اعلام پاکی بانوان

سلام دوستان. ۱۴ روزه پاکم.

امروز صبح بعد از بیداری وسوسه سراغم اومد. قبلش خواب لغزش دیده بودم و وقتیم بیدار شدم میخواستم همون وسوسه رو تو بیداری ادامه بدم. همون لحظه یه پیام روی گوشیم دیدم و از طریق اخبار متوجه وضعیت کشور شدم.

خیلی ناراحت و شرمنده شدم. با خودم گفتم دارم چیکار میکنم. وقتی مرگ انقدر به من نزدیکه و هر لحظه می‌تونه برام اتفاق بیفته چرا من هنوز دنبال شهوت‌رانی هستم. چرا تلاش نمی‌کنم تغییر کنم. انگار تو این دنیا خوابم و هیچ نشونه‌ای از هوشیاری و بیداری در من نیست. با خودم گفتم اگر همین امروز صبح میمردم از خودم راضی بودم؟ 

نه واقعا😔 راضی نیستم. اونجور که باید روی خودم و سبک زندگیم و تغییرم کار نکردم. هنوزم یه جاهایی در مسیر ترک شهوت مصمم و محکم نیستم. حس میکنم تا ابد برای ترک و تغییر وقت دارم غافل از اینکه مرگ خیلی خیلی به من نزدیکه و هر لحظه ممکنه برام اتفاق بیفته. 

امیدوارم فقط خدا کمکم کنه با این موضوع تلنگر بهم وارد بشه و هر چقدر از عمرم مونده رو با پاکی بگذرونم.🤲🏻

با سلام و احترام خدمت اعضای محترم 

من از کاربران خیلی قدیمی سایت هستم و متاسفانه پارسال توی ماه نهم پاکیم از تاریکی درونم شکست خوردم و دیگه رو نداشتم برگردم اینجا و اعلام پاکی کنم 

اون موقع دختر آرمانی و Arezooو نازنین ۸۳هم بودند 

کسانی که شکست میخورید هر روز ناامید نشید از لطف خدا روی اعتماد به نفستون کار کنید خواهش میکنم التماس میکنم دوستان مرگ نزدیک تر از اون تصوری هست که ما داریم 

پدرم عزیزم رو انقدر ناگهانی و راحت از دست دادم که با وجود ۹۰روز از رفتنش داغش عین همون روز اول هست دوستان پدر من درحالی که نماز صبح خوند و زبانش روزه بود به دیدار خدا رفت ولی یکبار به این فکر کردید اگه ما حین انجام این گناه بریم چی ؟؟؟ 

دست خالی بریم چی ؟ توروخدا تا امروزم اگه انجام دادید دیگه انجام ندید عاجزانه التماس میکنم 

و با هیچ نامحرمی به هیچ طریقی وارد ارتباط نشید که من ازطریق دوست پسرم پاکی و عفتم رو ازدست دادم کارهایی کردم که از یادآوریش شرم دارم توروخدا یه روی سیاه شرمنده زخم خورده ازتون التماس میکنه اصلا با هیچ نامحرمی ارتباط نگیرید 

دختر پاک پرقدرت هستین با هم بریم بالا ؟

ممنون از شنتیا. 

دوستان کسی هست بیایم تا چهل روز جدی بریم بالا ؟ 

یکی که تازه شروع کرده باشه 

من امسال نتونستم به ۴۰ برسم ، تاحالاتو عمرم آنقدر بد عمل نکردم 

یکی بیاد برا روحیه لطفا و خبردادن به هم 

دوستان حالا که عید غدیر هست، یه قسمت از خطبه ی 63 امام علی(ع) رو بگم بهتون، در مورد تاکتیک های نظامی هست ولی برای ترک ما خیلی کاربرد داره. 

می فرمایند که: «از درون متواضع باشید و از بیرون آرام، دندان هایتان را به هم فشار دهید که باعث دور شدن شمشیر ها از سرهایتان می شود(در جنگ با نفس جدیت داشته باشید که کمتر ضربه بخورید) زره را کامل کنید(توی جهاد اکبر که جنگ با نفس هست، به این معناست که تقوا داشته باشید) با گوشه ی چشم به دشمن نگاه کنید(دشمن رو بزرگ نبینید، اگه مستقیم بهش نگاه کنید ترس شما رو نشون میده، توی ترک این گناه هم نباید شیطان رو بزرگ ببینیم) از همه طرف دشمن را بزنید (همه ی ابعاد رو در نظر بگیرید) بدانید خداوند شما را می بیند(وقتی داریم یه کاری رو انجام میدیم، اگه بدونیم کسی بر ما نظارت می کنه کارمون رو خیلی درست تر انجام میدیم) . پشت سر هم حمله کنید (توی جهاد اکبر شما نفستون رو مورد فشار قرار بدید و ازش کار بکشید مثلا با روزه) و از فرار حیا کنید» 

بسم الله الرحمن الرحیم 

روز دوم 

تا اینجای سال 404 خوب عمل نکردم و‌وارد چرخه افتادم 

علتش رو می‌دونم تا حدود زیادیش برمیگرده به سلامت روانم که مشکل داره 

با چندتا مشاور مشورت کردم همه گفتن بخاطر استرس بالاته و اگر بتونی مدیریتش کنی این عادتت کمتر میشه ////

تصمیم دارم از امروز هم مسایل عبادی م رو بیشتر کنم و هم تکنیک های مشاور رو اجرا کنم. 

در کنارش بنونمم پاکیمو بالا ببرم و ازدواج هم کنم ، باید حتما چند ماه پاک باشم تا بتونم ازدواج کنم ، 

عزت نفسم هم بسیار کم شده ، و عوارضش روی چهره م هست 

لطفا برام دعا کنید 

هرروز می‌خوام روز شماری داشته باشم 

امسال از نظر لغزش خیلی برام بد بود 

چند ماه بود اینجا اعلام حضور نمی‌کردم 

الان فهمیدم باید دوباره وقتی بزارم و متنای اینجا رو بخونم و بیام تو فضا 

خیلی سخته گفتنش 

ولی من ۱۳/۱۴ساله دچارر این عادتم 

ماهی دوبار دارم میلغزم ، ی زمانی چندماه یکبار بود. خیلی وقته به چهل روز نرسیدم 

برام دعا کنید خیلی وا دادم امسال 

شروع روز یک ۲۰خرداد 

سلام امام حسین خیلی مردی منو عوض کردی صفر کنید 

به خانم خدا زده

راستش من قبلا که برام خواستگار میومد و وارد مراحل آشنایی میشدم ذهنم سریع به سمت افکار انحرافی می‌رفت و منجر به لغزش میشد🤦🏻‍♀ واقعا دست خودم نبود، با اون آقا که حرف میزدم (کاملا حرفای عادی) ذهنم میرفت به سمت تخیلات عاطفی و گاها جنسی. البته اون موقعها من پاکی زیادی نداشتم و از محرکات فاصله نگرفته بودم. 

بنظرم اگه یکی میخواد ازدواج کنه بهتره حداقل مدت زمانی (مثلا چند ماه) پاکی داشته باشه و کاملا از محرکات فاصله گرفته باشه و بعد وارد پروسه‌ی ازدواج بشه. اینطوری فارغ از مسائل عاطفی- جنسی هم میشه با عقل و منطق برای ازدواج تصمیم گرفت.

خود من فعلا تمرکزم روی پاکیه و تا به ۶ ماه پاکی نرسم خواستگار هم داشته باشم میگم فعلا قصد ازدواج ندارم. البته هر کسی متفاوته یکی ممکنه با یک ماه پاکی ذهنش کاملا از مسائل شهوانی پاک بشه و بتونه هوشیارانه برای ازدواج تصمیم بگیره.

برای گفتن و نگفتنشم نمیدونم، من به احتمال زیاد اگر ازدواج کنم این موضوعو نگم. هر چند که اکثر جوونا تو دوره‌ای از زندگیشون مبتلا به خ.ا هستن و چیز خیلی عجیب و غریبی نیست.

"به خانم سرو

آره مثل اینکه اشتباه کرده بودم"

بچه ها اگه توی روند ترک براتون خواستگار بیاد چکار می کنید؟ نباید قاعدتا بهش بگیم این قضیه رو، درسته؟ و چجوری جلوی افکار منحرف رو بگیریم توی این موقعیت؟ 

سلام دوستان

من اتفاقی اومدم کامنتای این بخش رو نگاه کردم.

دیدم اشتباهاً یکی از دوستان اسم منو به عنوان کسی که پیشنهاد داده اون دوستمون برن به همکلاسیشون ابراز علاقه کنن، نوشتن به اشتباه. 

والا من عمراً همچین پیشنهادی بدم :)

به نظر من آدم مجرد بمونه اما برای آدمی که از ارزشمندی اش مطمئن نیست، غرور زنانه اش رو خرج نکنه. 

کلا وقتی سن و تجربه و دایره ارتباطی بیشتر میشه ( البته از نوع شرعی و صحیح ) آدم می بینه اون آدمهای قبلی که فکر میکرده عاشقشون بوده آدمای خاصی هم نبودن. چه بسا نه مرد زندگی بودن، نه متناسب بودن و نه حتی باتقوا. 

به نظرم راهکار اصلی همونه که در دین توصیه شده. جلوی هررررررررر آدمی حتی اگه بهش علاقه ای پیدا کردیم، مغرور باشیم اونم از درون. یعنی بگیم من اصلا شان و مقامم اونقدر بالاست که همین که زنم، برام کافیه تا به این آدم محل ندم. 

با احترام به آقایون سایت، پسرا هم معمولاً ظرفیت اینو که یه خانم خودشو براشون بشکنه، اصلا ندارن. انتخابشم نمی کنن. 

به اورست

سلام دوست عزیز. حقیقتش خودم خیلی با خودم کلنجار رفتم که برم بگم یا نه. کلی سبک سنگین کردم. ولی آخرش به این نتیجه رسیدم که نگفتن و فراموش کردن این ماجرا برام خیلی بهتره.

وقتی همکلاسی بودیم من خیلی دعا کردم و از خدا خواستم اگر به صلاحه اون فرد بیاد جلو و علاقشو ابراز کنه. در ضمن وقتی اوایل دانشگاه یه سری توجهات از اون فرد دیدم، منم سعی کردم یکم منعطف‌تر باشم که اگر اون فرد میخواد ابراز علاقه کنه یا پیشنهاد آشنایی برای ازدواج بده بتونه این کارو انجام بده ولی خب ایشون نه تنها هیچ قدمی برنداشت بلکه این آخرا متوجه شدم کم کم داره ازم فاصله میگیره و متوجه شدم به دخترای دیگه هم توجه می‌کنه. (نمیدونم شایدم من از اول رفتارهاشو اشتباه برداشت کردم و دچار سوءتفاهم شدم که از من خوشش میاد و بهم توجه میکنه ولی غافل از اینکه اون کلا شخصیتش همینطوری بود و رفتارهاش خاص من نبود)
و با چند نفر هم مشورت کردم و همشون نظرشون این بود که فعلا همه‌ی تمرکزمو بذارم روی ترک شهوت. چون تو این مورد هم خیلی مشکل دارم و فاصله‌ی لغزشهام کم هستن. فکر میکنم وارد ارتباط با جنس مخالف شدن یا وارد پروسه‌ی ازدواج شدن باعث میشه نتونم خوب روی روند پاکی تمرکز کنم. خصوصا الان که نسبت به محرکات خیلی حساسم. 
چیزی که این روزا خیلی باهاش چالش دارم فکر و خیالپردازیه. انگار ذهنم عادت کرده. خیلی وقتا به خودم میام میبینم دارم در مورد اون فرد خیالپردازی میکنم. که قطعا باید کنترل بشه وگرنه عایدی برام غیر از اتلاف وقت و کاهش تمرکز نداره.
 

سلام من سه روزه پاکم. ولی هنوز روزشمار منو ویرایش نکردید. لطفا ویرایشش کنید.

و اینکه جواب پیامایی که اینجا میذاریمو نمیدید. قبلا ادمینا جواب میدادن و پیامامونو ریپلای میزدن من خیلی انگیزه میگرفتم. ولی الان جواب نمیدین.☹️

سلام امام حسین خیلی مردی منوعوض کردی صفر کنید 

به بدبخت خدا زده

آفرین دقیقا درست میگی. اواخر دانشگاه هم دقت کردم بهش و دیدم خیلی زیادی با دخترا مؤدبانه و جنتلمن برخورد میکنه. 

نه خداروشکر نگفتم یه مدت تصمیم داشتم برم تو تلگرام بهش پیام بدم و بگم ولی با خودم گفتم اگه اون واقعا به من علاقه‌ای داشت خب ما دو سال همکلاسی بودیم تو این دو سال میومد جلو و یه قدمی برمیداشت پس حالا که چیزی نگفته یا واقعا علاقه‌ای نداره یا اگه علاقه‌ای هم داشته باشه شرایطشو نداره (که من بعید می‌دونم) چون اگه واقعا علاقه‌ای داشت در هر صورت میومد و میگفت.

به هر حال حتما برای هم مناسب نبودیم که چیزی بینمون اتفاق نیفتاده. هر چند که من خودمم الان در حال ترک شهوت هستم و باید فعلا وارد هیچ ارتباطی با جنس مخالف نشم، چون معتقدم مسیرمو برای ترک شهوت مختل میکنه. 

ولی خب به هر حال چون این همه مدت بهش فکر کردم و تو دانشگاه میدیدمش الان سخته بهش فکر نکنم. امروز با دوستام رفته بودم کافه. دختر و پسرایی رو میدیدم که اومده بودن کافه و پارتنر بودن. ناخودآگاه دوست داشتم تصور کنم من و اون فرد هم میایم این کافه و با هم حرف میزنیم. 🤦🏻‍♀

امیدوارم خدا کمکم کنه کلا از ذهنم بره بیرون طوری که هیچ وقت دیگه یادش نیفتم.🤲🏻

به خانم مهرآسا

عزیزم از دل برود هر آنچه از دیده برفت

چند وقتی که نبینی طرف رو، کلا فراموشش می کنی، بعدم اینو بهت بگم، بعضی از پسرا روششون همینه، میان جوری برخورد می کنن باهات که ذهنت درگیرشون بشه بعد که می فهمن الان دیگه مغزتو فتح کردن میرن با یکی دیگه همین کارو می کنن. کلا دیگه سعی کن نبینیش و با خانم سرو هم موافق نیستم، اگه بری ازش بپرسی شأنت میره زیر سوال، باز اگه هیچ غروری نداری، عزت نفس هم نداری میتونی این کار رو بکنی

اینی که میگم جزء تجربیات خودم و اطرافیانمه

به هر حال امیدوارم تا الان بهش نگفته باشی🤦‍♀️

سلام. دوباره شکست سره اینکه منه احمق نمیدونستم و فک نمیکردم که اون از عوامل محرک باشه و خداروشکر میکنم که فهمیدم زود و از بینش بردم. با شرمندگی لطفا صفر کنیدو لی خب از این به بعد نزدیک محرمه و من همیشه میدونم که برای امام حسین کاری انجام نمیدم تو این ماه. حتی قلب از اینکه بخوام کنترل کنم تو محرم و صفر هیچی نداشتم ببخشید که با حرفام و پیامام اذیتتون میکنم. و همش شکست میخورم. 

خیلی خوشحالم با سایتتون آشنا شدم

انشاءالله که تا چهل روز آینده اِرادمو قوی میکنم💪🏻

به مهر اسا

ببین گل دختر منم جای تو بودم و درکت میکنم ولی توهم میتونی باهاش حرف بزنی که منطقی تره هم میتونی خوابتو نشونه بگیری که منطقی نیست. ببین تو دانشگاهت تموم شده و دیگه قرار نیست ایشون و ببینی پس اگه ازش بپرسی فقط که دوست داره یا نه اتفاقی نمیوفته. اینجوری ذهنت ازاد تر میشه و یک جواب قطعی پیدا میکنه. قطعا حرف زدن با ادما روش خوبیه و خب اینکه یه طرفه تصمیم بگیری یکم خودخواهیه بنظرم. ولی خب انشالله که خیره گلم :))))) 

سلام ازتون واقعا ممنونم. رای من با اینکه باهام دعوا میکنه مشکل زیادی ندارم بیشترش با این مشکل دارم که به خودش بیشتر فشار میاد و اذیت میشه. 

مرسی واقعا پیشنهادهاتون عالی بود و کمکم کرد. 

سلام، ۲۷ روز پاکی.🌱✨

بزرگترین مشکلم این روزا اینه که نمیتونم گذشته رو فراموش کنم. تو دانشگاه به یکی از همکلاسیام علاقه‌مند بودم ولی اون به من علاقه‌ای نداشت (البته اوایل دانشگاه طوری نشون میداد که من فکر کردم بهم علاقه داره)  و من همینطور یه احساس یه طرفه رو تو ذهنم پرورش دادم. الان چند ماهی میشه که دانشگاهم تموم شده ولی نمیتونم اون پسرو از ذهنم بندازم بیرون. همش دلم میخواد خاطرات دانشگاه و صحبتایی که باهاش داشتمو مرور کنم. تو ذهنم از این آدم یه بت ساختم. حس میکنم هیچ کس تو این دنیا بهتر از اون نیست. این موضوع باعث شده روی هیچ چیز نتونم تمرکز کنم. خیلی وسوسه میشم برم تو فضای مجازی پروفایلشو چک کنم. حس میکنم هیچ کس تو این جهان برام ایده‌آل تر از اون نیست. 

می‌دونم با فکر کردن به اون آدم فقط دارم وقتمو تلف میکنم و روح و روانمو درگیر میکنم. اما انگار دست خودم نیست. انقدر تو دوران دانشجویی به این آدم فکر کردم و حس میکردم اونم به من علاقه داره که الان برام سخته کلا بهش فکر نکنم و بیخیالش بشم. 

دیشب خوابشو دیدم. خواب دیدم رفتم تو اینستا و دیدم که یه پروفایل عاشقانه گذاشته و ازدواج کرده. تو خواب انقدر بهم استرس و فشار وارد شد که حد و حساب نداشت. از خوابم که بیدار شدم پر از حال بد بودم. 

میدونم شاید وضعیت من یه مقداری مسخره به نظر برسه ولی گرفتار شدم. احساساتم و قلبم درگیر یه حس سمی شده که نمیتونم ازش رها بشم.😞

حس میکنم خوابی که دیدم از طرف خدا یه نشونه بود که دیگه از فکر کردن به این آدم دست بردارم و رها بشم از این افکار و احساسات.

بنظرم راه حل اینه که ارتبتطمو با خدا خیلی قوی تر از قبل کنم بلکه با آرامشی که از ارتباط با خدا میگیرم بتونم ذهنمو رها کنم. 

و اینکه انقدر خودمو با فعالیتای دیگه سرگرم کنم که مجال فکر کردن به اونو نداشته باشم.

برام دعا کنید لطفا.🙏🏻

به شل مغز:

دوست عزیز خیلی کارا هست که میتونی انجام بدی، ببین من برای سرگرم شدنم توی ایام غیر امتحان، میام یه برنامه می نویسم و ساعت مشخص نمی کنما ولی یه برنامه ی دو روزه می نویسم و یه سری کار برای خودم مشخص می کنم

مثلا برای قرآن خوندن میتونی بری توی این چله های ختم قرآن ثبت نام کنی یا اینکه من خودم رفتم نگاه کردم ببینم هر کدوم از سوره ها چه خواصی دارن و باعث میشن که چه چیزایی برسه بهم مثلا سوره ی لقمان باعث میشه آدم شهوتش رو تا حد زیادی کنترل کنه یا هر کدوم دیگه هم یه ویژگی هایی دارن. اومدم چند تا سوره رو نوشتم برای خوندن قرآن، بعد اومدم کتابایی که خیلی وقت بود میخواستم بخونم رو نگاه کردم، صفحاتشون مثلا 1200 تا می شد، گفتم خب اگه روزی 40 صفحه بخونم تا فلان روز دیگه تمومه، 40 صفحه کتاب خوندن هم رفت داخل برنامه ام، بعد یه سری کارا که باید انجامشون می دادم و پشت گوش می انداختم رو هم نوشتم مثلا خیلی وقت بود دوست داشتم آشپزی کنم، اومدم آشپزی رو جزء برنامه ام قرار دادم که مثلا هر روز یه دونه غذا یا شیرینی یا دسر مثلا درست کنم. بعد راجع به نظافت یه سری کار رو نوشتم توی برنامه ام، میدونی ما آدما اگه بگیم مثلا کل اتاقمون رو مرتب می کنیم امروز، شاید سخت باشه برامون و انجامش ندیم پس باید خودمونو گول بزنیم، من اومدم نوشتم امروز مثلا 50 تا وسیله رو جمع می کنم از اتاقم یا از جاهای دیگه، بعد برای هر روزی که برنامه ام رو بالای 90 درصد انجام می دادم، یه جایزه برای خودم گذاشته بودم مثلا یه خورده اینترنت بگیرم و ازش استفاده کنم یا... خب تو با شناختی که از خودت داری میتونی بفهمی چی برات مشوق محسوب میشه و چیو میتونی تهیه کنی، همچنین ممکنه کارای دیگه ای هم دوست داشته باشی انجام بدی و توی برنامه ات بذاری، راستی ورزش رو هم می نوشتم توی کارام (البته این یکیو خیلی ازش فرار می کردم تا می شد🥲😂) ولی برای ترک هم مفیده و باعث تخلیه ی انرژی میشه

به غیر از اینا هم کلی کار هست مثلا نماز اول وقت، اگه نماز قضا داری میتونی برای اون برنامه ریزی کنی که مثلا با هر نمازی که میخونی یه دونه نماز قضا هم بخونی، یا میتونی بذر گیاه بخری و بکاری که واقعا خیلی لذت بخشه🥹😍

به هر حال زیاد هم حرف زدم 😁 امیدوارم موفق باشی🤝✨

به شل مغز:

سلام عزیزم.وقتت بخیر باشه

ببین تو نمیتونی خانوادت روعوض کنی یا اخلاقاشون رو تغییر بدی،جوابشونم بدی چیزی عوض نمیشه و حتی شاید خودت بدتر عذاب وجدان بگیری.یا باهاش صحبت کن بگو بیا باهم دوست باشیم یا بزن به بی خیالی...اونم فشار روشه و نمیدونه چجوری تخلیه کنه.فک کن مخاطبش تو نیستی اصلا

برای سرگرمیت توصیه‌ام دیدن سریاله اگرعلاقه داری.یا شروع کن به خوندن کتاب.اگر هنر دوست داری میتونی چیزای هنری درست کنی. شاید شروع هرکدوم ازینا سخت باشه،اما اگر سریال یاکتاب شروع کنی دیگه ذهنت میمونه سمتش هی دوست داری ادامش بدی یا درست کردن دسر و...که بشی کدبانوی خونه

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه. یه راه حل میخوام برای پر کردن اوقات فراغتم و از همه مهمتر اینکه مامانه من الکی حرص میخوره و به خودش فشار وارد میکنه سر چیزایی که اصلا نمیتونین باور کنین بعد همه این هارو سر من خالی میکنه. من واقعا نمیکشم برای تحمل حرفاش. خیلی میخوام اخترامشو نگهدارم ولی تموم بشو نیس. از یه طرف نمیخوام اون کارو انجام بدم. دنبال یه سرگرمی و یه راه حل برای سرگرم کردنم میگردم که خب نباید از خونه رفت بیرون چون نمیزارن برم. میشه کمکم کنید؟ هر کی راه حل داره بگه لطفا. 

به منتظر:

ببخشید پیامامون بین بقیه پیاما گم شد.الان دیدمش.

نه فرهنگیان نیستم خیلی دوست داشتم دربیام قسمت نبود.اما رشته شمارو یادمه‌🤭❤

ی چیزی میگی بخودم بیام؟اصلانمیدونم چم شده🥲شایدچون توب تایمی ام ک فشار روانی زیادی رومه...بازم لغزیدم خیلی سخته بعد۳ ۲سال...

سلام اونروز منو صفر نکردید چرا؟ 

امروز میشه روز ۲

به شل‌مغز

خیلی هم خوب😍✌🏻 با خوشبخت خدانزده هم موافقم😁

سلام امام حسین خیلی مردی منو عوض کردی رو صفر کنید

به Arezoo

سلام خوشحال میشم که بیشتر بشناسمتو من خودم این اسمو انتخاب کردم پس راحت باش. 

موافقم یه رقابت میتونه برای من خیلی انگیزه ی زیادی باشه پس باهم جلو میریم و تمومش میکنیم :) 😁😁

دوستان به نظرم اگه میخواین رقابت کنین با هم، هر روز یا مثلا هر وقت که تونستین بیاین قسمت گفتگو ها بعد به هم انرژی و انگیزه بدیم و در کنارش میتونین از تجربیاتتون و هدفتون از ترک کردن هم بگید

به شل مغز (متاسفم اینجور مورد خطاب قرارت میدم..)

الان که دوتامون امروز صفر شدیم، میای به هم قول بدیم که باهم قوی بریم جلو؟ حس میکنم وقتی با یکی بخوام سر پاکی رقابت دوستانه داشته باشم یه انگیزه ایه واسم که لغزش نکنم

اگر موافقی که پابه پای هم دامه بدیم🤍✌🏻✨️

سلام لطفا روزهای پاکیه منو صفر کنید. درسته دوباره شکست خوردم اما در عوض متوجه شدم که اشتباهاتم کجاست. چه جاهایی اشکال دارم وچه کار هایی رو نباید انجام بدم. با فهمیدن همه ی اینا میخوام دوباره و دوباره شروع کنم ولی برای بار اخر و خیلی قوی تر از دفعه ی پیش. مرسی که بهم گوش دادید. 

از صفرررررر😭😭😭😭😭😭

همه چی از یه فکر شروع شد😭😭 بعد مطالب جنسی😭 بعد عکس مستهجن😭 بعدم که .........

همه چیو خراب کردم دوباره😭😭😭

دیروز تازه تویه کرده بودم دوباره شکست خوردم😭، ديروز غسل کردم حمام بودم، امروز چطور برم دیگه؟؟😭دوباره برم حمام نمیگن چرا هی میری حموم؟😭 آبروم میره که .....

منتظر جون دیدی باختم باز؟؟😭 دیدی نابود شدم؟؟

وقت امروزم خییییلی مهممممم بود خییییلی فردا امتحان دارم ولی دوساععععا دوسااااااعت هدر دادم نااابود کردم آیندمو لههههه کردمم

خاک بر سرم بکنن😭 تهِ تهِ تهِ تحملت ۵ماه بود ینی؟؟ ینی نتونستی بیشتر از ۵ماه پاک باشی؟؟؟؟ واقعا که!!! چطور روت میشی باخدا حرف بزنی چطووووور؟؟؟؟؟!!!چراااااا اینکارو کردم چراا😭😭😭😭😭😭

خدایا شکرت که امروزم با پاکی گذشت کمکم کن تااخر عمرم ادامه دار باشه هم برای من هم برای بقیه بچه ها.ممنون از سایت عالی تون.

سلام چتور پیام خصوصی بفرستم؟

سلام لطفا روزای پاکی منو صفر کنید. من تا ابد اسمم تو لیست میمونه. هی تو یه هی برگشت. با اینکه میدونم خودکشی گناهه ولی میخوام انجامش بدم حداقل کمتر گناه میکنم و خدا و امام زمان و اذیت میکنم. خیلی داغونم. خیلی

سلام. این دفعه خیلی قوی ترم. راستش خیلی بهتر از قبل میتونم افکارم و کنترل و به همین راحتی هم تحریک نمیشم و خب میشه گفت تا الان سمتشون نرفتم و خیلی خوشحالم. ولی میترسم. میترسم از روزی که مغرور بشم و زمین بخورم. 

سلام... روز پنجم..

به آسمانی باش: ممنون از جوابی که نوشتید. من تنها چیزی که میتونه ذهنمو آروم کنه، همون نوشتنه، البته به شرطی که تا مرز گناه پیش نرفته باشم؛ اون موقع اصلا مغزم قفله.

ولی خداییش خسته شدم از این گناه. چون خیلی ساال طول کشیده ترک کردنم؛ یه جورایی ناامید شدم، نه از خدا؛ بلکه از خودم...

سلام... روز چهارم هم تمام شد. ذهنم خیلی وسوسه میشه که خیال پردازی کنه... نمیدونم باید باهاش چی کار کنم... امیدوارم حداقل این ۲۲ روز رو دوام بیارم.

سلام بازم لغزش نمیدونم چرا زندگیم رو دارم نابود میکنم فعلا نمیتونم تاچند روز غسل کنم ولی پاکیم رو صفر کنید 

سلام، رسیدم به روز سوم... از دیروز تا الآن، یه عمل خوب داشتم و یه عکل اشتباه و بد...

عمل خوبم این بود که دیشب مثل خیلی از مواقعی که فشار کاری و مسائل زندگی به ذهنم هجوم میارن و از نظر ذهنی در حال داغون شدنم، بودم. همیشه اینجور مواقع، به افکار خیال پردازانه ای پناه میبرم که تهش صد در صد گناه کردنه... اما دیشب یادداشت های گوشیمو باز کردم و مشغولیت های ذهنیمو نوشتم توش و خداروشکر حالم بهتر شد و بدون فکر گناه خوابیدم. عجیب بود. چون معمولا اینجوری نیستم.

عمل بدم این بود که قرار بود یه برنامه ی یوتیوب رو دنبال نکنم اما انروز صبح دنبال یه فیلم میگشتم که ببینم و یکم از افکارم فاصله بگیرم؛ چیز جالبی پیدا نکردم و رفتم اون برنامه رو دیدم. خب اشتباه بود اما باید دربارش فکر کنم و بعد یه تصمیم درست بگیرم.

فعلا تمرکز اون ۲۲ روزمو میذارم رو کنترل فکرم، گناه نکردنم و البته کنترل چشمم و صوت های استاد شجاعی. ببینم چی پیش میاد.