده بودم و سمت سیگار و قلیون و پاد و ویپ نرفته بودم بعد وقتی که این افکار میاد سراغم انگار سینه ام میخواد کنده بشه دو دقیقه هم نمیتونم بدو ام تو باشگاه وقتی میدو ام چنان نفس کم میارم مثل این میمانه انگار قبلش یک پاکت سیگار کشیدم خیلی بده این وسواس فکری به دکترم علایمم رو گفتم دکتره انگار سواد نداره احمق میگفت باید بستری شم من میخوام زندگی کنم دیگه بستری چرا آخه
شما که رشتتون روانشناسی هست میشه بهم بگید باید چطور درمان بشم دقیقا چکار کنم کلا راه درمانش چیه این داروی لعنتی هم انگار الکیه تاثیری نداشته فعلا روم این افکار لعنتی و این حالی که براتون توضیح دادم اگر نبودند بخدا من راحت تر میتونستم خ.ا رو کنار بزارم و پیشرفت کنم اصلا انگار یه نفر دعایی طلسمی چیزی برام گرفته خیلی عجیبه این وسواس فکری
آخه تو قرآن هم دعا و طلسم و چشم زدن اومده بنظرتون اگر از این جریانات برام اتفاق افتاده باشه چطور باید دفعش کنم برای همیشه با یه نفر هم صحبت کردم میگفت دعا و طلسم و چشم زدن حقیقت داره حالا موندم چکار کنم یکی از اقواممون هم میگفت حقیقت داره والا دیگه موندم چکار کنم
توروخدا کمکم کنید بخدا هرکاری بگی میکنم
من خودم حدس میزنم دعایی چیزی باشه آخه من هیچیم نبود یهو تو اواخر پونزده سالگیم شروع شد یکسال درمان شدم و دوباره الان شاید تر شروع شده
الان خیلی نیاز به معجزه خدا دارم الان بیشتر از هر وقت دیگه ای نیاز به معجزه خدا دارم همه فکر میکنن دیوانه شدم خب من با این وضع وسواس فکری فردا پس فردا چطور زن بگیرم چطور زندگی کنم
منتظر
12 مهر 1404 ساعت 21:25سلام داداش جنگجو
چیزی که توصیف میکنین دقیقا وضعیتیه که خیلیها وقتی وارد مسیر ترک میشن تجربه میکنن و این نه نشوندهندهی ضعف شماست و نه بیتوجهی خدا بلکه این فراینده طبیعیه مغز، وقتیه که توی الگوهای رفتاری و هورمونی تغییر ایجاد میشه
یکی یکی پیش بریم:
۱. دارو چرا هنوز اثر نداره؟؟
فلوواکسامین (و کلاً بیشتر داروهای ضدوسواس و ضدافسردگی) ۴ تا ۶ هفته طول میکشه تا اثر کاملش رو بذاره
اینکه انتظار نتیجه گرفتن دارین طبیعیه ولی واقعا هنوز زوده و مغزتون باید با سطح جدید سروتونین سازگار بشه
حتی ممکنه اوایل کمی اضطراب و وسواس بدتر بشه که اینم موقتیه
پس نتیجهگیری نکنین که دارو جواب نداد و ادامه بدین و در صورت نیاز با پزشک مشورت کنین که شاید دوز رو تنظیم کنه یا داروی کمکی بده
۲. چرا بعد خ.ا وسواس کم میشه و دوباره برمیگرده؟؟
قبلا هم گفتم ولی بینین وقتی این کارو میکنین مغزتون دوپامین ترشح میکنه و به طور موقتی اضطراب و افکارتون آروم میشن ولی بعدش افت شدید دوپامین و احساس گناه میاد و وسواس حتی شدیدتر برمیگرده و این دقیقا همون چرخهی اعتیاده
یعنی راهی که فکر میکنین آرومتون میکنه در اصل منبع بیشتر دردتونه
اینو آگاهانه بدونین تا کمتر فریبش رو بخورین
۳. برای تحمل وسواس فکری چه کنین؟؟
چون دارو هنوز اثر نکرده الان باید ابزارهای غیردارویی استفاده کنین:
۱.تنفس عمیق ۴-۷-۸: دم ۴ ثانیه، حبس نفس ۷ ثانیه، بازدم ۸ ثانیه
سه بار پشت هم
این فورا اضطراب رو کم میکنه
۲.قرار دادن تاخیر: وقتی میل به خ.ا اومد به خودتون بگین:۵ دقیقه فقط صبر کنم
در این ۵ دقیقه یه فعالیت مثل راه رفتن، دوش گرفتن یا حتی دست رو توی آب سرد زدن رو امتحان کنین که در اينصورت معمولا میل ضعیف میشه
۳.ورزش سبک یا پیادهروی هر روز حتی ۱۵ دقیقه اضطراب رو از بین میبره
۴. ارتباطتون با خدا:
این فکر که خدا منو ول کرده رو خیلیها موقع سختی تجربه میکنن اما در حقیقت دقیقا توی همین لحظههاست که خدا کنارتون بیشتره چون دارین میجنگین
آیتالله بهجت جمله معروفی داشت: اگر انسان میدانست خدا درِ خانه اوست، دست از دعا برنمیداشت
خدا همیشه کنارمونه حتی اگه ما متوجهش نباشیم
اینو هیچوقت فراموش نکنین که این دنیا وادی امتحانه نه خوشی
یکی با سختی کشیدن یکی با خوشی
مهم اینه در هر حالتی امیدمون ناامید نشه و توکلمون و اعتمادمون به خدا از بین نره
و بازم تاکید میکنم ظاهر زندگی بقیه رو با باطن زندگی خودتون مقایسه نکنین
۵. با خودتون مهربون باشین
الان مغزتون توی یک سمزدایی واقعیه مثل کسی که مواد رو ترک میکنه
پس هر شکست یا لغزش مساوی پایان نیست بلکه مغزتون داره یاد میگیره بدون این محرک زندگی کنه
اینو هرگز فراموش نکنین که هر روزی که مقاومت کردین حتی اگر کامل نبودین یک قدم جلوتر رفتین
۶. چرا دکتر گفت بستری؟؟
بستری شدن یعنی چند روز مراقبت فشرده برای قطع کردن چرخه اضطراب شدید و تنظیم دقیق دارو و این به معنای "دیوانه بودن" یا "تمام شدن زندگی" نیست
گاهی توی وسواس شدید یا حملات پانیک چون بدن و ذهن توی حالت بحرانی میرن پزشک میگه چند روز بیای بیمارستان و دارو تحت نظر شروع بشه تا دوز و ترکیب درست بشه
این بیشتر یک کمکه تا حالتون تثبیت بشه نه اینکه شما رو حبس کنن
پیش یک روانپزشک با تجربهتر برین که ممکنه ترکیب دارو رو تغییر بده یا داروی کمکی بده تا تا داروی اصلی اثر کنه
۵. چرا نوشتن افکار جواب نمیده؟
شما الان توی مرحلهای هستین که نوشتن خودش محرک اضطرابه
این برای بعضیها طبیعیه پس خودتون رو سرزنش نکنین که چرا نمیتونین بنویسین
تمرکز روی نفس، لمس یا صدا:
مثلا وقتی افکار میاد به جای نوشتن یک شیء رو بگیرین تو دستتون و حسش کنین
این مغزتون رو از حالت طوفان افکار بیرون میکشه
تنفس که بالاتر گفتم یعنی دم ۴ ثانیه، حبس نفس ۷ ثانیه، بازدم ۸ ثانیه
سه بار پشت هم
موزیک یا صوت آرامبخش توی گوش بذار و روش تمرکز کنین (بهترین انتخاب صوت قرآنه)
باز تکرار میکنم بدنتون الان واقعا در حالت سمزداییه
ترک خ.ا، ترک سیگار و قلیون و شروع دارو مساویه سه شوک بزرگ به سیستم عصبیه
همه اینا اضطراب و تپش قلب و نفستنگی رو بدتر میکنه تا بدن عادت کنه
البته حواستون باشه که این مسیر علارغم سختیهاش یه آیندهی درخشان براتون رقم میزنه
ورزش کردن الان براتون سخت شده چون ریههاتون هنوز درگیر نیکوتین و التهاب هستن و طبیعی هست که نفستنگی بیاد این با زمان بهتر میشه
داداش جنگجو در حد توانم بهتون کمک میکنم ولی فقط یه دانشجوی روانشناسیم و اصلا نمیتونم اونطور که باید کمکتون کنم
و در ضمن حرفی که راجب پولو و اینا زدین نشنیده میگیرم
دعا و طلسمم درسته وجود داره
قبلا این سوالو پرسیده بودین و اونموقع هم گفتم
علت همهی مشکلات ما طلسم نیست و الان علائم شما وسواس فکری رو نشون میده حتی همین توجه زیادی که به طلسم و جادو دارین
راه دفع طلسم و در امان موندن از طلسم هم یه چیزه : تقویت ارتباط با خدا و مداومت در خوندن قرآن
اگه میتونین آیتالکرسی و چهار قل رو کنار خودتون داشته باشین
پاکیتون ابدی
جنگجوی درون
06 مهر 1404 ساعت 15:26سلام
به آبجی منتظر
خیلی ممنونم ازتون حتما میرم دنبالشون راستی جلسات مجازی خودتون از چه موقع شروع میشه تاریخشو بهم میگید انشاالله شرکت میکنم حتما خدا خیرتون بده
آبجی منتظر حالم خیلی خرابه بدجور این وسواس فکری لعنتی داره عذابم میده دکتر گفته حتما باید دارو بخورم باید دیگه شروع کنم دارو هامو لعنت به این چرخ گردون تف به چرخ فلک داغون شدم از یکی پرسیدم که پزشکی میخوند میگفت تا آخر عمرت همراته وسواس فکریت من تا آخر عمر چطور با این لعنتی کنار بیام نه میتونم ازدواج کنم ازدواج هم کنم دختره سر وسواس فکریم ولم میکنه میره پی کارش چکار کنم که دلم خون شده ای خدا چه مهربونی هستی که یه بنده ای که همیشه سعی میکرد تو چهارچوب حرفات باشه رو بهش بلا دادی و اون بنده ای که همش گناه میکنه و ربا میخوره و حق الناس میکنه و هزاران کثافت کاری هیچ بیماری ای بهش ندادی نهایت دغدغه طرف اینه که امروز با کدوم دختر برم دور دور
خداااااااااااااااااااااااااااااااا😭 من نمیخوام تا آخر عمرم این وسواس فکری لعنتی رو داشته باشم نه میشه خودکشی کرد نه خودت جونمو میگیری خو عاقل خو خردمند منه بدبخت چکار کنم منه بی توان آخه چه قدرتی دارم
آبجی توروخدا برام دعا کن دعا کن تو دلت پاکه انسان پاکی هستی شاید خدا شنید
آبجی راستی یه سوال دارم ببخشید شخصیه میگم شما دقیقا چه روزی بود که شروع به پاکی کردید میخوام بدونم جمعه بوده یا روزی غیر از جمعه لطفا بهم راستشو بگید ازتون خواهش میکنم توروخدا راستشو بگید بهم
منتظر
07 مهر 1404 ساعت 12:59سلام داداش جنگجو
زمانش رو تو سایت اطلاع رسانی میکنیم به زودی
خیلی ممنون خواهش میکنم
خوبه دارو درمانی رو شروع کنین که به لطف خدا جواب میگیرین
به حرف هر آدمی توجه نکنین
ایشون نمیدونم کی بوده ولی از حرفی که زده مشخصه سواد آنچنانی هم نداره
اولا که این بیماری وسواس فکری یک بیماری مربوط به روح و روانه و ایشون در رشتهای که مربوط به جسمه فعلا دانشجو هستن حتی درسشونم تموم نکردن
ما کلی متخصص داریم که سواد چندانی ندارن دانشجو که بماند جای خود
دوما این بیماری کاملا قابل کنترله به عنوان یه دانشجوی روانشناسی اینو بهتون میگم که درمان وسواس فکری تو حوزهی رشتهی تحصیلیمه
ببینین این مشکل قابل کنترله به شرطی که یک مسیر درمانی اصولی رو طی کنین
شما وقتی با یک مسئلهای روبهرو شدین که براتون وسواس فکری ایجاد میکنه آگاهانه خودتون رو به بیخیالی بزنین
مثل همین گفتهی اون شخص
یا اینکه فقط من بیماری دارم و بقیه که کلی گناه بزرگم کردن هیچیشون نشده و ...
هروقت فکرتون رفت سمتش ، هروقت خواستین در موردش حرف بزنین یا کسی در موردش چیزی خواست بگه و ... جهت فکریتون رو تغییر بدین
این کار هم از تشدید مشکل جلوگیری میکنه هم به مرور کمک میکنه که درمان شین
شروع روز ترک هم همینطور
هر روز ، روز خداست و فرقی نمیکنه چن شنبه باشه
امروز بهترین روزه برای شروع پاکی و برای شروع هر کار خوبی که میخواین انجام بدین و هر کار اشتباهی که میخواین ترک کنین
پاکیتون ابدی
منتظر
06 مهر 1404 ساعت 12:44جنگجوی درون سلام
جواب سوالهاتون باید ریشهای پاسخ داده باشه یعنی این شبهات ریشهای باید حل بشن و نیازه که کسی که تخصص داره تو این زمينه بهتون کمک کنه
چن تا پیشنهاد دارم براتون
یکی شرکت در دوره بی نهایت شو ، توی نت جستجو کنین میاره از دورههای موسسه جوانان آستان قدس رضویه
دوم مراجعه به سایت پاسخگویی جهت پرسیدن سوالهاتون
https://my.pasokhgoo.ir/landing
میتونین گفتگوی آنلاین هم با پاسخگوها داشته باشین
سوم هم شرکت در جلسات مجازی خودمون که انشاءالله به زودی شروع میشه و اونجا انتهای جلسه میتونین سوالاتتون رو بپرسین و حتی میتونینم به پیشنهاد شما و دوستان در صورت نیاز جلسهای رو به این موضوع اختصاص بدیم
پاکیتون ابدی
یک آدم
06 مهر 1404 ساعت 00:15به خادم الشهدا
ببین درسته ماکه نمیتونم درمورد بدحجابی خانم ها معجزه کنیم ولی خوب حداقل جلوی خودمون رو که میتونیم بگیریم خودمون رو که میتونیم پاک نگه داریم بقیه بماند. راستی من اینو گفتم که بگم خیلی این چند وقته چشم چران شدم چجوری جلوی خودمو بگیرم
منتظر
07 مهر 1404 ساعت 12:43سلام
این مشکل هم مثل بقیه عادتهای ذهنی و رفتاری با تمرین و مدیریت کمکم کنترل میشه
۱. آگاهی
وقتی نگاهتون به جایی کشیده میشه سعی کنین خودتون رو سریع آگاه کنین که الان که دارم نگاه میکنم انتخاب منه و همین جمله میتونه باعث شه کنترل به دستتون برگرده و نگاه رو قطع کنین
۲. مدیریت نگاه
اصل اول نگاه و دوم تکرار رو یادتون باشه
نگاه اول اکثرا غیرارادیه ولی ادامه دادن و تکرار انتخاب خودمونه
یاد بگیریم نگاهتون رو به نقطه دیگهای ببرین مثلا به آسمون، زمین یا روی گوشی ، این حرکت کوچیک به مرور براتون عادت میشه
۳. مشغول کردن ذهن
بیکاری یا خیالپردازی باعث میشه نگاهتون حساستر بشه پس فعالیتهای ثابت مثل ورزش، مطالعه و کار یا یادگیری انرژی جنسی رو تعدیل میکنن و نگاهتون خودبهخود کمتر میشه
۴. تلقین مثبت
به خودتون یادآوری کنین که این نگاهها منو به آرامش نمیرسونه و من ارزشم بیشتر از اینه و چندبار در روز تکرار کنین
ذهنتون باورش میکنه و به مرور مانع میشه که نگاه کنین
۵. ارتباط معنوی
نماز و دعا یا حتی چند دقیقه سکوت و ذکر مثلا "استغفرالله" بعد از هر وسوسه کمک میکنه مغزتون از حالت تحریک به آرامش برگرده
۶. کنترل محیط
فضاهای تحریککننده یا پیجهای خاص در شبکههای اجتماعی رو حذف یا محدود کنین چرا که فضا تأثیر مستقیم داره
یادتون باشه که این عادت به شبه بهوجود نیومده که یه شبه هم از بین بره و با تمرین و صبر کمکم از بین میره
پاکیتون ابدی
یک آدم
06 مهر 1404 ساعت 00:10سلام خوبین خسته نباشید
من نمیدونم چرا انقدر از خدا دور شدن از اول تابستون دیگه نماز نخوندم هی کم کم ایمانم کمتر شد تا الان گفتم سال تحصیلی شروع بشه دوستام مجبورم میکنن نماز بخونم درست میشه ولی اونها هم دیگه نمیتونن روم تاثیر بزارن چون نماز صبح و مغرب رو نمیخونم چیکار کنم نماز بخونم توکلم به خدا از بین رفته و میگم همچی به خودت بستگی داره و اینکه خدا چی بخواد رو بهش فکر نمیکنم انگار میگم همه اینا کشکه ولی واقعا نیست خدا مارو نگه داشته اونه که کمکمون میکنه و.... بد تر از همه آنکه اعتقادم به گناه بودن پ.و.ر.ن و خ.ا از بین رفته دیگه اصلا اینارو گناه نمیبینم تو تابستون که تا دلتون بخواد اینکارا رو انجام میدادم موقع شروع سال تحصیلی باخودم گفتم دیگه نمیرم سمتش ولی امروز با دیدن یک تصویر تحریک آمیز وا دادم و تمام. مثل قبلا اون تقوا رو ندارم که مقاومت کنم
چیکار کنم خلاصه ایمان تو دلم خیلی کمرنگ شده دارم کافر میشم 😭 حس میکنم اگر برنگردم به راه حق هی گمراه تر میشم اون موقع دیگه روزه هم نمیگیرم دیگه گناه های دیگر رو حساب نمیکنم و.....
منتظر
06 مهر 1404 ساعت 12:37سلام
برای اینکه ایمان قوی بشه چن تا راه عملی:
۱. شناخت و یقین پیدا کردن
هر چی معرفت به خدا بیشتر بشه دل محکمتر میشه
خوندن قرآن با معنی نه فقط صوت هرچند هر روز حتی یک آیه اما با فکر باشه
مطالعه زندگی اهلبیت و بزرگان دین و اینکه ببینین چطور خودشون با وسوسهها جنگیدن
۲. یاد همیشگی خدا
ذکر ساده مثل "لا اله الا الله" یا "استغفرالله" رو ملکه ذهنتون کنین
وقتی وسوسه میاد سریع یک ذکر بگین یا یک آیه رو تو دلتون مرور کنین مثلا "ألا بذکر الله تطمئن القلوب"
نماز رو فقط بهعنوان تکلیف نبینین بلکه گفتوگو و قرار عاشقانه با خدا
۳. عمل کوچک اما مداوم
ایمان با کارهای کوچک روزانه قوی میشه نه فقط با احساسات لحظهای مثلا صدقه دادن حتی خیلی کم، کمک کردن به کسی یا حتی کنترل زبان از یک حرف بد
این کارهای کوچیک مثل وزنه زدن عضله ایمان رو رشد میدن
۴. خلوت با خدا
سحر یا شب چند دقیقه بشینین و با خدا حرف بزنین لازم نیست دعاهای سنگین بلد باشین ساده بگین "خدایا خودت دستمو بگیر" و ...
این خلوتها سیم بین ما و خدا رو برق فشار قوی میکنه
۵. همنشینی سالم
دوستان و محیط خیلی روی ایمان اثر دارن همنشینی با اهل ایمان، دیدن آدمهای بااخلاق و اهل خدا باعث میشه ما هم قویتر بشیم
۶. یاد مرگ و آخرت
یاد مرگ مثل چراغ قرمزه هر وقت وسوسه میاد چند ثانیه تصور کردن اینکه همین لحظه ملکالموت اگه بیاد چی؟
این تمرین جلوی خیلی از لغزشها رو میگیره
حواستون باشه که ایمان یک شبه فشار قوی نمیشه و تمرین و مداومت میخواد و مهم اینه که در مسیر باشیم حتی اگه زمین خوردیم دوباره بلند بشیم
پاکیتون ابدی
منتظر
06 مهر 1404 ساعت 12:38راستی بهتون پیشنهاد میکنم دورهی بینهایت شو رو شرکت کنین
خادم الشهدا
03 مهر 1404 ساعت 08:46سلام
گرانی و بد حجابی به خصوص دومی خیلی تحت فشارم میذارد
بدحجابی بدتر است
نانوایی رفتم تو مسیر انگار خیابان ها ترکیه و آمریکا قدم میزدم
خیلی اوضاع حجاب خانم ها بد شده و بدتر از همه قبح شکنی و حیا کم شده
ارتباط با نامحرم و دوستی رواج یافته
به گناهان خودشان افتخار میکنند
دانشگاه من درس میخواندم با بدبختی گذراندم اما خدا راشکر به سمت روابط نامحرم کشیده نشدم
اما جامعه و کف خیابان خیلی بدتر است
اگر انسان ازدواج هم بکند با این وضعیت ولنگاری میلغزه چه برسه به مجرد
من که داغون شدم به والله همه چیز میخواهم وِل کنم
منتظر
03 مهر 1404 ساعت 21:40سلام
متاسفانه شرایط جامعه خیلی مناسب نیست
ولی انشاءالله زودتر با ظهور امام زمانمون اوضاع بهتر شه
شمام سعی کنین از درون خودتون رو قوی کنین و جاهایی شلوغ زیاد رفت و آمد نکنین و بیشتر جاهای مذهبی برین
میخواین چیو وِل کنین؟؟
پاکی و درست زندگی کردن روزیه
اینکه اینهمه دغدغه دارین برای داشتن یه جامعهی خوب و سالم روزیه
تو آخرالزمانیم و نگه داشتن ایمان خیلی سخته
اینکه ایمان دارین تو آخرالزمان روزیه بزرگیههااا قدرشو بدونین
میفهمم برای همه سخته ولی اجرشم زیاده
پاکیتون ابدی
جنگجوی درون
01 مهر 1404 ساعت 02:42سلام
به منتظر
خیلی ممنونم از راهنماییتون
خیلی واقعا لطف بزرگی میکنید لطفا جواب سوالای اعتقادی ای که پرسیدم رو بدید مثلا یه جا خوندم به حدیث بود فکر کنم تو نهج البلاغه هم اومده بود که یه نفر از یکی از ائمه میپرسه زبان اهل بهشت و جهنم چیه و اون امام فکر کنم امام صادق بود میگفت از پیامبر یا حضرت علی به من رسیده است که زبان اهل جهنم عجمی است و زبان اهل بهشت عربی خب آخه شما اصالت رو هم در نظر بگیرید زبان ایرانی یعنی پارسی پهلوی اوستایی اصالتش بیشتر از عربیه حتی وام واژه و خیلی گسترده تر از عربی و کامل تر از عربیه حتی امروزه این زبان پارسیگ رو تا حدود خیلی زیادی احیا کردند جدای از این ها آخه به دینی که بخواد زبان یک ملت متمدن رو جهنمی بدونه باید شک کرد اصلا چرا زبان بهشتیان عربی باشه؟ مگه عربی تنها کامل ترین زبان جهانه؟ چندتا زبان دیگه هم غیر از عربی داریم که حتی از عربی کامل تر و زیباتره اصلا خدا که وجود داره چرا باید با زبان ملتی که اولین کسانی بودند در جهان که خداوند یکتا رو میپرستیدند مشکل داشته باشه و زبان اونا رو جهنمی بدونه؟ خب خیلی ضایع هست که این دین خواهان عربیزه کردن تمام جهان بوده خب چرا عربی؟
ما تو ایران خودمون زبان اوستایی داریم آقا اصلا این به کنار کلی زبان غیر از زبان های ایرانی وجود داره که از عربی کامل تره من خودم همیشه میگفتم من مسلمانم من الله پرستم دینم اسلامه ولی الان بهش شک کردم حتی به وجود خدا هرچند ته دلم میترسم از این حرفایی که میزنم ترس دارم ازش ولی خو شک کردم خود خدا مطمئنم اونقدر درک و فهم داره که بخاطر این حرفام بهم بلا نازل نکنه چون خودش هم استغفرالله اگه روی زمین بود شک میکرد
خودم درسته میترسم و دستام میلرزه از گفتن همچین چیزایی راجب خدا ولی خو منم آدمم منم نیاز دارم به قرص شدن دلم چون خیلی الان آشفته ام خیلی ممنون میشم راهنماییم کنید
بسلامتی ترک کجایید جسارتا قشقایی هستید؟
چشم حتما حواسم هست سمت اون شخص نرم خودم فکر میکردم آدم درستیه بله دقیقا دنیای ابدیت خیلی مهمه خودم خیلی دوست دارم تو اون دنیا از بهشتیان باشم و از کسانی که سربلند اومدن بیرون ولی چی بگم فعلا تو بدترین دوره زندگیمم امیدوارم خدا خودش فرجی کنه انشاالله که هممون عاقبت به خیر بشیم خدا خیرت بده آبجی منتظر حق شما بهشته واقعا خیلی خدا خیرت بده برای من رو سیه هم دعا کن حتما
منتظر
01 مهر 1404 ساعت 14:20سلام داداش جنگجو
حتما خیالتون راحت
در مورد این حدیث بخصوص که گفتین یکم اینور اونور گشتم
این حدیث سندیت ضعیفی داره یعنی میشه گفت اصلا هیچکدوم از ایمه ایم حرفو نزدن و یه شخصی اومده اینو تو کتابی اورده ک به اهلبیت نسبت داده
همهی سخنانی که به اهلبیت یا پیامبر نسبت میدن درست نیس بعضی حرفارو صرفا یه آدمی با یه قصد و غرض تقریبا مشخص یعنی توهین به پیامبر و اهلبیت و خراب کردن چهرهی اونها نزد مردم که آی مردم اهلبیت با ایرانیها مشکل داشتن و ... همچین حرفایی رو به اهل بیت نسبت میدن
این نسبت دادنه مربوط به این زمان هم نیست در گذشته هم بوده
همچنین در قرآن اومده که اهل بهشت و جهنم باهم حرف میزنن و این یعنی زبان همدیگه رو میفهمن و به یک زبان مشترک صحبت میکنن
هرچیزی که در اینترنت و فضای مجازی منتشر میشه باور نکنین که اکثرا غلطه مخصوصا که رسانهها امروز دست دشمنان اسلام و ایرانه و میخوان اسلام و عشق اهلبیت رو از مردم ما بگیرن و درنهایت دو دستگی ایجاد کنن و وحدت مردممون رو از بین ببرن
ماها باید خیلی هوشیار باشیم
کتابهارو بررسی میکنن حالا یک شیوه و سبک بخصوصی داره که اهلش میدونن و بعضی کتابها تایید میشن که اینها واقعا معتبر هستن و بعضی نه و چون ما مردم عادی نمیدونیم میان یه حرفی میزنن و میگن تو فلان کتاب اومده یه اسم و صفحه هم میزارن و ماهاهم باور میکنیم
برای خدا و اهلبیت فرقی نداره که تو از چه کشوری هستی و معیار و ملاک براشون فقط ایمان و تقواست
در ضمن سند معتبر وجود داره که ائمه به همهی زبانها مسلط بودن و با هر شخصی به زبان خودش صحبت میکردن
ایران و اسلام در مقابل هم نیستن بلکه در کنار همن و اگه رسانهها و برخی خائنان اجازه بدن که ببینیم ، قدرت و پیشرفت کشورمون بخاطر در کنار هم بودن اصالت ایرانی و اسلامیمون هست
و اهلبیت از ۱۴۰۰ سال پیش ما ایرانیهارو تقدیر کردن و گفتن هم در آخرالزمان و ظهور امام زمان نقش بزرگی داریم و هم پیامبر فرموده دانش اگر در ثریا باشد مردمانی از سرزمین پارس(یعنی ایران) بهش دسترسی پیدا میکنن
ببخشید حرفام طولانی شد
نه ترک آذریام آذربایجان شرقی
چشمتون بیبلا
نمیگم کاملا آدم بدی هم هستن ولی بهتره یکم حواسمون باشه
لطف دارین شما داداش کوچیکه
انشاءالله که از بهترین بندگان خدا باشی و عاقبتبخیر بشی🌱
خادم الشهدا
31 شهریور 1404 ساعت 16:00سلام
خسته نباشید ، احسنت مسیر خدا انقدر پر تلاش هستید
درسته پیام ها کم شده اما غربال صورت میگیرد
مواظب خودتون باشید
بخدا برای منم سخته حالتون درک میکنم
ما به دوره آخرالزمان برخورد کردیم که ایمان نگهداشتن سخت است
منتظر
01 مهر 1404 ساعت 14:00انشاءالله که عاقبتبخیر بشین🌱
جنگجوی درون
31 شهریور 1404 ساعت 02:14سلام
به الهه
خانم ببینید از قدیم گفتن از تو حرکت از خدا هم برکت پس شروع کن مطمئن باش خدا کمکت میکنه من خودم یه زمانی نماز میخوندم و خیلی با خدا در ارتباط بودم و واقعا یه جاهایی خوب به دادم میرسید خدا رو خودم اعتقاد دارم بهش ولی الان شک کردم نه میگم هست نه میگم نیست به قرآن و خدا و همه چی شک کردم انشاالله آبجی منتظر کمکم میکنه راه رو پیدا کنم و حقیقت رو میگه بهم حالا جدای از این ها من شکاک شده باشم دلیل نمیشه تو هم شکاک بشی تو الان باید بری تو آغوش خدا ببین کلا وسواس فکریت چطوریه ؟ فقط همین موضوع هست یا چیز دیگری هم هست؟ من خودم وسواس فکری داشتم از شانزده سالگیم تا نوزده سالگیم یکسال تقریبا خوب بودم تازه دوباره برگشته و میخواد دمار از روزگارم در بیاره اگه تپش قلب میگیری احساس خفگی زیر گلوت میکنی و خیلی سخت میتونی آرامش بگیری و خیلی افکار تو ذهنته و نمیتونی کنترلش کنی برو روانکاو و روانپزشک مطمئن باش درمان میشی فقط باید پیگیری کنی برای درمان اگر هم دارویی داد بخور هیچ مشکلی نداره و فقط در کنار دارو حرفاشون هم گوش بده ببین دختر اگر نری از همین الان دنبال درمان زندگیتو از دست میدی من سه سال از روزای خوش نوجوانیم رو از دست دادم سه سال با کلی بدبختی گذروندم برو دنبال درمان وسواس فکریت که درمان بشه راحت و براحتی میتونی خ.ا رو بزاری کنار فقط بگم ها اگر مطمئنی وسواس فکریه برو سراغ روانپزشک برو تو اینترنت تمام علائمش رو بخون اگه داشتی برو سراغ درمان
من خودم از فکر ها تپش قلب و استرس و اضطراب حساس خفگی و بی تمرکزی و بی قراری و زاری میومد سراغم و خب وسواس فکری هم طوریه که یهو میگه مثلا پاهات نباید بره رو یک خط چه خط عابر پیاده چه خط کاشی هر خطی اگه پاهات رو بزاری درونت پر از بلابشو میشه استرس میاد سراغت و کلی اضطراب لطفا بخون راجبش و برو مشاوره مشاوره از هر کسی دقیق تر میتونه تشخیص بده هرچند خودت هم اگه دقت کنی و کامل تحلیل کنی میتونی ولی لطفا برو سراغ مشاوره اونا درسش رو خوندن کامل توضیح بده براش حال و احوالت رو تا خودش تشخیص بده لطفا برو سراغ درمان اگه میخوای از شر خ.ا خلاص شی التماس دعا دارم لطفاً برام دعا کن
یاحق
منتظر
31 شهریور 1404 ساعت 14:31👌🌱
جنگجوی درون
31 شهریور 1404 ساعت 01:58سلام
به آبجی منتظر
یه خورده ممکنه حرفام طولانی بشه لطفا بخونیدش
بسیار سپاسگزارم از پاسخگوییتون فعلا بهتر شدم ولی تو یه چیزی موندم اونم اینه که چرا وقتی تو دوره انجام خ.ا هستم افکار وسواسی اذیتم نمیکنن زیاد ولی وقتی تو دوره ترک خ.ا میرم افکار وسواسی دمار از روزگارم درمیارن دلیلش موندم چیه آخه من تو دوره انجام خ.ا خیلی فکرم آروم بود الان که شروع کردم به ترک کردن وسواس فکریم داره اذیتم میکنه
راستی آبجی راجب اون سایت که گفتم مگه چی شده ******* خیلی میگفتید آدم خوب و درستیه حتی تو تلویزیون هم اومده بود جریانش چیه مگه چشم نمیرم سراغش فقط کنجکاو شدم بدونم چیشده
خیلی دوست دارم این وسواس فکری لعنتی برای همیشه از زندگیم گورشو گم کنه و بره راستی گفتید که سبک زندگیمو تغییر بدم خب میشه بهم بگید که تغییر سبک زندگی برای درمان وسواس فکری به زعم شما چطوریه و چه سبک زندگی ای برای درمانش خیلی خوبه نمیدونم چطور از شما سپاسگزاری کنم که هنوز که هنوزه کنارم هستید و یاریم میدید واقعا درود به غیرت و شرفتون فقط میتونم دعای خیر کنم براتون کاری که از دست منه حقیر برنمیآید فقط خدا هرچی میخوای بهت بده آبجی منتظر بخدا سوگند که با معرفت خودتی بقیه اداتو درمیارن آبجی بزرگه به خانواده گفتم بنده های خدا حالشون خراب شد ولی صحبت کردم گفتم نگران نباشید مثل قبل بلابشو نمیشه تو نطفه خفه اش میکنیم قرار شد برم روانشناس بعد اگه تشخیص داد که من دارو نیاز دارم دیگه بریم سراغ یه روانپزشک درست حسابی ای کاش یکی پیدا میشد که تو شیراز روانپزشک بره ازش میپرسیدم چه کسی تو شیراز خبره تره بنظرتون از کجا همچین کسایی رو پیدا کنم که تو شیراز باشن و خودشون مشکل داشته یاشن تا باهاشون مشورت کنم؟
هی هی آبجی بزرگه نمیدونی چقدر دلم خون شده دیگه مشتم پر نیست دیگه کم آوردم امشب هم تو باشگاه یه چیزی دیدم که الان وسواس فکریم روی اونه و اذیتم میکنه امشب تازه ثبت نام کردم خواستم برم پولمو پس بگیرم برم باشگاه قبلیم متاسفانه طرف گفت نمیدونم بشه یا نه باید با مسول صحبت کنی و اون مسول باشگاه هم که نبود امشب مجبورم یه کاریش کنم تا آرامش به زندگیم برگرده خیلی اوضاع خوبی ندارم ولی خو همین که امروز اولین روز پاکیم بود خودش خیلی خوبه
فقط امیدوارم همه چی درست بشه دیگه خسته شدم به خود خدا سوگند خسته شدم دیگه مشتم پر نیست واقعا پر از حسرتم حسرت روز های خوشی که میتونستم داشته باشم و کارای مثبتی که انجام بدم و این وسواس فکری لعنتی نزاشت آبجی یه حقیقتی رو میخوام بهت بگم درد و دل کنم باهات حقیقتش اگه خودکشی گناه بزرگی نبود تا الان هزار بار جون خودمو گرفته بودم خیلی خسته ام آبجی بزرگه خیلی این خدا هم که معلوم نیست کجاست اصلا وجود داره نداره نمیدونم ولی دیگه ایمان و اعتقادم بهش داره از بین میرع چون نه کاری میکنه نه معجزه ای ازش دیدم انگار فقط معجزه هاش برای پیامبراش بوده انگار ما آدم نیستیم! میدونی هیچ معجزه ای از قرآنش و خودش ندیدم هیچی نه چیز خفنی تو قرآن دیدم نه با خوندن قرآن وسواس فکریم درمان شد هیچ انگار نه انگار که قرآن یک معجزه الهیه چی بگم والا این خدا هم که اصلا عدالت نداره یکی مثل من که تاحالا دست به دختری نزده وسواس فکری دمار از روزگارش درمیاره و خوشی هاشو ازش میگیره ولی یکی مثل فلانی که کلی گوه کاری و کثافت کاری کرده نه بیماری روحی روانی میگیره و نه چیزی اینا که سرش نمیاد هیچ تازه دختر وفادار و پاک هم میاد تو زندگیش و خوشبخت میشه انگار خدا چپکی عمل میکنه بنظرم باید برم سراغ گوه کاری تا خوشبخت شم والا هرکی دیدم آدم نادرستی بوده هیچ مشکل روحی روانی براش پیش نیومده
آبجی منتظر چکار کنم ایمانم و اعتقادم به خدا قوی بشه اصلا یه سوال بنظرت خدا واقعا وجود داره حقیقت داره؟
شما از زندگی من هیچ خبری ندارید اگه موفق نشم در زندگیم خیلی ناگوار میشه همه چی برام باید موفق شم باید این بیماری لعنتی از زندگیم گورشو گم کنه و بره فردا اگه شد میخوام برم شاهچراغ همین شاهچراغ هم نمیدونم واقعی بوده آدم نزدیکی به خدا بوده یا نه نمیدانم اصلا قبر واقعیش تو شیرازه همونجا دقیقا یا نه حتی نمیدونم حاجت میده یا نه ولی خو دیگه شانسمو امتحان میکنم بزگوار تو قرآن اومده که طلسم و دعا حقیقت داره خب اگه قرآن واقعا سخن آفریدگار باشه خب امکان نداره بنظرت من دعا و طلسم شده باشم؟ خب آخه حتی تو قرآن اومده که خیلی از این اتفاقات در آینده برای بشریت خواهد افتاد و بشری بشر دیگری را با طلسم و دعا و چشم زدن نابود میکنه خب اگه دعا و طلسم و چشم زدن باشه چطور درستش کنم آخه چرا تو این قرآن راه دفع و نابودی این چیزا نیومده یکی از دلایلی که به آسمانی بودن قرآن شک کردم همینه که موضوع رو کامل توضیح نمیده و فقط اشاره میکنه فکر کرده ما دانای عالمیم این تناقضات زیاد تو قرآن باعث شده شک کنم حالا میشه لطفا حقیقت رو بگید هم بگید که اگه این داستان ها باشه چطور نابودش کنم و چرا تناقضات قرآن زیاده میشه جواب بدید لطفا فکر نکنید من اتئیستم یا این چرت و پرت ها من فقط شک کردم که با کمک شما درست میشه خودم اعتقاد دارم به آفریدگار فقط الان بهش شک کردم و خیلی شک کردم اگه کمکم نکنید ممکنه به بیراهه برم
آبجی منتظر امکان داره یه سوال بپرسم ازتون میشه لطفا بهم بگید که قومیت شما چیه؟ از کدام قوم هستید فارس لر گیلک کرد و........ کدوم قوم هستید میشه لطفا بهم بگید جسارتی نباشه و قصد فضولی یا رعایت نکردن قوانین ندارم فقط کنجکاو شدم بدونم همین
منتظر
31 شهریور 1404 ساعت 14:30سلام داداش جنگجو
آدمی که گذشتهی خوبی داشته دلیل نیست امروز هم آدم خوبی باشه یا بالعکس
آدمی که ازش دعوت شده و یا دعوت میشه به تلویزیون و حتی بنرش رو تو سطح شهر هم میبینم لزوما همشون آدمای خوبی نیستن فقط ممکنه آدمایی باشن با ظاهر موجه و فریب دهنده یا پارتی بزرگ و ...
ایشون اواخر تو کانال و سایتشون مطالبی گذاشتن که نه تنها در اسلام جایز نیست و حرامه حتی علم غربی هم اونارو تایید نمیکنه و حتی به نوعی تو پیاماشون خودشون رو بالاتر ار ائمه دونستن و گفتن اونا مثل منن درحالیکه یک بشر عادی هرگز نمیتونه مثل پیامبر که مقام عصمت داشتن بشن و همین ادعا و حرف زدن اصلا نشون میده که ناخالصی دارن آدمی که خوب باشه خالص باشه اتفاقا منم منم نمیکنه
۱) چرا موقع انجام خ.ا فکرها آرومتره و موقع ترک وسواس بدتر میشه؟؟
1. وقتی خ.ا میکنی آنی اضطراب یا تنش پایین میاد یعنی یک تسکین سریع رخ میده بخاطر کم و زیاد شدن یکسری ناقلهای عصبی و این تسکین باعث میشه مغز اون رفتار رو بهعنوان راه فرار از اضطراب تقویت کنه ولی این تسکین موقته و بعد از اون اضطراب و افکار دوباره و حتی قویتر برمیگردن
2. افکار جنسی ناخواسته در OCD معمولا یک زیرمجموعهی جدا از سایر وسواسها هستن
بعضیها وقتی رفتار خروجی (مثل خ.ا یا دیدن پورن) دارن ذهنشون موقتا کمتر روی اون فکر قفل میشه اما وقتی ترک میکنن چون دیگه راهحلِ سریع رو ندارن مغز بهصورت تهاجمیتر روی فکرها متمرکز میشه
مطالعات نشون میده این نوع افکار ویژگیها و مکانیزمهای خاص خودش رو داره
3. مصرف زیاد پورن یا مواجههی مکرر با محرکهای جنسی در بعضی افراد باعث تشدید یا پیچیدهتر شدن علائم وسواسی میشه یعنی هم میتونن بهعنوان محرک عمل کنن و هم چرخهی بازگشت رو تقویت کنن
در بعضی مطالعات گزارش شده که مواجههی مکرر با پورن علائم OCD را بدتر کرده
4. فعالیتهای جنسی تغییراتی در سیستم پاداش و مواد شیمیایی مغز ایجاد میکنن
وقتی رفتاری رو متوقف میکنی آنی این سیستم تغییر میکنه و ممکنه اضطراب افزایش پیدا کنه
برخی مطالعات نشون دادن که اثرات ترک پورن و خ.ا روی همه یکسان نیست ولی برای برخی افراد احساس کمبود ممکنه باعث افزایش اضطراب بشه
خلاصه بگم خ.ا ممکنه موقتا اضطراب رو کاهش بده اما این کاهش کوتاهمدت به قیمت تقویت چرخهای میشه که در نهایت وسواس رو بدتر میکنه
همین باعث میشه در دورهی ترک افکار وسواسی شدیدتر بشن
۲) چه تغییراتی در سبک زندگی به بهبود علائم وسواس فکری و حتی خ.ا کمک میکنن؟؟
1. برنامهی خواب منظم:
هر روز سعی کنین در یک ساعت بخوابین و در یک ساعت بیدار شین (۷–۸ ساعت خواب هم کافیه)
بینظمی خواب اضطراب و وسواس رو بیشتر میکنه
همچنین تحقیقات نشون دادن که خواب بین ساعت ۹ شب تا ۳ صبح ، هر ساعت معادل ۴ ساعت خواب در سایر زمانهاست
و همین توصيهی دینمون هم هست
2. ورزش روزانه حداقل ۲۰–۳۰ دقیقه: پیادهروی تند یا همین باشگاه رفتن یا حتی ورزش ساده به کاهش اضطراب و افزایش حس خودکنترلی کمک میکنن
3. رژیم غذایی ساده و منظم: پرهیز از کافئین زیاد، قندها و الکل و سایر مواد محرک و همچنین آب کافی بخورین
4. بههم زدن چرخهی فکر: جایگزینهای مشخص قبل از هر اقدام (مثل فکر به خ.ا) داشته باشین مثلا یک برنامهی ۱۰ دقیقهای داشته باشین: آب سرد، پیادهروی ۱۰ دقیقه، رفتن به جمع خونواده یا دیدن تلویزیون و ...
5. بلاک کردن سایتها و کانالهای محرک و همچنین تنظیم زمان استفاده از گوشی و حذف محتوای سابق که محرک بوده
6. محدود کردن قلیون و سیگار که اینها اضطراب رو تشدید میکنن و توان مقاومت رو پایین میارن
7. هر روز ۱–۳ کاری که امروز در مقابل وسوسه مقاومت کردین بنویسین
سایت دکترتو فهرستی از روانپزشکان و روانشناسان داره میتونین اونایی که در شیراز هستن پیدا کنین و حتما پروفایل دکترها، نظرها و نوبت آنلاین رو ببینین
یه جستجویی هم تو گوگل داشتم که نام کلینیکهایی مثل مهراد، مهر، آفاق، اندیشه سلامت و رویش و ... رو آورد
میتونین پرس و جو کنین در موردشون
جواب سوالای اعتقادی رو اجازه بدین از آدمی که سوادش رو داره و میتونه درستتر راهنمایی کنه راهنمایی بگیرم و بعدش باهم درموردش حرف بزنیم شاید مثالی بیارم که درست نباشه
به زودی باز براتون مینویسم در مورد سوالاتی که داشتین
فقط اینو از من فعلا داشته باشین که خدا هست و چه ببینیم و چه نبینیم ، چه متوجه بشیم چه نشیم کمکمون میکنه
هرگز ظاهر زندگی بقیه رو با باطن زندگی خودتون مقایسه نکنین
و یادتون باشه ابد در پیش داریم و این دنیا محل گذره، این دنیا وادی امتحانات الهیه و یکی با ثروتمند بودن و یکی با فقر، یکی با سلامتی و یکی با بیماری و ... امتحان میشه
قرار نیس همیشه اینجا باشیم و اصل این دنیا نیست که غصهی این دنیا رو بخوریم
خواهش میکنم داداش جنگجو
من ترکم
خیلی ممنون لطف دارین داداش کوچیکه کاری نکردم و نمیکنم و هرآنچه هست لطف خداست
موفق ببینمتون انشاءالله
خادم الشهدا
29 شهریور 1404 ساعت 12:32در برابر توهین و بی احترامی دیگران چه واکنشی نشان بدهیم؟
منتظر
30 شهریور 1404 ساعت 17:42سلام
اینکه چه واکنشی نشون بدیم هم به شخصیت خودمون برمیگرده هم به شرایط
۱. آرامش درونیتون رو حفظ کنین پس نفس عمیق بکشین
توهین معمولاً یه دام برای تحریک احساسات ماست و اگه سریع جواب بدین ممکنه چیزی بگین که بعداً پشیمون بشین
سکوت کوتاه میتونه نشون بده که شما مسلطی نه طرف مقابل
۲. بیاعتنایی
همیشه لازم نیست جواب بدین چون خیلی وقتها بیتوجهی قویترین واکنشه
وقتی کسی دنبال دعواست نادیده گرفتنش مثل خاموش کردن آتیش بدون ریختن آبه
۳. پاسخ محترمانه و قاطع
اگه شرایط ایجاب میکنه (مثلاً تو محیط کار یا جمع) میتونین با آرامش و احترام بگین مثلا "اگه موضوعی هست میتونیم منطقی حلش کنیم"
این کار باعث میشه هم شخصیتتون حفظ بشه هم طرف مقابل متوجه حد و مرزتون بشه
۴. بررسی نیت طرف مقابل
بعضی وقتها طرف مقابل از روی خشم، استرس یا مشکلات شخصی توهین میکنه یعنی مشکلش با شما نیست بلکه با خودش درگیره و این نگاه کمک میکنه زیاد به دل نگیرین
و همیشه به خودتون یادآوری کنین که ارزش و عزتتون رو حرف دیگران تعیین نمیکنه
پاکیتون ابدی
خادم توابین
27 شهریور 1404 ساعت 23:19الهه
سلام
گفتین افکار وسواسی
احسنت!
پس همه ش چرت و پرته و اصلا این افکار مال خودتون نیس
قرآن میگه اینها مال شیطانه
اون توانایی اینو دادره که یه القایی و تلقین به آدم بکنه که فکر کنه این فکر مال خودشه!
پس ما میندازیمش دور و هم با همه قدرت سعی و تلاشمون و حرکتمون رو میکنیم
و هم توکل و شفاعت و قدرت و برکت و واگذاری نتیجه و خلوص و ... رو مدنظر قرار میدیم
اینا برای هر کسی پیش میاد
جای نگرانی نیس
اصلا اگه شما تو دام شیطون بودین اون نیازی نداشت تلاش کنه و شما رو دچار وسواس کنه
پس خوشحال باشین!
پاکیتون ابدییییی
الهه
27 شهریور 1404 ساعت 13:02سلام
از مدیران سایت خواهش میکنم کمکم کنید. منتظر جان اگه این نظرمو میبینی لطفا کمکم کن.
من یه مشکلی پیدا کردم اونم اینه که انقدر از خدا دور شدم که انگار دیگه اصلا به قدرت خدا ایمان ندارم انگار دیگه نمیشناسمش واین باعث شده نتونم بهش از ته دل پناه بیارم افکار وسواسی و مزاحم نمیزارن
مثلا وقتی میخوام بهش پناه بیارم یهو یه صدایی درونم میگه اگه به خدا پناه بیاری بله اون کمک میکنه ولی خودت این وسط چیکاره ای ؟ انگار که اصلا قدرت خدا رو نمی دونم اصلا چیه فقط افکارم مدام میگن خودت بدون پناه به خدا واهل بیت برو جلو نمی دونم این چه مرضی هست تو رو خدا کمکم کنید 😭😭
منتظر
29 شهریور 1404 ساعت 17:18سلام جانم
این حس قطعاً برای خیلیها پیش میاد مخصوصاً وقتی توی دل بحرانها و مشکلاتیم
این افکار وسواسی و مزاحم میتونن خیلی تاثیرگذار باشن و انسان رو از تجربه واقعی ارتباط با خدا دور کنن و اما حقیقت اینه که خدا همیشه نزدیکتر از اون چیزیه که فکر میکنیم
درواقع هر وقت احساس میکنی که دور شدی همون لحظهایه که احساس پشیمونی و درخواست کمک داری و خدا به تو نزدیکتر از همیشهست
اینکه افکار وسواسی که میگن خودت کاری کن یا خودت بدون خدا برو جلو ممکنه نشوندهندهی مقاومت ناخودآگاه تو در برابر پذیرش آرامش و کمک الهی باشه یا نشان از عدم اگاهی کامل یا وسوسههای نفس و شیطان
یا حتی این مقاومتی که تو احساس میکنی ممکنه ناشی از بیاعتمادی به خودت یا ترس از شکست باشه
گاهی اوقات فکر میکنیم که باید همه چیز رو خودمون کنترل کنیم اما در حقیقت ایمان واقعی به خدا اینه که ما هر کاری از دستمون برمیاد رو انجام بدیم و بعد به خدا توکل کنیم نه اینکه بخوایم همه چیز رو به تنهایی حل کنیم و ما بدون خدا هیچیم
حتی در همون لحظههایی که احساس میکنی دور شدی فقط یه "یا الله" بگو و بذار که این کلمه آرامش بده به درونت
سعی کن آگاهی خودتو نسبت به وظایفی که به بندههاش داده و قدرت و عظمت خدا بیشتر کنی و همچنین تحت هرشرایطی ارتباطتو با خدا حفظ کن و نسبت به این افکار خودتو به بیخیالی بزن که بهترین راه همینه
تلاش و توکل در کنار هم باید باشن
خدا خودش گفته برای انسان جز به اندازهی تلاشش چیزی نیست و از طرفیم میدونیم که ما بدون کمک خدا موفق نمیشیم و نمیتونیم
پاکیت ابدی
دختری که هیچ امیدی نداشت
22 شهریور 1404 ساعت 16:40سلام😢
من چیکااااااارکنم😭😭😭😭😭😭
بعد ۱۲ روز من توبه شکستم😭
فشار روم زیاده نمیتونم خودمو غیر درس سرگرم کنم
ک اونم نتیجه ش میشه این خ.ا...خسته شدم از بس توبه شکستم و توبه کردم
خدا هم ازمن خوشش نمیاد😭 حس اینو دارم که برام عادی شده...
نکنه یه وقت برام عادی بشه😭 به خاطر خانوادم نه میتونم از خونه برم بیرون و نه چیزی
ازنظر اونا در صورتی میتونم برم به اختیار خودم باشم ک یا ازدواج کرده باشم یا دانشگاه برم
همش پول خرج درس و فلان میکنن ولی به فرعیات یه ذره هم توجه نمیکنن
همش تو اتاق درس درس . گفتم برم کتاب خونه درس میخونم گفتن نه
کلاس انلاین و مشاور وفلان وفلان گرفتن . فقط برای این ک تو خونه باشم و بخونم
جنگجوی درون گف برو باشگاه به خدا تابستون هی گفتم اونام گفتن مگه تو نمیخوای واسه کنکور بخونی ، پس نمیخواد بری( پشت کنکور موندم واسه پزشکی فقط ،، امسالم میتونستم برم دانشگاه خوب ، ولی پزشکی نه..
بابا پاک ترین ادمم که باشی با این بدن من که انقد نیازش بالاس و همش تنها تو اتاق باشی بالاخره یه جایی گیر میوفتی
راه های مختلفو امتحان کردم و نشد
نماز خوندم وسوسه م بیشتر شد
ازدواج هم که اصلا و ابدا تو این موقعیت نمیشه
وقتی فکرش اومد سراغم بلندشدم رفتم ولی یه بار دوبار چند بار شد
بقیش بازم گیر افتادم
پس باید چه خاکی توسرم بریزم؟ با این وضع پیش بره که هیچی ب هیچی😭😭😭😭😭
حتی با این که دخترم خیلی نیازم زیاده نمیدونم چرا ، چه مرگمه😭
اصلا فکر نمیکنم کسی مثل من بوده باشه😭😭
تو رو خدا راهنماییم کنید
روشی که جواب بده
کاری ک این حس رو نابود کنه😭
منتظر
26 شهریور 1404 ساعت 20:41سلام
آروم باش که شرط اول موفقیت همینه
درکت میکنم
خیلی از خونوادهها متاسفانه دیدگاهشون اینطوریه و فکر میکنن اینطوری دارن به بچهشون کمک میکنن ولی میتونه درست شه شرایطتون
بشین باهاشون حرف بزن
به مشاور تحصیلیت بگو باهاشون حرف بزنه و بگه که موفقیت تو کنکور به حال خوب و تفریح حال خوب کن و آرامش روانی نیاز داره
اما خ.ا
۱)موقع وسوسه اینکارهارو میتونی انجام بدی
فاصله بگیر ( مثلا ۵_۱۰ دقیقه فاصله): از محل نشستن بلند شو و به اتاق دیگه برو یا بیرون بالکن/حیاط قدم کوتاه بزن
آب سرد بزن به صورتت یا دوش کوتاه با آب سرد بگیر که تأثیر فیزیکی فوری داره و چرخهٔ وسوسه رو میشکنه
تنفس ۴-۴-۴: ۴ ثانیه دم، ۴ ثانیه نگه دار و ۴ ثانیه بازدم و ۴ بار هم تکرار کن
فعالیت غیرفکرانه انجام بده: یه لیوان آب بخور، ده دقیقه ظرف بشور، لباس تا کن و ... کارهای دستی توجه رو میبرن
تماس سریع با یک دوست: حرف زدن کمک میکنه
۲) برنامهٔ روزمره برای کم کردن فشار جنسی و پر کردن وقت
بعد از نماز یا بیداری ۱۰–۲۰ دقیقه پیادهروی یا ورزش ساده مثل طناب زدن انرژی میسوزونه که خیلی موثره
دو تایم مطالعه 50 دقیقه با 10 دقیقه استراحت (Pomodoro)
در استراحت پُر از حرکت باش.
بعد از ظهر میتونی ۳۰ تا ۶۰ دقیقه کارِ دستی انجام بدی یا آموزش آنلاین (زبان، مهارت) ببینی
کار گروهی با خانواده انجام بده (کمک در آشپزی یا گفتگو کنار هم) چون بودن کنار دیگران شانس وسوسه رو کم میکنه
از ساعت مشخصی (مثلاً 22) گوشی رو توی اتاق دیگه بذار و تو نور کم بودن و کتاب خوندن کمکت میکنه که یه خواب خوب رو تجربه کنی
۳) کنترل محرکها (فیلترها و تغییر محیط)
تمام محتواهای محرک رو فیلتر یا بلاک کن (موبایل + مرورگر) و از اپهایی که سایتها رو بلاک میکنن استفاده کن یا حالت محدود برای نوجوانان رو روشن کن
محیطِ مطالعه رو عوض کن: اگر امکانش هست کنار در باز یا تو اتاق ديگه با نور روشن درس بخون و تنهایی مطلق رو کمتر کن
اگر دسترسی به اینترنت یا جستجو محرک اصلیه یک قانون سخت بذار: قبل از هر سرچ ۳۰ دقیقه تأمل + تماس با یک دوست
۴) تکنیکهای روانی که کمک میکنن
قانون ۱۰ دقیقه: هر وقت اراده کردی ۱۰ دقیقه به خودت وقت بده چون اغلب وسوسه زودگذره
ثبت رویداد: بعد از هر وسوسه یا لغزش یک خط بنویس: چه موقع؟ کجا؟ چه احساسی داشتم؟ چه چیزی محرک بود؟ این کمک میکنه الگوها رو پیدا کنی
شرم رو تبدیل به کنجکاوی کن: به جای "من یک شکستخوردهام" فکرکن "چه عاملی باعث شد این بار شکست بخورم؟" این راه حلمحوره
جنگجوی درون
21 شهریور 1404 ساعت 20:16سلام
به آبجی منتظر
آبجی تورو به خدا قسم میدم لطفا یک لطفی در حق داداش رو سیاهت کن تحقیق کن با منابع و ژورنال های خیلی معتبر خارجی که تنها راه درمان وسواس فکری چیه دارم داغون میشم وسواس فکریم دوباره برگشته بهم بگید که راه های کنترلش چیه و راه درمانش چیه چه چیزایی باید بخورم چه کارایی انجام بدم توروخدا یک تحقیق خیلی معتبر فقط و فقط از ژورنال های خارجی معتبر کنید برام بهم بگید زندگیم داغونه
خودم نتونستم بگردم حالم خوب نیست لطفا هم جواب متن پایین رو بدید هم برام تحقیق کنید خدا خیرتون بده
منتظر
26 شهریور 1404 ساعت 18:40سلام
بهترین درمان شاید بشه گفت رواندرمانی شناختی–رفتاری (CBT) با تکنیک ERP هست یعنی مواجهه با محرک و عدم پاسخ بهش
و در موارد متوسط تا شدید معمولا این روش همراه با داروهای ضداضطراب از خانوادهی SSRI استفاده میشه که این ترکیب بهترین نتیجه رو داره البته گفتم که در موارد شدیدتر
خواب کافی، ورزش منظم، کاهش کافئین و سبک زندگی سالم میتونن علائم رو کمتر کنن
برای کنترل لحظهای هم تکنیکهایی مثل "نامگذاری فکر یعنی بگین به خودتون که این فقط یه فکر وسواسیه" یا "تعویق پاسخ مثلا ۱۰–۱۵ دقیقه صبر کنین در اکثر مواقع اون وسواس کاهش پیدا میکنه و همچنین انجام فعالیت جایگزین کمک میکنه
تو پیام قبلی یادم رفت بگم
اگه میتونین پاره وقت کار کنین پس کار کنین
هم فکرتون مشغول میشه و کمتر وسوسهها از هر نوعش میاد سراغتون هم اینکه به یه درآمدی میرسین و میتونین هزینههای درمان رو بدین و هم کار کردن آدمارو بزرگشون میکنه
داداش جنگجو مشکل وسواس فکریتون حل شدنیه اگه سبک زندگیتون رو درستش کنین
اگه سعی کنین خودتون رو از هیجانات منفی دور نگه دارین
و کار کردن تو خوب شدنتونم سهم بزرگی داره
و راستی در مورد سایتی که آدرسشو خواستین ، داداش لطفا نرین او سایت
یه چیزهایی از ایشون متاسفانه دیدیم که برخلاف ظاهری که از خودشون نشون میدن درست نیست و باطله
اگه ذرهای منو به عنوان خواهر خودتون میدونین دوروبر ایشون و سایتشون و هر راه ارتباطی باهاشون نرین
دمتون گرم
جنگجوی درون
18 شهریور 1404 ساعت 04:35دوباره به آبجی منتظر
دستم خورد زود اون پیام اومد خلاصه هیچکدومتون تاحالا تجربه وسواس فکری رو نداشتید که به همه جا التماس کنید و هیچکس کاری نتونه کنه و به پای خدا بیوفتید و ببینید اون هم که اصلا نگاهتون نمیکنه چه برسه به این که دستنونو بگیره امیدوارم هیچ کدومتون این اتفاق براتون نبوفته امیدوارم همتون سالم باشید برای منم دعا کنید درست بشه درمان بشه وسواس فکریم با این وضعیت زمین گیر شدم با این وضعیت زندگیم داره به فنا میره همه چیمو از دست دادم آبجی منتظر آبجی بزرگوار من آبجی عزیز ازت خواهش میکنم برام دعا کن سر نمازت 😭
اصلا کم آوردم دیگه هیچی از من بر نمیاد دیگه غیر از اینکه خودش یه معجزه کنه و بیاد دستمو بگیره بیاد دوباره توفیق پاکی و بهم بده پاک که بشم از اونور میرم سراغ درمانم آخ که گند زدم دوباره برگشتم به اون دوران لعنتی در جواب سوالتون هم بگم که بله میتونم پاره وقت کار کنم
به دختری که هیچ امیدی نداشت
بله حتما توصیتون رو عمل میکنم بهش ولی ای کاش به همین سادگی بود ای کاش راحت بود ای کاش گند نمیزدم آبجی تو هم برام دعا کن خدا توفیق پاکی و بده بهم و دوباره دستمو بگیره لطفا دعا کن برام
راستی اینو بگم که دختر اینکارو بزار کنار باید حسابی سرگرم کنی خودتو و بری سراغ خودسازی برو باشگاه برو کلاس های آموزشی اگر هم کنکوری هستی بخون محکم ولی یادت باشه باشگاه هم تایم بزاری و بری یادت باشه در کنارش حداقل تو خونه ورزش من برنامه بریز بیرون هم برو وسوسه شدی بزن بیرون یا ورزش کن سعی کن حسابی سرت گرم چیزای مثبت باشه واقعا انجامش درست نیست پاک شو دختر پاک شو
التماس دعا
منتظر
23 شهریور 1404 ساعت 16:52برای خ.ا چن تا راهکار میگم که تو مواقع حساس میتونه کمک کنه
1. تنفس ۴–۴–۴: ۴ ثانیه نفس بکش بعد ۴ ثانیه نگه دار و در نهایت ۴ ثانیه بازدم و ۵ بار تکرار کن (باعث کاهش اضطراب میشه)
2. آب سرد روی صورت / دوش سریع سرد: میل جنسی و اضطراب رو سریع کم میکنه
3. جایگزین فیزیکی ۵ دقیقهای: پیادهروی کوتاه، چند حرکت کششی یا ... هر کاری که انرژی رو بیرون بریزه خوبه
4. حواسپراکنی هدفمند: از چیزی که میبینین یا میشنوین یا حتی چیزی که لمس میکنین و بو میکنین و باز حتی چیزی که مزهش میکنین برای برگردوندن ذهن به حال حاضر استفاده کنین برای پرت کردن حواس
5. حذف محرک فوری: گوشی رو ببندین و وایفای رو قطع کنین یا مرورگر رو پاک کنین
هر چیزی که محرکه سریعا حذف بشه
6. قانون 10 دقیقه: وقتی وسوسه اومد بگین "فقط ۱۰ دقیقه صبر میکنم"
بعد از ۱۰ دقیقه معمولاً میل ضعیفتر میشه
7. دفترچه "پیروزیهای کوچک": هر مقاومت کوچیک رو بنویسین حتی اگه امروز ۵ دقیقه بیشتر مقاومت کردین
اینها قوت قلبتون میشن و ارادهتون رو بیشتر میکنن
حتما به شرط لیاقت دعاگو هستم
سعی کنین آرامش خودتون رو حفظ کنین که این هیجانات منفی عاملی هستن هم برای خ.ا هم برای وسواس فکری
جنگجوی درون
18 شهریور 1404 ساعت 04:22سلام
به آبجی منتظر
خیلی ممنونم از پاسخگوییتون شاید در خفا رفتم دکتر اگر نشد دیگه به خانواده مجبورم بگم نمیخوام دوباره برگرده فقط دوست دارم گورشو گم کنه و برای همیشه ناپدید بشه تو زندگیم یه دعا برای داداش کوچیکت کن لطفا یه دعا کن دوباره خدا توفیق پاکی و بهم بده دیگه واقعا کم آوردم تا یکماه الی دو ماه پیش اصلا وسواس فکری نداشتم به غیر از دو ماه پیش و زمانی که درمان شدم چند سال زندگی نداشتم الان هم دوباره دارم برمیگردم به اون دوران این اقتصاد نامرد دستوری هم که نمیزاره وقتی کسی بیمار میشه راحت بتونه درمان بشه بدون استرس حالا با این اقتصاد خراب من چطور برم دنبال درمانم هزینه درمان خیلی بالاست خیلیییییییییییی خدا هم اون بالا نشسته به ریش ما میخنده انگار نه انگار ما برندهی او هستیم اصلا معلوم نیست فازش چیه خیلی ازش دلخورم بخدا من اومدم اینجا تو این دنیای لعنتی زندگی کنم نیومدم همش درد وسواس فکری و غم رو بکشم آخ از این بی عدالتی خیلی حالم خوش نیست آبجی بزرگه یه معرفتی بزار برای من دعا کن برام فعلا دعا کن توفیق بهم بده که دوباره پاک شم یه فکری هم باید بکنم برای این وسواس فکری لعنتی فعلا این خ.ا در اولویته که درستش کنم چون واقعا داره نابودم میکنه
راستی طب سنتی تاثیر نداره؟ الان هزینه ها خیلی رفته بالا رو ندارم به خانواده بگم میبینی همه رو تیر چراغ برق میگیره منو چراغ نفتی شانس هم ندارم طرف هست بخدا هزارتا کثافت کاری میکنه و بهشون افتخار میکنه هیچ طوریش نمیشه حالا منی که خداپرستم و قرآن قانون زندگیمه این بلا سرم اومده بعد میگه من عدالت دارم کو عدالت کجاست والا ما که ندیدیم این بود دوست داشتن بنده هاش؟ خودش هم خوب میدونه که تبعیض قایل میشه به خودش قسم که خودش هم عربه چون اگه نبود انقد هوای عربارو نداشت والا هرچی دیدیم عرب خوشبخت شده و ایرانی بدبخت منم که زمین گیر شدم بدجور هرچی میگم خداااااااااا کجایی بشنو حرفمو دارم الان میمیرم الان دستتو میخوام الان باید کمکم کنی الان صبر معنایی نداره دقیقا همین لحظه باید معجزه ای کنی تو خود تو که گفتی بخوانید مرا تا اجابت کنم تو را دقیقا خودت هر چی گفتم ببخشید منه احمق منه کودن منه بی عقل اشتباه کردم تو که بزرگی بخشش هم از بزرگان است تو یکی چرا دستمو نمیگیری هرچی باهاش حرف میزنم که اصلا انگار نه انگار که من دارم حرف میزنم من باید جواب بگیرم دیگه خسته شدم از این وضع هیچکدومتون تاحالا یک روز هم وسواس فکری نداشتید که صداتون به آسمون برسه و هیچکس نتونه کاری براتون کنه و دستتون رو همه جا دراز کرده باشید و ببینید فقط خداست که میتونع درستش کنه و که اون هم
منتظر
23 شهریور 1404 ساعت 16:51سلام
خدا بهترین پناه و تکیهگاه ماست
از خدا میخوام بهتون قدرت بده از این سختیها عبور کنین
دلتون رو آرام کنه و وسواس و وسوسهها رو ازتون دور کنخ و توفیق پاکی رو بهتون بده
بهترین درمان مواجهه و اجتناب از پاسخه
اگه با یک متخصص انجام بشه بهتره ولی اصول ساده و پایهش قابل انجامه اینکه خودتون رو با محرکهای کوچیک مواجه میکنین ولی هیچ پاسخی نمیدین
ترکیب دارو + رواندرمانی در بسیاری از موارد مؤثره
گروههای حمایتی و انجمنها: گاهی مشاوره دانشجویی یا کلینیکهای آموزشی دانشگاهها درمان ارزانتری دارن
(به دنبال کلینیک آموزشی یا روانشناسی دانشگاهی در شهرتون باشین)
برخی روشهای سنتی یا گیاهی ممکنه اضطراب رو تا حدی کم کنه (مثلاً برخی دمنوشها) اما وسواس و اعتیاد جنسی رو درمان قطعی نمیکنن
اینها فقط میتونن مکمل باشن نه جایگزین
به هیچ وجه نمیگم از خونواده پنهون کنین بلکه میگم فقط لازم نیست همه جزئیات رو بگین
مثلا میتونین کوتاه بگین کا یه مشکل ذهنی دوباره برگشته و دارم میرم دکتر و نیاز به حمایت دارم و همین
داداش جنگجو ازتون میخوام ظاهر زندگی آدمارو با باطن زندگی خودتون مقایسه نکنین
و دوما اینو یادتون باشه سختی برای رشد کردن و حرکت به سمت تغییر لازمه و خدا بندهای رو که از چشمش نیوفتاده باشه سختی میده ولی بندهای که خدا رهاش کرده باشه خدا ولش میکنه تا ت لجنزاری که برای خودش درست کرده غرق شه و گناهش بیشتر و بیشتر شه
ما ابد در پیش داریم و این جهان محل گذره که محل موندن
این جهان وادی امتحانه نه وادی آسایش
دختری که هیچ امیدی نداشت
16 شهریور 1404 ساعت 11:01سلام
من الان خونه تنها هستم و دارم به سمت این موضوع خ.ا وسوسه میشم
نمیخوام انجام بدم
ولی تمام وجودمو وسوسه گرفته
خیل وقت پیش اومده بودم اینجا الان میخوام مجدد این جا باشم و قطعا نمیخوام این کارو انجام بدم فقط این پیام رو گذاشتم که انجامش ندم تا روزای بعد انشالله با سر بلندی بیام اینجا
راستی خطاب به جنگجوی درون
خیلی حالتو درک میکنم نا امید نباش مجدد شروع کن و بیخیال وسواس شو
تا میتونی خودتو بیخیال نشون بده
یا حق.
منتظر
16 شهریور 1404 ساعت 19:39سلام
ببین وسوسه شبیه موج میاد یعنی خیلی شدید شروع میشه ولی اگه تحملش کنی فروکش میکنه
موقع وسوسه الان لازم نیست باهاش بجنگی فقط کمی صبر کن و حواستو پرت کن
اونموقع از جات بلند شو برو یه لیوان آب خنک بخور
گوشی یا هر چیزی که تحریکت میکنه رو بذار کنار و جاش یک آهنگ یا فایل آرامشبخش پلی کن و چه بهتر صوت قرآن گوش بدی
برو دست و صورتتو با آب سرد بشور
اگه میتونی یه دو سه دقیقه حرکت ورزشی ساده انجام بده (مثلا شنا، دراز و نشست یا دویدن درجا)
یادت باشه این حالت دائمی نیست و هر بار که جلوی وسوسه میایستی داری ارادت رو قویتر میکنی
پاکیت ابدی
جنگجوی درون
13 شهریور 1404 ساعت 03:38سلام
به آبجی منتظر
ببخشید پیام قبلی دستم خورد یهو ارسال شد
فعلا کمی آرومم کارایی که گفتید کردم و گفتم چند روز بگذره آروم شم بیام
خلاصه که داشتم کامل درمان میشدم که دوباره برگشت این خ.ا لعنتی هم ول کن نبود دوباره این وسواس فکری لعنتی برگشت دوباره شروع شد بدبختی هام خیلی از دست خودم عصبیم هنوز که هنوزه بعد از چند روز هنوز داغونم چه کردم که لعنت بر خودم باد تا یکماه پیش همه چی خوب بود ها یه احمقی که فکرشو نمیکردم پورن نشونم داد و کار از کار گذشت و دوباره برگشت وسواس فکریم دوباره وسواس روی اعداد و خ.ا و افکار آزار دهنده دارم داغون میشم دیگه کم آوردم دیگه مشتم پر نیست خدا هم که هوامو نداشت درسته تقصیر خودمم بود کاملا قبول دارم اگه اون کارایی که دکترم گفت انجام نده انجام نداده بودم الان شاید این بلا سرم نمیومد ولی اینجا از عدالتی که خودش دم میزده شاکیم طرف گل میزنه مست چت میکنه این بلا سرش نیومده که هیچ هزارتا دختر هم میبرع باغ کثافت کاری الان موندم خدا کجاست
دوباره برم به خانواده بگم وسواس فکریم برگشته ؟ دوباره تو خانواده انگشت نما بشم بگن بچشون قرص میخوره؟
بگن این آدم دیگه درست بشو نیست؟ منی که این همه امید دادم بهشون گفتم کامل درمان شدم الان خانوادم اینو بشنون که برگشته خب داغون میشن اون قرصای لعنتی هم کلی عوارض داره دیگه واقعا کم آوردم یعنی به مو رسیدم همه روز به روز پیشرفت میکنن و منم هیچ انگار نه انگار نمیدونم واقعا دیگه توان ندارم اون وسواس فکری قبلا رو تحمل کنم اصلا به هیچ وجه من اگه تلاش نکنم اگه وضعیت همین باشه اگه نتونم آیندم نابود میشه یه آدم بی مصرف میشم که لب جوبی شده
اگه نتونم تلاش کنم و پیشرفت کنم که سنگ رو سنگ بند نمیشه سردرگمم نمیدونم چکار کنم شاهچراغ رفتم انگار نه انگار
این وسواس فکری ای که الان برگشته بدتر و شدید دار میشه نمیدونم چه غلطی کنم خدا هم که پنج ساله میخواد جواب ما رو بده از سنگ صدا در میاد از خدا نه والا دیگه کم آوردم والا ربات با اون ربات بودنش جای من بود کم میآورد که هیچ فیوز هاش میپرید کلا میسوخت ای کاش درست بشه ای کاش معجزه ای بشه درسته تقصیر خودمم شد ولی این خدا نمیتونست یه کاری کنی حداقل برنگرده؟
الان جز خودش امیدی ندارم البته اگه واقعا وجود داشته باشه
لطفاً به سوال هایی که تو ۹ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۰۱:۴۱ پرسیدم جواب بدید
واقعا آبجی منتظر جای من بودی چکار میکردی؟
جدی چکار میکردی بخدا یکسال تمام با هزینه گزاف دارو خوردم فکرش نمیکردم این لعنتی دوباره برگرده
نمیدونم خدا چرا تبعیض قایل میشه بین ایرانی و عرب
ایرانی ها که پاک زاد بودن و تو تاریخ باستان زمان هخامنشیان به غیر از خدا هیچ احدی رو نمیپرستیدن خود دین زرتشت یکی از قدیمی ترین دین های یکتاپرستی بوده ما که زودتر از اعراب خدا رو پیدا کردیم ما که حتی ازدواج هامون هم بازم خیلی بهتر از اعراب قبل از اسلام بوده چرا یه عرب میتونه خوب زندگی ای داشته باشه بدون وسواس فکری ولی تو ایران کلی OCD میبینی اصلا اینا هیچی بدرک
من چکار کنم الان وسواس فکری دارم از اونور خ.ا توروخدا بگید چکار کنم بعد یه سوال من از چند سال پیش که گفتم وسواس فکری دارم فکر کنم چهار سالی میشه یعنی چهار ساله که من زندگی ندارم چهار ساله که واقعا زندگیم نابود شده رسما دارم نابود میشم بنظرتون دعایی طلسمی چیزی نگرفتن برام آخه یهو همه چیمو از دست دادم یهو وسواس فکری گرفتم اگه طلسم یا چشم خوردن یا دعا باشه چطور باید رفعش کنم و کلا نابودش کنم چطور کاری کنم که اثرش ناپدید بشه
واقعا موندم چکار کنم الانم که دوباره زندگیم داغون شده یعنی همش چند ماه من درمان شده بودم
خدا هم که معلوم نیست وجود داره یا نه اگه وجود نداره که کلا همه باور هام الکی بودن اگر هم که وجود داره واقعا خیلی بی عدالته و معرفت حالیش نیست
نمیدونم فقط اگه شما مطمئنید وجود داره یه جایی یه راهی بگید برم باهاش حرف بزنم یع معجزه کنه حتی اگه ناکجاآباد هم باشه میرم فقط بگید چکار کنم چه کاری کنم و کجا برم تا صدامو بشنوه دیگه کم آوردم فقط خودش میتونه درستش کنه
منتظر
14 شهریور 1404 ساعت 23:06۱. “خانواده بفهمن یا نه؟”
این ترس طبیعیه کسی دوست نداره تو خونه انگشتنما بشه اما یادتون باشه: وسواس فکری بیماریه نه جرم مثل دیابت یا میگرنه خیلی وقتها خانوادهها به خاطر ناآگاهی سخت میگیرن یا قضاوت میکنن و این به معنای بیارزش بودن شما نیست
پیشنهادم اینه که اگر قرصها کمکی کرده بودن ولی عوارض داشتن با روانپزشک در میون بذار و ازش بخواه داروی دیگهای بده همیشه چند مدل درمان هست حتی ترکیب دارو با رفتاردرمانی
لازم نیست همهچیو دوباره از صفر با خانواده بگین میتونین بگین "یه مقدار وسواس برگشته و میخوام پیش دکتر برم تا دوباره کنترلش کنم" همین
۲. “طلسم یا چشمزخم یا دعاست؟”
وسواس فکری یا همون OCD ریشهی عصبی و روانشناختی داره
بخشی از مغز بیشتر گیر میکنه روی فکرها هیچ طلسم یا دعای خاصی شما رو بیمار نکرده اما دعا و معنویت میتونه آرامش بده و توان جنگیدن با بیماری رو بیشتر کنه
راهش علم + ایمان باهمه یعنی هم درمان علمی (دارو + مشاوره) و هم دعا و رابطهی قلبی با خدا
۳. “چرا خدا جواب نمیده؟ چرا عربها راحتترن؟”
ببینین وسواس یا هر بیماری روانی ربطی به نژاد یا ملیت نداره
تو همهی کشورها آدمهای زیادی هستن که همین بیماری رو دارن حتی شاید کسی که ظاهرش خوش باشهوتو دلش جهنمی داشته باشه
ظاهر زندگی آدما با باطن زندگیشون یکی نیست
این حس بیعدالتی میتونه طبیعی باشه وقتی آدم درد میکشه ولی یادتون باشه: خدا رو نباید فقط با جواب فوری سنجید
خیلی وقتها خدا جواب رو در قالب صبر، آدمهایی که سر راهتون میذاره یا حتی همین پیامهای ما به شما میده
۴. “کجا برم صدامو بشنوه؟”
جایی لازم نیست برین چون صداتون همین حالا شنیده میشه ولی برای اینکه خودتون حس کنین دو راه هست:
دعا و مناجات ساده بدون متن بدون قاعده مثل اینکه همین حرفها رو مستقیم بهش بگین و لازم نیست منتظر "معجزهی عجیب" باشین و آرامشِ آهسته هم یک جور معجزهست
عمل کوچیک روزانه: هر بار که یک بار وسواس رو مدیریت کردین یا به جای خ.ا کاری دیگه کردین همونجا جواب خداست چون اون لحظه بهتون نیرو داده
۵. “چی کار کنم با وسواس و خ.ا الان؟”
اول: برگردین به درمانگر
نگین اینبار که "من شکست خوردم" بلکه بگین "یک مقدار برگشته" و همین تغییر نگاه همهچی رو تغییر میده
دوم: محرکها رو حذف کنین مثلا اون کسی که پورن نشونتون داد دیگه نباید به راحتی بهتون دسترسی داشته باشه
هرچیزی تو گوشیتون یا اینترنت محرکتونه پاک کنین
سوم: جایگزین بسازین درواقع وقتی وسواس یا میل خ.ا میاد فقط سرکوب نکنین بلکه باید یک کار جایگزین سریع داشته باشین: آب سرد زدن به صورت، پیادهروی کوتاه، آهنگ آرام یا زنگ زدن به یک آدم امن
چهارم: قدم کوچیک بردارین ووفکر نکنین باید یکهو همهچی درست بشه
همین که امروز یک بار کمتر تسلیم شدین یعنی پیروزی
اگه من جای شما بودم الان سه کار فوری میکردم:
1. همین امشب یه وقت از دکتر یا رواندرمانگر میگرفتم
2. تو گوشیم هرچی محرک بود پاک میکردم
3. یه کار کوچیک اما ثابت روزانه انتخاب میکردم (مثلاً ده دقیقه ورزش سبک)
میدونم هزینهها زیاده ولی خب سلامتیتونم خیلی مهمه
میتونین پارهوقت کار کنین؟؟
پاکیتون ابدی
جنگجوی درون
13 شهریور 1404 ساعت 02:44سلام
به آبجی منتظر
چند روزی گفتم آروم شدم بیام کارایی که گفتید انجام دادم خیلی ممنونم که پاسخ دادید خیلی حالم خوش نیست همین الان بغض گلومو گرفته همین الان داغونم فعلا دوباره رفتم سر قلیون یه خورده بهترم ولی خیلی عصبیم از دست خودم وسواس فکریم درست شده بود کاملا درمان شده بودم رفتم سمت سیگار و قلیون و این خ.ا لعنتی هم ول کن نبود فکر کنم بخاطر اینا دوباره برگشت نمیدونم دیگه کم آوردم دیگه مشتم پر نیست آبجی بزرگه همه چیمو از دست دادم از ورزشم گرفته تا حافظه و همه چیم
تو یکماه پیش داشتم موفق میشدم خ.ا بزارم کنار یکی از احمق هایی که فکرشو نمیکردم پورن نشونم داد و دیگه کار از کار گذشت تو اون زمان تازه یه خورده داشتم موفق میشدم همه چی نابود شد دقیقا زناتب
منتظر
14 شهریور 1404 ساعت 22:55سلام
داداش جنگجو
اینکه بعد از یک ماه لغزیدین معنیش این نیست که همه چیز نابود شد
بدن و ذهنتون یاد گرفته بودن قویتر شن و همون یادگیریها هنوز تو وجودتون هستن خیلیها همین مسیر رو با صد بار لغزش رفتن تا بالاخره تونستن بایستن
شما هم جزو همونا باش
اینکه رفتین سمت قلیون شاید طبیعیه چون مغز دنبال یه "فرار سریع" از بغض و استرسه اما در بلندمدت دوباره اضطراب رو برمیگردونه
نمیگم یکهو بذارینش کنار چون ریشهدار شده یکم ولی خوبه بدونین اینا فقط دارن "درد رو عقب میزنن یکم"
وسواس فکری قابل برگشت به آرامشه
شما یک بار تونستین وسواس رو کم کنین پس دوباره هم میشه
برگشتنش فقط نشونهی اینه که هنوز باید به خودتون فرصت بدین
درمان وسواس مثل کندن یک ریشهی قدیمیه ممکنه جاهایی دوباره سبز بشه ولی تهش میشه کامل نابودش کرد
گفتین یکی براتون پورن آورد این یعنی محیط و آدمها خیلی اثر دارن
از این به بعد سعی کنین از اون آدم یا هر چیزی که میدونین محرکتونه فاصله بگیرین حتی اگه به قیمت کم شدن ارتباط باشه
ببینین شما الان دارین خودتون رو میکوبین و میگین "همهچیو از دست دادم" اما واقعیت اینه که هنوز جوونین و هنوز وقت دارین ورزش رو برگردونین ، حافظهتوت رو با تمرین و مطالعه دوباره جون بدین و پاکی رو بسازین مغز فوقالعاده قدرت بازسازی داره فقط زمان و مداومت میخواد
یک پیشنهاد خیلی ساده برای همین امشب:
به جای اینکه همهچی رو یکهو درست کنین فقط یک کار کوچیک انتخاب کنین
مثلاً:
ده دقیقه پیادهروی
یک لیوان آب به جای یک پک قلیون
یا حتی فقط نوشتن اینکه "امروز هم ایستادم"
این کارای کوچیک جلوی اون حس "من هیچکاری نکردم" رو میگیرن و اعتماد به نفس برمیگرده
جنگجوی درون
09 شهریور 1404 ساعت 01:41سلام
فکر نکنم دیگه درست بشه🙂
حالم خرابه دوستان کمکم کنید آبجی منتظر شماهم همینطور
ممکنه حرفام تند باشه ولی خب بخونید
خدا هم که دیگه ولم کرده اصلا وجود داره که بخواد ولم کرده باشع؟ دیگه به وجودش شک کردم فکر کردم قرآن و خدا و اینا همش سیاست بود نه؟
طرف کلی کثافت کاری میکنه هر روز با یه دختریه و کلی تا الان اندازه موهای سر هممون رابطه جنسی برقرار کرده ولی شاده حالش خوبه نه مشکل روانی داره نه چیزی نه وسواس فکری ای نه هیچ چیزی به جای خ.ا هم رابطه برقرار میکنه آخرش هم که خواست ازدواج کنه یه زن خوب و یه دختر پاک گیرش میاد که دست نخورده تاحالا ! حالا طرف خلافش نهایت خ.ا بوده تهش تو چهل سالگی میخواد ازدواج کنه یه دختر ناتو گیرش میاد و خونه خرابش میکنه موندم چه عدالتیه نهایت خلاف من خ.ا نهایت نهایت یه قلیونه حالا من وسواس فکری دارم و دوباره وسواس فکریم برگشته حالا بچه های دانشگاه همگی اکثریت کثافت کاری دارن از مشروب خوردن گرفته تا گل کشبدن و زناکردن حالا منه بدبخت که مشروب نمیخورم و دنبال پاکی ام بیماری روحی روانی دارم ولی اونا نه موندم این چه عدالتیه که خدا داره نکنه برای این هم میخواید بگید حکمت؟😐🤣 حکمت چی کشک چی جوانیم داره بخاطر این وسواس فکری لعنتی که نمیدونم از کجا اومده هدر میره استعدادم همه چیمو از دست دادم شدم یکی که همه استعداداشو از دست داده بعد میخواید بگید حکمت؟ لعنت به این حکمت اگه این حکمته پس نشون میده خدا بین بنده هاش تبعیض قایل میشه و خدا عدالت نداره و درک نداره اگه این حکمته طرف باباش حاجیه داره تو لس آنجلس کالیفرنیا عشق و حال میکنه بهترین ماشین سوار میشه و با خوش اندام ترین دختر میره سراغ کثافت کاری تو ایران که میاد خودشو رستگار نشون میده چرا بلاها سر اینا نمیاد؟ اون دنیا فایده نداره این دنیا مهمه فعلا تو اینجاییم و اینجا باید بلا سرشون بیاد بعد یکی مثل من که تاحالا به مادر پدرم نگفتم تو وسواس فکری داره دمار از روزگارم درمیاره اگر بخوام دوباره دارو ها رو شروع کنم که در آینده دیگه قابلیت های جنسیمو از دست میدم تو چند وقتی که دارو میخوردم کاملا حس کردم که دارم قوامو از دست میدم نخورمم که وسواس فکری دارم خوردنش یه درده و نخوردنش هم یه درد دیگه الان یک سال دیگه به سال هایی که خ.ا میکردم اضافه شد من فقط تشنه اینم یک بار دیگه اون پنج ماه پاکی ای که داشتم رو تجربه کنم فقط یک بار دیگه ایندفعه دیگه نمیخوام از دستش بدم فقط این پنج ماه بدون وسواس فکری باشه مثل روز اولی که زاده شدم و وسواس فکری نداشتم میدونید خیلی چیزا سرم اومده چهار ساله من زندگی با آرامش ندارم انگار فقط تا یکماه پیش آرامش داشتم و وسواس فکریم برنگشته بود دوباره بدبختی شروع شد یعنی یکسالی که درمان شده بودم رو حساب نکنیم من سه سال زندگی نداشتم سه سال زندگیم با جهنم هیچ فرقی نداشت آخه به چه گناهی من این اتفاق افتاد برام که دوباره برگرده؟ چه کردم که لعنت بر خود عوضیم باد چه کردم که لعنت بر منه احمق باد دکترم گفته بود دود و اینا نکش اصلا نیکوتین خوب نیست تو امسال چندین بار زیاد سیگار کشیدم فکر کنم بخاطر این شذ که وسواس فکریم برگشت البته بگم ها این سیگار کشیدنه هم بخاطر این خ.ا لعنتی بود از حرص و آز غم این خ.ا لعنتی دوماه پشت سرهم ها روز سیگار میکشیدم البته نمیدونم شاید اینکه میگم بخاطر سیگار بود چرت باشه شایدم نه دلم میخواد به خدا بگم نمیدونم چطوری ولی خودت درستش کن من نمیتونم چه بر سر من اومد دوباره تو منجلاب گیر کردم دوباره تو مرداب افتادم دوباره تاریکی و سیاهی منو غرق در خودش کرد الان که تو ژرف تاریکی و سیاهی ام نیاز دارم خدا دستمو بگیره و منو بکشونه بیرون و تو بغل خودش منو احاطه کنه نوازشم کنه همه چیو برام درست کنه بهم بگه من نوازشت میکنم تو هرچی میخوای داد بزن هرچی میخوای گریه کن من کنارتم میدونم خیلی تاسیان بودی و تاسیان امان تورو بریده بود میدونم درد کشیدی ولی نگران نباش دیگه تمومه دیگه قرار نیست اون اتفاق ها بیوفته دیگه خودم درستش میکنم زندگیم به گوه کشیده شده همه دوستام دارن پیشرفت میکنن تو دانشگاه نمره بالا میارن و حسابی شاگرد اول و شاگرد خفن کلاسن حتی یکیشون چند وقت دیگه ازدواج میکنه روحیشون تازه هست
چرا ؟ چون بیماری روحی روانی ندارن
دیگه خسته شدم این خدایی که از بچگی بهم گفتن حرفای بندشو میشنوه و کمکش میکنه و تبعیض قایل نمیشه و خیلی مهربونه و هرچی بنده اش بخواد بهش میده کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دقیقا کجاست الان؟
مگه نگفت صداتونو میشنوم؟ کووووووووو؟ هفت ماهه دارم باهاش حرف میزنم کی دیگه میخواد بشنوه اگه این هفت ماه با دیوار صحبت کرده بودم یه صدایی ازش درومده بود کو این خدا کجاست دقیقا چطور میتونم پیداش کنم؟
دیگه به وجودش شک کردم شک کردم که واقعا خدایی باشه شایدم اصلا خدایی نباشه و ما بازیچه دست سیاست و تاریخ شده باشیم!
کجاست فقط یک کلام بگید چکار کنم حرفمو بشنوه چکار کنم صدامو بشنوه به هرکس بگی نیکی کردم هر دری بگی زدم چکار کنم الان فقط اون میتونه درستش کنه اگه وجود داشته باشه
به منه احمق عوضی که لگد زدم به بخت خودم بگید چکار کنم آبجی منتظر تو چکار میکنی که خدا حرفاتو بشنوه
من دیگه رد دادمممممممممم دیگه به ستوه اومده
توروخدا کمکم کنید جایی هست دخیل ببندم؟؟؟؟؟؟؟؟
جایی هست برم نمازی چیزی بخونم خدا بشنوه؟
چکار کنم
بریدم دیگه دلیل شدم دیگه داغونم
منتظر
12 شهریور 1404 ساعت 21:10سلام داداش جنگجو
میفهمم چهقدر دارین سختی میکشین و چقدر ناراحتین
این حس تنها موندن خیلی سنگینه اما بدونین که خیلیها تو مسیر ایمان همین نقطه رو تجربه کردن شاید این نقطه، این لحظات برای بزرگ شدن لازمه
حتی پیامبران و ائمه هم لحظههای خیلی سختی رو گذروندن
مهم اینه که تو هر شرایطی سعی کنیم دنبال آگاهی باشیم و سختیها رو پلی به سمت موفقیت قرار بدیم
یادتون باشه شنیدن خدا همیشه مساویه جواب فوری و مستقیم نیس
ما توقع داریم خدا همونطور که ما صداش میکنیم فورا جواب بده ولی خیلی وقتها جوابش رو تو قالب آدمهایی، سر راهمون قرار میده یا تو یک تغییر کوچیک تو شرایط و یا حتی تو رشد درونی خودمون
شک خودش میتونه یک قدم تو ایمان باشه
این سوالایی که الان میپرسین یعنی دارین دنبال حقیقت میگردین نه اینکه بیراهه رفتین
اگه یه جای خوب دنبال سوالاتون بگردین حتی ممکنه تبدیل بشین به یک انسان خیلی خالص
به جای فشار آوردن برای شنیدن صدا مسیر ارتباطتون رو تغییر بدین
مثلا میتونین به جای حرف زدن، لحظهای ساکت بشین و ببینین چه چیزی در قلبتون یا در اطرافتون بهتون آرامش میده
سعی کنین تو چیزهای کوچک (مثل آرامش تو یک لحظه، مهربونی یک نفر یا حتی اینکه هنوز ایستادین و امید دارین) نشونهها رو ببینین
همین که الان دارین این حرفها رو با ما درمیون میذارین خودش یک نشونهست که صداتون شنیده شده و کسی داره همراهیتون میکنه
اگه خدا نمیخواست مطمئن باشین اینجا نبودین
خدا رو مثل پیدا کردن یک آدرس پیدا نمیکنیم
خدا بیشتر مثل نفس میمونه درواقع همیشگیه اما نامرئی
راه شنیدن صداش اینه که گاهی به جای بیشتر گفتن ، بیشتر دیدن و شنیدن رو تمرین کنیم
داداش جنگجو
نفسای عمیق بکشین
همین الان
یک
دو
سه
حالا یه کاغذ و قلم بردارین و هرچی تو ذهنتونه بنویسین
جمله یا لغت فرقی نداره
معنی داره یا نه؟ مهم نیس
مبهم باشه اشکالی نداره
اصلا فقط خط خطی کنین ، اینم اشکالی نداره
فقط ذهنتون رو خالی کنین
نوشتن خیلی کمکتون میکنه که آروم شین و بتونین درست فکر کنین و درست قدم بردارین
اینکارارو که کردین و یکم آروم شدین بیاین باهم حرف بزنیم
یه کسی
08 شهریور 1404 ساعت 09:08سلام دوستان
من یه مشکلی که باهاش روبرو میشم خواب هاییه که میبینم
حتی یکم بعد از بیدار شدن باز تمام خواب ها میاد تو ذهنم
بنظرتون چیکار باید بکنم؟
منتظر
11 شهریور 1404 ساعت 18:03سلام
وقتی از خواب بیدار میشین سعی کنین سریع ذهنتون رو از خواب به واقعیت منتقل کنین ممکنه با انجام تنفس عمیق، نماز یا حتی نوشیدن یک لیوان آب بتونین این انتقال رو انجام بدین ، ببینین چه روشی بهتون بیشتر کمک میکنه
یک دفترچه یادداشت کنار تختتون داشته باشین و وقتی از خواب بیدار میشین خوابهاتون رو بنویسین این کار میتونه بهتون کمک کنه که خوابها از ذهنتون خارج بشن و به نوعی "خالی" بشین البته توجه کنین که اگر دیدین نوشتن خوابهای بد حالتون رو بدتر میکنه ادامه ندین
از تکنیکهای آرامشبخش مثل نماز و دعا و قرآن و یا حتی تمرینات تنفسی قبل از خواب استفاده کنین تا ذهنتون آروم بشه و خوابها ناخوشایند نباشن
اگه ممکنه محیط خوابتون رو آروم و دور از عوامل استرسزا کنین مثلا نور کم، دمای مناسب و صداهای ملایم (مثل موزیک آرام یا صدای باران) میتونن به کیفیت خواب شما کمک کنن
گاهی اوقات افکار و نگرانیهای روزانه میتونن به خوابها وارد بشن پس سعی کنین قبل از خواب به ذهنتون آرامش بدین مثلا اگر در طول روز درگیر یک موضوع خاص هستین میتونین اون رو در شب با نوشتن یا دعا به خدا بسپارین
چیزی که اهمیت داره اینه که با خودتون مهربون باشین و خودتون رو درگیر هیجانات منفی نکنین چون خوابها میتونن فقط نشونهای از وضعیت ذهنیتون باشن و میشه به مرور زمان این وضعیت رو بهبود داد
پاکیتون ابدی
چرا.. من
07 شهریور 1404 ساعت 18:25سلام لطفا کمکم کنید خیلی دارم وسوسه میشن به این گناه بعد یه ماه انجام ندادن دیگه ننیخوام شکست باشه😞
منتظر
11 شهریور 1404 ساعت 17:39سلام
درک میکنم که چقدر این وسوسهها میتونه سخت باشه
مهمترین نکته اینه که هیچ وقت خودتون رو بابت احساسات و وسوسهها سرزنش نکنین چون این هیجانات منفی بزرگترین عاملین لغزش محسوب میشن
این وسوسهها طبیعی هستن و شما باید سعی کنین که با مدیریت این لحظات رو پشت سر بزارین
اولا به خودتون یادآوری کنین که یک ماه پیش چه تصمیم بزرگی گرفتین و چقدر به خودتون و خدا نزدیکتر شدين این حس پیشرفت خیلی ارزشمنده
به جای تمرکز روی "شکست" به فکر دلیلی باشین که ازش دوری میکنین و در لحظه حال خودتون رو تقویت کنین
ذهنتون رو مشغول کنین به کاری مثلا یک کتاب خوب، مطالعه، یا حتی ورزش و ... فعالیتهای ذهنی یا فیزیکی به کاهش وسوسه کمک میکنن
گاهی اوقات بهتره که وقتتون رو با افراد یا دوستانی بگذرونین که براتون الگو هستن و کمک میکنن که قابت قدم باشین
دعاهایی مثل دعای توسل، یا دعای سلامتی بخونین که قلبتون رو آروم میکنن و بهتون آرامش میدن و صدالبته که قرآن خوندن رو نباید فراموش کنین
وقتی وسوسه میشین به خودتون یادآوری کنین که این لحظات میگذرن و این وسوسهها هیچوقت دائمی نیستن ولی هربار مقاومت و مدیریت اون لحظات اراده و توان شمارو فوقالعاده بالا میبرن
یادتون باشه که شما قوی هستین و از پس این شرایط برمیاین چون خدارو دارین🌱
پاکیتون ابدی
خادم الشهدا
05 شهریور 1404 ساعت 16:48سلام دوستان برای ترک این گناه لعنتی باید در قدم اول برنامه ریزی درست و معنوی انجام بدهیم
صرفا با غذا گرم نخوردن و جملات انگیزشی مشکل نمی شود
شما در قدم اول باید برنامه برای خودتون بریزید ، بدون برنامه ریزی نمی توانید جلو برید
برنامه ریزی باید شامل موارد زیر باشد
۱. عوامل استرس زا حذف کنید
۲.معنویت دینی مانند رفتن به مسجد و نماز جمعه و دعا کمیل و دعا ندبه در آن باشد
نماز شب قرار بدید
۳.ورزش
۴.تایم در روز بذارید که به خودتان برسید ، از خودتان پذیرایی کنید
محبت و عشق در وجودتان بیشتر کنید
جلوی آینه به آراستگی خود برسید
خودتان مهمان کنید و از چیزا ساده لذت ببرید
۵.همیشه به نکته مثبت اتفاقاتی که در زندگی میوفته فکر کنید
۶. همیشه خودتان در آغوش خدا رها کنید
به خدا توکل کنید و هرچی زندگی اتفاق میوفتد خیری از جانب خدا بدانید ، حتی اگر خوشایند شما نبود
۷.بحث کردن و اثبات کردن موضوعات برای افراد دوری کنید
ضعف هاتون برنامه ریزی کنید تا تبدیل به قوت شما شوند
Ashkan.rus
07 شهریور 1404 ساعت 14:40درود بر شما
بله کاملاً درسته، بنظرم یه مورد دیگه ای رو هم که میتونیم به لیست شما اضافه کنیم نوشتن اهداف و سعی در عمل کردن به اوناست
موفق باشید
منتظر
01 شهریور 1404 ساعت 12:46سلام به همه
لطفا یه سر به این لینک بزنین و چند دقیقهای از زمانتون رو که خیلی ارزشمنده صرفش کنین که برامون خیلی مهمه
ممنون از همراهی همیشگیتون🙏🌱
الاهه-
29 مرداد 1404 ساعت 14:11سلام حس افسردگی و بی ارادگی طبیعیه؟
چیکار کنم خوب شه حالم
منتظر
01 شهریور 1404 ساعت 12:18سلام
آره این حسی که میگی خیلی طبیعیه
وقتی آدم تو مسیر ترک یک عادته (مثل خودارضایی یا هر اعتیاد دیگهای) بدن و ذهنش واکنش نشون میدن چون سالها با اون عادت مغز به شکل خاصی به دوپامین عادت کرده و وقتی کنار گذاشته میشه افت انرژی، بیحوصلگی، بیارادگی یا حتی افسردگی خیلی رایجه
البته یادت باشه افسردگی و بیحوصلگی تو این مسیر یه علامت گذره نه موندگار
هرچی بیشتر پایدار بمونی این حالت کمکم محو میشه و جا میده به انرژی و عزتنفس و حس آزادی
چند نکته برای بهتر شدن حالت:
اول از همه بدون که این حس نشونه شکست نیست بلکه نشونهی درست بودن مسیره و این فاز گذراست
ورزش مثلا پیادهروی نیم ساعته ، خیلی کمک میکنه سطح انرژی و روحیه برگرده
صبحها حتی ۱۰ دقیقه آفتاب گرفتن خلق و خو رو بهتر میکنه
سعی کن یه لیست کوچیک از کارهای روزانه داشته باشی (مثل مطالعه، کار، عبادت یا تماس با یه دوست) تا حس بیهودگی نیاد سراغت
پرهیز از پرخوری و شیرینی و فستفود خیلی کمک میکنه
ذکر و دعا هم آرامش میده هم بهت یادآوری میکنه که تنها نیستی حتی یه دعای کوتاه مثل "یا حی یا قیوم برحمتک استغیث" وقتهایی که بیحال میشی
برای هر روز پاکی یه هدیه کوچیک به خودت بده (حتی یه چای خوشمزه یا دیدن فیلم خوب) این باعث میشه مغزت یاد بگیره لذت سالم هم وجود داره
نوشتن یا دردِدل کردن (مثل همین که با من در میون گذاشتی) بار زیادی از روی دلت برمیداره
پاکیت ابدی
خادم الشهدا
28 مرداد 1404 ساعت 11:49سلام
وقتتون بخیر من مشکل کمالگرایی و وسواس پیدا کردم
به نظرتون چکار کنم درمان بشود
منتظر
30 مرداد 1404 ساعت 16:16سلام
آگاهی داشتن اولین و مهمترین قدمه درواقع اولین قدم برای درمان
کمالگرایی وقتی افراطی میشه معمولاً باعث اضطراب، اهمالکاری، احساس شکست و وسواس در تصمیمها یا کارها میشه
۱. تغییر نگاه به "کمال"
به جای اینکه هدفتون بینقص بودن باشه روی پیشرفت کردن تمرکز کنین
به خودتون یادآوری کنین کار کافی و خوب بهتر از کار بینقص و ناتمامه
۲. تمرین "اشتباه کردن"
هر روز خودتون رو در معرض یک کار کوچیک قرار بدين که احتمالاً "بینقص" درش عمل نمیکنین
مثلاً یک متن بنویسین بدون ویرایش کامل یا چیزی رو زودتر تحویل بدین
بعد به خودتون بگین: اشتباه بخشی از یادگیری و انسان بودن منه
۳. کنترل وسواس فکری
وقتی ذهنتون درگیر شد تکنیک توقف فکر رو به کار ببرین
به محض شروع افکار وسواسی یک کلمه مثل بس یا ایست با صدای بلند یا در ذهنتون بگین
بعد حواستون رو به یک کار ساده مثل نفسکشیدن عمیق یا حرکت بدن معطوف کنین
۴. تقسیم کارها به قدمهای کوچیک
به جای اینکه بخواین کل پروژه یا کار رو عالی انجام بدین اون رو به کارهای کوچیک و ساده تقسیم کنین
بعد فقط روی همون قدم اول تمرکز کنین نه کل مسیر
۵. خودگویی مهربانانه
معمولاً افراد کمالگرا با خودشون خیلی سختگیرن
هر بار که ذهنتون گفت "کافی نیست" جواب بدین:
من دارم تلاشم رو میکنم
۶. کمک تخصصی
اگه وسواس خیلی شدید باشه و زندگیتون رو مختل کرده باشه ترکیب درمان شناختی–رفتاری (CBT) و در مواردی دارو (با تجویز روانپزشک) خیلی مؤثره
به این وویس هم گوش بدین:
https://t.me/tobe94radio/2205
یاالرحم الراحمین
10 مرداد 1404 ساعت 21:37سلام
حدود 4 سال از شروع سایت گذشته ، 138 تا صفحه از اینجا گذشت ....
کاربران قدیمی رفتن ، داداش ابراهیم هادی که خیلی برام عزیز بود ...
کاربران ، ادمین ها عوض شدن ...
اما من هنوز عوض نشدم ؛ بلکه عوضی تر هم شدم !!!
همه کار کردم اما نشد ....
اون چیزی که باید می شد نشد
کاش جرعت و توان خودکشی داشتم !
نمی دونم شاید بالاخره هم تونستم اینکار انجام بدم ، یا بی خیال می شم و می گم گور همه چیز یا هم ، همه را ازدست خودم راحت می کنم
منتظر
12 مرداد 1404 ساعت 13:14سلام
چند نفس عمیق بکشین…
بذارین کمکم آروم بشین…
یه لحظه چشمهاتون رو ببندین (اگه میتونین) و فقط به صدای نفستون توجه کنین
نه گذشته هست و نه آینده
فقط شمایین و این لحظه
نفس عمیق بکشین
آروم
دوباره
و دوباره
این چند جمله رو توی دلتون تکرار کنین:
من اینجام…
زندم…
و این یعنی هنوز امید هست…
هیچی تموم نشده…
قراره کمکم بهتر شم
باور کنین که شما
فقط خستهاین نه شکستخورده
زخمی هستین ولی بیارزش نه
میتونین آروم و خوب بشین
درسته سریع نه ولی کمکم شدنیه
مثل طلوع که خورشید آروم از پشت کوه بالا میاد
یادتون باشه که تاریکترین لحظهی شب قبل از طلوعه و این تاریکی که میگین دقیقا قبل از صبحه
به خودتون سخت نگیرین
شما به دنبال تغییرین و چی بهتر از این
خودارضایی یا هر رفتاری که بهش وابستهایم وقتی تلاش میکنیم ترکش کنیم و نمیتونیم احساس شکست و بیارزشی دست میده بهمون اما باید بدونیم که ترک عادتهای ریشهدار یه فرآینده زمانبره نه یه اتفاق لحظهای
خیلیها ممکنه در یه دورهای از زندگیشون به این نقطه برسن اما خودکشی راهحل نیست بلکه یه پایان تلخه
واقعیت اینه که این غمی که تو وجود شماست قابل تغییر و ترمیمه هرچند سخت اما نه وقتی خودتون رو حذف کنین
واقعبینانه به مسیر نگاه کنین که ترک یکشبه نیست و مثل هر عادت دیگه نیاز به زمان و صبر داره
تحریکها رو بشناسین مثلا چه زمانها یا موقعیتهایی شما رو وسوسه میکنن؟
جایگزین بسازین مثلا فعالیتهایی که شما رو مشغول کنه مثل ورزش، نوشتن و یادگیری و ...
اشتباه کردین؟ بله ولی ادامه بدین چون لغزش به معنی شکست نیست بلکه بخشی از مسیر ترکه
ذهنتون خستهت درک میکنم ولی آرومش کنین مثلا احساساتتون رو روی کاغذ بیارین اونم بدون فیلتر
با يکی حرف بزنین مثل روانشناس و مشاور مذهبی یا حتی یک دوست خوب و قابل اعتماد
و ورزش روزانه واقعا کمک میکنه مثلا پیادهروی حتی کوتاه
یادتون باشه زندگیتون باارزشه حتی اگه الان این حس رو به هر دلیلی نداشته باشین🌱
چرا.... من😔😔😔
06 مرداد 1404 ساعت 14:30سلام و درود به همه 😔😔😔
نمیشه ای خدا دیگه چی کار کنم واقعا نمیدونم.
خسته شدم دیگه بریدم از همه چی😔😔😔 همین الان که دارم فک میکنم ۵ ساله هنوزم درگیر این گناهم خودم فک نمیکردم انقد شده باشه فک میکردم دو سه سال شده ولی نه🖤 نه اینقدر، نه نمیتونم باور کنم انقد دل خدا رو شکستم انقد خودمو نابود کردم یعنی این فیلما پو.رن رو فقط بخاطر پول میسازن در حالی که نمیدونن زندگی چندین میلیون نفر رو دارن له میکنن خدا لعنطشون کنه همه اینای این شرکت رو راه انداختن
شرمنده بخاطر بد دهنی ولی بد جور خستم دیگه نمیدونم.....هیچی. نمیدونم دارم زندگی میکنم 😔😔😔😔
Ashkan.rus
07 مرداد 1404 ساعت 17:53سلام و درود
آرامش خودتون رو حفظ کنید
کسایی بودن که با ۱۰ سال اعتیاد تونستن به طور کامل کنار بزارن نه چون ازدواج کردند و رابطه داشتن چون تونستن ذهنیت درسی از مسیر ترک داشته باشن
ببینید عزیز این اصلا مهم نیست که شما چند سال درگیر بودین چند سال اعتیاد شدید داشتین مهم تصمیم و اراده شما برای ترکه کل فیلم های پورن یه شست و شوی ذهنیه که به شما القا میکنه چیز خیلی بزرگی رو از دست میدی اگه ترک کنی
سعی کنید برای زمان تحریک برنامه مناسبی داشته باشید چیزهای ساده ای که شاید خیلیا انجامش نمیدن اما خیلی موثره مثل کنار گذاشتن گوشی هنگام تحریک و رفتن به پیاده روی
ببینید وقتی شما وسوسه میشید تقریباً ذهنتون دشمن درجه یک شماست نمیتونید داخل محیط غیر ایزوله بگردین و بگین من نمیلغزم
خادم الشهدا
04 مرداد 1404 ساعت 06:12سلام
شنتیا
04 مرداد 1404 ساعت 17:49سلام علیکم
خداقوت، داشتین به چی فکر میکردین؟😁
بگین راهنمایی تون کنیم😎🌱
خادم الشهدا
31 تیر 1404 ساعت 05:35سلام دوستان میخواستم خودمانی باهم صحبت کنیم
از الان نتوانی خواسته ها درونی و میل به کارها پلید کنترل کنی ، عمرا بتونی بعدا بتوانی جلوی خواسته ها دیگر بایستی
خودارضایی مدام انجام بدید، بعدا مشروب دلتان میخواهد انجام بدید و بعد نوبت به سیگار میرسد تا اینطوری تَه لجن برید
از الان جلو خودتونو ميگيرين تا بیشتر از این اوضاع تحت کنترل شما خارج نشده
منتظر
03 مرداد 1404 ساعت 22:04خداقوت🙏🌱
پویا_هسدم
31 تیر 1404 ساعت 00:00من نماز شروع کردم، با اینکه انچنان بهش اعتقادی ندارم فقط به این امید که کمکم کنه، چند سال درگیر این کوفتیم، حالم از خودم بهم میخوره، میخوام برم جلو لااقل ازین وضعیت در بیام، دارم دست و پا میزنم تا ازش در بیام ولی نمیشه
نماز خوندم جواب نمیده
قران هم همینطور، هیچکدوم روشا هم چه تو این سایت چه جای دیگه جوابب نمیدن،وقتی استرس دارم، فشار زیادی رومه تنها راه فرارم ارضا شدنه
ناموسن کمک کنید
شنتیا
01 مرداد 1404 ساعت 16:40سلام پویا دادا
امیدوارم الان و این لحظه که دارم برات مینویسم، حالت بهتر باشه.🌺✍️
اول از همه باید بگم که داروی سریع و سیری نیست که در لحظه بتونه هم شرایطی فراهم کنه که هم این مسأله برات حل بشه و هم استرست رو رفع کنه، تا اینجا اوکی؟
اول باید واقع نگر بود و انتظارات فوری نداشت.
راهکار های مقابله با استرس رو آخر متن مینویسم.
داداش گلم، توی اکثر کتب توسعه فردی رو که نگاه کنی، توصیه کردن که آدم برای موفقیت خودش باید یک کاری رو در روز برای خودش تعیین کنه و روزانه به انجامش متعهد باشه. گفته شده این کمکش میکنه که اگر توی روزهای مختلف موعد انجام اون کارِ ثابت رسید و براش سخت بود که از اون کار بگذره تا به تعهدش توجه کنه، با متعهد بودن به اون کار ثابت و تعهدش، جسارت و اراده و صلابت لازم برای تحمیل اراده خودش به نفس رو بدست بیاره و بتونه از چیزی که دلش میخواد بگذره. همون چیزی که توی عقیده شرقی نفس صداش میکنن و توی غرب، اکثرا «روان» صداش میزنن. با این فلسفهی اروپایی و به اصطلاح غربی میشه اهمیت نماز رو فهمید. با یه دودوتا چهارتا میشه به این پی برد که وقتی قبل از تمام توسعه فردی های امروزی، کاری مثل نماز توصیه شده پس با جزئیات دیگهش میشه نماز رو به عنوان کاری اثرگذار قبول کرد.
تو ابتدا بهتره به جای توجه به نتیجه های فوری، بیای و به تغییرات کوچک خودت توجه وافر کنی و اونا رو قدر بدونی و تمرکز کنی تا تغییراتت روز به روز رشد مثبتی کنه. سیستم مبارزه با نفس این شکلی هست که هم تحت تاثیر شیطان هست و هم میل به بی نظمی داره. پس طبیعی هست که بخواد تورو شدیداً توی عذاب وجدان و آشفتگی نگه داره و دائم تورو یاد گذشته بندازه تا به واسطهی این ناامیدی و آشفتگی بتونه تو رو به اون راه برگردونه. اولین چیزی که بهت توصیه میکنم این هست که خ.ا و میل بهش رو دشمن خودت بپندار. اینطوری کم کم سربازی پرورش پیدا میکنی که اگر دشمنش به هر طریقی بخواد بهش آسیب بزنه به مرور زمان تبدیل به جنگنده و مبارزی شده که راه های زمین زدن نفس و فکر های منفی(نشات گرفته از روان) رو یادگرفته!
اگر با فکت های که آوردم نظر و عقیدهت نسبت به اثر نماز و قرآن دوباره احیا شد، توسل رو فراموش نکن و از امام زمان کمک بخواه.
طبق نماز و قرآنی که صحبتش مطرح شده گفته شده توی همون قرآن که خدا سرنوشت را تغییر نخواهد مگر خودتون بخواین تلاش کنین و آنچه در خود دارین تغییر بدین.
راهکار های مقابله با استرس مختلفه و بستگی داره به نوعش. یک نمونه برات مثال میزنم؛ اضطراب فراگیر یا اضطراب و وحشت زدگی که از اون بداش هستن.
چندتا مثال میزنم و بگو کدوم رو داری؟!
۱. احتمالا خراب خواهم کرد، مطمئناً مغزم کار نخواهد کرد و حرفم را فراموش میکنم( پیش گویی، این همیشه به نگرانی ختم میشه)
۲.احتمالا بخاطر شناختی که از پدر من دارد، با من بد حرف خواهد زد.(ذهن خوانی دیگران)
۳.حرف جالب ندارم که بزنم مسلما بقیه داوطلب های کنکور بهترین از من.(بی توجهی به امور مثبت زندگی خود درحالی که از شرایط دیگران بی اطلاع هستیم)
۴. به احتمال زیاد مسخره ظاهر میشوم.( برچسب زدن به خود با درست نمایی. همه ما انسانیم و ویژگی انسانها، یعنی رخ دادن برخی خطاها.)
راستی یادت نره که هربار بیای و باهم حرف بزنیم و بتونیم باهم به این دیو پیروز بشیم.
خادم الشهدا
26 تیر 1404 ساعت 02:55برای خروج از چرخه خودارضایی، میتوان از روشهای مختلفی استفاده کرد. این روشها شامل اراده قوی، پرهیز از محرکها، پر کردن اوقات فراغت، و ایجاد یک برنامه منظم هستند. همچنین، مشاوره با متخصص و استفاده از تکنیکهای کنترل ذهن و رفتار نیز میتواند مفید باشد.
راهکارهای عملی برای ترک خودارضایی:
اراده و عزم قوی:
مهمترین عامل در ترک خودارضایی، داشتن اراده و عزم راسخ است. ایمان به توانایی ترک و عدم ناامیدی در صورت لغزش، کلیدی است.
شناسایی و حذف محرکها:
شناسایی عوامل تحریککننده مانند پورنوگرافی، تنهایی، و مکانهای خاص، و اجتناب از آنها، قدم اول در ترک است.
پرهیز از محرکهای ذهنی:
اجتناب از تماشای تصاویر یا فیلمهای تحریککننده و دوری از صحبت در مورد مسائل شهوانی ضروری است.
تنظیم برنامه روزانه:
برنامهریزی برای اوقات فراغت، ورزش، و فعالیتهای مفید، به پر کردن وقت و کاهش فرصت برای خودارضایی کمک میکند.
ورزش و فعالیت بدنی:
فعالیتهای ورزشی به تخلیه انرژی، کاهش استرس، و بهبود خلق و خو کمک میکنند که در نتیجه میتواند وسوسه خودارضایی را کاهش دهد.
تغذیه سالم:
رژیم غذایی متعادل و سالم، به حفظ سلامت جسم و روان کمک کرده و میتواند بر میل به خودارضایی تأثیر بگذارد.
حفظ آرامش ذهنی:
تکنیکهای آرامسازی مانند مدیتیشن و تنفس عمیق میتوانند به کاهش اضطراب و وسوسه کمک کنند.
صحبت با یک متخصص:
مراجعه به روانشناس یا سکستراپیست میتواند راهنماییهای تخصصی برای ترک خودارضایی ارائه دهد.
استفاده از تکنیکهای کنترل ذهن:
تکنیکهایی مانند قانون 5 ثانیه، تصویرسازی مثبت، و تلقین مثبت میتوانند به کنترل افکار و وسوسهها کمک کنند.
اجتناب از تنهایی:
در صورت امکان، از تنهایی طولانی مدت خودداری کنید و با دوستان و خانواده وقت بگذرانید.
تقویت اراده:
با هر بار مقاومت در برابر وسوسه، اراده خود را تقویت کنید و به خودتان پاداش دهید.
دوری از گناهان:
اجتناب از گناهان و کارهای خلاف شرع نیز میتواند در ترک خودارضایی مؤثر باشد.
یادآوری مضرات:
به یاد آوردن مضرات خودارضایی و عواقب منفی آن میتواند به کاهش میل به این عمل کمک کند.
صبر و استمرار:
ترک خودارضایی یک فرآیند است و نیاز به صبر و استمرار دارد. در صورت لغزش، ناامید نشوید و به تلاش خود ادامه دهید.
با بهکارگیری این راهکارها و داشتن اراده قوی، میتوانید از چرخه خودارضایی خارج شوید و زندگی سالمتری را تجربه کنید.
Ashkan.rus
01 مرداد 1404 ساعت 12:26کاملاً درسته
ممنون از زحمت شما
بدون مرز
25 تیر 1404 ساعت 00:53بسمه الله
به اکانت تسلیم نشو:
سلام عزیز.منو تو با گناه هامون به خدا آسیبی وارد نمیکنم اشتباه نکن.خدا همواره دلسوز منو توئه و داره جلو پامون نشونه میزاره تا ما ازین ماجرا دربیایم.مطمئن باش گناهی که داره تو رو اینجوری به خدا نزدیک میکنه حتما روزی کامل میره کنار دقیقا زمانی که درساش برات تموم شه.ببین...نگاه نکن شکست خوردی نگاه کن ببین آیا ته تلاشتو کردی یا نه!
خدا به تلاش ما نمره میده وگرنه نتیجه دست خودشه.
عزیز بچه پر رو باش و جا نزن بمون تو مسیر بمون و همواره به خدا جون حسن ظن داشته باش❤️.
منم کلی لغزش دارم و شکست میخورم اما جدیدا خودمو با پول دارم جریمه میکنم.مثلا به حساب بانکی ام نگاه میکنم اگه ۱۰۰ تومن تش باشه ۵۰ تومنشو میرم میزنم موسسات خیریه.یا روزه گرفتن!یبار دوبار تنبیه بشیم و تو فشار بریم امکان خود ار...ضا...یی میاد پایین.
در کل نا امید نشو ادامه بده.******* در کل چه توبه ۹۴ چه مس به طلا سایت های خوبین.
********
و در آخر نا امید نشو جیگر طلای خدا❤️❤️🤚
الاهه-
24 تیر 1404 ساعت 12:03سلام خواهش میکنم بگید چطور از چرخه دربیام دارم نابود میشم😭😔
Ashkan.rus
01 مرداد 1404 ساعت 12:18سلام
هرچقدر به خودتون تلقین کنید که نمیتونید بیشتر اذیت میشید پس لطفاً دست از سرزنش بردارید و آروم باشید
از سرنخ ها به دور باشید میتونه گوشی باشه یا اتاق یا هرچیزی ، ذهن به شدت لج بازه و اگه بفهمه که شما میترسید هرچه بیشتر میکشونه شمارو به این سمت پس لطفاً مشغولش کنید به کارای مختلف و بیکار نمونید
روی ارادتون کار کنید، از کارای کوچیکی میتونید شروع کنید مثلاً کارایی که دوست دارید انجام بدین رو به ساعت یا روزای دیگه ای موکول کنید
اگه سوالی داشتین در خدمتم
جنگجوی درون
19 تیر 1404 ساعت 17:03سلام
ممنونم از کسایی که پاسخ دادن
رسما معتاد سیگار شدن امروز ده نخ کشیدم 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
این سیگار لعنتی هم باعث میشه خ.ا کنم
به آبجی منتظر
آبجی توروخدا بهم بگو چطور سیگار رو ترک کنم بدجوری معتادش شدم امروز ده نخ کشیدم من با این وضع سیگار کشیدنم نمیتونم پاک بشم
توروخدا التماست میکنم کمکم کن
چطور خ.ا و سیگار رو باهم ترک کنم بزارمش کنار
حالم خیلی بده
منتظر
29 تیر 1404 ساعت 17:40سلام داداش جنگجو
میفهمم که شرایط خیلی سخت و پیچیدهای دارین ولی مطمئنم که میتونین بهش غلبه کنیت
این که بخواین از این وضع بیرون بیاین اولین قدمه و خیلی مهمه
ترک سیگار و ترک رفتارهایی مثل خ.ا هر دو نیاز به اراده و زمان و حمایت دارن و چیزی که باید در نظر داشته باشین اینه که هیچ وقت نباید خودتون رو تنها بذارین
تغییر معمولاً زمانبر هست اما با قدمهای کوچک میتونی به سمت هدفهای بزرگتر حرکت کنی
1.تعیین هدف واضح: مثلا بگو از امروز سیگار رو کمرنگتر میکنم و یادتون باشه که روزهای اول خیلی مهمه که هدف واضح و معقولی برای خودتون تعیین کنین
2.درک دلایل: باید بفهمین چرا سیگار میکشین؟ بخاطر استرسه؟ یا بخاطر عادت؟
همینطور برای خ.ا هم همین سوالات رو بپرسین
این میتونه کمکتون کنه تا از ریشه به این مشکلات نگاه کنین و نه فقط به علائم ظاهریش
3.جایگزینها: برای ترک هرکاری لازمه که براش جایگزین داشته باشیم واگرنه احتمال اینکه لغزش کنیم زیاده
میتونین فعالیتهای جایگزین پیدا کنین مثل ورزش، مطالعه یا یادگیری مهارتهای جدید
4.حمایت اجتماعی: بودن فردی که بتونین باهاش حرف بزنین و راهنماییتون کنه موثره و شاید مشاور یا روانشناس گزینهی خوبی باشه
5.مراقبت از خود: کارهایی مثل یوگا، مدیتیشن که بهترین نوعش نماز خوندن اول وقته یا پیادهروی هم میتونن کمکتون کنن تا آرامش پیدا کنین و این احساسات رو بهتر مدیریت کنین
نکتهی خیلی مهم اینه که نباید از خودتون توقع داشته باشین که یکشبه همه چیز درست بشه درست همونطور که یک شبه به این شرایط نرسیدین
پاکیتون ابدی