
# در این بخش میتونید از برنامه ها و اهداف آیندتون بگید، و با دوستانتون در این زمینه همفکری کنید.
# طرح مشکلات اخلاقی و رفتاری که با آنها مواجه هستید، بلا مانع است.
# این بخش جهت همفکری کاربران با همدیگه است. و چه بسا پیامها از سوی مدیران، بدون پاسخ بماند.
لذا با توجه به این مساله و نیز زیادی حجم پیامها، مواردی که نیاز به پاسخ مدیران دارند را در دیگر بخشهای مربوطه مطرح نمایید.
# مشکلات مربوط به خودارضایی رو در بخش «درخواست کمک» نیز میتونید مطرح کنید، و اونجا هم میتونید در کنار مدیران، به دوستانتون کمک کنید.
برگرفته شده از وبلاگ توبه 94 :: همفکری آقایان
neko
26 دی 1403 ساعت 22:05به غدیر خون:
سلام☹️
کاشکی میشد نری ولی خب زندگی شخصیت خیلی اهمیت داره،امیدوارم هرچی هست بهتر بشه
خیلی خیلی مواظب خودت باش💛🫂
جات اینجا و توی قلب همه کسایی که کمکشون کردی خالی میمونه🫶🏼
اگرم بعدا زدی زیر حرفت خوشحال میشیم :)
بدم میاد بگم ولی خداحافظ🫠
غدیر خون
26 دی 1403 ساعت 22:51🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖
neko
26 دی 1403 ساعت 22:02به خادم توابین:
سلام
ابنطور گفتن حس خوبی نمیده،نمیدونم جاش چی میشه گفت،کاملا هم اشتباه نیست ولی یه جوریه،باعث میشه آدم خواسته یا ناخواسته بگه من اهمیت ندارم
نمیگمم تو اینو میخوای ها،متوجهام چی میگی
ولی خب این هم هست و دیدم بقیه هم اینطور احساسی رو دارن،گفتم بهت بگم
مواظب خوات باش💛🫂
neko
26 دی 1403 ساعت 22:00به نوید🌱:
سلام
من چی بگم،هرچی بوده گفتم
و البته دیر دیدم...
به قول🌸گمنام🌸 هرچی ما بگیم بیشتر احساس میکنی کسی درک نمیکنه و خودمم همینطوری هستم
ولی مطمئن باش درکت میکنیم و دوست داریم حداقل همراهت توی سفرت باشیم
امیدوارم ببینی،متوجه بشی که حال خوب دور از دسترس دیده میشه،حس میشه ولی هست
مواظب خودت باش💛🫂
منتظر
26 دی 1403 ساعت 17:02سلام
پیامشون رو اشتباهی خصوصی ارسال کردن
به یاد تنها ترین مولا (عج)
02 دی 1403 ساعت 01:34
پیامی به امین عزیز:
داداش اولا بیا راجب نفس کار فکر کنیم، فکر کن خودت ۱۶ سالته و یه مرد با اختلاف سنی ۱۵ سال بهت نامه بده، هدیه بده، با محبت نگاهت کنه یا شماره بده... چه حسی نبست بهش داری؟! لطفاً این پیام منو با یه لحن دوستانه بخون تا انتقادی...
خب مسلما فکر میکنی نسبت بهت خدایی نکرده حس داره و مجبوری واسه حفظ امنیت خودت ازش دوری کنی... البته اگه ایشونم مذهبی باشن و بازم خدایی نکرده از این رفتاراش منظور خاصی نداشته باشه و دوباره خدایی نکرده باعث به گناه افتادن جفتتون نشه...
با این توضیخاتی که از شما خوندم فکر کنم دستت به دهنت میرسه و شرایط ازدواج واست مهیاس، پس اگه ازدواج نکردی یه زن خوب و کم توقع انتخاب کن و سریعتر ازدواج کن... بهترین کاری که میتونه تو رو از شر خلا عاطفی رها کنه... اگه هم شرایط ازدواجو نداری چندتا دوست هم جنس مذهبی مثل خودت پیدا کن ( نری دنبال جاست فرند جنس مخالف مجازی )
خب علاوه بر راهکارای بالا بزار یه قبحی رو واست یادآوری کنم، اینکه: بنظر من و همچنین بقیه این یه محبت عادی نیست... بنظرم خیلی زیاده روی کردی، حق داری یه نفرو از جنس موافق صرفا دوست داشته باشی، بهش سلام بدی، باهاش احوال پرسی کنی و ...، ولی فقط با اختلاف سنی ۵ سال ( ینی ۵ سال بزرگتر یا کوچیک تر)، بیشتر از این اختلاف سنی و اقداماتی که انجام میدی باید با تهمتایی که از سوی جامعه سمتت میان بسازی، با طرز نگاه منفی شون، اینکه شیطون هر لحظه در کمینه که از این طریق به یه ورطهٔ گناهی بِکِشِت که بعداً بگی ای وای بر من، پشت دستمو داغ کنم با یه همجنس تا این حد صمیمی شم...
و از طرفی، معمولا این کادو دادن و کادو گرفتن واسه ابراز علاقه به جنس مخالفه برادر... لاقل این حرف منو عرف تایید میکنه...
این قدر حرف زدم، بزار حرف آخرمم بزنم...
اگه خودتو دوست داری، دینتو دوست داری، نگاهتو راجب جنس موافقم کنترل کن... ما مذهبیا چون از بچگی یادگرفتیم که به جنس مخالف زل نزنیم یا نگاهمونو واسشون کنترل کنیم، از طریق جنس موافق شیطون به خیلیامون لطمه میزنه... یا ازدواج کن، یا چندتا دوست همسن خودتو پیدا کن که مذهبی باشن...
غدیر خون
25 دی 1403 ساعت 21:40پیام خداحافظی دادش غدیر خون از مجموعه مرکز نزدیکی به خدا: 💖😊💐
سلام دوستان عزیزم،امیدوارم که حالتون عالی باشه،راستش نوشتن این پیام برای من واقعا سخت هستش، اون هم بعد از چند سالی که در خدمت شما خواهر و برادر عزیز و بزرگوارم داخل مجموعه بودم،اما به هر حال هر امدنی ناگزیر یه رفتنی هم تو این روزگار در پی داره، واقعیتش من این چند روز بیمار بودم، اما در حین مریض بودنم یه تصمیم جدی رو گرفتم،حقیقت اینه که عید امسال در زندگی شخصی من یه اتفاقاتی افتادش که دیگه بعد از اون من انگیزه کافی رو مثل همیشه نداشتم که با انرژی مثبت داخل مجموعه خادم شما عزیزان باشم، به همین دلیل دیگه امروز تصمیم گرفتم که برای همیشه به صلاح هستش از مجموعه وزین و فاخر مرکز نزدیکی به خدا خداحافظی کنم. 💖😊💐
همچین لازم به ذکر هستش که بنده از سال 1400 داخل مجموعه مرکز نزدیکی به خدا با نام کاربری دیگه ای حضور داشتم و تقریبا از تابستون سال 1402 با نام کاربری غدیر خون در سایت حضور داشتم، همچین میخوام به همه شما خواهر های بزرگوار و برادر های عزیزم در سایت بگم که این سال ها جز بهترین سال های دوران زندگی من بودش و چیزای های زیادی در این سال ها از تلاش هاتون یاد گرفتم. اخلاق و رفتارهام داخل زندگی شخصیم بهتر شد، یاد گرفتم که خیلی راحت تر دیگران رو ببخشم یا اینکه از دیگران معذرت خواهی کنم،یاد گرفتم اگه اشتباهی داخل زندگیم انجام دادم زودتر بپذیرمش و از قضاوت دیگران ترسی نداشته باشم و ........ 💖😊💐
من حدود 32 سال سن دارم،اما به عنوان برادر کوچکتر تون از همه شما عزیزان میخوام که بعد از این بازم به تموم تلاش های خالصانه تون برای پاکی از گناهان جنسی ادامه بدین و هیچوقت هم نا امید نشین،بنظر من اصلا مهم نیستش که چقدر بتونید موفق باشین یا دوام بیاورین،مطمن باشین تلاش هاتون نزد خداوند حتما دیده میشه و همچین قطعا شخصیت شما و زندگی هاتون بهتر میشه،از نظر من کار همتون فوق العاده ارزشمند هستش،چه دختر خانم یا آقا پسری که تونسته 10 روز پاک بمونه،چه عزیزانی که تونستن 100 روز پاک بمونند و چه عزیزانی که تونستن 10 سال خودشون رو از گناهان مختلف جنسی حفظ کنند،همچین قطعا اینو بدونید در دوره و زمونه ای که خیلی راحت شما میتونستید با جنس مخالف وارد رابطه دوستی یا جنسی بشین،اما بجاش برای پاکی و نجاب تون تلاش کردین ارزشمند تر از هر کار دیگه ای هستش و قطعا میتونه به رشد اخلاقی،معرفتی و شخصیتی شما در زندگی هاتون کمک شایانی کنه. 💖😊💐
خلاصه صحبت زیاد هستش و شاید حوصله شما مخاطب های عزیزم اندک باشه،پس بدون فراغ بال و اتلاف وقت صحبت هام رو کم کم به اتمام می رسونم،من همه شما خواهر و برادر های عزیزم رو در این چند سال فراموش نکردم،شاید خیلی از شما خوبان این روزا داخل سایت نباشین و از شما خبر نداشته باشم،اما بدونین که همیشه به یادتون هستم و همیشه از خداوند میخوام که به شما عزیزانم سلامتی و حال خوب خدایی عطا کنه، ان شاء الله که همیشه خندون و خوشحال باشین،ان شاء الله که همتون تشکیل خانواده بدین و یه خانواده شاد،سر زنده و موفق داشته باشین، ان شاء الله هر دغدغه ای که داخل زندگی هاتون دارین بهش برسین و در نهایت باعث رشد و پیشرفت کشور عزیزمون ایران باشین.💖😊💐
همچین اگه تا حالا از من یعنی ادمین غدیر خون دلخوری،ناراحتی،کم کاری در سایت مجموعه دیدین،لطفا این برادر حقیرتون رو حلال کنید و در دعاهاتون یادی از من هم داشته باشین. 💖😊💐
مراقب خودتون باشین. یا علی. 💖😊💐
خادم توابین
20 دی 1403 ساعت 13:02خاک
سلااااااااامممممم
اصلا ناامیدی خودش بزرگترین گناهه
همه وضع و حال تقریبا داغونی دارن، البته از منظر پایین و زمینی خودمون، خودم اگه وضعمون برات بگم میشینی بحالم گریه میکنی، ولی همچنان امیدمو حفظ کردم و هر کاری برای بهتر کردن حالم میکنم، درست میگی سخته، درکت میکنم، اما ما خونواده آسمونیمون و خدا رو داریم که عشقمون هستن، اصلا زندگی همین حرکت بسوی اونا و خدا و تعالی خودمونه، شاد باشی🙏🙏🙏❤️❤️❤️🌹🌹🌹
🌸 گمنام 🌸
20 دی 1403 ساعت 00:42به خاک
سلام
داداش میدونم حالت بده...
میدونم از درون با خودت گلاویزی و حس می کنی هیشکی درکت نمیکنه...
شاید همین حسا باعث میشه بعضی وقتا کارایی بکنی که درونت باهاش مخالفه...
به قول استفاین گایز :
" آدما از اون جهت که روشناییِ عادت های خوب رو تو زندگی شون کم دارند خلاء اونو با تاریکی پر میکنن و به عادت های بد رو میارن "
نمی خوام شعار بدم چون شعار و شاد باش گویی خیلی وقت ها چیزی رو دوا نمیکنه...
در واقع این نوع حمایت فقط باعث میشه احساس کنی هیشکی تو دنیا درکت نمیکنه...من میفهمم و درکت میکنم
اما می خوام بگم به خودت فرصت بده...
یکم با خودت تنها باش
تو برای موفق شدن آرامش می خوای دیگه...
مگه نه؟
برای انرژی داشتن اول باید کارایی که انرژیتو ازت میگیره رو از خودت دور کنی
من نمی دونم اون چیه که پاهاتو گرفته و اجازه پرواز بهت نمیده..
نمی دونم چی اذیتت میکنه ؟
اما ازت می خوام اون چیزی که نیمذاره تمرکز کنی و مثل خوره از درون انرژیتو میگیره رو ازش دوری کنی
ببین چی آرامشت رو میگیره؟
چیه که درونت رو جهنم میکنه ؟
چیه که درونت رو آتیش میزنه؟
پیداش کن و ازش فاصله بگیر
یه چی دیگه هم بگم؟
داداش شرایط رو جوری که الان هست نبین...شرایط رو جوری ببین که دوست داری باشه...
این یعنی ایمان...
سعی کن نسبت به آیندت زیاد منطقی فکر نکنی...
چون منطق تو با منطق خدا اصلا شبیه هم نیست.
تو میگی نمیشه و کلی ذهنت محدودیت میاره...اما خدا لبخند میزنه و میگه: برای من کاری نشد نداره...انقدر قدرتمو دسته کم نگیر !
تو فقط حرکت کن و قدم بردار مطمئن باش همه چی درست میشه
به جایگاه الانت نگاه نکن...
به زودی سبقت عجیبی میگیری
فقط سعی کن فکرتو آروم کنی ...
یه روزی حالت خوبه خوب میشه و دیگه با خودت گلاویز نمیشی...
تو راهشو پیدا میکنی...من مطمئنم...🙂
خاک🌱
19 دی 1403 ساعت 02:35حلالم کنید :)
دیگه نمیتونم...
بابت تموم بدی هام منو ببخشید که جز بدی هیچی نداشتم :)
دلم براتون تنگ میشه..
چه اونایی که هستن هنوز چه اونایی که رفتن و دیگه پیام نمیذارن...اسماتون رو یادمه ولی نمینویسم که کسی از قلم نیوفته
خانوادم بودید :)
دیگه نمیتونم... دیگه بلد نیستم زندگی کردن رو ، دیوونه شدم
کاش هیچکس مثه من نشه...
دلم براتون تنگ میشه...
میرم پیش خدا ، اونجا آروم میشم :)
خدا امشب بغلم میکنه...
منتظر
19 دی 1403 ساعت 19:26سلام داداش نوید
این حرفا چیه؟؟ ازتون نشنيده میگیرم آره
داداش نوید راهش این نیست به خدا
میشه که درستش کرد
به خدا میشه
شما توانشو دارین که درستش کنین
میدونین ساختن از خراب کردن راحتتره
آره اولش سخته ولی سختترین قسمتش همون قدم اوله
شما میتونین بسازین از نو
لطفا اینو از خودتون دریغ نکنین که شما واقعا لایق بهترینایین
به یاد تنها ترین مولا (عج)
15 دی 1403 ساعت 00:48به منتظر و بنده ای به اسم حسین عزیز:
ممنون بابت راهکاراتون،
راستی منتظر عزیز نمیدونستم که پیاممو خصوصی فرستادم، ممنون بابت پیگیریت
اجرتون با خدا
منتظر
16 دی 1403 ساعت 15:22سلام
سلامت باشین انشاءلله🌱
خواهش میکنم وظیفهست ممنون از شما🌻
neko
13 دی 1403 ساعت 21:38به نوید🌱:
عزیزم،درکت میکنم
منم احساس متناقض بودن میکنم یه مدتیه
اگر هرچند کم منظورت از اینکه میگی وقتی به دعوت بقیه حرف میزنی و همش راهکار میدن و حرفایی میزنن که دوست نداری من بودم...عذرمیخوام،من نمیدونم چجوری باید رفتار کنم،چند وقتی هست که متوجه بیشتر میشم که خیلی شخصیتم میخواد بقیه رو از طریق راهکار دادن کمک کنه که همیشه این جواب نیست و همه اینو دوست ندارن
ببخشید اگر باعث ناراحتیت شدم
اصلا بیا تو تلگرام،وویس چت بگیریم(یا هرجای دیگه) و در مورد علائقمون حرف بزنیم،اگرم چیزی بگی قول میدم سعیمو بکنم چیزی نگم😬،میتونیم بریم سایت های مختلف،لباس فروشی ها و اکسسوری فروشی و... رو بگردیم،من خودم به اکسسوری و اکشن فیگورو کمیک و اینطور چیزا علاقه دارم
حتما این راهو امتحان کردی و پرسیدی،ولی شاید داروهات مدلی که تو نیاز داری نیستن؟خودم خیلی تجربه ندارم ولی میدونم مدل های مختلفی هست و خیلی هم زیادن
هرچی من میگم فقط از سر اینه که خودمم اینطوری بودم و الان دوباره هم شدم،یکم خودمو کنترل میکنم چون امتحاناتم هست ولی بازم مشکلات دارن میان سراغم
مواظب خودت باش🫂💛
غدیر خون
14 دی 1403 ساعت 22:05🙏🙏🙏💐💐💐
خاک🌱
13 دی 1403 ساعت 00:11نوشتم ولی موقع ثبت ارور داد😄
سایتم دیگه فهمیده...
حال و حوصله طومار ندارم
خدافظ :)
خاک🌱
13 دی 1403 ساعت 00:10نکو و منتظر
از این حرفا گذشته آبجی منتظر :)
به گای صگ رفتم😄🖤
دیوونه شدم :) انقد که تنها موندم دیوونه شدم :)
نمیدونم چی میگم ، چی نمیگم ، چیکار دارم میکنم ؟ نمیدونم :)
یه روز میام میگم من دیگه میرم دیگه پیام نمیذارم...
یه روز میام بقیه رو راهنمایی میکنم :)
د اخه تو اگه بیل زن بودی باغچه خودتو بیل میزدی :)🖤
دیوونه شدم دیگه :)
این فیلما این کارا باعث شدن دیوونه بشم :)
دارو هم که میخورم ولی باز...😄
یادمه یه روز بهم گفت داروهاتو نخوردی نه؟😄💔
شاید یه کم مهربون بودن آدما ، قضاوت نکردنشون ، همراه بودنشون ، درک کردنشون و... و ... و... میتونست یه ذره نجاتم بده :)
خب میگید بیا حرف بزن...نه اینجا ، خانواده و ... خب حرف بزنم که بعدش قضاوت میشم :) بعد میگن چرا تنهایی؟ چرا دیوونه شدی؟ :) یه بار ساکت موندی فقط من حرف بزنم؟ یه بار فقط گوش دادی؟ یه بار خواستی که راه حل ندی فقط گوش بدی؟ :)
بدی ماجرا میدونی کجاست؟ اینه که خدا بهت یه قلب مهربون داده که نمیتونی بدی کنی باهاش...همونجوری که بدی ادما به هم میرسه خوبی هاشونم به هم میرسه :) قلبی که سیاه باشه به بقیه سیاهی میده ، قلبی که سفید باشه به بقیه نور میده :)
هرچقدرم که مسخره شدم ، هرچقدرمکه از بقیه حرف شنیدم و... و... و... بازمخواستم خوب باشم ولی نشد :)
کاش همون شب از پشت بوم خودمو پرت کرده بودم :) الان همه راحت بودناز دستم :)🖤 فکر کردم مامانم ناراحت میشه :) شاید اشتباه میکردم ، شاید اگه پرت کرده بودم خودمو الان دیگه کلا از یادش رفته بود :)
فهمیدم که کسی دوستم نداره :) فهمیدم که بودن و نبودن من برای کسی فرقی نداره :) فهمیدم مهربون بودن اشتباهه :) فهمیدم که بودنم هم اشتباهه :)))))
بودنمبرای همه آزار دهندست :) وجودم اذیت میکنه آدما رو :)
با اینکه اگه یکی بیاد همین الان بهم بگه به حرفامگوش میدی باهات حرف بزنم؟ بهش گوش میدم...ولی بدیش اینه که همیشه چسب زخم بودم :) خوب که شدن منو یادشون رفت :)🙂
شبا که بدن درد میگیرم مثه الان مگه حرف زدن دردی رو دوا میکنه؟ نه ، مگه حرف بزنم شماها به جای من درد میکشید؟ نه :)
دو روز دیگه هم یادتون میره اصلا همچین آدمی بود ، میرید دنبال زندگیاتون ، دردای خودتون، مشکلات خودتون، پول درآوردن و ...
شاید الان از روی ترحم حرفی بزنی ولی یه ماه بعد دو ماه بعد کلا یادت میره :)
هیچوقت فکرشو نمیکردم به این روز بیوفتم :))))) دیگه داره میشه دو سال که دارم دارو میخورم :)🙂🖤
حرف اخرمم بخوام بزنم... با اینکه خودم حالم خیلی بد بود ولی هیچوقت نخواستم کسی به روز من بیوفته :) با اینکه هیچوقت نفهمیدم دوست داشته شدن یعنی چی ولی همیشه برای همه آرزوش کردم :) چرا؟ چون یه موقع هست چیزی رو از بودن و داشتنش درک میکنی یه موقع هست از نبودن و نداشتنش میفهمیش :) اگه اینجا چیزی گفتم ، اگه حرفی زدم فقط واسه این بود که نمیتونم ببینم کسی به روز من افتاده :)
مثه معتادی که وقتی میری بهش میگی بده منم بکشم ، کلی ناراحت میشه و میگه این سمتی نیا :) منم همون :) میگم این سمتی نیا :)
چقد زر زدم :) دیوونه...
گفتم که یهو میگم دیگه هیچی نمیگم یهو میام طومار مینویسم :)
دیوونه :)
کاش دیگه بیدار نشم حداقل :) دیوونه :)
خدافظ :)🖤
منتظر
13 دی 1403 ساعت 19:34سلام
داداش نوید من فقط به یه چیز عمیقا اعتقاد و باور دارم و اون نور درون شماست
و خدایی که هر لحظه حامیتونه
آره آقا نوید شما وجودتون فوقالعاده زیباست
فوقالعاده درونتون سبزه
و میتونین جهان اطرافتون رو هم سبز و پرنور و زیبا کنین
neko
12 دی 1403 ساعت 13:57راستی ربات ناشناس تلگرامم هست
neko
12 دی 1403 ساعت 13:55به نوید🌱:
خب ایمیلمو که داری،اگر خواستی اونجا هم میشه حرف زد و همینطور میتونیم آیدی هامونو بهم بدیم
تو تلگرام و بله من راحت ترم
مواظب خودت باش💛🫂
خاک🌱
11 دی 1403 ساعت 21:35نکو
فکر میکنم قبول داشته باشی که چت با اینجا خیلی فرق میکنه😊
اینجا فقط تایید شدن پیامت ۷ ۸ ساعت طول میکشه
بیخیال بابا
چی دارم میگم
خدافظ!
منتظر
12 دی 1403 ساعت 17:09داداش نوید خودم اینجا بس میشینم پیامارو تایید میکنم
آقا نوید شما برامون ارزشمندین چون عضو خونوادهمونید ، هممون خیلی دلمون میخواد شما رو باحال خوب ببینیمتون🌱
neko
11 دی 1403 ساعت 15:05البته میشده بیشتر خبر بگیریم قبول دارم
ولی اون چیزایی که گفتمم بوده
neko
11 دی 1403 ساعت 15:03به نوید🌱:
سلام
من خودم چندبار یا حداقل یه بار(درست یادم نیست) زودتر پیام دادم پرسیدم
بعدشم خیلیامون گفتیم بیا حرف بزن،خودت خیلی تمایل نداشتی،بزای همین شاید خیلی دیگه چیزی نگیم چون خودت نمیخوای،(گرچه من سعی کردم همیشه جواب بدم)الانم میخوای شماره هامونو به هم بدیم با هم حرف بزنیم با اجازه مدیرا البته،ایمیلمم داری
و اینکه وقتی میبینم خودت خیلی علاقه ایی نشون نمیدی من نمیدونم چی بگم،حتی الانم مطمئن نیستم پیام میدم خوشت میاد یا نه
مواظب خودت باش💛🫂
خاک🌱
11 دی 1403 ساعت 00:29کاش یکی بود یه ذره باهام حرف میزد :)
کل بدنم درد میکنه :)
از فشار عصبیه :) بعضی وقتام تنگی نفس :)مثه الان :)
مو و ریشم هم که دارن سفید میشن :)
اگه یکی بود یه ذره باهام حرف میزد شاید یه کم آروم میشدم حداقل :)
قبلا انقدر که تنها بودم پناه میبردم به پورن :)💔
با خودم میگفتم کسی که کنارم نیست اونا اونجا هستن از تنهایی در میام :) کامل یادمه میرفتم نگاه میکردم میگفتم شماها دوستای منین :)🙂💔
میخندی الان ولی جای من نبودی :)
خب وقتی اونا میشدن دوستام طبیعیه که منم حس کثیف بودن داشته باشم :) کثیف بودنی که هیچوقت انگار قرار نیست پاک بشه از من :)
الانم میگم کاش یکی بود باهم یه کوچولو حرف میزد :) ولی کی حاضره با یکی مثه من حرف بزنه؟ هیچکس🙃🖤
هیچکس دوست نداره با ادم بد و کثیف و افسرده ای مثه من حرف بزنه :)🖤
خب وقتی کسی نبود منم میرفتم اونجا و میگفتم شماها دوستای منین :)🖤
الانم مثه دیوونه ها اومدم اینجا ، از سر بیچارگی دارم مینویسم :)
کی براش مهمه؟ هیچکی
یه بار نشد یکی اول پیام بده :))) همیشه من باید پیگیر میشدم :)🖤
مهم نیستم :) برا هیچکس...
عیبی هم نداره :)
خیلی آدم بدی هستم که هیچکس کنارم نیست دیگه :) ببخشید که انقدر بد بودم :) نمیخواستم انقد بد باشم ولی نشد :)🙃
الانم که اینارو دارم مینویسم به خاطر این نیست که رفتم پورن دیدم و خودارضایی کردم :) نه...همیشه باهامه این کثیفی
شاید من بین کثیفی و چرک و سیاهی نیستم :) شاید من دیگه جزئی از کثیفی و چرکم :) به خاطر همینه که همه ازم فرار میکنن :)🖤 من خودِ کثیفی ام :)))))
آره...غیر این نیست🥹
کاش هیچوقت نبودم... یا حداقل انقدر بد و کثیف و آزار دهنده نبودم :)
کاش نبودم...کاش :)
...
منتظر
11 دی 1403 ساعت 22:08سلام آقا نوید
خوبه که به دنیا اومدین
دنیا به بودنتون نیاز داره عزیزدل خدا
ما هم که باهم حرف بزنیم
اگه بخواین و دوست داشته باشین🌙
زخماتون یه روزی که دیر نیس جوونه میزنن و حالتون بهتر میشه🌱
بنده ای به اسم حسین 😌✌🏻
10 دی 1403 ساعت 16:46به ، به یاد تنها ترین مولا (عج)
بنویس نوشتن به تخلیه مغز خیلی کمک میکنه ، خودتو یکدفعه محدود نکن آروم آروم...
به سوی هدف
10 دی 1403 ساعت 23:17👌👏درسته نوشتن خیلی خوبه
به یاد تنها ترین مولا (عج)
09 دی 1403 ساعت 09:44دوستان راهکاری واسه پر حرفی دارین؟ ممنون میشم کمکم کنین... راهکارای زیادی رو امتحان کردم، کمتر شده ولی بازم اذیت میشم
منتظر
11 دی 1403 ساعت 17:45سلام
پر حرفی میتونه دلایل مختلفی داشته باشه مثل اضطراب، هیجان، یا حتی عادتهای طولانیمدت
برای مدیریت این مسئله، اولین قدم آگاهی از موقعیتهاییه که بیشتر دچار پرحرفی میشین
وقتی متوجه شدین که در حال صحبت بیش از حد هستین میتونین با مکث کوتاه قبل از ادامه دادن، افکار خودتون رو مرتب کنین ، این مکث میتونه کمک کنه فقط مطالب ضروری رو بیان کنین.
حتی خوبه قبل اینکه حرف بزنین سه ثانیه مکث کنین
همچنین سعی کنین بیشتر به صحبتهای دیگران گوش بدین و با پرسیدن سوال، مکالمه رو متعادلتر کنین. این کار نه تنها پرحرفی رو کاهش میده بلکه باعث بهبود روابط اجتماعی هم میشه.
نوشتن افکار و احساسات هم باز میتونه راهی برای تخلیه انرژی کلامیتون باشه
تمرینهای آرامشبخش مثل مدیتیشن و تنفس عمیق هم تاثیر زیادی دارن و میتونن اضطراب یا هیجان بیش از حد رو کاهش بدن .
به یاد تنها ترین مولا (عج)
09 دی 1403 ساعت 09:43به منتظر عزیز:
یه پیام واسه کمک به دوستان فرستاده بودم، راجب دوستی با جنس موافق و اینا بود، متاسفانه تأیید نشد
منتظر
11 دی 1403 ساعت 17:10سلام
در تاریخ ۲ دی ساعت ۰۱:۳۴؟؟ خطاب به کاربر آقا امین؟؟
پیامتون رو خصوصی فرستادید برای همین تایید نشده
امکان عمومی کردن پیام خصوصی نیس
neko
07 دی 1403 ساعت 20:47به رتبه زیر ۵۰ :
سلام
من تجربه در این مورد ندارم،ولی فکر کنم خیلی ها داشته باشن،امیدوارم فه جواب برسی
مواظب خودت باش💛🫂
neko
07 دی 1403 ساعت 20:47به نوید🌱:
امیدوارم همینطوری که به بقیه کمک میکنی به خودتم کمک کنی
منم مثل توعم،خیلی مواظب بقیم ولی خودم🙂
البته میخوام برم درست حسابی دنبالش،مثل خیلی وقتای دیگه ولی خب نمیدونم
مواظب خودت باش💛🫂
neko
07 دی 1403 ساعت 20:45به بنده ای به اسم حسین 😌✌🏻:
سلام
دوستی با جنس مخالف هیچ خیری توش نیست،نمیدونم چطوری دقیقا اینو بهتر بهت برسونم،امیدوادم خودت خوب متوجه بشی بدون تجربه کردنش
ازدواج از سن کم بد نیست،میتونی هم از الان شرایطشو فراهم کنی تا چند سال دیگه ازدواج کنی یا شایدم اگر به خانوادت بگی از الان بشه،گرچه خب بازم شرایط مختلف داره که خودت بهتر میتونی اونارو حل کنی واینا
مواظب خودت باش💛🫂
منتظر
08 دی 1403 ساعت 20:49دقیقا حرفاتون درسته🌱
آرزوی خوشبختی برای همهی جوونا🌙
neko
07 دی 1403 ساعت 20:43به به یاد تنها ترین مولا (عج):
آره جالبه✨️
مواظب خودت باش💛🫂
neko
07 دی 1403 ساعت 20:42به اِدمان:
سلام
بنظرم بقیه نظرات مختلف رو گفتن میتونی انتخاب کنی
من فقط رو این تاکیید میکنم که حتما اگر میخوای ادامه بدی سریع تر رسمی کنی رابطتون رو،منطور اینکه یه جوری به خانوادت منتقل کنی و جدی دنبال بیوفتی
همین
مواطب خودت باش🫂💛
رتبه زیر ۵۰
06 دی 1403 ساعت 23:59سلام رفقا من کنکوری ام و بعد خودارضایی حالم خیلی بد میشه و نمیتونم دزس بخونم چه پیشنهادی دارین 🤔🤔
غدیر خون
07 دی 1403 ساعت 22:53سلام دوست عزیزم،بهترین پیشنهاد همون طور که خودتون هم میدونین ترک این عادت رفتاری هستش،تا زمانی که با اینکار مشغول باشین حس و حالتون ممکنه کسل کننده تر باشه،اما به محض اینکه کنارش بزارید متوجه میشد که احساسات و انرژی تون بیشتر از قبل میشه. داخل سایت فرمول های موفق پاکی نوشته شده،لطفا سعی کنید بهشون عمل کنید و با عمل کردن بهشون، روزای خوش و درخشان رو برای خودتون رقم بزنید. 💖😊💐
خاک🌱
05 دی 1403 ساعت 23:04اِدمان
سلام داداش :)
من که خودم نه رابطه درست و حسابی داشتم ، نه کسی بوده که مثه داستان تو باهام اوکی باشه ، نه هیچی :) هیچوقت درک نکردم چیزی رو :)❤️🩹
ولی اگه منو به عنوان داداشِ کوچیکترت قبول میکنی یه کم باهات حرف بزنم :) و البته یکی که چند خطی از تو خونده و از دور داره به داستان طبق چیز هایی که گفتی نگاه میکنه :)
من ۲۳ سالمه اونقدرم باهات تفاوت سنی ندارم درکت میکنم :)
قبلش بگم که ، تو نیمه گمشده نداری :) از نظر من همه آدم ها کامل هستن و وقتی دو تا قلب کامل کنار همدیگه قرار میگیرن میتونن توی طبیعت چند لول بالاتر برن و رشد کنن و به اندازه خودشون به این زمین نور بدن :)🤍✨️
و اینکه احساساتی که داری اصلا مسخره نیست :) اینکه یکی فقط به چشمت میاد و بقیه در نظر تو هیچ هستن خیلی هم زیباست :)🫰🏻...خیلی قشنگه و اصلا مسخره نیست :) مگه عشق و دوست داشتن چیزی غیر از اینه که فقط یک نفر و داشته باشی و یک نفر رو ببینی و با یک نفر نفس بکشی؟🙂
پس احساساتی که داری اصلا مسخره نیست داداش :) خیلی هم قشنگه😊 کِیف میکنم وقتی یکی رو میبینم که اینجوری یکی دیگه رو دوست داره :) شاید چون خودم هیچوقت تجربش نکردم و نخواهم کرد از دیدن بقیه عشق میکنم :)))🩵
بگذریم...
داداش از منِ کوچیکتر این رو داشته باش.. توی هر رابطه ای که داری ، چه با خانواده چه با دوست چه با کسی که دوستش داری همیشه سعی کن حرف دلتو بزنی :) نذار چیزی بمونه...خدا زبون داده بهمون که باهم دیگه حرف بزنیم ، احساساتمون رو به هم بگیم ، اگه از چیزی ناراحتیم بروز بدیم ، اگه نگرانی ای هست بگیم...شاید طرف مقابل بتونه کمکمون کنه :)
داخل پرانتز : اینایی که میگم عین این ایرانی ها نیستم که خودش داغون باشه و بخواد به بقیه مشاوره بده :) صدای منو از عمق تاریکی و تنهایی میشنوی😄🖤
وقتی تو بروز ندی احساساتت رو طرف مقابل اشعه ایکس نداره که بتونه احساسات تورو بدونه...دستگاه جاسوسی هم همراهش نداره که بتونه حرف دل تورو بخونه :)
وقتی تو از نگرانیِ خودت به کسی که دوستش داری نگفتی خب اونم فکر کرده تو قصد اذیت کردنش رو داری ، قصد بی محلی داری ، قصد ضربه زدن داری ، اونم بلاکت کرده...اولین اشتباهت اینجاست داداش...
باید بهش میگفتی که به این دلیل و این علت من نگرانم...نگرانم نتونم همه چیز رو اونجوری که باید پیش ببرم...نگرانم نتونم همه چیز رو اوکی کنم...نگرانم پولم نرسه..نگرانم...
شاید اگه بهش میگفتی اصلا میگفت یه عروسی ساده و طلای ساده بخریم و بریم سر زندگیمون...شاید خواست باهات همراه بشه که باهم بسازید همه چیز رو :) شاید خیلی جاها خواست کوتاه بیاد به خاطر شرایط الان تو ولی شاید یه سال دیگه دو سال دیگه بهترین زندگی رو براش فراهم کنی :))
من از داستان تو فقط اینایی که خودت گفتی میدونم و طبق چیزی که گفتی ، دارم داداشی باهات حرف میزنم ممکنه حرفامم اشتباه باشه :)
در مورد کسب و کارت...داداش ان شاء الله خدا روز به روز به پولت برکت بده به مغازت برکت بده مشتری بفرسته مغازت ، ان شاء الله انقدر ثروتمند بشی که دست بنده های خدا رو بگیری :)🤍✨️
ولی اگه خیالت از بابت رابطه و ازدواجت اوکی باشه خیلی راحت تر میتونی مسیرت رو طی کنی...آرامش داری...میدونی بری خونه یکی هست :) میدونی برای کی و چی داری تلاش میکنی... هر خانومی که میاد مغازه یه حلقه توی دستته داستان درست نمیشه برات (به خدا انقدر دیدم زن های مطلقه و شوهر دار میرن با فروشنده های اقا لاس میزنن که اقا هیچی نگفته ولی زنه شروع کرده و هزار کوفت و زهرمار که نمیخوام بگم)
در مورد خانواده هم داداش شاید اونجوری که فکر میکنی نباشه :) شاید بری به مامانت بگی که یه همچین داستانی هست خیلی هم استقبال کنه...پیش داوری نکن...یه موقع هست با زمینه های ذهنیمون راجع به پدر و مادرمون فکر میکنیمولی وقتی بری بگی ۱۸۰ درجه برعکسشو میبینی...
و خب اینجوری که خودت گفتی و از حرفات فهمیدم پدر و مادرت هم از نظر مالی میتونن کمکت کنن که زندگیتو تشکیل بدی...ما پسرا فکر میکنیم مثلا ۳۰ سالمون بشه بعدش قراره اتفاق خاصی بیوفته ولی زندگی همینه :)...
دیرتر که بشه برات شاید سخت بشه...داداش بده مگه شب که میری بیرون با یکی بری که بدونی تکلیفت باهاش روشنه ، دیگه توی زندگیته و خیالت راحته از بابتش :)))
و حرف دیگه اینکه به خدا توکل کن :) 🌸 و از جايى كه گمانش را ندارد روزىاش مىدهد. 🌸 یه موقع هست من و تو توی فکرمون یه چیز هایی هست بعد که میریم سمتش میبینم اصلا کلا یه چیز دیگه بوده :)
یه چیز هم بگم اینکه خودتو سرزنش نکن :) تو دل داری ، قلب داری...یه موقع هست رابطه بی سر و ته هست ، دختره مونده که پسره رو تیغ بزنه پسره مونده به خاطر بدنِ دختره :) ولی یه موقع هست دِلِت یه جا بند میشه خیلی فرق میکنه اینا باهم :)
دله دیگه حاجی :) کی میدونه کجا میره؟🙃
حرفامو تموم کنم...
به جای فرار کردن و پیچوندن بمون حرف بزن :) دغدغه هاتو بگو نگرانی هاتو بگو...ناراحتی هاتو بگو
اگه هم میبینی دختره دختر خوبیه ، خانواده خوبی داره باهم جور هستین خب چه اشکالی داره که پا پیش بذاری...
نمیدونم حالا اشتباه ما بچه هاست که به پدر و مادرامون هیچی نمیگیم از خودمون یا اون ها باهامون صمیمی نبودن که نگفتم بهشون...ولی داداش به مامان بابات نگی به کی بگی؟ بیای به من بگی؟ یا به میوه فروش سر کوچه؟ :)
بالا گفتم یه بارم اینجا میگم :) از عمق تاریکی دارم اینارو بهت میگم...نمیخواستم دیگه چیزی بگم ولی ...دوست ندارم حتی یک نفر هم مثل من بشه :)🖤
همین...اینارم فقط به عنوان داداش کوچیکترت بهت گفتم...خودت شرایط خودت و رابطهت رو بهتر میدونی و میتونی براش تصمیم بگیری :)
از تهِ دلم هم برات دعا میکنم به آرامش برسی ، کسب و کارِت پر رونق باشه ، ثروتمند زندگی کنی همیشه🙂🫰🏻🤍✨️
منتظر
08 دی 1403 ساعت 20:52داداش خاک
میدرخشین به اوج میرسین
مطمئنم🌙
BenzAldehyde
05 دی 1403 ساعت 14:57به ادمان
سلام
اولا مگه بازم به اون خانم دسترسی دارین که اصن این گزینه رو مطرح کردین؟ چون گفتین از همه جا بلاکتون کرده.
نکته دیگه و مهم به نظرم این که خانواده عنصر خیلی مهمیه به نظر من 😅
به نظرم نظر خانواده تون رو حتما جویا بشین و با موافقت اون ها پیش برین. این که میگین دگم و سختگیر هستن دقیقا چطوری یعنی؟ میگن الان ازدواج نکن؟ اگر میگن به چه دلیل؟ یا این که میگن با این فرد ازدواج نکن؟ یا چی؟
به نظرم اون افرادی که توی ازدواجشون رضایت خانواده رو داشتن در عمل خیلی موفق تر بودن، هم توی خانواده مون و هم دورتر.
نکته سوم هم این که من شاید زیاد نتونم کمک کنم، چون از اول ماجرا باهاتون موافق نبودم زیاد 😅، به نظرم برای ما که گناه و این چیزا یه پارامتری هست، نباید وقتی قصد ازدواج (شامل شرایطش) رو نداریم اصلا با خانمی صمیمی بشیم. چون یکی از مهم ترین نتایجش همین اتفاقیه که برا شما افتاده. آقا شرایط ازدواج نداره، خانم میخواد ازدواج کنه، و رابطه به هم میخوره.
حالا اگر قصد ازدواج داشته باشین و شرایطشو نداشته باشین، اون وقت میتونین سعی کنین از دل اون خانم در بیارین، و مثلا نهایتا عقد کنین و صبر کنین تا اوضاع مالی شما مشخص تر بشه بعد عروسی کنین.
امیدوارم مفید بوده باشه
یا علی
بنده ای به اسم حسین 😌✌🏻
05 دی 1403 ساعت 14:12سلام
من شدیدا بخصوص نزدیک ۱۶ سال شدم شدید نیاز پیدا کردم که یک دوست جنس مخالف داشته باشم نه برای رابطه جنسی فقط رابطه عاطفی از طرفی هم شرایطش رو ندارم و معتقدم ازدواج پر از مشکل هم برای خودم هم برای طرف مقابل هست و اگه بخوام در آینده دوست جنس مخالف داشتم باشم دیگه حس و حال الان رو نداره خلاصه این فکرا اذیتم می کنه اگه کسی بزرگ تر از منه بگه در این جور مواقع چیکار می کنی ، اگه لاقل یه همسایه دختر داشتم شاید بدون حتی داشتن یک رابطه فقط بدونم هست امیدم کلی بالا می رفت یا کارام بهتر پیش می رفت ،... فکر لعنتی...
به عشق امام زمانم
05 دی 1403 ساعت 22:12سلام
اینو بدون که مشگلات رابطه با جنس مخالف بیشتر از مشکلات ازدواجه
والسلام😊
به یاد تنها ترین مولا (عج)
05 دی 1403 ساعت 13:16به neko عزیز:
خیلی جالبه که تیپای شخصیتیمون بهم نزدیکه🥲
به یاد تنها ترین مولا (عج)
05 دی 1403 ساعت 13:16به اِدمان عزیز:
نمیدونم چرا دست دست میکنی، وقتی شرایطشو داری اول یه قدمی بردار، یه حلقه ای بهش بده و بعدش کم کم به سمت ازدواج برو...
نیازی نیست حتما شرایط کامل باشه، ایده آل گرا نباش... نیاز نیست همه چیر اوکی باشه که ازدواج بکنی... ازدواج میکنی تا همه چیز اوکی شه...
خلاصه، واسه ازدواج نیاز به شرایط بهتر نداری، نیاز به یه طرز تفکر جدید داری... راجبش تو متون دینی معتبر بخون، اگه یه دوست عاقل و مورد اعتماد داری باهاش راجب ازدواج مشورت کن ( ولی راجب قصدت چیزی نگو) ... پای دینت و آرامش روانیت در میونه...
و در آخرم با خونوادت در میونش بزار، سعی کن اول ذهنشونو آماده کنی، مثلا به مامانت به شوخی بگو پیر شدیم یکی بهمون نگفت بابا... یا توی بحثای مختلف راجب همدم و اینا بحث کن، یا وقتی با یکی شون تنها میشی نظرشونو راجب تغییرات قبل و بعد ازدواج بپرس و ... بعدش که یه زمینه ای واسه قبول کردن نیازت به ازدواج داشتن، باهاشون این موضوعو در میون بزار...
ادمین عزیز لطفا این نظر رو تأیید کن، نظر قبلیم که راجب کمک به دوستان بودو که تأیید نکردین ...
منتظر
06 دی 1403 ساعت 20:40سلام
کی پیام دادین؟؟ بررسی کردم این اواخر پیام تایید نشدهای نیست
به یاد تنها ترین مولا (عج)
05 دی 1403 ساعت 13:04به neko عزیز:
درسته واقعا، گاهی اوقات آدم از اینکه جبران نمیکنن ناراحت میشه... ولی بنظرم نباید از انجامش دست بکشیم...
همیشه نمیشه، ولی بهم ثابت شده محبت سخت ترین قلبا رو هم نرم میکنه، شاید واسه بعضیا یکمی بیشتر یا کمتر طول بکشه...
دقیقا، خب همین که مقدماتشو فراهم میکنه باید از خدا ممنون باشیم...
ممنون، مراقب خودت باش🤍
neko
04 دی 1403 ساعت 08:11راستی من infp ام،شبیهیم تقریبا🌚
neko
04 دی 1403 ساعت 08:10به به یاد تنها ترین مولا (عج) :
هوم،متوجه ات هستم،منم بعضی موقع ها دلم میخواد جبران کنن و از این ناراحت میشم،ولی میدونم خدا از اون طرف حواسش هست،کم کم هم که جلو میریم آدمایی پیدا میشن که این چیزا رو میفهمن
شعرت قشنگ بود👌🏼،البته برای همه همیشه نمیشه خوبی کرد،گرچه خودم طرفدار سرسخت اینم که باید به هرکی میشه کمک کردو اینا ولی خب،بعضیا جدان
بنظر من تایپ شخصیتی خیلی ربطی نداره،مقدمات و پایه هاشو درست میکنه ها،مثل همه اتفاقاتی که توی زندگیمون میوفته،ولی تصمیم گیرنده اصلی خودمونیم.تو تصمیم گرفتی خوب باشی با اینکه کلی مشکلات رو پشت سر گذاشتی
ممنونم،امیدوارم تو هم همینطور باشی✨️
مواظب خودت باش🫂💛
اِدمان
04 دی 1403 ساعت 03:40سلام دوستان وقتتون بخیر
من یه سوالی دارم یکم متفاوته ولی خواستم اینجا بپرسم نظر شمارو بدونم دوستان
بچه ها من 24 سالمه ( دو ماه دیگه 25 سالمه )، هیچ وقت سراغ جنس مخالف نرفتم به دلیل باور های دینی و... که داشتم و همیشه سعی کردم خودمو کنترل کنم، حدود 6 ماه پیش به صورت اتفاقی و کاملا اتفاقی توی یک کانال تلگرامی یه دختری رو دیدم و که خیلی ازش خوشم اومد و بعد یه کانال شخصی داشت دختره و رفتم نوشته هاشو تو کانالش خوندم و خیلیی بیشتر خوشم اومد ازش، بچه ها من یک کسب و کار دارم که درآمد ماهیانم هم بد نیست و داره رشد میکنه و خیلی متمرکزم رو کارم ( یکی از علت هایی که سمت دختر نمیرفتم همین تمرکز رو کار بود )
اما انقدر از این دختره خوشم اومد که نتونستم تحمل کنم و بهش پیام دادم و با هزار تا صحبت و... تونستم باهاش اوکی شم، این دختره خیلی دختر خوبیه به نظرم ترکیبی از دختر های مدرن و سنتی ایه، فقط مشکلی که داره ( نمیشه گفت مشکل البته ) اینکه ازدواجیه و معتقده که 4 ماه زمان آشنایی خوبیه و بعدش باید جدی کنم رابطه رو مثلا نشون کنم بعد یه مدت عقد کنم و بعد یه مدت دیگه هم عروسی و...
کلا دختر خیلی خیلی خوبیه و من تقریبا باهاش 2 ماه تو رابطه بودم فقط برای آشنایی بیشتر البته که پیشنهاد داد برای زمستون امسال بیام حلقه نشون بدم بهش و... بچه ها من اینجا کار بدی که کردم بدون فکر و اینکه حداقل کمی تفکر کنم دختررو پیچوندم چون احساس میکنم شرایط ازدواج ندارم یا زودمه
تقریبا آخرین بار شهریور ماه باهاش دیدار کردم و به خاطر اینکه یه جوری پیچوندمش خیلی ناراحته ازم و منو از همه جا بلاک کرده و هرچی هم حتی گل میفرستم براش و... دیگه آشتی نمیکنه و....
بچه ها نمیدونم چی درباره من فکر میکنید اما من به شدت ذهنم درگیر این خانومه خیلی خیلی! اصلا نمیتونم بهش فکر نکنم و حتی تراپی هم رفتم ولی خیلی تاثیری نداره، احساس میکنم نیمه گمشدم بود کنارش خیلی حالم خوب بود ولی الان دیگه در دسترسم نیست!
حالا سوالی که دارم اینکه بچه ها من الان از خودم یک خونه دارم و ماشین هم دارم اما الان تو دوراهی موندم، متاسفانه مادر پدرمم انقدر دگم و سختگیر هستند که اصلا نمیتونم باهاشون چیزی در میان بزارم و مشورت کنم، بچه ها من الان میخوام سال دیگه مغازه بخرم ( همه پول و پسندازی که دارم میره کاملا ) حتی ماشین زیر پامم میخوام بفروشم تا مغازه بخرم و از طرف دیگه میدونم اگه مغازه بخرم دیگه حتی اگه برم سراغ دختره هیچ پولی ندارم که براش طلا بخرم، هزینه های فرعی، هزینه عقد، هزینه عروسی و... چون دارم یک میلیارد وام میگیرم، پسندازم خودمم دارم میزارم، ماشینمم دارم میفروشم تا یک مغازه بخرم و کارم رو گسترش بدم
بچه ها من بین پیشرفت و این دختره موندم واقعا واقعا هرچی با خدا صحبت میکنم اصلا کمکم نمیکنه احساس میکنم خیلی خیلی سردرگم هستم، نمیدونم بین این دختره و خرید مغازه کودمو انتخاب کنم چون میدونید همه پولام و سرمایم میره و وافعا دیگه نمیتونم باهاش ازدواج کنم شاید مسخره به نظر برسه براتون اما حتی دیگه هیچ دختری هم به غیر از اون برام جذابیت نداره و همش با خودم حسرت میخورم میگم حیف شد چه دختر خوبی بودو...
میشه نظر هاتونو به من بگید باید چیکار کنم؟ در ضمن من پدر مادرمم لطف کردند به من یک خونه دادند و به غیر از اون روی کمک پدر مادرمم نمیتونم حساب کنم
غدیر خون
05 دی 1403 ساعت 21:54سلام به شما برادر عزیزم، در مورد این سوالتون بنظرم باید از جوانب مختلف بررسی کرد و بعدش نظر داد، اما بنده سعی میکنم خیلی مختصر نظرم رو بنویسم،بنظرم بهتره که اول شما تکلیف خودتون رو در مورد برنامه هاتون در زندگی روشن کنید،یعنی منظورم اینه که اول باید مطمن شید که فعلا امادگی ازدواج رو دارید یا باید هنوزم برای توسعه و پیشرفت کسب و کارتون برنامه ریزی کنید،بعدش اگه دیدین که امادگی پذیرش ازدواج رو دارین با همراهی خانواده 2 طرف قدم های جدی تر رو بردارین، و خودتون 2 نفر هم ارتباطتون رو با همدیگه بصورت فردی، فعلا محدود یا قطع کنید و بقیه مراحل شناخت رو از راه درست و زیر نظر خانواده ها طی کنید تا به یه شناخت واقعی،منطقی و درست از همدیگه برسید. چون ادامه این رابطه بدون در نظر گرفتن اینده اش ممکنه موجب پشیمونی و اسیب خوردن به احساسات شما و اون دختر خانم محترم بشه و اون شناخت واقعی حاصل نشه،چون معمولا روابطی که پایه و اساس اصولی ندارند،هیجان داخلشون قالب میشه و شناخت درست به وجود نمیاد.
اگرم که هنوزم مردد بودین و نتونستین تصمیم گیری کنید،یعنی هنوز امادگی کامل رو برای ازدواج ندارین و بهتره تا دیر نشده ،ایشون رو فراموش کنید و روی زندگی خودتون متمرکز بشین ، اینطوری میتونید کسب و کارتون رو توسعه بدین و در وقت بهتری با شخصی که مناسب شما باشه ازدواج کنید.
بنظر من عشق بسیار مقدس هستش ، همچین وقتی که در چنین مسیری قدم میزاریم، باید با همه وجود از رفتارمون مطمن باشیم و وسط راه جا نزنیم، حالا با خودتون کاملا رو راست باشین و خوب فکر کنید،ببنید که برای شما اون دختر خانم و خوشبختیش بیشتر اهمیت داره ،یا اینکه داخل شغلتون به شرایط موفق تری برسین،وقتی که خیلی خوب فکر کنید کم کم به این ادراک میرسین که باید کدوم مسیر رو انتخاب کنید و منطقی رفتار کنین.
برای شما دوست عزیزم ارزوی خوشبختی و عاقبت به خیری دارم. 😊💖💐
منتظر
06 دی 1403 ساعت 16:23سلام
ازدواج و بهتر کردن شرایط اقتصادی هیچ منافاتی باهم ندارن بلکه برعکس با ازدواج درهای رحمت و نعمت خدا به روی شخص باز میشه
شما میتونین در کنار همسرتون باهم رشد کنین چه مادی و چه معنوی
یه همسر خوب خودش بهتون کمک میکنه که بیشتر بتونین سرمایه جمع کنین و پس انداز کنین
ببینین باید خودتون تصمیم بگیرین که اون دختر خانم رو میخواین یا نه
هیچکس نمیتونه انتخاب کنه
اما اگه بخوام بهتون پیشنهاد بدم
اولا با خونوادهتون صحبت کنین و کمکم بهشون بگین که بتونن بپذیرن
یهویی بگین احتمالا بله گارد بگیرن
کمکم با شوخی ذهنشون رو مهیا کنین
بعد از طریق خونوادهها و به صورت رسمی با اون دختر خانم آشنا شین تا شناخت درستتر و کاملتری به دست بیارین ، قطعا حقیقت مجازی آدما متفاوت از واقعيتشونه
دختری که پسری رو بخاطر خودش و شخصیتش بخواد ، تربیت شدهی یه خانوادهی خوب و اصیل باشه (ثروت نشانهی اصالت نیس) حتما سازگاری نشون میده
به یاد تنها ترین مولا (عج)
02 دی 1403 ساعت 01:07پیامی به neko عزیز:
لطف داری عزیز، حرفاتون درسته، ولی خب هرچی سنت بیشتر بشه به جزئیات توجه میکنی، اینکه بقیه هم تا حدی باید جبران کنن، یا از هر چند نفر یکی... ولی میدونم اینم اشتباهه، چون محبت بدون انتظار ارزش داره... محبتی که خالصانه در راه خدا باشه... نه واسه جبران یا تشکر و تعریف مردم...
به قول شاعر که میگه باران که شدی نپرس خانهٔ کیست... سقف حرم و گنبد و میخانه یکیست...
خودم به خوبی میدونم که این مهربون بودنم واسه شخصیت INFJ هست که دارم و کار شاقی نیس... اگه بتونم رو این ویژگیم کار کنم تا در راه خدا به کار ببندمش اون وقت خوبه...
و در آخر، امیدوارم هرجا که هستی در پناه حق باشی🤍
neko
01 دی 1403 ساعت 18:45به به یاد تنها ترین مولا (عج) :
سلام
دمت گرم به بقیه کمک میکنی
البته خوبی انرژی مثبت برای خود شخص هم داره،بنظرم هرچی هم سخت باشه ولی این شخص از خودش راضی تره
مواظب خودت باش🫂💛
neko
01 دی 1403 ساعت 18:44آخرین امید.... هم رفت...
امیدوارم برگردی،پیامم به خاک نسبت به تو هم هست،نسبت به خودم هم...
neko
01 دی 1403 ساعت 18:41به یاتعبلنح:
سلام
قبلا هم برات پیام گذاشتم،نمیدونم یادته یا نه
من حرفات رو کامل درک میکنم،این چیزا رو تجربه کردم،خیلی زیاد و هنوزم اتفاق میوفته
همینی که ادمین منتظر گفتن رو انجام بده،حتما هم مذهبی باشه،سایت و اپلیکیشن پاسخگو رایگان داره که یکم اذیت میشی شاید به خاطر صف طولانی انتظار و وقت کمش ولی شروع خوبیه و میشه با کارشناس قبلی دوباره صحبت کنی و پیامات رو داره
لطفا جدی بگیر
مواظب خودت باش🫂💛