سلام روز اول پاکی 

فردا هم روزه میگیرم هم نماز رو شروع میکنم

سلام وعرض ادب 

ممنونم عزیزانم..خیلی خیلی ممنونم..قوت قلب میگیرم پیام های شماعزیزان رو میبینم...

داداش کریم مهربون..داداش خاک عزیز..به حرفات احترام قایل شدم ..دارم اجراش میکنم..فقط اینستارو من حدفش کردم ..داداش شهیدابراهیم هادی بزرگوار وهمچنین داداش یاالرحم اراحمین..که خاطر شمابزرگواران برام خیلی عزیزه...خیلی.اونم ازته دل.

خداشاهده اون متنو نوشتم اومدم پایین .متن های شما رو دیدم به خودم گفتم نه دنیااونجوری که من فکر میکردم نیست..من اشتباه فکر میکنم..پیشمون شدم .چرا؟؟چون خداهست..چون مهربونی خداهست که منو تااینجاهوامو داشته که الان دارم این متنو برای شماعزیزان مینویسم..چرا؟؟چون عزیزانی چون شما هستیدکه دارید درد دل های منو گوش میدید..

پس اونجوری ام فکر میکنم تنها نیستم..الهی که شمارو ازاقایی کم تون نکنه..که زحمت میکشید ومنت میذارید منو راهنمایی میکنید..دلداریم میکنید...شریک غم قصه های من هستید...بی انصافی درحق شما درحق نوشته های شما وهمچنین مدیران گرانقدر منتظر ..مهلاخانم..بلس ..حدیث..یافاطمه زهرا..بال سبز ..محمدجان..وسایردوستانوکه هرلحضه صبح شب دم ازناامیدی بزنم..به جای اینکه شب روزم باید خداوند رو صبح شبم سجده شکر به جای بیاورم چنین های انسان های شریفی رو درسرراه من قرار داده...

عزیزان همه غم قصه تونو من به جون میخرم که شمارو ناراحت کرده باشم..به پاس قدردانی وشکر گذاری ازشما وخداوند مهربون مطمن باشید مطمن باشید زحمت های شمارو ودلنوشته های همه شما عزیزان رو جبران خواهم کرد..

غمغوارتون یامهدی .

یه نوحه چندسال پیش رفیقم بهم داد خیلی دوسش دارم

برا شماهم میزارم برا پرش فکری هم خوبه

نوحه صبح طلوعم(کربلایی وحید شکری)

به منتظر 

از اول که برا خودم متاسفم که کلن به حرفتون گوش کردم 

دوما این فردی که معرفی کردین هنوز اون قدر اطلاعات نداره که بدونه روان شناس حوزه درمانیش چیه 

سوما از حرف زدنش معلوم بود اول فکر کردم روان شناسه ولی معلوم بود کلن سه تا کتاب راجب این موضوع خونده 

چهارما   تجربه خوبی شد از افراد غیر متخصص چیزی رو نپرسم 😏

سلام ..

به ..مدیرمنتظرومهلا..سلام ..

امیدوارم حالتون خوب باشد...

میگن که ناامید نباش..مگه جزخداکسی هم داریم امیدداشته باشیم..تک تنها موندیم دردنیای خاکی ....

نه می تونیم ازدواج کنیم ...ازاین طرف هم سنمون رفته بالا.دیگه نزدیک چهل سالمونه...ازاین طرف هم گناه خودارضای مون سربه فلکدکشیده به اسمون ..درگیر یه اعتیاد بزرگ هستیم ..

هم سن سال های ما تشکیل خونواده دادن ..ماباید هنموز باخودارضای دسته پنجه نرم کنیم..شاهدسوختن خودمان باشیم....وباحسرت اون رو نگاه کنیم...

مگه یک نفرهم هست بگه حالت چطوره..؟؟کجای دنیاهستید عزیزان من....نمی خوایید به من حق بدید..

من دیگه سوختم رفتم فقط جسمم درحال حرکت هست....

نکنه منو باخودتون مقایسه میکنید؟؟؟؟؟مگه نگفتن سواره هیچ نداند حال پیاده را...من اون پیاده ای هستمدکه دراین دنیایدبی کس هرروز هرروز بار گناهم کمرمو خم کرده فقط همین ..

سلام مجدد بچه ها جدیدا به گوشی یا اینترنت اعتیاد پیدا کردم... 

از مدرسه ک میام هی میخام بلند شم نماز بخونم قرآن بخونم کارای مثبت کنم اما این گوشیه لامصب نمیزاره 😭😭😭

کلی از درسامم عقبم نمیدونم چیکار کنم واقعا 😖

دیروز نمازام سر همین گوشی قضا شد 😫

حتی حوصلم نمیشه برم نکات سایت رو بنویسم و عمل کنم 

سلام به حدیث... 

مرسی آجی جونم 😍🧡

چشم حتما انجام میدم

بسم خدای علی

به یا مهدی 
سلام داداش 
داداش سعی کن زیاد فکر نکنی ، سعی کن یه موسیقی بزاری و رو اون تمرکز کنی 
به این فک کن که " تو آزادی که به هر چیزی که میخای  فکر کنی ..."
سعی کن گوشیت نت نداشته باشه که کمتر این افکار بیاد 
وقتی اومدنم سعی کن یه صلوات بلند بفرستی ، خیلی جوابه 
بیدارم نمون زیاد 
شبت خوش داداش 
امام زمان عج دعا گوت باشن :)
 

یا علی ع

اللهم عجل لولیک الفرج

به یا مهدی:

سلام

به به داداش ورزشکارم

خیلی خوشحالم که برگشتی

کی گفته تنهایی؟

خدا و صاحب اسمت که هستن

کلی رفیقم اینجا داری

همه پشتیبان داداشمونیم

نبینم حرف از تنهایی بزنی

به منتظر 

با یه شماره دیگه پیام دادم و یه ویس فراستادن ولی فکر کنم پیام هام نمیره رباته مشکل داره

یه سوال ایشونه چه تخصصی دارن ؟

سلام.

دوستان حال من خیلی وخیمه..قلبم داره ازجاش کنده میشه..اول خدا..بعدابه کمک شما نیاز دارم..دیدم تنهایی نمی تونم ازپسش برمیام..؟؟😔😔😔😔😔

دوستان یه سوالی ذهنمو درگیر کرده:

مگه نمیگن این شیاطین درماه رمضون دربندن 

فک کنم چنتاشون امروز به قید وثیقه آزاد بودن 

خیلی دور و برم میپلکیدن

به منتظر 

اره نوشت پیامم رفت وقتی از اینجا باز کردم 

و سین نکردن هنوز 

نه کل عید پایه خوندم 🙄 و دوازدهم صفرم و سه تا درس واقعا عقب افتادم ریاضی و فیزیک و زیست

به منتظر 

ممنون 

جواب ندادن بهتون ؟ 

امتحانای میان ترممون از هفته دیگه شروع میشه کلی درس تشریحی عقبم کنکوری ها رو الان چیکار کنم ؟

به جنگجوی درون:

برو گوشیتو بزار کنار قرآن

اگر برنامه KEEP ME OUT رو داری گوشیتو یه چندساعتی قفلش کن

بزن بیرون از خونه

سوره لقمانو گوش کن

یه چی ترش بخور

وقتی همه این کارارو کردی به خدا بگو خدایا وسوسه رو به تو میسپارم

سلام 

ای واییییییی کمک تو بد شرایطی هستم خیلی وسوسه شدم همه اون تصاویر دارن جلوم رژه میرن همه اون پ....ن است.....ر ها همشون دارن جلو چشمم میان وسوسه شدم برم فیلم پ...ن ببینم وای خیلی تو بد شرایطی هستم جدی دارم راست میگم 

چه کنم

به منتظر 

بله دیگه .......

بیزحمت اگه میتونید کامنت قبلیم رو پاک کنید

سلام با همگی! 

امیدوارم حال خودتون و دلتون خوب باشه...و ایام عید بهتون خوش گذشته باشه 💕

عام راستش من از 1 فروردین غسل کردم و پاک شدم!

اما چون تو مسافرت بودیم نتونستم کارایی که باید برای ترک انجام بدم مثل نماز و سوره لقمان و... رو انجام بدم. 

البته میدونم کوتاهی از خودم بود ولی خب..

 من از یکم تا الان خ.ا نکردم و پاکم!!!

اما... 

تو این 14 روز هیچ کدوم از کار هایی که برای ترک باید انجام می‌دادم رو ندادم 😭

نه نمازمو خوندم 😔

نه سوره لقمان😞

و حتی نتونستم فکرمو کنترل کنم 😣😭

خلاصه این که فقط و فقط خ.ا نکردم!!! 

اما از امروز دیگه شروع میکنم. 

😭😔💔اما خستم

جسمی نه ها... از لحاظ روحی خستم

حس میکنم نمی‌تونم... حس میکنم قراره باز شکست بخورم. 

😔💔حالم بده 

به شایان...

داداش حال داریا...😂

فکر کردی همینجوری الکیه میری توی یه رابطه بعدش از تنهایی در میای در صورتی که کلی اعصاب خردی و اصطحلاک داره😑🤦🏻‍♂️

نمیدونم چند سالته ولی وقتتو بذار رو خودت...رو پیشرفت خودت...رو شخصیت خودت...رو روح خودت...روی بدنت کار کن...

موقعی که خواستی یه حرکتی بزنی و وارد رابطه بشی هم خودت یه شخصیت درست داشته باشی واسه ارائه هم طرف مقابلت یه آدم درست و حسابی باشه...نه از این آدمای دم دستی😒

وگرنه منم تنهام😊 ولی برای در اومدن از تنهایی این کارو نمیکنم😎

اول لول خودت رو ببر بالا تا یه آدم با لول با سطح شخصیتی و اجتماعی بالا گیرت بیاد...

دیگه خود دانی...😁

به شایان:

سلام

داداش این کار اصلا گزینه مناسبی برای از تنهایی در اومدن نیست

میدونی چرا؟

الان میگم

ببین فرض کن الان با یکی دوست شدی

دخترا یا خونن یا مدرسه و دانشگاه(مگر اینکه ببخشید ولگرد باشه که همش تو خیابون و پارک و اینا باشه که فکر نکنم دوست داشته باشی با همچین دختری دوست بشی)

تو میخوای از تنهایی در بیایی خب حداکثر کاری که میتونی انجام بدی اینه که باهاش چت کنی چون تلفنی که زیاد نمیتونی باهاش صحبت کنی چون خونشونه جلو مامان باباش که نمیتونه یا خونه دوست و فامیلشم باشه نمیتونه حرف بزنه

بیرونم که نمیتونی باهاش بری چون خونوادش اجازه نمیدن مگر اینکه دختر ولگردی باشه

فرض کن فقط بخوای چت کنی

دخترا احساساتشون بالا پایین میشه یهو سر یه چی الکی بلاکت میکنه بدون دلیل بعد تو هم که نمیتونی دیگه بهش پیام بدی

بعدش میاد از بلاکی درت میاره باهات قهر میکنه چون میگه من بلاکت کردم اگر برات مهم بودم بهم پیام میدادی حالا تو بالا برو پایین بیا که اخه وقتی بلاکم کردی چجور پیام میدادم زنگتم که نمیتونستم بزنم ولی دختره مگه قبول میکنه؟!

هر روز یه داستان و دردسری داری

اگر خوبم باشه دلت براش تنگ میشه و نمیتونی هم بهش زنگ بزنی یا بری ببینیش

باید هر روز از روی دلتنگی گریه کنی و عذاب بکشی

اونم وابستت میشه و همش دلش تنگ میشه و عذاب میکشه

اخرشم ممکنه به گناه کشیده بشی اون بنده خدا هم به گناه بکشی بعد گناه تو دیگه ازش خوشت نمیاد چون به چشم یه دختر ناپاک بهش نگاه میکنی و احتمالا ترکش میکنی و اونم دلش میشکنه و برای اینکه تورو فراموش کنه میره با یکی دیگه دوست میشه اونم بهش ضربه میزنه و این طوری زندگی اون دخترو خراب کردی

حتی ممکنه تو گناه اون دختر دخترونگیشو از دست بده(میدونی که چی میگم) یا حتی باردار بشه(این اتفاقا افتاده ها) بعد خر بیار باقالی بار کن

انتخاب با توئه

خودت تصمیم بگیر داداش

بهترین کار برای از تنهایی در اومدن اینه که خودتو سرگرم کار و اهدافت کنی و اگرم میتونی دوستای خوب همجنس خودت پیدا کنی که مثلا برین ورزش  و بستنی بخورین و بگین و بخندین و اینا(من خودم چون نتونستم دوست خوب پیدا کنم تنهایی سر میکنم و مشکلی هم ندارم)

سلام به همه دوستان عزیز 

میخواستم که اگه ممکنه لطفا درمورد کسانی که فعلا مجرد هستن و شرایط ازدواج ندارن ولی دلشون میخواد بایدغیر هم جنس وارد رابطه ای بشن تا ازتنهایی بیرون بیان (اونم بااین وضعافتضاح جامعه)ولی ازطرفی هم خب اینکار دوستی با نامحرم حرامه و ممکنه بازم به گناه کشیده بشن...پس راهکار برای این افراد چی هست...

باتشکر از لطفتون 

سلام

من دیشب بعد ۵۶روز شکست خوردم

ولی اصلا پشیمون نیستم

حالم گرفته بدنم خسته است و دوباره وسوسه ام که انجامش بدم 

کمکم کنید😭😭😭

یا اله العاصین 

به یا مهدی داداش سخت کوش و مهربونم 

سلام امید وارم حداقل این پیام ر وبخونی و بعد بری ... 

داداش عزیزم می دونم خیلی سختی کشیدی .... به خدا می دونم ، باشه قبوله اما خوب آخرش چی ؟؟؟

قشنگم / قربونت برم باور کن بزرگترین اشتباهت اینکه جایگزین خوب نداری !! ... تا تنها شدی رفتی سراغ خ.ا و پورن .... تا طلاق گرفتی دوباره جایگزین شد فیلم پ .... دوباره تا از زندان بر گشتی شد دوستای ناباب و مواد و باز دوباره خ.ا و پ ... اول از همه یک چیز بگم که اگر خدا ذره ایی حتی اگر تو رو دوست نداشت الان نه اینجا بودی و نه همچین حسی داشتی و مثل خیلی ها تا الان مثل چی درگیر خ.ا و...بودی یا زنا یا خودکشی و....  اما با وجود همه اینا اما هنوز امام زمان رو دوست داری هنوز دلت می خواد برگردی .... خسته ایی می خوای استراحت کنی اما دلت نمیاد خدا ر وول کتی ...

ببین یادته بهت قبلا چی گفتم : گفتم خواهشاااا محلتو عوض کن و از دست این دوستات راحت شو .... از تنهایی سوء استفاده می کنند .... گفتم تو که تنهایی پس اگر می تونی یه سفر بیا مشهد و پیش امام رضا و از خود آقا بخواه ...

ببین هر چیزی یه بهایی و سختی داره ، مثلا من خودم این ترم از دانشگاه مرخصی گرفتم بعد از کلی فکر و روش های مختلف به این نتیجه رسیدم که نقطه ضعف من خونه / تنهایی / گوشی / افسردگی وهزار تا چیز دیگه هست ...ببین مثل سگ بعضی وقتا می رم کار میکنم یا کار یا رفتن به بیرون مثلا ساعت 10 صبح می رفتم تا ساعت 1و 2 نصفه شب !!! ... 

پیام پایینم رو حتمااا بخون ببین رفیق گلم ما صاحب داریم چرا از امام زمان نمی خوای ؟؟؟ببین شاید جواب ندن اما اینقدر اصرار کن تا بالاخره بهت بدن 

می دونی شیطون کارشو خوب بلده دیده شب ماهرمضونه گفته بیا یه کار کنم که تا آخر ماه رمضون افسرده و غمگین باشه و ناامید بابا خداااااا به قران می بخشه .....خدا عاشق بنده هاشه حتی حتی حتی عاشق بنده های گناهکارش هست !!!🤨

آره بنده های گناهکار !!! چون می دونه که بابا این بدبخت ها مثل من کسی رو به جز خودش (خدا) ندارند و اگر ولشون کنه بدبخت میشن ... 😭😭 دیدی بابایی بچه ایی که مریض باش بیشتر تحویل می گیره و بیشتر نازشو می کشه و تا جایی که می تونه کمکش می کنه و خلاصه بیشتر از بقیه بچه ها هم دوسش داره و هم رسیدگی می کنه و اگر پدری واقعا پدر باشه هیچ وقت هم خسته نمی شه ...خدا که دیگه جای خود داره !!!

جالا راهکار 

1- وجدانن چند بار نوشتی ...؟؟؟ آقا من اینا رو نمی گم که از خودم تعریف کنم من از همتون سیاه تر و داغون تر و کثیف ترم من هدفم اینکه شاید یکی از این حرفام چیزی یاد بگیره ...ببین من جدیدا دارم روش هایی که به گناه مبتلا میشم ...و محاسبه تقریبا هر روز دیگه اگر نشد هر 2 روز یکبار ببین باور کن وقتی اینکارا رو بکنی نه تنها حالت خوب میشه بلکه می فهمی کجای کار داره می لنگه !!! ببین اینقدر بنویس و تحلیل کن که چی شد ؟؟؟ از کجا به گناه کشیده شدی ؟؟؟ چرا همچین حسی داری و....پس دقیق بنویس وضعیت هر روزتو / مقدار پاکی هر روزت / مقدار اذیت شدن امروزت / روش هایی که به گناه مبتلا میشه / حال و اخوال قبل و بعد گناه  این فیلمم ببین 

2- یکم قفل بزار / گوشیت رو بفروش و دکمه ایی شو بگیر  / پل های پشت سرتو خراب کن / جستجوی ایمن گوگل رو فعال کن / نرم افزاری که وقتی کاری داری تنظیم می کنی گوشی مثلا 2 ساعت خاموش باشه و باهاش کار نتونی کار کنی (یه چند تا نرم افزار هست الان اسمشو یادم رفته ) ولی وقتی فعالش کنی تا وقتی که تایمش تمومش بشه نمی تونی با گوشی کار کنی / نرم افزار و افزونه های مسدود کننده بزار و....!!!

خلاصه هر کاری می تونی بکن که اینقدر راحت و با چند تا گزینه نتونی بری هر چیزی خواستی ببینی باور کن 99 درصد از خ.ا ها به خاطر این فیلم ها هست ببین اصلا خیلی وقتا هم به محض اینکه عکس بد یا یک فیلم میاد خ.ا را استارت می زنیم یعنی هنوز تیتراژاولشه اما شزوع کردیم .... ببین ذهن شرطی میشه به این فیلم ها خوب حالا باید چه جوری شرطی بودن این فیلم ها رو درست کنیم الان می گم 

3- نمی دونم چقدر از اون دوره جامع ترک خودارضایی رو دیدی اما توی یکی از این قسمت ها مفصل درباره ی پشت پرده این فیلم ها صحبت می کنه ... ببین وقتی بدونی اونی زنی که اونجای داره زجر می کشه وقتی با تموم رگ های بدنت اینو حس کنی کم کم حالت از پورن بهم می خوره و اصلا سراغش نمی ری متاسفانه اینقدر شیطون اینا رو برامو نتزیین کرده که نمی فهمیم ان شاءالله فردا مفصل برات توضیح می دم و یه فایلی می فرستم که چیزایی که فهمیدم رو اونجا نوشتم اونا خیلی بخون 

4- هر روز به امام زمان توسل کن مخصوصا لحظات گناه که اذیت می شی / بعد گناه / و توی طول روز ببین من وقتی میرم سر کار یکسره توسل می کنم هی می گم ببین آقاجان من جوونم و به شدت اذیت می شم و یک لحظه اگر منو ول کنی و دعای شما پشت سرم نباشه به گناه می افتم و یه چیز کوچیک هدیه بهشون می دم مثلا چند تا صلوات / توحید و....(اینکارو توی دفتر محاسبتت بنویس )

این 3 تا کارو انجام بده بعد اگر تغییر نکردی هر خواستی بیا بگو 

راستی ببین داداش گلم ماه رمضون شروع شد حواست باشه ÷الان شیطون توی غل زنجیر و کمتر دیگه ما  ها رو اذیت می کنه بهترین وقته برای اینکه برگردی به خدا دیر نشده ...

این چند تا فیلم رو ببین و انگیزه بگیر از امروز دوباره شروع کن و ببین گذشته دیگه تموم ببین یه آینده ایی برای خودت درست کن که بتونی همه اونکار ها رو جبران کنی پس خوااااهشا دیگه نشخوار ذهنی نکنی ها 

1- فیلم

2- فیلم 2 

یا اله العاصین 

به همه عزیزان ...

رفقا ما صاحاب داریم !!! ما بی صاحب نیستیم که هر کسی هر غلطی می خواد با ما بکنه !!!! .... 😌

اما حیف که از این قدرت استفاده نمی کنیم ... نمی خوام حرف فلسفی و ..بزنم می خوام یه حقیقتی رو بگم ، چرا از امام زمان کمک نمی خواین ؟؟؟ چرا لحظه گناه به ایشون پناه نمی برین ؟؟؟ چرا فکر می کنین اون لحظه زشته اگر از امام زمان کمک بخواین !!! 

بابا شوخی نیس حدیث داریم امام از مادرمون مهربون تره از رفیق برامون مهربون تره بعد به نظرتون دلتون میاد ؟؟؟

من چند وقته دارم توکل می کنم سخت  2 شب پیش سر کار بودم خب مغازه ایی که میرم خیلی شلوغه و انواع و اقسام آدم میاد بعد یه خانمی اومد به شددددت اذیت شدم .... یه لحظه گفتم یا صاحب الزمان به دادم برس اما مگه به همینجا ختم شد ...نه !!!دوباره ، و دوباره هر سری بدتری خصوصیات اون افرادی که اومدند نمی گم چون شاید یکی اذیت بشه اما فقط بدونید یکیشون کلا حجاب نداشت !!!! .... یکی چهارمی اومد و اتفاقا اون مشتری منم بود چون مغازه شلوغ بود داییم اون طرف دیگه داشت یکی دیگه رو جواب می داد ...

خلاصه به امام زمان توسل می کردم / المستغاث بک یا صاحب الزمان و.... تو دلم حضرت مهدی به مادرشون قسم می داد دستمو گاز گرفت خییییلی محکم اینقدری که ردش تا یک روز موند دستم روی لبه تیز شیشه می کشیدم البته نمی خواستم به خودم آسیب بزنم اینکار ها رو می کردم که فقط دردم بیاد و به خودم بیاد و نکنم ....با اینکه سرم پایین بود امااااا داشتم دیووونه می شدم تازه دستشویی هم داشتم 

الحمدالله اون شب گذشت و امام زمان کمکم کرد منی که با یه چیز ساده خ.ا می کردم .... خب رسیدم خونه حالا مرحله بعدی از یه طرف خستم و از یه طرف یه چالشی داشت پیش می اومد رفتم سریع خوابیدم می خواستم موبایل رو روشن کنم و فقط ببینم کسی پیام داده یا نه اما گفتم نههههه اگر برم بهد از چند ساعت درگیر گناه می شم چون ضعیف هم که شدم ارادم هم الان کمه ، پاتک اولشم که زده .... خلاصه گفتم گور باباش و هنزفری گذاشتم تو گوشم و دوباره به امام زمان توسل کردم و کلیپ های انگیزشی و مظلومیت امام زمان رو گوش کردم تا خوابم برد !!! 

حالا فرداش دیدم هم باید یکم استراحت کنم و هم نرم مغازه بهتره .... اینجا شیطون وارد مرحله بعدی شد مجبور شدم برم تو اینستا و یه فایلی رو به بکی از اقوامم نشون بدم و یکسری اتفاقات دیگه .... حالم به شدت امروز بد بود ..توی دوران حساس گناه بودم یهو رفتم تو اتاقم و طبقه پایین و می خواستم وارد فضای مجازی و......بشم که یکهو دیدم عه داداشم یه فیلم سینمایی روش ریخته گفتم حالا ببینم این فیلمه چیه اینقدر جذاب بود که تا تهش دیدم و حالم خوب شد ....و امام زمان بازم نجاتم داد (حالا جلوتر توضیح می دم بیشتر)

خب شبش رفتم عروسی اونجا همه چی خوب بود شب که اومدم خونه موبایل دستم بود و قبل از بیام تو خونه چند بار برای اینکه یک چیزی رو به کسی تو اینستا نشون بدم رفته بودم تو اینستا گرام ...... خوب سرتونو درد نیارم بعد از 2 شب اومدم محاسبه کنم دیشبش سریع خوابیدم که مشکلی پیش نیاد ، ولی حالم بد بود اول محاسبه کرده تقریبا الان ساعت نزدیک 4 بود بعدش نفهمیدم چی شد ...رفتم نت گردی و تو اینستا و...... داشت کم کم وارد اون فضا ها می شدم یهو داغ شدم یه سرچ کردم تو گوگل اما باز جستجوی ایمنشو فعال کردم باز رفتم تو اینستا چون دیگه برام عادی شده بود و 4/5 بار تا لحظه 99 خ.ا رفتم اما هی برگشتم خودمو سفت گرفته بوده ... 

یه لحظه تو ذهنم (دقت کن فقط تو ذهنم دوباره این کلمات برام رد شد که ما صاحاب داریم و بی صاحاب نیستیم !!!) اما دیگه افتاده بودم تو گود هی عکس (البته عکس و فیلم +18 نبود اما اون انحراف جنسی منو عجیب برانگیخته بود  )

باز تا لحظه 99.9999 رفتم به شدت دستشویی هم داشتم گفتم برم دستشویی بعدش باور کنید هی می خواستم یک حرکت دیگه بزنم تا همه چی تموم بشه و بی چاره بشم اما رفتم موبایل هم بردم و گفتم اونجا و بعدش رفتم تو حیاط و دستشویی ....اینجا تقریبا ساعت 5 خورده ایی بود یهویی می خواستم ادامه بدم و مکان بدی هم بود یکم شروع کرد نت اونجا نمی گرفت گفتم بعد که رفتم تو .... یهو دیدم صدای اذون بلند شد 😭😭😭

بلند شدم و به خودم اومد تو آیینه رو دیدم گفتم واااای چه غلطی داری می کنی بعد سریع وضو گرفتم و رفتم مسجد تو مسجد گریم گرفته بود بعد هم وایسادم و دعای عهد و... خوندیم 

نمی دونم نکته رو فهمیدی یا نه ؟؟؟ ببین وقتی به امام زمان توسل کنی و واقعا ازش کمک بخوای امکااااان نداره کمکت نکنه و حتی اگر یکجا کم بیاری اون میاد و اون کمتو جبران می کنه من روز بعدش واقعا دیگه کم آوردم و اصلا نه داداشم اهل فیلم و نه لپ تاپ منو موقع های دیگه بر می داره اما دیشب اتفاقی لپ تاپ منو برداشته بود و توش فیلم ریخته بود و به مادر پدرم نشون داده بود !!!! دیشب هم که یکهو قسمت شد من موقع اذون تو حیاط و تو سرویس باشم !!!! 

بعد از نماز دیوووونه شده بودم و فقط از خدا غلط کردم و معذرت خواهی می خواستم .و از طرفی هم خوشحال / از طرفی هم ناراحت چون می دونستم برم خونه دوباره همین کاسه .... رفتم دویدم 3 تا کوچه بالاتر یه پارک بود اونجا هیچ کس نبود یک هنزفری گذاشتم تو گوشم و فقط می دویدم و کمک می خواستم (ببین وقتی گناه میاد فقط فراااار کن ) اینقدر تو پارک دویدم و از وسایل ورزشیش استفاده کرده که وقتی رسیدم خونه مثل لاشه شده بودم و رفتم بقیه رو بیدار کردم برای نماز و خوابیدم (تقریبیا یک ساعت )

باز امشب هم به یک روش دیگه ببخشین کامنتم یکم طولانی شد اما باور کنید و امتحان کنید ... ما صاحاب داریم ....ما بی صاحاب نیستیم که هر کسی با ما هر غلطی خواست بکنه !!! تو رو خدا روزی چند دقیقه با امام زمانت صحبت کن اگر حال دلت عوض نشد و همه چی اوکی نشد ببین بسپار به خود حضرت و حتی اگر وسط گناه / وسط فیلم / وسط دست ورزی و... بودی از امام زمان کمک بخوای نگی زشته ها !!!

اینو فیلم کوتاه رو  ببین (روش کلیک کن ) اینووووهزار بار هم ببینی کمه تو رو خدا راحت ازش نگزری ها 

سلام 

میگم تو ماه رمضان بنظرتون برا سحری و افطاری چی بهتره که بخوریم تا حالا همون شهوتمون هم زیاد نشه و کنترل بشه و خب میشه لطفا راجب این چیزا بگید ممنون میشم 

به منتظر:

سلام علیکم خیلی ممنون از راهکارهایی که دادید

بیزحمت من یه سوال دیگه هم داشتم

این که ادمای حسود چجوری حسادتشون رو کنترل کنن که ضربه ای به زندگیشون نزنه 

و از حسادت به نحو احسن کار بکشند

نه اینکه من ادم حسودی با شَما 🤗

فقط برای کسب اطلاعات بیشتر ،واینکه درمواقع لازم در اختیار افراد حسود قراربدم

راستی اینا ماله قسمت سوالات شماهست

ولی من اینجا پرسیدم ببخشیدا🤗

به یا مهدی

یکسری خلا ها توی وجودت هست که سعی میکنی با پورن پرش کنی...باید بتونی اول از گذشتت خلاص بشی بعد میتونی پورن رو حلش کنی...

خلا های احساسی...خلا های عاطفی نهایتش میشه پورن...مشکلات روحی...گذشته تاریک آخرش میشه پورن... اونا رو حلشون کنی اینا حل میشن...

کتاب گفتم بخری...پیج گفتم فالو کنی...یه سری کارا گفتم انجام بدی...هیچی نگفتی...

به مدیر ها...منم میتونم لینک پیام ناشناس بذارم؟ اونجا راحت تره😑🤦🏻‍♂️

به ..خاک ..پس داداش چیکار میشه کرد..

کجای کار اشغال داره ..به نطرت...

راه حل چیه..چطور میشه ازاین فیلم ها رهایی پیداکرد..

به خدانماز میخوندم وسط نماز نمازمو قطع کردم رفتم فیلم پورن دیدم..

می رفتم باشگاه وسط راه به راننده گفتم پیاده میشم 

بد باشگاه ول کردم رفتم فیلم پورن دیدیم.

به نظر شما کجای کار میلنگه...من که دارم تلاش میکنم..ولی تمام زحمت هام به هدر میره...

را ه چاره ای به نطرت هست..

به نظر شما ماهم میتونیم ازدست این فیلم ها وخودارضای نجات یابیم؟؟؟

🌸🍃ناله گنه کاران نزد من محبوبتر است از تسبیح  تسبیح کنندگان. 🍃🌸

به یامهدی

داداش پورن درسته سیاهیه...ولی علت نیست...معلوله‌...

علت حال بد تو پورن نیست...سیاهی و کدری و انرژی های منفی و کینه و خشم و نفرت و احساس تنهایی در زیر...میاد میشه پورن در بالا...و پورن دیدن باعث حال بد میشه...

سیاهی های بالا نتیجه سیاهی های پایینه...

پس باید از ریشه درست کنی...باید از بیخ درستش کنی...وقتی ریشه درخت خراب باشه هرچقدر بهش آب و کود و نور برسونی بازم سبز نمیشه...

حالا انتخاب با خودت...میتونی این راه رو پیش بری و آخرش یه گوشه ای بی سر و صدا از بین بری...یا هم میتونی بمونی و بسازی و درستش کنی جوری‌که عالم آدم حسرت زندگیتو بخورن...

یه آدم‌میانگین ۸۰ سال حتی بیشتر عمر میکنه...۴۱ سال بقیرو چطوری میخوای زندگی کنی؟

به یامهدی...

ای خدا...کاش انقدر به شیطان گوش ندی...کاش انقدر راه شیطان رو نری...یکبار...فقط یکبار این چیزایی که گفتم رو امتحان کن...بعدش برو😔

به یامهدی

راجع به همسر سابقت و بچه ای که ازش داری...خودت بهتر میدونی که کجان و چه اتفاقاتی براشون افتاده...

نمیدونم نماز میخونی یا نمیخونی...اگر نماز میخونی بعد نماز براشون دعا کن...فارسی هم دعا‌کن نمیخواد مفاتیح بگیری جلو دستت از روش بخونی...

همون حالت تشهد و سلام که تموم شد تو همون حالت...یا برو سجده از ته دلت براشون دعا کن...هر دعای عالی ای که به ذهنت میاد براشون‌بگو...حتی برای همسر سابقت دعا کن بگو ممنونم ازت بابت تمام درس هایی‌که بهم دادی و باعث شدی با خود اصلیم مواجه بشم‌بتونم مشکلاتم رو پیدا کنم و الان بخوام خودمو عوض کنم...اگر تو باعث اون اتفاقات نمیشدی الان نمیتونستم مشکلاتمو پیدا کنم و حلشون کنم...

باور کن تاثیر داره...میدونم خیلی خیلی خیلی برات سخته که دعاشون کنی...ذهنت مقاومت میکنه...ولی این کار رو بکن...ندای ذهنت ندای شیطانه بهش گوش نده...براشون دعا کن...حتی واسه کسی که تورو به مواد کشوند دعاش کن و بگو میبخشیش...بگو ازش‌میگذری...به خدا بگو خدایا من میبخشمشون ازشون میگذرم تو هم گناهای من بگذر...دیگه از این بهتر؟ معامله کن با خدا...و مطمئن باش هرچی بیشتر برای کسایی‌که بهت ضربه زدن دعا کنی‌میلیون ها برابرش نور به زندگی‌خودت برمیگرده...مطمئن باش...

یه چیزم نمیخواستم بگم...ولی میگم...درد داره برات ولی بذار بدونی...آیه قرآنه...🌸🍃هر خيرى كه به تو رسد از جانب خداست و هر شرى كه به تو رسد از جانب خود تو است.🍃🌸 به صدای نفست گوش دادی که الان اینجایی داداش...قضاوتت نمیکنم...هرگز...ولی از این به بعد حواست باشه به چه صدایی گوش میدی...🌸🍃شيطان شما را از بينوايى مى‌ترساند و به كارهاى زشت وا مى‌دارد، در حالى كه خدا شما را به آمرزش خويش و افزونى وعده مى‌دهد. خدا گشايش‌دهنده و داناست.🍃🌸

بگرد و خدا رو پیدا کن...این پیجم تو اینستاگرام دنبال کن بگیه سری تمرین ساده میگه ولی حتی شده یه ذره هم حالتو خوب میکنه... arsaalanasadi....

اگه باورت این باشه که زندگی تو در کمتر از یکسال زیر و رو میشه به خدا که این اتفاق برات میوفته...مثل حضرت یوسف که تو قعر چاه و زندان بود و با یه اتفاق ساده و در عرض یکساعت یا کمتر شد عزیز مصر...اگه خدا بخواد میشه...به خدا نزدیک‌شو داداش...💫☝🏼الله

سلام 

به..کریم ...سلام .داداش من ازاین فیلم های که پورن که نگاه میکنم بیشتر دردمیکشم ..بیشتر میسوزم ...تااعتیاد به مواد مخدر ..زندگی من سوخت خودمم دارم میسوزم ..تااینجاباهاتون بودم ..وتاینجا منو یاری وکمکم کردید..

هی رفتیم اومدیم اینجا گفتم شاید فرجی بشه تانجات یابییم ..هی امیددادم به خودم ..هی دستمو گداشتم روزانوم بلندشدم..هی ازخداخواستم یه راهی به من نشان بده که بتونم خودمو از این باتلاق دربیارم ...

هی دوستان گفتند تلاش کن..بجنگ ..ولی میبینم که شکست خورده منم ..بازنده منم..خودمم خستم دیگه 

اگه پاک شده بودم دوسه سال پیش شده بودم ..

میخوام پاک بشم ولی نمی تونم....میخوام خدادستمو بگیره ولی خودم دست خودمو رها میکنم...

بدارید شیطون خرسند باشه..دلش سردبشه...این راه پایان راه منه..دیگه به قول معروف اخر خط رسیدم..

شماهم مواظب خوبی ها وپاکیتون باشید..

من تلاشمو کردم نشد..

به یامهدی

و چقدر زیبا شد که اینا رو نوشتی داداش😊😊

میدونم برات سخت بوده...میدونم برات مشکل بوده اینکه بیای از خودت حرف بزنی...ولی تو تونستی...این یعنی بالاخره قدم‌اول رو برداشتی...بالاخره تونستی از این تاریکی بزنی بیرون یه کمی هم که شده نور بتابونی به اون بخش های تاریک زندگیت و راجع بهش حرف بزنی و بفهمی مشکل کار تقریبا از کجا بوده خیلی هم‌عالی...

اگر اون حرفا رو بهت نمیزدم هرگز میومدی این مسائل رو مطرح کنی؟ هرگز میتونستی راجع بهشون حتی توی همین فضا حرف بزنی؟ نه!!

پس ببین...من و حرفای من یه وسیله بود برات که بتونی یه کمی هم شده‌نور بتابونی به ماجرا‌...شاید این یه نشونس...💫

چیزی‌که واضحه اینه که تو میتونی این شرایط رو تغییرش بدی...میتونی از پس این مشکلات بر بیای...وقتی که تونستی این مشکلات رو تحملشون بکنی...قطعا میتونی از پسشون بر بیای...اوکی؟ فقط صبر میخواد...فقط استقامت میخواد که بتونی بهشون غلبه کنی ولی از راهش...راه درستش...

داداش من روانشناس نیستم رشتمم روانشناسی نیست...ولی به عنوان یک انسان چیزی که از حرفای تو متوجه شدم این بود که تو به شدت احساس تنهایی‌داری...همون چیزی که تو کامنت اولم بهت گفتم...درسته تنها بودی...کسی‌نبوده که بهت سر بزنه کمکت بکنه حالتو بپرسه...ولی یه جورایی خودت هم با خودت غریبه بودی...درسته کسیو نداشتی...ولی خودت هم نبودی که به خودت کمک بکنی؟ خودت نبودی خودت رو بغل بکنی؟ پس تو خودت رو اول از همه گم کردی...خودت با خودت نمیتونی حال بکنی از اینی که هستی لذت نمیبری و نمیتونی باهاش کنار بیای چون اگر میتونستی باهاش کنار‌بیای حتی تا هزاران سال تنهایی هم ذره ای تورو اذیتت نمیکرد...

پس برای اینکه بتونی چیزی از خودت بسازی که باهاش حال بکنی باید یکسری کار ها یکسری هدف هارو بریزی و بهشون‌برسی...یکسری تغییرات رو توی خودت...شخصیت خودت...قلب خودت...روح خودت به وجود بیاری تا بتونی با خودت کنار بیای و بعدش بقیه مسائل رو حلشون بکنی...

باز میگم روانشناس نیستم ولی شاید بتونم کمکت کنم...

یه قلم و کاغذ بگیر جلو دستت ببین دلت واقعا چی میخواد؟ ببین الان در همین لحظه چی حالتو خوب میکنه؟ باشگاه بدنسازی و وزنه زدن حالتو خوب میکنه؟ برو انجامش بده...امشب بری بیرون و یه دوری بزنی حالتو خوب میکنه انجامش بده...حتی شده شب برو بیرون...یه‌ شاخه گل برای خودت بگیر به خودت کادو بده...بگو این گل رو میخرم چون تونستم از پس اینهمه مشکل که سر راهم بوده بر بیام و دووم بیارم...همین کارای ساده کلی حالتو خوب میکنه...گل رو که خریدی بذار یه جای خونت که قشنگ ببینیش...هر روز ببینش و برگاش رو نوازش‌کن و به خودت یاد آوری کن درسته که این گله رو ساقش پر خاره ولی بازم‌گل میده( اینجا یه کد برات بود دوباره بخونش) بعد که خشک شد بندازش دور و یه شاخه گل جدید بخر

خونت اگر بهم ریختست تمیزش کن...تا میتونی بذار نور و هوای تازه بیاد تو خونه جریان داشته باشه...

شاید اینایی که گفتم خیلی مسخره باشه ولی همین‌کارای کوچیک باعث میشه حتی به اندازه یه اپسیلون هم شده حالت یه ذره بهتر بشه...

مسئله بعدی که باید انجامش بدی اینه که قششششنگ بری توی گذشته خودت بگردی مرور کنی ببینی چی شد و چه اتفاقاتی افتادش که به اینجا رسیدی(شده وضو بگیر رو به قبله دراز بکش(جوری که پاهات به سمت قبله باشن) رو زمین بدنتو شل کن و آروم نفس بکش تمام عظلاتت رو ریلکس کن و نفس عمیق بکش وچشماتو ببند و شروع کن)...ببین همشو مرور کن ولی لطفا از خودت نپرس که چرا؟ چرا؟ چرا؟ چرا اینجوری شد؟ چرا باید برای من این اتفاقات بیوفتن؟ چرا بایدخدا اینجوری بخواد؟ لطفا این سوالات رو از خودت نپرس...

به عنوان یه سوم شخص بدون هیچ قضاوتی بشین فیلم زندگی خودت رو تو ذهنت پلی کن...قضاوت نکن...فقط نگاهش کن...قضاوت نکن...ببین آیا درسی هست که بتونی ازشون بگیری؟...قضاوتشون نکن... آیا یه نکته مثبتی توشون هست‌که بتونی ازشون برداشت کنی؟...اتفاقات رو قضاوت نکن...اینجوری میتونی اون موقعیت هارو شفا بدی...اینجوری میتونی بهشون نور بدی...حتی شده وقتی داری مرورشون میکنی( میدونم چقدر این کار برات سخته...میفهمم خیلی سخته حتی اذیت هم میشی...) چشمات که بستن سعی اینطور تصور کنی که یه نور طلایی رنگ مایل به سفید از قلبت تو لحظه حال رها میشه و میره به سمت اون موقعیت و وارد اون اتفاقات بد میشه و اون فضا رو نورانی میکنه...سعی کن تو تموم موقعیت های بدی که داری نگاهشون میکنی و احساس و انرژی سیاهی بهت میدن با تمام وجودت از ته قلبت به تمام کسایی که تنهات گذاشتن و بهت بدی کردن و توجه نکردن همون نور طلایی مایل به سفید رو بفرستی و بگی همتون رو میبخشم و رهاتون میکنم...درس هایی که قرار بود بهم بدین رو میگیرم و همتون رو میبخشم و رهاتون میکنم...

اینجوری‌میتونی از اون اتفاقات روحت رو جدا بکنی و کلی سبک بشی...تا وقتی یه قسمت بزرگ از ذهنت یه قسمت بزرگی از قلبت به اونجا وابستس نمیتونی پرواز کنی...مثه یه بالون که با چند صد تا نخ به زمین وصله و نمیتونه اوج بگیره...اینجوری حداقلش میتونی یکی‌از اون نخ هارو قیچی کنی یه کم سبک تر بشی....

از حرفات کاملا واضحه که گذشتت اذیتت میکنه...و چون شخصیت الانت رو بر مبنای همون گذشته تشکیلش دادی ازش لذت نمیبری...حتی واسه فرار از این شخصیتی که خودتن دوستش نداشتی به یه ازدواج تن دادی...با خودت گفتی شاید این ازدواج منو از  گذشتم خلاص کنه...ولی الان همون ازدواج شده یه بخشی از گذشته تلخت...

پس به نظرم حداقل شده تا یک مدتی اصلا به ازدواج جدید فکر هم نکن...تمرکزت رو بذار روی خودت روی پیشرفت خودت از شر‌گذشته خلاص بشو بعدش...

میتونی داداش...به خدا میتونی...

از غار تنهاییت بزن بیرون...

بازم بهم جواب بده...حرف بزن داداش...حرف بزن...به خدا اگه بدونی همون چتد خط نوشته خودش ۱۰ ۱۵ درصد کار بود...بازم حرف بزن...بگو...میشنوم...

کتاب قدرت فیض جوئل اوستین از انتشارات نسل نو اندیش رو هم بخر...با کتاب معجزه سپاسگزاری اونم از نسل نو اندیش...این دو تا کتاب رو بخر...همین امشب از اینترنت سفارش بده بخرشون...

داداش منم گذشتم کارای بد زیاد کردم...۲۲ سالمه ولی کارای بد زیاد کردم...گذشته خیلی اذیتم میکرد ولی کم کم تونستم رهاش کنم...تو هم میتونی...من کنارتم...حتی اسمتم نمیدونم...نمیدونم کجایی...ولی قلبم بهت نزدیکه...کنارتم...فقط حرف بزن...بگو...بذار کمکت کنیم...هیچکس اینجا تورو نمیشناسه...بگو...

منتظر جوابتم داداش💫

به یامهدی:

اگر به مواد اعتیاد داری داداش برو انجمن NA محل زندگیت

اونجا همه هم دردن و درکت میکنن

هر شب جلسه دارن و مشارکت میکنن

اونجا میتونی یه راهنما بگیری و ازش کمک بگیری و هر وقت وسوسه مواد میاد سراغت بهش زنگ بزنی و باهاش صحبت کنی

خیلی کمکت میکنن خواهشا به حرفم گوش کن و برو

اونجا ادمای موفقی میبینی که اوضاعشون از تو بدتر بوده کارتن خواب بودن کل زندگیشونو از دست دادن ولی الان از ادمای معمولی جامعه موفق ترن مثلا طرف کارخونه دار شده و دوباره ازدواج کرده و زندگی داره که همه حسرتشو میخورن

به یامهدی:

بابای من متولد سال ۱۳۵۱ یعنی الان ۵۰ سالشه

دوساله که از اعتیاد مواد مخدر پاک شده دقیقا دو سه ماه دیگه جشن دوسالگیشه

بابام تو سخت ترین شرایط ترک کرد

۶ سال پیش مامانم دیگه خونمون راهش نداد و از اون به بعد دیگه بابام نیومد خونمون و خونواده ما از ۴ نفر شد ۳ نفره

بابام بالای ۲۰ سال بود که به مواد مخدر اعتیاد داشت شاید ۲۵ سال

خیلی برای ترک تلاش کرده بود و راه های مختلفی رو امتحان کرده بود

من تا یادم میاد یا بابام داشت تو خونه ترک میکرد یا کمپ و زندان بود

پارسالم مامانم دیگه طلاق گرفت(از ۶ سال پیش از هم  جدا زندگی میکردن ولی هنوز طلاق نگرفته بودن)یعنی بابام حدود ۱ سال پاکی داشت که مامانم طلاق گرفت و بابام یجورایی امیدش ناامید شد ولی پاکیشو از دست نداد

بابام اواخر اعتیادش کارش به جایی کشیده بود که داخل کامیون میخوابید

دوران پاکیشم خونه عمم زندگی میکرد و هنوزم اونجاس و پاکیشو حفظ کرده

اینارو گفتم که بدونی به تلاشت ادامه بدی و هرچقدرم شرایط سخت باشه و تنها باشی بازم موفقیت ممکنه

من از هزاران مشکل بابام چندتاشو برات گفتم ولی تونست پاک بشه و پاکیشو حفظ کنه پس تو هم میتونی

تو هم میتونی

تو هم میتونی

متوجهی؟

تو هم میتونی

سلام 

به داداش خاک ..داداش اخه من چیکارکنم ..هرکاری بگی کردم هرکاری ..من الان ۳۹سالمه هنوز که هنوزه دارم دارم ازتنهایی رنج میبرم ..

شب روزم شده فیلم پورن .خودارضای ..

من ازبچگی دارم تنهایی زندگی میکنم..۲۵ساله دارم تنهایی زندگی میکنم...برای اینکه ازتنهایی دربیام پناه میبردم به فیلم پورن خودارضای ...هرروز نگاه میکردم.

من میموندم سوختن خودم ....یه مدتی پیش نامادریم زندگی میکردم..بعدسنم که به ۲۰ساله شد اونا منو قبول نکردن .گفتن که ازخونه بایدبری بیرون ..دیگه بزرگ شدی..مجبورشدم برم برای خودم خونه بگیرم ..بازتنهایی ..خوب گفتی تنهایی به اون معنی نبود من دوست رفیق نداشته باشم نه نه ..

تنهایی من این بودکه من پدرومادر خودمو نداشتم .کسیونداشتم ...تنهای تنها زندگی میکردم ..هیچ کس به من سرنمیزد...بازمجبور شدم باتنهایی خودمو پر کنم.هجوم میاوردم فیلم پورن وخودارضای ..باتنهای خودم میسوختم میساختم..شب روزم شده بود فیلم پورن خودارضای..

بعدبرای اینکه ازتنهایی خودم دربیام دوستانم میگفتن زناهست فلان چیز هست..

گفتم حداقل ازدواج کنم ..ازهمون جا بدبختی من هزار برابر شد ..رفتیم ازداوج کردیم تاازتنهای دربیام ..نکنه که اینکار من بنزیین ریختن روی خودم بود...من باهزدواج خودم به مشکل شدیدی برخوردم که اینجا نمی تون بگم ..بازازدواج کرده بودم فیلم پورن میدیدم خودارضای میکردم ..تاینکه زنم تحملش نداشت منو کشید دادگاه داداگستری اخرش زندان...توزندان خواستم خودمو خودکشی کنم..ولی یه حرفی اینجابگم که تاحالا نزده بودم من ازاون زن یه بچه داشتم..به خاطر اون صبر کردم .....بالاخره کار به جاهای باریک کشید..

باز اون زنم ازمن طلاق گرفت رفت .باهزاربدبختی ازاون اونجااومدم بیرون ..

دوباره تنها شدم ..باخودمم هم تنها شده بودم..برای اینکه ازاون استرس فشاربیام بیرون دوباره شروع کردم فیلم پورن خودارضای ..یعنی عین معتاد شده بودم شاید ازاونم بدتر..

دوستام برای اینکه منو ازاون تنهایی دربیارن ..بامواد ..چیزهای دیگه اشنام کردن که اینجا نمی تونم بگم..

باز دربه در ذهنم دنبال فیلم پورن بود خودارضای ..

دیگه اون زن رفته ..من موندم تنهایی خودمم..

هرکاری هم میکنم دیگه نمی تونم فیلم پورنو خودارض ای ترک کنم..هرروز منو از کار اخراج میکنند ..

هرکاری هم کردم ..رفتم کمپ ترک معتادان باز تنوستم..

باز رفتم پیش روانشناس اونم بنزیین ریخت روی خودمن وگفت که هرهفته خودارضای انجام بدی عادیه..

اومدم خونه به گفته اون رونشاس انجام دادام به جای یهک هفته یک درمیون انجام میدادام ..

بعضی اوقات خودکشی به کله ام میزنه ..به خودمومیگم من که نتونستم ترکش کنم هنوز هنوزه دارم شب ها فیلم پورنو خودارضای انجام میدم..بذار خودمو راحت کنم..

کسی هم به من سرنمیزنه که اینجا تو این خونه یه انسانی زندگی میکنه..دریغ ازیک نفر..

مجبور میشم برای اینکه دوباره تنهای خودمو پر کنم باز هجوم میبرم فیلم پورن خودارصای ..

نمی دونم چراخدا منو تنهایی افریده ..نمی دونم چراخدا جون منو نمیگیره..نمی دونم چراخدا اینقدر منو عدابم میده..به خدای علی دیگه به مرگم راضییم ..خسته شدم داداش خاک..دیگه ازدنیا بریدم ..

دوباره هممنمی تونم ازدواج کنم..مطمن دوباره بااین وضیعیت ازدواج کنم ..شکست دوباره.بخت سیاه من شروع میشه..

تورخدا منم بنده خدا هستم .منم خدا افریده .به خدا من بنده شیطون نیستم ..منم خدا افریده..اگه کمکی ازدستت برمیاد دریغ نکن .

به یامهدی

سلام داداش بزرگه😊

میدونم زیاد خوب نیستی...پس حالتو نمیپرسم...

داداش من فکر کنم یکی از اشکالات(که البته اشکال خودمم بود) اینه که با کسی‌حرف نمیزنی...من نمیدونم نمیشناسمت فقط میدونم که از همسرت طلاق گرفتی همین...

این کار باعث شده بری توی احساس تنهایی خودت گیر بکنی و نتونی ازش خودتو بکشی بیرون...هرچقدرم که داری زور میزنی که ترک بکنی نمیشه...چرا؟ چون همش از درونت داری احساس تنهایی میکنی...ببین داداش...تنهایی با احساس تنهایی کردن خیلی فرق میکنه...اولیو خودت دانسته انتخابش میکنی ولی دومی رو خیلی چیزا ممکنه توش دخیل باشه که اون احساس رو داشته باشی...

اگر برات مقدوره برو پیش روانشناس و باهاش حرف بزن...از احساساتت بگو...از مشکلاتت بگو...بریز بیرون راحت باهاش حرف بزن...مطمئن باش بعدش کلی سبک میشی...من نرفتم ولی برای تو واجبه که بری پیش یه روانشناس و باهاش حرف بزنی...نمیدونم ایده خوبیه یا نه...ولی ایده من اینه که بری پیش یه روانشناس خانم و از مشکلاتی‌که باعث شد از همسرت جدا بشی بهش بگی و الان بگی که توی چه داستانی هستی...چون اصولا مغز خانما خیلی بهم شبیه هست و اتفاقات رو نزدیک به هم تحلیل میکنن و میتونه کمکت کنه...البته اگر ایده خوبی باشه از نظر خودت...فکر راجع بهش...

موضوع بعدی اینه که تا وقتی از یک مسئله ای که در گذشته اتفاق افتاده درس هاش رو نکشی بیرون برای خودت هیچ اتفاقی نمی‌افته توی زندگیت...ببین...از نظر‌من تمام اتفاقات گذشته چه خوب و چه بد...دقت بکن حتی اتفاقات بد هم در درون خودشون یک نوری دارن...یک روحی دارن که باعث میشه هنوز توی ذهن تو توی فکر تو زنده بمونن و هر روز و هر روز و هر روز تکرار بشن و به نوعی گذشته رو هر روز زندگی بکنی...حالا کاری که باید بکنی چیه؟

اینه که بیای اون نور و اون روح رو از درونشون بکشی بیرون...حالا اون نوره چیه؟ نوره در واقع همون درسیه که برات داره...روحش همون درسیه که قرار بوده ازش برداری ولی نتونستی این کار رو بکنی و هر روز و هر روز و هر روز اتفاقات برات مرور میشن...

داداش گذشته رو یکبار زندگی کردی...دیگه هر روز زندگیش نکن...

تقریبا میتونم بفهمم چه احساسی داری...چون برادر خودم یکبار این اتفاق براش افتاده...یکبار برای همیشه این موضوعو حلش کن و توی گذشته رهاش کن و برو به سمت یه فرد بهتر...

ببین؟ تا وقتی جای فرد قبلی رو نتونی توی ذهنت و قلبت پاک کنی...جا برای فرد جدید باز نمیشه...

حرف زیاده بخوام باهات بزنم داداش...درسته ازت شاید ۱۰ ۱۵ یا ۲۰ سال کوچکتر باشم ولی میتونم کمکت کنم...

اگر خوندی نظر بذار ببینیم اصلا مشکل اصلیت اینیه که من گفتم یا نه مشکل چیز دیگه ای هست؟خیلی خوشحال میشم نظرتو بدونم داداش...

فعلا...منتظرم

سلام 

دوباره من شکست خوردم ...باکوچکترین وسوسه افسار ازدستم درمیره میرم نگاه میرم..

دیگه نمی دونم چیکار کنم..😓😓😓

دیگه کل همه زندگیم شده اون فیلم ها...

کس که ۲۵یا۳۰ساله داره نگاه میکنه چه انتظار ازش میره...بهتره توبدبختی خودم بمونم..

بهتره دیگه پاکیورو بیخیال بشم..

وقتی که من نمی تونم پاک بمونم.بهتره که بادوست هام رابطه برقرار کنم...گناه های من منتظره که یکی یکی اونهارو به اغوش بکشم...قلب ماکه سیاه شده ..بهتره توهمون سیاهی باقی بمونه..

سلام

روزای سختی رو از لحاظ روحی روانی میگذرونم

خیلی بغض دارم ولی بغضام شکسته نمیشه و من همش نگرانم حُناق کنم🥴

به گمونم این همون درد خماری ترک هستش 

ازلحاظ جنسی فشاری متحمل نشدم خداروشکر🧿

ولی چون ادم درونگرا و کمال گرایی هستم

بعضی مواقع بیش ازحد خود خوری میکنم و توقعات بالایی ازخودم دارم

الان تنها راهکاری که به ذهنم میرسه اینه که برم نمازشب بخونم تا حالم بهترشه

چون سر منشع تمامی شکستام از عصبانیت بوده که نتونسته بودم حالم رو خوب کنم

تاحالا عوارضی که درمن خوب شده تا امروز اینا بوده:

۱)قدرت تکلم بهترشده

۲)سرگیجه و چشم سیاهی رفتن 

۳)سوت نکشیدن گوش

۴)لرزش دست

۵)تپش قلب

۶)پرخاشگری

۷)اضطراب

۸)کمردرد و صدا کردن زیاد استخونای دست وپا 

 عوارضی که هنوز جای کارداره(صبوری میخواد تا درست بشن):

۱)جوش صورت

۲)گودی زیر چشم

۳)احساس نا امیدی 

من دلم صبوری میخواد،اگه بتونم بدستش بیارم ؛میتونم به تموم اهدافم برسم

چجوری صبرم رو بالا ببرم دوستان؟