
دوستان این بخش صرفا برای این هست که از بقیه دوستان(مدیران و کاربران) کمک بخوایین !
لحظه احساس کردید دارین تحریک میشین یا امکان داره لغزش کنین زود بیاین توی سایت و با مدیران یا کاربران صحبت کنید و ازشون کمک بخواین .
قوانین این بخش :
#از انجایی که اقرار به گناه(خودارضایی و...)جایز نیست و کار ناپسندیست لطفا از شکست خوردن خودتون حرفی نزنید و این مسئله رو بین خدای خودتون در میون بذارید و از این قسمت صرفا جهت کمک و راهنمایی گرفتن از افراد حاضر در سایت و مدیران استفاده نمایید.
مهم :
اگه الان شهوت بهت فشار آورده و داری تلاش میکنی خودارضایی نکنی در صورتی که ما نبودیم که بهت کمک
کنیم به ربات زیر در تلگرام برو تا بهت بگه چیکار کنی :
...
...
امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود: صلوات فرستادن شما بر من باعث روا شدن حاجتهای شما است و خدا را از شما راضی و اعمال شما را پاکیزه می کند.
کمک !!!!!
اگر الآن دچار وسوسه شدی، کافیه ی روی عکس زیر کلیک کنی تا مستقیم وصل بشی به حرم امام علی و اونجا میتونی گشتی بزنی تا تحریک ولت کنه
👇دریافت کلیپ👇
منبع متن: وبلاگ توبه 94 | درخواست کمک
رستا
11 شهریور 1402 ساعت 14:09به یا صاحب الزمان
سلام عزیزم. من ۱۸ سالمه و فکر میکنم همسن باشیم. پیاماتو دنبال میکنم تو سایت، جالب مینویسی. من از شنیدن بقیه خیلی لذت می برم.
من از سال ۹۸ توی سایت بودم. یادش بخیر چه دورانی بود... یه برو بیایی بود ها... یه ابجی رستا داشتیم برای کنکور انسانی میخوند. بعدشم آموزش کودکان استثنایی قبول شد. با ذوق و شوق اومد نتیجه شو گفت، من هی میگفتم خدایا. اخه این چه رشته ایه؟ اینم ذوق داره دیگه؟ کودکان استثنایی؟ اخه چه صبری داره این دختر... اما بعد فهمیدم. الان که تقریبا ۴ سال از اون روزا میگذره با عمق وجودم ذوقش رو و نوری که با قلبش پراکنده میکرد رو حس میکنم. تا چند وقت بعد کنکورشم بود، اما دیگه رفت که رفت. رفت پی رسالتش، پی خدمت به مردم، رفت پی اینکه دستی باشه از دستای خدا.
من دو سال تجربی خوندم اما سال اخر تغییر رشته دادم به انسانی و روووزی نیست که خدارو بابتش شکر نکنم. مسیر تغییر رشته مم خیلی خیلی طولانیه و ماجراها داره برا خودش. اما اسمم رو گذاشتم رستا به یاد اون دختر خانومی که حالا نمیدونم کجاست و از صمیم قلب براش ارزوی موفقیت دارم.
من زیاد توی این سایت غر زدم. خیییلی. حتی چندماه پیش که بعد کلی وقت دوباره برگشتم سایت و چند کلمه نوشتم اصلاااا پیامام تایید نشد. فکر کن چقدر وضعیتشون سیاه بوده.
الان دو سال پاکی دارم. نپرس چطوری. نوریه که باید از جانب خدا با قلبت جاری شه. من در یک خانواده کاااملا ضد مذهبی هستم که برای نماز در رو قفل میکنم، که برای پوشوندن موهام تحقیری نیست که نشنیده باشم. اما همین ترک خ ا بود که من رو اورد توی این مسیر، و الا قبلش... برای خودم شاخی بودم توی اینستا، اینقدر فیلم و عکسام دست به دست شده... چون من چهره خوبی دارم...اینقدر حق الناس به گردنم هست، اینقدر بخاطر رفتارایی که با دوست پسر سابقم داشتم احساس پشمیونی میکنم که حد نداره... خیلی سخته که بدونی زندگی یه ادم رو برای همیشه تغییر دادی و راهشو به سمت کفر باز کردی...
طولانی نمیکنم حرفمو. ادم بخواد درمورد این چیزا بگه که اصلا حرفاش تمومی نداره.
زیاد پست نمیذارم ولی خواستم یه چیزو بهت بگم.
لطفا لطفا، به مقوله ازدواجت به طور جدی فکر کن. بله، خودسازی قبل از ازدواج خیلی مهمه. ولی بذار قدم به قدم پیش بریم و بهت بگم. توضیح میدم.
یه روایت هست میگه شخصی رو اوردن نزد پیامبر و گفتن به خ ا مبتلاست. پیامبر به شدت نهی ش کردن و دستور دادن مقدمات ازدواج اون طرف رو فراهم کنن.
می بینی چی میگن؟ نگفتن برو. نگفتن با من و خدا حرف نزن، نگفتن برو تو تنهایی و عزلت نشینی. نگفتن برو راهبه شو و برگرد، نگفتن به ازدواج و کامل کردن دینت فکر نکنننن تا وقتی حداقل یکسالی پاک شی. گفتن توبه کن و مقدماتشو فراهم کن.
ازدواج در وقت نیاز چه معنی میده...؟
اتفاقا چند وقت پیش داشتم با دوستم( تنها دوستم، که جالبه بدونی سالها پیش تو همین وبلاگ باهاش اشنا شدم) درمورد همین موضوع میگفتم. من موقعیت ازدواج ندارم اصلااااا چون خانوادم عقایدشون اینجوریه که زیر ۳۰ سال نباید ازدواج کرد و کلا ازدواج مال خره و...
اما دوستم براش چندتا خواستکار پیدا شده و بدون دیدنشون ردشون کرد. پیامایی که براش نوشتم رو کپی میکنم، شاید کمکت کرد:
فکر کردی همینجوری تا اخر عمر خواستگار برات صف کشیده؟ اصلا فک کردی چند تا پسر تو شهرتون هست که خانواده ش تورو انتخاب کنن بیان سراغت
تو یه دونه سرزنشای مامانتو داری
میدونی من الان تو چه جهنمی هستم
الان دوباره ظهر یه رستوران قرار داریم
از صبح تاحالا مکافاته که من چه روسری سرم کنم
برای هر چیز ساده ای باید بجنگم
بعد تو نشستی اینجا میگی مامانت بهت گفته بالا چشمت ابرو؟ خب به جهنم که گفته
با این وضعیت اخلاقت انتظار داری بیاد بهت بگه ملیکا جان خواهش میکنم این پسر رو به همسری بپذیر عزیز دلم
نه جانم ازین خبرا نیست
تو این مسیر روزی هزار بار سیلی میخوری
یه جوری برچسب شوهری بودن و خاکبرسری بودن زدن رو پیشونیم که دیگه اصلا شخصیت برام باقی نمونده
ولی من میگم، من از حقم دفاع میکنم
منظورت از همه چیه؟
خانواده تو چجوری با اطرافیان من قابل مقایسه ن؟
میدونی من چجوری شخصیتم خرد و خاکشیر شده این مدت؟ از هر لحاظی
هیچ مامانی هست که به بچه ش بگه چقدر زشت شدی؟هست؟ اینا مشکلشون با روسری سر کردن منه
با حرف زدنام
با اینکه چرا مزخرفات اینترنشنال رو قبول نمیکنم
هرچی دهنمو باز میکنم برگردن میگن تو بچه کوچولو نظر ندع
اینقدر لوس نباش
به درک که به چشم مزخرفی نگاهت میکنن
خودت به چه چشمی خودتو نگاه میکنی؟ خدا چجوری داره می بینتت؟
الان توی بهترین سن هستی
سنی که باید سرشار از انرژی باشی
باید کلی موثر باشی
سربازی آقارو بکنی
ولی مثل خاکبرسرا نشستیم اینجا دغدغه هامون ایناست
این انرژی رو باید بتونی به فعل در بیاری
تو هیچ حدیث و آیه و هیچ قبرستونی هم ننوشته برو تو کنج عزلت بشین و با نفست بجنگ
ههییییچچچچچ جااااا
مردان و زنان بیهمسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بینیاز میسازد خداوند گشایشدهنده و آگاه است.
هیچ بنایی در اسلام بر پا نشده است که در نزد خدا محبوبتر و عزیزتر از ازدواج باشد.
امام صادق ع
دو رکعت نماز انسانی که همسر دارد برتر است از هفتاد رکعت نماز انسانی که ازدواج نکرده است.
امام صادق ع
جبرئیل به نزد رسول اکرم (ص) آمد و پیام پروردگار را به او رساند که دختران، دوشیزگان مانند میوههای بالای درخت هستند. وقتی میوه رسید باید جدا شود وگرنه، باد و آفتاب او را فرسوده میکند. دختران موقعی که به سنّ ازدواج رسیدند لازمه زندگی آنها همسر شدن است و اگر همسر داده نشوند آسیب پذیر خواهند بود.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
بیشترین اهل جهنم انسانهای بی همسر هستند.
حالا باز برو یه گوشه بشین بگو نهههه من باید ریاضت بکشم باید ۳۶۵ روز پاکی چشم و روح و ذهن و همه چیز داشته باشم تا بعععععدددد تاااازززهههه به ازدواج فکر کنم
آمادگی و مقدمات و خودسازی ازدواج ایناهم هم هیچی به هیچی
اینا که نیاز نیست؟
فقط عزلت نشینی و گوشه گیری خوبه.
خب اینا یه بخشی از پیامام بود به دوستم. اصلاااا و به هیچ وجه نمیخوام بگم هر وقتی و با هر کسی ازدواج کن. ازدواج نیاز به خودسازی داره، نیاز داره درموردش مطالعه کنی. ولی خیل هم مهمه که بهش فکر کنی، وقتی اینقدر بهش نیاز داری. دستی دستی خودتو نابود نکن :) پاسخ بده به نیازهات از راه حلالش. چشماتو باز کن و با دقت انتخاب کن. اما چیزی که من می بینم تو الان کلا دور همه دنیارو خط کشیدی و فرو رفتی توی خودت و افکار سیاهت. بیا بیرون، بیا شروع کن خودتو بساز، پر از نور امید شو تا خدا اونی که باید رو بذاره سر راهت و انشالله به نیازت از راه حلال حلال حلالش پاسخ بدی. شاید اصلا خدا داره برات نشونه میفرسته.
یاعلی
غدیر خون
12 شهریور 1402 ساعت 15:05سلام به شما. امیدوارم حالتون عالی باشه.💐😊
خیلی ممنونم از شما بخاطر به اشتراک گذاری این تجربیات گران بهاتون برای سایر دوستان عزیزمون در سایت مجموعه، ان شاءالله که همیشه در سلامتی و حال خوب باشین.💐😊🤲🙏
موفق باشین.🤲
🖤بازمانده 🖤
11 شهریور 1402 ساعت 11:28منم همینجورم با خدا شرط میبندم میگم فلان گناه رو نمیکنم جاش بهم یه چیز بهتر بده باشه؟؟ بعد یکی توی نا خوداگاهم میگه باشه بعد صرف نظر میکنم از انجامش ... مثلا یه کاری خوبی که کردم بعد از چند شب هی به خودم گفتم برو نماز صبح رو بخون خیلی خوابم میومد تهش گفتم ..قیامت به خدا میخوای بگی خواب رو بر شما ترجیح دادم... یا بگی چون حال نداشتم نخوندم. اون این همه هوامو داشته بعد من... واقعا خنده داره.. خیلی نسبت به همه لطف داره ... خداعه واقعا.. من یه دون کاشتم هر روز بهش رسیدگی میکنم.. مثلا اگه 10 سال دیگه بزرگ شد و میوه نداد باید قطعش کنم نه... خدا هم هیچ کس رو قطع نمیکنه.. بهت کود میده مواد افت زا میزنه تا حشرات مخرب کنارت دور بشن و پاک بشی بستگی به خودت داره
یا تلاشت رو میکنی میوه بدی و حشرات رو از بین ببری یا هم خشک میشی و تو قیامت از ریشه در ات میارن.. تصمیم با خودته تلاش زیاد و بعد استراحت ... یا استراحت و استراحت و استراحت... یا حق
غدیر خون
12 شهریور 1402 ساعت 14:03سلام به شما دادش عزیزم.💐😊
مطالب شما بنظرم مثل همیشه درست هستش و چقدر خوبه که انسان با درکی مثل شما رو داخل سایت داریم که همیشه با حرفاش به بقیه دوستان عزیزمون در سایت انرژی و روحیه مثبت تزریق میکنین،ان شاءالله که همیشه سلامت باشین.😊💐🤲❤️️🙏
موفق باشین.🤲
🖤بازمانده 🖤
11 شهریور 1402 ساعت 11:16سلام ..کمکم کن.. عالی بود. حال دادی بهم پاکیت ابدی یا حق..
غدیر خون
12 شهریور 1402 ساعت 14:00😊💐😇❤️️
امید زندگی 💚
11 شهریور 1402 ساعت 11:03برای مواقع ناراحتی عصبانیت چکار کنیم سمت خ ا نریم یکی بگه نمیتونم آروم باشم ت این مواقعععع این روزا همش عصبانیم
غدیر خون
12 شهریور 1402 ساعت 13:59سلام به شما.😊💐
برای چنین لحظاتی باید سعی کنین هر چیز حلال و سالمی که طبق شناخت از اخلاق های خودتون همیشه ارومتون میکنه به سمت اون برای لحظاتی پناه ببرین تا کمی اروم تر شین،مثلا یکی ممکنه در لحظه عصبانیت وقتی بره داخل طبیعت و یه پیاده روی ریلکس و ساده انجام بده همین ارومش کنه، مثلا یه شخص دیگه ممکنه با انجام کارهای ساده ای مثل یه لیوان اب خوردن ساده، حرف زدن با وجدان درونی خودش، مثلا نفس عمیق کشیدین کمی از شدت عصبانیتش کم کنه،پس میخوام بگم در کل روش های زیادی برای اروم شدن افراد وجود داره که بستگی به خصوصیات اخلاقی اون فرد داره، اما بهتر هستش همیشه داخل زندگی جوری رفتار کنیم که کمتر به پیک اوج عصبانیت برسیم. اما در کل با روش های مثل تنفس عمیق ، تغییر محیط ،تماس عاطفی با خانواده و دوستان نزدیکمون و .... شدت عصبانیت رو در مدت زمانی کوتاهی کمی کاهش بدیم و به حد نرمال برسونیم.💐😊😇
موفق باشین.
یا صاحب الزمان 🤍
11 شهریور 1402 ساعت 00:50ب منتظر
حرف شنوی،ک جونم برات بگع،خیر،نیست..
بنظرم بابام یه اختلال روانی ب نام پارانوئید داره،
ولی تنشی ک ایجاد میکنه خیلی منو بهم میریزه..هربار با خودم حرف میزنه آروم میشه..ولی با مامانم..کلن ب هم میریزه..
مثلن نیم روز بابام میگه دیگ پسری مث این پیدا نمیشه
باقی روز میگه این پسره شالاتانه، میخاست فکر تو درگیر کنع کنکور تو خراب کنی.
نیم روز دیگه میگه اگه با طرف ازدواج نکنی بدبخت میشی چون کسی مث ش نیست و یه تار موشو به صد تا پسر نمیده
نیم روز دیگه میگه پسره کلی نقشه ریختع،من اصن نمیخاستم تو رو بهش بدم،فقط میخاستم همتونو امتحان کنم،پسره رو امتحان کردم همش بازی بود!
باز نیم روز بعد میگ... خواب دیدم..بهم الهام شده باید ازدواج کنی
استخاره گرفتم ۵ بار عالی اومده..
پسره عاشقته فلانه،تو یه فرصت بده،ولی اگ علاقه نداری میخای نه بگی ک مسخره ت نیستن بیان...
نیم روز بعد من یه تار مو تو ب اونا نمیدم...ولی شما نباید یهو میگفتین نه،اشتباه کردین .. باید شما هم مث خودشون بازی شون میدادین،
میرفتی سر سفره عقد ،بعد میگفتی نه ،بسوزن:/
نیم روز میگ درس بخون بمون پشت کنکور من پشت تم ،میدونم بخونی پزشک میشی،با موفقیت ت چش دشمناتو کور کن
نیم روز بعد میگه، لازم نکرده دیگع دری بخونی ،دختر ب بلوغ رسید باید بره ازدواج کنه،تو خونه ی من دیگ حق نداری درس بخونی...
بخدا من خودم بهم ریخته م...هی میام خوب شم،بهم میریزم .اینا ک گفتم بخشی از چیزیه ک هرروز میشنوم...
عملن خودم هم یجورایی مث بابام رد میدم..چون تو اون تایم تنش با اینک میتونم منطقی حرف بزنمو قانع کنم ک تاثیر شو بعدن میبینم!
ولی تو اون لحظه خفگی روحی میفته تو جسمم،نمیدونم بعدش ک با خونسردی جواب میدم میشینم تو اتاق تنها ،چشامو میبندم یه ساعت گریه میکنم حتی حاضر نیستم باز کنم چشامو،تاریکی مطلق،دلم میخاد جیغ بزنم...حتی انقد ک دلم میخاد دستامو فرو کنم تو قفسه سینه م،قلبمو در بیارم ک بسه،اینطوری نزن دارم خفه میشم،بسه
هنوزم ته دلم مونده...😑😂یه دونه جیغ ...موقع امتحانات خیلی اینکارو کردم ،تا حد زیادی خالی میشدم، چون کسی خونه نبود.
ولی خب عادت خوبی نیست باید سعی کنم احساساتمو کنترل کنم ک اصن ب اونجا نکشه
ولی در کل امروز ..با تمام کوری و ناامیدی م..
به خدا گفتم خدایا ،من قول بدم نمازامو بخونم ،آدم شم باز..
قول میدی یجوری حواست بهم باشه ک دیگع اذیت نشم؟:)
درکمال پررویی نمازمو نخوندم،ولی خدا لااقل واس امروز پای حرفش موند قربون مهربونی بی اندازه ش من بی چیز ک سر نمازی ک هیچ سودی ب خدام نمیرسونه و فقط خدام واس خوبی خودم میگ بخونمش...شرط میبندم🙂😂
ینی مثلن دکتر میگه این قرص آهنو هر ماه بخور..کم خونی حاد نشه..بعد من ب دکتره میگم اگ قرصامو خوردم، ازم هزینه نگیر..😑😂ک بم فشار نیاد...
بله واس یه آدم عادی این اصن غیر ممکنه،ولی خدا،خداست دیگه..
خیلی کریمه،رحیمه،حکیمه:) تازه بی نیازهههه...خدایا مرسی ک دم هممون گرمه...
به کمکم کن
عجب کامنت پر از انرژی ای،تشکر✨️
همتون استوار راه پاکی
منتظر
13 شهریور 1402 ساعت 00:09سلام خواهری❤️
گلم تو مشکل باباتو میدونی و آگاهی که چرا همچین رفتاری داره درسته میفهمم که حتی با دونستنش هم تحملش سخته و آدم یه جایی کم میاره ولی
پذیرفتن خیلی کمک کنندهست
شرایط موجود رو آگاهانه بپذیر و سعی کن منعطف رفتار کنی
وقتایی که عصبانیه باهاش بحث و جدل نداشته باش و رفتارت همیشه یکسان باشه
میفهمم سخته و خواستهی خیلی بزرگی ازت دارم ولی مطمئنم تو از پسش برمیای لطفا قوی باش
اگه نمیتونی بری مشاوره از کتابهای روانشناسی کمک بگیر و تکنیکهاشون رو اجرا کن
اگه از درون خودتو قوی کنی میتونی مدیریت کنی و خودتو نبازی
قدم اول پذیرفتنه
اتفاقات قشنگی در انتظارته لطفا خودتو نباز
خدا امنترین پناه و تکیهگاهمونه و مارو رها نمیکنه ، علارغم بدیمون خیلی دوسمون داره و کافیه از ته دل صداش بزنیم حتما کمکمون میکنه
زمان بندی خدا حرف نداره شک نکن
به خدا اعتماد داشته باش و خودسازی کن تا همه چی کم کم درست بشه
کمکم کن
10 شهریور 1402 ساعت 22:50برای شمایی که این پیام رو میخونین
بدون که...
توخیلی خوبی🙂
تو خیلی ماهی 😘
تو خیلی ارزشمندی🥰
تو بی نظیری😍
تو محشری😊
من دوستت دارم😁
من عاشقتم🤩
بهت افتخار میکنم😇
عزیز دلمی🙃
عشق منی😆
وجود منی😄
تو محشری☺️
تو میتونی😎
تو به تموم خواسته هات میرسی😌
تو قوی هستی🌝
تو توانمندی🥳
تو قدرتمندی💪
تو زیبایی🤗
نفس منی❤️
جیگر منی 😂
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆
🙃🙃🙃🙃🙃🙃🙃🙃🙃🙃🙃🙃🙃🙃🙃
😇😇😇😇😇😇😇😇😇😇😇😇😇😇😇
🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩
😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
🌝🌝🌝🌝🌝🌝🌝🌝🌝🌝🌝🌝🌝🌝🌝
😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎
😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄
😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁
🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂
😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
چیه...حالت بهتر شد؟
میخواستم بگم کلمات و تصاویر چقدر تاثیرگذارن روی ما
حواست باشه به خودت چی میگی
حواست باشه چطور فکر میکنی
حواست به افکارت، کلماتت و رفتارت باشه 😇❤️
مواظب خودت باش
منتظر
12 شهریور 1402 ساعت 09:29سلام
خیلییییی قشنگ بودش🤗
واقعنی لذت بردم و حالم خیلی خوب شد🥰✌️
دمتون گرم و خداقوت😇🙌
چقد قشنگن آدمای مهربونی که انرژی مثبت و زیبایی از وجودشون ساطع میکنن🌼😊
همهی این حرفای قشنگ و بهترین انرژیهای جهان تقدیم شما😌🖐
موفق باشین
خدا به همراهتون
یاعلی
کمکم کن
10 شهریور 1402 ساعت 22:37پاکی
https://uupload.ir/view/vid_20230901_223633_511_3j5s.mp4/
منتظر
12 شهریور 1402 ساعت 09:25🤗👍🌼🌸
امید زندگی 💚
10 شهریور 1402 ساعت 15:33ب بنت زهرا
من واقعا بد جور گیر کردم تواین خ ا واقعا هرچقدر تلاش میکنم نمیشه ب شدت خسته شدم
خیلی دارم اذیت میشم
بِنتُ الزَهرا🌸✌
11 شهریور 1402 ساعت 12:06شاید تلاش هایی ک میکنی کیفیتی نداره
شاید نمیدونی از کجا شروع کنی
شاید اولش از اونی که باید ، کمک نخواستی
اشتباه داری درجا میزنی
پست های سایت خوندی؟
چجوری نمیشه؟
حفرت تشخیص دادی؟
امید زندگی 💚
10 شهریور 1402 ساعت 14:45نمیتونم ادامه بدم
هرچی فکر میکنم هیچ راهی برای نجاتم نیست
***********
هیچ وقت تااین حد ناامید نبودم
خیلی خستم
😭
غدیر خون
10 شهریور 1402 ساعت 23:41سلام به شما خواهر بزرگوارم امید زندگی، امیدوارم در این لحظاتی که پیامم رو میخونین حالتون بهتر شده باشه. 💐😊
ببیند خواهر بزرگوار منم کاملا قبول دارم که مدیریت کردن و تحمل کردن مسایل جنسی و شاید عاطفی واقعا در اکثر اوقات کار سخت و دشواری هستش، اما بنظرم به هیچ وجه نشدنی نیستش، دلیلم برای این غیر ممکن نبودنش تجربیات پاکی های طولانی مدت خودم و همچنین همین پاکی های دوستان خوبم در باشگاه های بالاتر پاکی هستش،خب بنظرم اگه مشکلت اینه میشه تا حد زیادی این مسئله رو پوشش داد،شاید نشه تا ابد در بعضی اوقات پاک موند، اما به هر حال باید اینو بپذیریم تا زمانی که ان شاءالله از یه راه صحیح مثل ازدواج نیاز هامون رو بصورت حلال پاسخ بدیم فعلا این عادت رفتاری رو مدیریت و کنترل کنیم. 😊
و اینکه بنظرم با ناراحتی و غصه خوردن نه تنها شرایط بهتر نمیشه، بلکه بدتر زمان رو از دست خواهیم داد و دائما در لاک خودمون فرو خواهیم رفت و درجا خواهیم زد، پس من از شما خواهر بزرگوارم خواهش میکنم با اینکه ممکنه مشکلاتتون کمی بزرگ باشند و شاید در وهله اول غیر قابل حل بنظر برسند، اما بنظرم اول با حفظ انگیزه و انرژی مثبت به خداوند توکل کنین و بعدم شروع کنین به پیدا کردن راهکار برای حل مشکلات تون، اگه نیاز به مشاوره کار بلد مذهبی مراجعه کنین،اگه نیازه با خانواده تون با ارامش صحبت کنین و اگه نیازه به پزشک برای درمان مشکلات تون پناه ببرین، حتی اگه نیاز شروع کنین به خوندن کتاب های مفید و سازنده و ........ 😊🙏 ( خلاصه در جریان هستم که قبلا هم به مشاور مراجعه کرده بودین، اما میخوام بگم در هر صورت باید برای بدست امدن حال خوبتون بجنگین و با دست روی دست گذاشتن و احساس افسوس خوردن چیزی تغییر نمیکنه،ممکنه ادم در چنین شرایطی با شخص دیگه ای درد دل کنه و سبک بشه ،اما مشکلاتش معمولا اینطوری حل نمیشه و باید قدم های کاربردی و جدی برای حل شدنشون برداره، مثلا در مورد همین پاکیتون یادمه چند روز پیش تا نزدیک یه هفته پاکی رفته بودین،خب بازم میتونین به همون 1 هفته و حتی خیلی بیشترش برسین، باور کنین هر چقدرم شرایط سخت باشه ما به شما ایمان داریم که شما میتونین از اتاق تاریکی که برای خودتون ساختین، یا روزگار بهتون تحمیل کرده خارج بشین و دوباره در طلوع خورشید درخشان اوج بگیرین. 😊💐🤲😇🌟🥇🏆
موفق باشین. 🤲
امید زندگی 💚
10 شهریور 1402 ساعت 14:32نمیتونم دوروزم نمیشه
ای خدا مرگمو برسون
بین اون جهنم و این جهنمی ک توشم اون جهنمو ترجیح میدم
😭
بِنتُ الزَهرا🌸✌
10 شهریور 1402 ساعت 15:09سلام عزیزم
بهم توضیح میدی چیشده؟
کدوم جهنم؟
شاید خودتی ک به خودت اینجوری تلقین میکنی
زندگی قشنگیاشو داره
یکم فکر کن ....
یا صاحب الزمان 🤍
10 شهریور 1402 ساعت 13:07من کسی نیست ازش بپرسم...
انتخابی م ندارم..حرف زدن م تاثیری نداره..
باهاش ازدواج کنم؟
اخه ،ینی امید بدین ک وقتی اخلاقاشو میدونم،ممکنه چون میگن خیلی دوسم داره، اخلاقاش واس من فرق کنه؟
اخه فک کنم واس من کلن تغییر کرده...نمازاش خیلی سر وقتو...
ولی ازونور منم دیگ اونی ک فک میکنه نیستم،خودم نمازامو نمیخونم:(
ینی اخه شکاکه...اگ بفهمه ...به بابام بگه ... چیکار کنم بابام منو میکشه خانوادمون میپاشه از هم
من میترسم😭😭
چرا هر کابوسی میبینم واقعی میشه...
بابام میگ بگم بیان خاستگاری باز؟میگم خب بگو بیان ولی ۵۰ ۵۰ ست..قرار نیست ۱۰۰ درصد بله بگم..
بعد میگ علاقه نداری واس چی بیان!آخه پدر من ،من ب پسری ک نهایتن همبازی بچگیم بوده...
و نهایتن سلامو احوال پرسی...چرا باید مث پسره تو ذهنم ،اونو با خودم ببینم،ک بهش علاقه داشته باشم...
من ب خودم اجازه نمیدم تا کسی معیار ملاکام نبود...حسی بهش داشته باشم...
بابام میگ یه درصد م علاقه داری اگر بگم بیان!اگر نیان داری با زندگیت بازی میکنی بدبخت میشی...
لااقل شرایطشو بگه تو ام بگی...
و منم بش گفتم شاید اون شرایطمو نپذیرفت شاید من شرایط اونو... بابام گف خود دانی ب نظر من ک ب گوه میکشی آینده تو..
الان من چیکار کنم؟تو رو خدا 😭😭
بگم اون یه درصد علاقه هه رو دارم ک بیان خاستگاری باز؟؟؟ک حرف بزنیم شرایطشو بشنوم؟
اگ ب هرحال باز یا اون منو قبول نکرد یل من اونو!
بابام ک باز قراره هر روز بگه من فاسد بدبخت میخام بشم،چون ب هر دلیلی قبولش نکردم😭چیکار کنم خدایا
اخه پدر مادر پسرعموم هم مخالفن ،یا حداقل موافق نیستن چون جلوشو گرفتن، و با کلی اصرار همون یدونه خاستگاری تلفنی م کردن!
و مسئله داداش کوچیکه شم ک قبلن گفتم!واس بچگی بوده...
ولی اگ هنوز یادش باشه ..و حسی باشه،
حتی با بله گفتن هم ، قراره یکی نابود شه..داداشش..اگ یادش باشه...
آبجی منتظر و مستانه:)بچه ها بگین چیکار کنم..اخه من اصن آمادگی شم ندارم،غرق گناه ازون بدتر یه شخصیت درهم شکسته...ک باید از نو ساخته شه
چیکار کنم 😭😭
از طرفی میدونم قابلیت اینو دارم ک سال بعد پزشکی بیارم اگ حالم خوب شه..
ولی هرکی این وضعیتو میبینه میگه اگ تربیت معلم اوردی برو نمون خونتون...
از طرفی م بابام تهدید کرده دیگ نمیخاد درس بخونی یا پسر عموت یا یکی دیگ باید ازدواج کنی ،خونه من نمیخاد درس بخونی..برو خونه شوهرت بخون:)دختر ک بدنش بزرگ شد..عقلم نداشت باید ازدواج کنه!
بله،من با تمام احترام ب دختر بودنم، یه کالا م. چیکار کنم؟
لطفن..کمک کنین
منتظر
10 شهریور 1402 ساعت 22:03سلام عزیزم
چون تو شرایطی که هستی نیستم و خب نمیدونم واقعا اوضاع دقیقا چه شکلیه و چی درسته چی غلطه و ...
و الان باور کن فقط مشاور میتونه کمکت کنه
کسی هست که پدرت ازش حرف شنوی داشته باشه؟؟
اگه همچین شخصی هست با اون حرف بزن و اونو قانع کن مثلا عمهای عمویی ...
یا کسی رو واسطه کن که با اون آقا پسر حرف بزنه و اونو قانع کنه
اگه دانشگاه قبول شدی حتما برو ، لازمه که ازین تنشها فاصله بگیری و فک کنم انشاءلله دانشگاه فرهنگیان رو بابات اجازه بده
امیدوارم همه چی درست بشه خدابزرگه🥲
یا صاحب الزمان 🤍
10 شهریور 1402 ساعت 10:57به منتظر
آبجی ببخشید نگران شدی... نمیدونم بازم بحث شد،ولی بازم نمیدونم بگم خداروشکر ک یه بحث گنده تر باعث شد بحثی ک راجع ب من بود خاموش شه...
اگ نمیشد ..ولش
امروز 😂😑..با کابوس از خواب پریدم...
خاب دیدم بابام میگ استخاره گرفتم ب خدای احد دختر ت(ینی من) خرابه و نهضه و میگه لا اله الا ...ه، ب خدا قسم دختر ت ازش کثافط میباره و خدا گفته تیکه تیکه ش کنم و باید بریزم ش تو سطل آشغال...
من تو خاب گفتم ب همون خدا یی ک میگی لا اله الا ...ه حق نداری همچین چیزایی رو کنار نامش بگی ،اگر کثیفی میبینی از خودت میباره ..
ولی انقد بد بود و واقعی فک میکردم ادامه دعوای قبله...
با اینکه خیلی گناهکارم...حتی تو خواب از تیکه تیکه شدنم نمیترسیدم و حرفامو میزدم چون ...حداقل میدونم خدا اگ میخاست داوری کنه طرف منو میگرفت...
طرف منو میگرفت؟؟
یا به نظر شما هم چون مدام گناه میکنم، بهتره با هرکس شد مخصوصن پسر دست بزن دار پاکی چون اون...
ازدواج کنم؟
رد دادم،انقد خودمو گناهکار میبینم ک میگم انقد پست م حق انتخاب ندارم..همونم از سرم زیادیه
منتظر
10 شهریور 1402 ساعت 19:04سلام گلم❤️
فدای سرت عزیزم🥰
حالا این گناهی که کردی بین تو و خدای توعه و به کس دیگهای مربوط نیست
ببین عزیزم حس میکنم شدیدا عزت نفست از بین رفته و هر روز هم تشدید پیدا میکنه و باید خود دوستی رو در خودت به وجود بیاری و رشدش بدی
باید خودتو بخاطر اشتباهاتت ببخشی و سعی کنی دیگه تکرار نکنی همین
تو لایق بهترینهایی شک نکن
سعی کن تو یه سری مسائل یکم سازگاری باهاش نشون بدی تا شرایط آرومتر بشه و تحت فشارت نزاره
پاکیت ابدی
خدا به همراهت
یاعلی
ستایش 🍃
09 شهریور 1402 ساعت 23:57ناراحت بودم
خیلی حالم بدبود و فقط دنبال یکم آرامش بودم ولی چه آرامشی .
نشد ب گناه افتادم انگار نمیتونم بهتره ناامید بشم تسلیم بشم.
منتظر
10 شهریور 1402 ساعت 18:38سلام
خودت میدونی که تهش چی میشه؟؟ واقعا میارزه بخاطر چن ثانیه و نهایت چند دقیقه کل آرامشت از دستت بره و کلی عذاب وجدان بگیری؟؟
میتونی عزیزم ولی از راه درستش نه که خودتو در معرض تحریک قرار بدی و وسوسه بشی
راه نجاتت فرار از موقعیت گناهه
ناامید نشو چون تا خدا هست امید هم هست
به جاش بیا درست و عاقلانه تلاش کن تا بشه مستمر تلاش کن
پاکیت ابدی
خدا به همراهت
یاعلی
یا صاحب الزمان 🤍
09 شهریور 1402 ساعت 23:31میش یکی بام حرف بزنه؟لطفن...
منتظر
09 شهریور 1402 ساعت 23:38سلام گلم
چی شده؟؟؟ چرا بهم ریختی؟؟؟
منتظر
10 شهریور 1402 ساعت 00:23عزیزم کجایی؟؟؟ بیا خب حرف بزنیم
ستایش 🍃
09 شهریور 1402 ساعت 22:21دلم گرفته از تنهایی
ی عمر زندگی نکردم تحمل کردم
ناراحتم و همش وسوسه میشم
خیلی در عذابم
منتظر
10 شهریور 1402 ساعت 18:03سلام عزیزم❤️
خب ازین به بعد رو زندگی کن چرا امروز و فردارو قربانی دیروزی میکنی که تموم شده رفته؟؟
گذشته دَر گذشته پشت سر مرده حرف نزنیم خوبه... :/
علت وسوسه شدنت همین ناراحتیته
چرا ناراحتی؟؟؟
ریشه رو پیدا کن و بزن از ریشه خشکش کن تا درست بشه💯
عزیزم خدا هواتو داره هرگز ناامید نشو و تلاش کن😇
پاکیت ابدی
خدا به همراهت
یاعلی
🖤بازمانده 🖤
09 شهریور 1402 ساعت 16:19بنظرم ایمن گوگلت رو روشن کن که هروقت چیز بدی سرچ زدی هم عکسش باز نشه هم سایتش
منتظر
10 شهریور 1402 ساعت 15:19🙂👍
🖤بازمانده 🖤
09 شهریور 1402 ساعت 16:16سلام یک ادم
🖤بازمانده 🖤
09 شهریور 1402 ساعت 16:15هرکی این پیام رو میخوونه و پیامای قبلیمو اگه شرایطتون مث گذشته من هست نگید که دوست ما اینجوری نیس و از این حرفا... تهش همینه که گفتم بخور بود رو گفتم
منتظر
10 شهریور 1402 ساعت 15:19۹۹ درصد همینه خیلی کم پیش میاد که اینطور نباشه مخصوصا تو سنین پایین که ۱۰۰ درصدیه حتی اگه ازدواج هم باشه تهش بازم مشکلاتی مثل بدبینی و عدم اعتماد رو در حداقلترین حالت ممکن داره متاسفانه🙃
🖤بازمانده 🖤
09 شهریور 1402 ساعت 16:11منم خودم دوست خیلی زیاد دارم ولی جنس مخالف تلاش میکنم نداشته باشم و ندارم هم گناهه هم ادم راحت تره بدبخت نمیشه
بِنتُ الزَهرا🌸✌
10 شهریور 1402 ساعت 14:26بله ارتباط با نامحرم باعث میشه خیلی از توفیقات ازمون گرفته بشه که شاید خودمون متوجه نباشیم :))
جداازینکه قلبی که باید حرم خدا باشه و کلا میگیره ....
یک آدم
09 شهریور 1402 ساعت 16:09سلام من یه سوال داشتم ببینید من وقتی می خواستم ترک کنم خ.ا رو هی شیطون میگفت برای بار آخر انجام بده بعد ترک کن با هزار حیله من هی خودمو ،گول میزدم میگفتم واستا ترک کنم بعد از آنکه مثلا یک ماه ترک کردم دوباره میرم سراغش البته من هی خودم رو گول میزدم و نرفتم ولی بعضی وقتا که من بیکارم هی شیطون .میاد یه کلماتی تو ذهنم میسازه تا مثلا برم تو گوگل بزنم . خ.ا کنم و بعد از چند وقت که کار خودشو کرد به خودم میام میبینم اهه چرا من به این فکر کردم یعنی تحریک نشدم ولی خب بهش فکر کردم حالا خیلی بازم عجیبه من کاملا از مضرات خ.ا آگاهم و گفتم دیگه اینکار رو نمیکنم ولی مثلا وقتی این فکر اینکه چه کلمه ای توی گوگل بزنم که نتایجی بیاره که خ.ا کنم میاره ولی خب تحریک نمیشم ولی تو ذهنم تداعی میشه و هی پر و بالش میدم و اینکه وقتی میخوام جلو شو بگیرم شیطون میگه تو که نمیخوای خ.ا کنی اینا چه اشکالی داره و اگر روزی شکست خوردی و خواست خ.ا کنی از اون استفاده کن منم نمیدونم گولشو میخورم و بهش فکر میکنم و هوایی میشم که برم خ.ا نمیدونم چیکار کنم شاید به خاطر اینکه چون ترک کردم دیگه نماز نمیخونم یا ارادم ضعیف شده یا ایمانم آخه من چیزی که تحریک کنه باشه رو بارها دیدم ولی رومو برگردوندم نمیدونم حالا چیکار کنم چون تحریک نمیشم ترسی ازش ندارم که مثلا مثل چیزی که تحریک کننده باشه هی رو خودم کار کنم از طرفی میدونم این کار خیلی خطرناکه اگر میشه بگید چیکار کنم آخه من هنوز به سن تکلیف نرسیدم یعنی امسال هشتم هستم وقتی نماز میخونم بعضی وقتا خیلی خسته هستم نمیخونم بعدشم دیگه هی شیطون گولم میزنه نمیخونم باز دوباره اینجوری میشه تو نماز خوندن شکست میخورم. شما بگین چیکار کنم خواهشا
بِنتُ الزَهرا🌸✌
10 شهریور 1402 ساعت 14:24سلام
فرمودین (وقتی بیکار میشم)
از بیکاری فرار کنین
وقتی ذهنتون داشت سمتش میرفت باید سریع خودتون مشغول کنین
تنها سعی کنین نباشین
احساس ضعیف بودن و خستگی زمانی سراغ ما میاد که نمیتونیم جلو نفسمون وایسیم
اگه چند بار پا رو هوای نفس بذارین کم کم قدرت و تو وجودتون احساس میکنین
قدرتی که توفیقش از سمت خداست
حتما اول اول از خدا کمک بخواین دستتون بدین به دست اهل بیت تا کمکتون کنن
و بعد تلاش تلاش تلاش
اینجوری ممکن نیست موفق نشین
نمیگم شکست نمیخوریم
ک اگه از همین شکست درس بگیریم خودش مقدمه پیروزیه
فرمودین که شیطون میگه ک تو نمیخوای اینکار بکنی پس دیدن فیلم عکس اشکال نداره
خب طبیعیه که شیطون نمیخواد اول راه ب شما بگه بیا اینکار این گناه و انجام بده
یواش یواش پله به پله میکشونه
روانشناس ماهریه
از کم شروع میکنه
و اما شما باید حواستون جمع کنین هرچی که ممکنه به اون گناه ختم بشه ازش فاصله بگیرین
حتی اگه درصدی احتمال بذاریم که ختم نمیشه
ولی باز نگاه کردنش گناه داره :))
در پناه صاحب الزمان باشید🙂🤲
🖤بازمانده 🖤
09 شهریور 1402 ساعت 16:03حالا اگه دوست دارید میتونید بخونید خیلی بدردتون میخوره...
منم یه روزی با یکی اشنا شدم که خدا رو شکر چند وقت بیشتر باهاش دوست نبودم.. اون زمان هم خیلی حالم بد بود تو یه بازی باهاش اشنا شدم ادم خوبی به نظر میومد ولی خوب نبود بد از چند وقت باهاش دوست شدم همیشه هر وقت حالش بد بود شخصی من میومد کمکش میکردم ارومش میکردم منم بچه بودم یه 16 سالم بود .. چند وقت باهاش بهتر تا کردم ... که یه روز دوست قبلیش بهم گفت ولش کن ادم خوبی نیس فقط واسه سرگرمی باهات دوست شده.. باور نکردم .. که یه روز دیدم داره واسه یکی دیگه پیام میده و دل میده و قلوه میگیره بهش که گفتم میگفت چیزی نیس من که تو رو با کسی عوض نمیکنم. با اون پسره اشنا شدم . دمش از یه نظر گرم من رو روشنم کرد که ولش کنم هر وقت پیامی چیزی واسش میداد واسم اسکرین میفرستاد که ببین همچین ادمیه .... بهش میگفتم .. میگفت فوتوشاپه و الکیه .. از این حرفا.. ادم نامردی بود سخت بود ازش جدا شم ولی اگه مونده بودم از منم مث خودش یه افسرده که بقیه رو نابود میکنه می ساخت من اون روزا خیی انررژی داشتم از خوش اخلاقی و اینا.. خیلی خوب بودم اما بد از اون روزا .. وابسته خ.ا شدم همش تقصیر اون بود.. اما دمش گرم اونم چون دیگه اشتباهمو تکرار نمیکنم اصلا این دوستیا به هیچ دردی نمیخوره ته تهش یا ولت میکنه یا ولش میکنی این تهشه خدا رو شکر که تجربش کردم اون یه مدت کوتاه
منتظر
10 شهریور 1402 ساعت 15:17دقیقا🙂🙌
🖤بازمانده 🖤
09 شهریور 1402 ساعت 15:49بببینید من از حرفای شما چند تا نتیجه گرفتم
🖤بازمانده 🖤
09 شهریور 1402 ساعت 15:39سلام یا صاحب الزمان نویسنده خوبی میشی م هر وقت پیام میزاری چون واسم جالبه چند بار و البته با دقت میخونم
منتظر
10 شهریور 1402 ساعت 15:17🤗👍
یا صاحب الزمان 🤍
09 شهریور 1402 ساعت 10:19وقتی خیلی ..تو خودمم
مدام ذهنم نیاز ب آدمی ک بدونه چی کشیدم ،و با خودم چیکار کردم..و اینک دنیا رو تو اون لحظات بتونه از پشت ویترین چشام ببینه...دارم
نیاز دارم بهم بگه رهاباش،بهم بگه کنارتم،به من متکی باش...
دلم میخاد با اون همه غرورم ک اکثرن فک میکنن دل سنگی م ،یکی باشه ک بدونه اشتباه کردم..و نجاتم بده و پیشش گریه کنم
یکی ک هرموقع عصبیم تو دلش آروم بگیرم
شاید بگین اون خداست...
ولی منظورم بازتاب خدا تو جسم خودمه...
الان نمیدونم خودم کجا رفته ها:)ولی زودی میاد،دوباره باهم میسازیم..
درست.یکی باعث شد کل ستونای شخصیتیم، از پایه فرو بریزن،
و عملن ۷ ماهه مدام تو فکر اینم ک من دیگه هیچی ندارم و هیچی نیستم...
ولی ببین...ب نظرت خوب نشد الان ریخت؟:)یه کوچولو فکر کن...
این یعنی ب اندازه کافی محکم نبوده ک ریخته...
فکر کن!اگ یه درصد ب جای مجازی تو واقعیت همچین اشتباهی میکردی،چی میشد؟
+خب حله،پذیرفتم اشتباه کردم.حالا چیکار کنم؟
+چیکار کنم وقتی مدام حس میکنم خودمو به یه آدمی ک نهایتن گفت:قصدش سواستفاده بوده، فروختم...و حس میکنم خودم دیگه خودم نیست...
+چیکار کنم وقتی میبینم روز به روز پیشرفت میکنه حرص نخورم؟درحالی ک ب خاطر همچین آدمی مهم ترین سال زندگیمو واس ساختن آینده م از دست دادم...
چرا من خبیثم؟:)ینی من از اول آدم بدی بودم...
من محرک ش نبودم،درست یادمه چیشد و چینشد...ولی کسی بودم ک جلوی این محرکو نگرفت..ونهایتن
نه تنها از طرف پدرم...از طرف یکی دیگه م..بشدت ضربه خوردم..
مشکلو فهمیدم:) ..این ک چرا با خونه و اخلاق بابام ناسازگار شدم
پدرم ک از اول بود و منم باهاش اوک شده بودم...
یه آدم تونست منو طوری برنجونه،و خودمو از خودم بقاپه...
ک حاضر شدم خودزنیامو شروع کنم،حاضر شدم بمیرم...
بحث عاشقی و...نبود...سر بسته اشتباه کردم،واس خیلی قبله،
الانم تاوان شو میدم دیگه...
پس چم شده؟ ب خاطر این نیست ک یکی دیگه شاید مقصر باشه؟
آدمی به نام خودت..ک به هرکس و ناکسی تو مجازی واس سوال پرسیدنو کمک خاستن رو میندازه..
بچه ای دیگه ...انقد ساده ای ک فک میکنی اگ خوب و مهربون باشی..تو دل بقیه تاثیر میزاره و قراره همه انسان باشن..درحالی ک خیلیا از حیوون پست ترن.
خیلیا ینی خیلیا مثلن آدمی ک ۱۰ سال ازت بزرگتره ب این نگاه نمیکنه ک تو بچه بودی،و ریز ب ریز هرکار دلش میخادو پیش میبره..
ولی تو مقصری همش تو مقصری تو همه چی مقصری...
توام بهمون اندازه مقصری ک انقد دلت میخاست کمک کنی ک هربار کسی اظهار درماندگی کرد،نشستی گوش دادی،و بازم خاستی همدردی کنی...
عزیزم مگ تو ستاد بحران روانی مردمی؟؟؟
وقتی پای آرامش خودتو بقیس،مگ دیوونه ای باز بقیه رو انتخاب میکنی...
تو تا خودت خوب نباشیا هیچ تاثیری تو حال بقیه نخاهی داشت..
بله..خوب باش،بخند،ب خودت برس،اشتباهاتو بغل کن،باهاشون سکوی پرتاب شخصیتی بساز، و از خودت یه آدم جدید بساز
آروم آروم، هرموقع خسته شدی استراحت کن،ولی نیا از سر خشم همون یه ذره شخصیتیم ک داشتی میساختی رو نابود کنی،فقط چون رد دادی،
انسان باش
اول از همه با خودت مهربون باش،
اول از همه مسئولیت خودتو ب عهده بگیر
احساس پوچی داری؟حله،نسخه ش اینه
پاشو،کارایی ک دوست داری کن هر چقد ریز ،یه هوا بخور،دوباره ب ابرا و خورشید و ماه نگاه کن و ب یاد بیار ک دیدنشون چقد واست لذت بخش و رویاییه،انقدری از شور دیدن این چیزا پُر شو ک هروقت تیره و تار میشدی..
یه نگاهی ک ب اطراف انداختی
یه لبخند ریزی بزنیو بگی:)حواسش بهم هست
زیر نظرم داره، من تو نوع خودم خاصم و این همون زندگی رویاییه ک فقط با کنترل فکر ت ،و جاری شدنش ب چشمات،
باعث میشه بازم بتونی دنیارو اونطور ک باید لایق زندگی کردن ببینی...
اوهوم،خوب شو...
پایان
منتظر
10 شهریور 1402 ساعت 00:10سلام عزیزم❤️
تو خودت همه چی رو به درستی میدونی ، اینو میدونی که چی درسته چی غلطه
کجا اشتباه کردی و دلیل اشتباهت چی بوده
میدونی که حق کدومه باطل کدومه ، میدونی که چی سرابه چی واقعیه
از طرفی هم واقعا درکت میکنم که وقتی حالت بده با اینکه میدونی ولی تصمیم درست نگیری
اما...
عزیزم ببین میدونم خیلی سخته ولی تو باید خودتو به قدری قوی کنی که دیگه حالت به اون اندازه بد نشه که تصمیم اشتباه بگیری
پذیرش اتفاقاتی که هستن و بودن خیلی کمک میکنه ، بعد پذیرفتن میتونی با توجه به اونها و حدودی که داری تصمیماتی برای خودت بگیری و با عمل به اونها کم کم خودتو رها کنی
من باور دارم که تو از پسش برمیای🥰❤️
موفق باشی
خدا به همراهت
یاعلی
🖤بازمانده 🖤
09 شهریور 1402 ساعت 09:19اگه به فکر گناه افتادید بخونید سرگرم شید
یه روز یه استاد فلسفه میاد سر کلاس و به دانشجوهاش میگه: «امروز میخوام ازتون امتحان بگیرم ببینم درسهایی رو که تا حالا بهتون دادمو خوب یاد گرفتین یا نه…!»
بعد یه صندلی میاره و میذاره جلوی کلاس و به دانشجوها میگه: «با توجه به مطالبی که من تا به امروز بهتون درس دادم، ثابت کنید که این صندلی وجود نداره!»
دانشجوها به هم نگاه کردن و همه شروع کردن به نوشتن روی برگه.
بعد از چند لحظه یکی از دانشجوها برگه شو داد و از کلاس خارج شد.
روزی که نمره ها اعلام شده بود، بالاترین نمره رو همون دانشجو گرفته بود!
اون فقط رو برگه اش یه جمله نوشته بود: «کدوم صندلی؟»
غدیر خون
09 شهریور 1402 ساعت 22:57سلام مجدد به شما دادش عزیزم.💐❤️️😊
مهم نیست که چقدر مرتکب اشتباه می شوید.
یا به آهستگی پیشرفت می کنید .
شما همیشه جلوتر از همه کسانی هستید که
اصلاً هیچ قدمی برنمی دارند و در حالت سکون باقی می مانند.
خیلی ممنونم از مطالب مفید و همیشگی شما در سایت مجموعه،ان شاءالله که همیشه سلامت باشین. 💐❤️️😊🙏🤲
موفق باشین.🤲
صبرا🌱
08 شهریور 1402 ساعت 21:03سلام امیدوارم حال همگی خوب باشه 💜🙂
من باز اومدم غر غر کنم😁🥲 شاید آخریش باشه یعنی همه تلاشمو میکنم که دیگه آخریش باشه اخه همه زندگیمو انرژی منفی برداشته از صبح که بیدار میشم انقد سیاهی پخش میکنم دور و برم انقدر که دیگه زیبایی نمیبینم استرس اضطراب ترس و نگرانی بابا بسه دیگه با اینهمه اضطراب انتظار پاکی هم دارم.... یاد قول و قرارام افتادم به دور و برم که نگاه میکنم چیزایی دارم که یروزی التماس خدا میکردم برا داشتنش و در مقابل قولی میدادم به خدا الان دارمشون ولی بعدش یادم رفته که چه قولی به خدا دادم.... انگار یادم رفته گریه ها و التماس هایی که به خدا میگفتم بار آخرمه جبران میکنم چرا آدما فراموشکارن چرا حرف که تو لحظه سختی زدن تو لحظات شادی فراموش میکنن....کمتر از یک هفته مونده به موعود یکی دیگه از قولام و من بازم سر حرفم نموندم انگار همین دیروز بود ولی چهار ماه گذشت از روزی که گفتم خدایا تو نگاه کن ببین چجوری جبران میکنم ولی.... شرمندم...اعتماد از بین بردم کی دیگه میاد حرف آدم بد قول باور کنه.....تو یه برزخ گیر افتادم سیاهی کل زندگیم و برداشته ولی چاره ای ندارم پل پشت سرم آتیش گرفته اگه همینجوری وایسم خودمم آتیش میگیرم انقدر خستمممممم انقدر خستم بیحالم بی جون هستم که گاهی میگم به جهنم بزار آتیش بگیرم تموم شه ولی یه روزنه تو دلم هست که نمیزاره شرمندگی از خدا و امام حسین اینکه باید جبران کنم که بتونم سرمو بالا بگیرم همه دوستام رفتن اربعین و منم موندم یه ذهن متلاشی بغضی که گلومو گرفته میدونم لیاقت ندارم ولی اگه حرم میرفتم خوب میشدم خوبِ خوب....نمیخوام اسمش و بزارم قول و قرار از این حرفا زیاد زدم....
برای بار نمیدونم چندم بازم تصمیم گرفتم تلاش کنم شاید اینبار شد... یجوری سختمه و دارم فرار میکنم انگار قراره تو معدن کار کنم یه سنگ ده کیلویی هم بستم بهم ولی بلاخره یجا باید اون سنگ و بزارم زمین... تصمیم گرفتم دوباره مشاوره رو ادامه بدم و به حرفاش عمل کنم... درمانمو دوباره شروع کنم یذره زندگیم و سر و سامون بدم دست خودمو بگیرم بلند شم بلند کردن من کار فیله.... بچه ها تروخدا دعام کنید خودم خجالت میکشم شما از خدا بخوایید که کمکم کنه ببخشه منو دستمو بگیره بازم قبولم کنه دعا کنید اینبار بتونم......
آبجی منتظر
مستانه
غدیر خون و...
به انرژی مثبتاتون و حرفاتون احتیاج دارم 🥲
منتظر
09 شهریور 1402 ساعت 17:20سلام قشنگم❤️
ای جانم😊
عزیزم خودت جواب دادی به خودت و نیازی نیس من واست زیادهگویی کنم ...
همینایی که خودت گفتی نشان از عشق بزرگ خداست بهت
خیلیامون رفتن و در مقابل خیلیامون جا موندیم از بهشت از بین الحرمین ولی مطمئنم یه روزی ماهم دعوت میشیم و مطمئنم پاداش ما بزرگتره چون صبر زیادی کردیم چون حسرت زیادی خوردیم چون قلبمون بدجور به درد اومد و شکست از این جاموندنه🥀
مطمئنم امام حسین ما رو هم دعوت میکنه و مطمئنم الان داره نگاهمون میکنه و دست نوازشش روی سرمونه واگرنه طاقت نمیاوردیم🙂
عزیزم ...♡
برای ساختن زندگیت اونطور که لایق و قشنگه تلاش کن
تلاش مستمر رمز موفقیته
حتما مشاوره هم برو و تکنیکهایی که میگه رو بهشون عمل کن اما حواست باشه یه مشاور خوب بری😊🙌
تو اوج قلههای موفقیت و پیروزی ببینمت انشاءلله🥰🤲
پاکیت ابدی
خدا به همراهت
یاعلی
Abma
08 شهریور 1402 ساعت 11:21سلام خسته نباشید بنده شکست نخوردم و خیلی خوب پیش رفتم ولی ************
*****************
منتظر
09 شهریور 1402 ساعت 00:56سلام
ایمیلی که باهاش ثبت نام کردین واقعیه؟؟ اگه نه لطفا یه ایمیل واقعی برامون بفرستین تا ادمینمون از طریق ایمیل باهاتون ارتباط بگیرن
بخاطر حساسیت موضوع و وجود تعداد زیادی افراد کم سن و سال نمیتونیم اینجا پاسخگویی کنیم و پیامتون رو تایید کنیم
خیلی ممنونم که درکمون میکنین🙏🌼
پاکیتون ابدی
خدا به همراهتون
یاعلی
غدیر خون
09 شهریور 1402 ساعت 13:03سلام به شما دادش عزیزم، وقت تون بخیر.😊💐
از طریق مجموعه مرکز نزدیکی به خدا برای شما ایمیلی در پاسخ به این مشکل و سوال تون ارسال کردیم لطفا در ایمیلی که در مجموعه ثبت کردین، پاسخ رو مطالعه بفرمایین، و از همونجا اگه سوالی بعدش داشتین خواهش میکنم بپرسین.😊🙏
موفق باشین.🤲
یا صاحب الزمان 🤍
07 شهریور 1402 ساعت 23:41حتی حوصله ندارم کامنتاتونو بخونم..فقط تیتر ش،
یا صاحب الزمان...
یا صاحب الزمان؟
یا صاحب الزمان؟؟یادته؟؟چرا مراقبم نبودی؟
یادته؟؟چرا نبودی؟؟من دلم داره میسوزه،داره آتیش میگیره
چرا نبودی چرا نیستی
چرا خوب نمیشم دیگ
چرا من دیگ من نمیشه
چرا من دیگ هیچ ارتباطی باهات نداره؟
چرا اونطوری جنون آمیز دوست نداره؟
چرا من الان اینجام؟
چرا چرا چرا وقتی هیچوقت واس هیچ نعمتی شکر نگفتمو واس هیچ چیز کوچیکی ملتمسانه، ازتون درخواست نکردم...همه چی بود...
چرا،چرا وقتی پارسال تو اون حالِ خوبم ...ب اسم همتون قسم خوردم ک نجاتم بدین ازین سیاهچال...
همه چی چپه شد و من بیشتر تو گناه رفتم؟
شفاعت؟دیگ اعتقادی ندارم
حرم؟آقا حرم؟؟؟ بیا فک کنیم من لیاقت ندارم اره ندارم
۲ سال پیش...واس اولین بار تو عمرم ، با اینک پاکیم ب راه بود
،بازم خودمو گناهکار میدونستم،
۳ ماه انتظار حرم...شد یسال...بازم قسم دادم اگ منو نروندین،بزارین بیام،
چ شوقی...پس چیشد؟چرا یهو کنسل شد؟؟
بعد ۲ سال... ب اجبار رفتم حرم..
ن حسی. ن هیچی.یه دل سنگی..
ک حتی وقتی اونجا بودم ... بازم گناه...
ن دیگ،من لایق هیچی هیچی هیچی نیستم جز اون آتیش جهنمی ک منو ب خورش جذب میکنه و ازینجا میسوزونتم،
من شدم مثال اونایی ک تو قرآن خدا میگ،دل شو مهر و موم کردم،
شدم مثال اونی ک ن تو دنیا قراره دل خوشی داشته یاشه ن اخرتش،
و اینها چ در دنیا و چ در آخرت عذاب میکشن...
منم.
نمیتونم..
بعد ۳ روز،۳ ماه،۴ ماه،یه هفته، همش باز برمیگردم ب این مود مسخره ناامیدی م ک من هییییچیییییی نیستم جز یه اشغالی ک هرکسی میتونه ازش استفاده کنه و بندازتش دور
اره من خیلی تحت تاثیر بقیه م انقدی ک ناخودآگاه بازیچه دست بقیه میشم بدون اینک حتی خودشونم بفهمن
الانم بازم خونه ارومه،همه چی رواله،
جز ذهن من،و خود من،
و اینم میدونم همین خوب شما، خونه،و همه چی بهم میریزه
ترجیح میدم همینجوری داغون بمونم
منتظر
08 شهریور 1402 ساعت 19:00سلام گلم❤️
خوبی؟؟؟
میدونم خیلی از حرفاتو خودتم قبول نداری و حاصل احساسات اون لحظه و عصبانیتته
اما عزیزم...♡
خیلی از اتفاقاتی که واسمون میوفته حاصل نگاه خودمونه🙃
وقتی چشممون رو به سمت نور میبندیم وقتی تمرکز میکنیم رو سیاهی خب طبیعیه معجزههارو نبینیم معلومه که متوجه حضور خدا و اهلبیت نمیشیم🙂
تو باید تغییرات رو از نگاه و نگرش خودت شروع کنی😇
موفق باشی
خدا به همراهت
یاعلی
ستایش 🍃
07 شهریور 1402 ساعت 23:00سلام چرا نمیشه پیامی گذاشت
بی نام .
سلام
باهات همدردی میکنم
خیلی سخته
منم توی سن کم تا الان ک (۲۵)سالمه درگیرم 🍃
نمیتونم نظر بدم چون شدت این تو من خیلی بیشتره و هفته ای چند باره
ولی...
آره ی سری دلایل هستن که ب طور مصنوعی شهوتو زیاد میکنن
مثل فیلما پور نو گرافی .دست ورزی .عصبانیت .صحبت راجب مساعل جنسی و
ی سری دلایلم ب طور طبیعی
مثل زمانا خاص برای بانوان در ماه یا مشکلات خانم ها و..
ک دلایل اولو باید ب طور کامل حذف و دوم رو باید مدیریت کرد مثل مصرف سردیجات و سرگرم و راهی نیست غیر از تحمل
و وقتی شهوت زیاد میشه هیچ جوره نمیشه جلوشو گرفت مگر اینکه اجازه ندیم ب اون موقع حساس برسیم با جلو گیری کردن ک مطمعنا ب شکست منجر میشه و تکرار این چرخه ...
دعا م کنید خیلی محتاجم و گرفتار
خدا نجاتمون بده
یا حق
🍃
منتظر
08 شهریور 1402 ساعت 18:48سلام عزیزم❤️
پیامها با تایید ادمین نمایش داده میشن برای همین گاهی ثبتشون طول میکشه ممنون که صبر میکنین🤗🌼
به نکتهی مهمی اشاره کردی باید از موقعیتی که باعث تحریک شهوت میشه فرار کرد🙌
به شرط لیاقت حتما دعات میکنیم😇
پاکیت ابدی
خدا به همراهت
یاعلی
🖤بازمانده 🖤
07 شهریور 1402 ساعت 17:23سلام یا صاحب الزمان .. جالبه واسه منم اتفاق افتاده... من میگفتم برم یه دوش بگیرم تمیز باشم بعد نماز بخونم راهکار خیلی خوبی هستش یا بگید مثلا خوردم زمین لباسم خاکی شد که بعدش یکم خاک بریزید رو لباستون و برید غسل کنید اینا راهکارا من بوده میتونید استفاده کنید
یا صاحب الزمان 🤍
07 شهریور 1402 ساعت 16:45بازم...
میدونم..ینی همه میدونن ،سر منشا ش فکره
واس من از خودتخریبی،اینک بی ارزشم،پس هرکاری میتونم کنم..
🙂نمیدونم،چمه..
مدام..همش..ن اینک بیکار باشما
ولی حس اشغال بودن دارم...
🙂بش فک میکنم دلم میخاد آب شم برم زیر زمین...
نارین خانم
07 شهریور 1402 ساعت 23:09سلام
سعی کنید قدم های کوچولو ولی نتیجه بخش بردارید از کار های روزمره شروع کنید یه روتین برای خودتون بسازید و سعی کنید بهش پای بند باشید به مرور زمان به نتیجه رسوندن این کار های کوچیک به آدم احساس مفید واقع شدن رو می ده و عزت نفسش رو بالا می بره🫶🏻 امتحانش کنید و نتیجه رو به ما هم بگید
و اینکه سعی کنید به خودتون تلقین نکنید و مچ ذهنتون رو وقتی این حرف ها و خود کمبینی ها رو داره بهتون القا می کنه بگیرید
پرش فکری خیلی میتونه کمک کننده باشه🫶🏻
یا حق
صبرا🌱
07 شهریور 1402 ساعت 15:40شما هم متوجه دور تکرار من شدین؟!چرا نمیشه😭
بازم میام اینجا یه چیزی میگم شما امیدواری میدین دو روز دیگه خوب میشم شروع میکنم و بازم..... زندگیم بدجوری بهم ریخته از همه چی عقب افتادم نمیتونم دیگه خسته شدم💔
یا صاحب الزمان 🤍
07 شهریور 1402 ساعت 12:22سوالی ک ایجاد میشه..
البته قبلن گفتین ک خب پس سعی کن گناه نکنی..
چون گناه گناه میاره..
ولی مثلن طرف نیم ساعت ب اذان مرتکب میشه،
۱۵ مین بعد،پشیمون میشه توبه میکنه! ولی طول میکشه تا بره دوش بگیره
بعد مامانش بیاد بالا کله ش،و از همون قضا همون روز بگ نماز تو خوندی؟
اگ نخوندی پاشو بخون..
تو این موقعیت چیکار کنم؟بارها شده!...عمدی نیست،
ولی یا مجبور میشم دروغ بگم، یا اینک تظاهر کنم ب نماز:/
منظورم اینه این دروغ گفتن م هم گناه میشه نه؟
اخه راستش م ک نمیتونم بگم:/
چیکار کنم..
جوابش:خب دیگ انجام نده تا مجبور ب اینا نشی
.خب گیریم شدم.اشتباه کردم بازم ،بده بخام بدونم چیکار کنم؟
به سامان
سلام،ممنون از پاسخ تون..
اخه ب کنترل چشمام تو واقعیت ربطی نداره،چون تو واقعیت شاید خیلییی احتمالش کم باشه بخام از طریق چشم گناه کنم
،ولی مجازی نه...مجازی انگار خط قرمزام محو ن،و هیچ مرزی واس ارزشام نکشیدم...
هرچیزیو باز میکنم ..و بدون فکر کردن کنجکاوی میکنم !
ب هرحال اون جمله آخر م کمک کننده بود،مچکر
بِنتُ الزَهرا🌸✌
07 شهریور 1402 ساعت 14:54سلام عزیزم خوبی؟
خب ابجی جان سعی کن زودی بری دوش بگیری غسل کنی
حالا به یه بهونه ای چیزی تا کسی شک نکنه
یا حداقلش سعی کن موقع اذان مرتکب اینکار نشی
و اینکه خب افرین که خودت فهمیدی مجازی لغزش داری
خب از همین الان شروع کن برنامه بریز دوره بردار
از هرچی کانال و گروه و که باعث میشه چیزی و باز کنی لغزش کنی لفت بده یابیشتر اگه صلاح میدونی پیامرسان رو حذف کن
پاکی تلاش میخواد
هزینه داره✌
هزینشو دادی؟
یا صاحب الزمان 🤍
07 شهریور 1402 ساعت 07:58خب.چیزی نیست ک بگم
اها یه اعتیاد جدید،البته جدید ک نه قبلن داشتم..
اعتیاد ب شاخه خاص پ**ن
عجب آدمی شدم...درسته واس چشم هیچ چله ای نگرفته بودم ولی حداقل شیش ماه بود هیچی ندیده بودم..
تلگرامو ب دلایلی نمیتونم حذف کنم..ازونرم مثلن چنل روانشناسی
واس درآمد و تبلیغات یهو مثلن نوشته س**کس به این صورت..
۹۰ درصد چنلاش همینه..
و خب در طول روز اثری ک نباید رو روی ذهنم میزاره
شایدم من سست عنصرم ب مرور زمان نباید ب همچین چیزایی واکنش بدم...
راستی واس این قفل ذهنی ک: ای وای دارم از نظر جنسی خاموش میشم...
در برحه ی ترک خ.ا،
چیکار کنم؟منظورم اینه یه دلایلی بگید ک خب ..آدم همچین فکرایی نکنه..
ممنون
"سامان"
07 شهریور 1402 ساعت 11:44سلام👋🏻
وقتتون بخیر😇
📍کنترل چشم از کنترل فکر خیلی سخت تره
یک ایده میدم خدمتتون(البته این تجربه شخصی خودمه) سعی کنید به چشمای خودتون از صفر تا بیست نمره بدین،
مثلا امروز میخواین برین بیرون
تمرین کنید که نگاه نکنید
و به ازای هر نگاه هوسناک مقداری نمره کم کنید از چشماتون،
همین کار رو برای چنل های تلگرام هم به کار بگیرید و با هر نگاه از خودتون نمره کم کنید،کم کم اینکار روی ضمیر ناخوداگاه شما تاثیر میزاره و بعد یه مدت دیگه مشکلی براتون پیش نمیاد!
البته میتونین از قانون اعراض هم استفاده کنید
اعراض یعنی اینکه میبینی ولی انگار نمیبینی
یعنی خودتو بزنی به اونور و اصلا بهش توجه نکنی(یجور بی محلی کردنه)
⛔و اینو بگم که هیچکس سست عنصر نیست و درگیر عادت های بدی شما که با کمی تلاش و صبر میتونه اونا رو از بین ببره!
اما در مورد اینکه گفتین چیکار کنم که فکرای الکی مثل اینکه دارم از نظر جنسی خاموش میشم به فکرم نزنه،
یکی از درمان های افکار آزار دهنده نوشتن روی کاغذ و خالی کردن ذهن هست،
هر فکری چه این فکر یا فکر دیگه ای که شما رو اذیت میکنه رو سعی کنید روی یک کاغذ بنویسید و اون کاغذ رو پاره کنید و بریزید بیرون این خیلی میتونه بهتون کمک کنه
اما در مورد اینکه دارم از نظر جنسی خاموش میشم بهتون بگم: ببینید هیچ چیز جز پیری نمیتونه هوس یا شهوت ما رو کم کنه
امیدوارم کمکتون کرده باشم🙂
در پناه خدا🙌🏻💐
نازنین 🍂🍁
05 شهریور 1402 ساعت 12:00دوست ندارم اینو بگم
امروز بعد یک هفته. لغزیدم همه زحماتم هدر رفتن 💔
حفره باز ندارم منتهی بعد. یه مدت طبیعتاً شهوت و وسوسه میاد ک نتونستم بش غلبه کنم
میخوام بیشتر عمل کنم و تلاش کنم ی جایگزین بزارم ک احساس خلا ازبین بره.
"سامان"
05 شهریور 1402 ساعت 22:12سلام آبجی👋🏻
امیدوارم حالتون خوب باشه😇
هیچ زحمتی توی این دنیا هدر نمیره یا تبدیل میشه به موفقیت یا تبدیل میشه به تجربه🙌
همیشه به خودتون زمزمه کنید که من سخت از این حرفام و واقعا هم این یه واقعیته👍
اگه صد خودتون رو توی این مسیر بزارین قطعا موفق میشین🙃
آرزوی موفقیت دارم براتون🙂
در پناه خدا🌸
🖤بازمانده 🖤
05 شهریور 1402 ساعت 09:40سلام .. دعا کن ارزو به دل نمیرم.. خدا دوستت داره واقعا خیلی خیلی دوستت داره میدونی چراا من بعضی دوستام هستن هنوز هم خ. ا میکنن ولی هیچ وقت تلاش زیاد د رحد زجر کشیدن نکردن که الان پاک بشن. واسه همین هیچ موقع دنبال چنین سایت هایی نمیگردن هر روز تعداد دفعاتشون میره بالاتر بد تر میشن ولی شما خدا بهت سایت رو داده داری تلاش میکنی پاک بشی میدونی اگه خدا دوستت نداشت چرا اینجایی چرا الان وسط انجام گناه نیستی چرا میخوای توبه کنی ... پس خدا دوستت داره..... دوستت داره که بعد از چندین سال برگشتی و میخوای ترک کنی . من هیچ ادم خوبی نیستم ولی میدونم اولین کمکی که میتونی واسه خودت بکنی نماز اول وقت.. با تاکید که اول وقت باشه خدا شاهده جواب میده اولش فقط همین بعد کم کم قران بخون و بیا به راه راست ... حتما میتونی اگه نمازتو اول وقت بخونی خدا هم چونخودش اوردتت اینجا کمکت میکنه.. یا حق..
🦚هر یک از شیعیان ما که گرفتار شود و شکیبایی ورزد
اجر هزار شهید را برایش می نویسند🦚....
🌿..امام جعفر صادق..🌿
منتظر
05 شهریور 1402 ساعت 19:12😌👌🌼
صبرا🌱
04 شهریور 1402 ساعت 13:28بچه ها کمک..(غیر جهش فکری و تغییر مکان و صلوات و اینجور چیزا) تکراری شدن بازدهی ندارم:( هم شدید تنش و استرس دارم هم فکر و خیال ناجور
خادم الزهرا🍃
04 شهریور 1402 ساعت 21:41سلام
برای استرس و آروم شدن اگر شرایطش و دارید صوت قرآن گوش بدید مثل آب رو آتیشه👌🏻
اگه شرایطش و ندارید قرآن و باز کنید جلوتون حتی اگه نخونید نگاهش کنید 👌🏻
می تونید قدم بزنید؛کتاب بخونید و مطالعه خیلی داشته باشید..👌🏻
حتما نباید سر نماز باشید هر وقت نا آروم بودید سجده کنید خیلی میتونه آرومتون کنه🌹
ان شاءالله آروم بشید:)
من و این کوچه بن بست
تورا کم داریم💔
ترسم آن لحظہ بیایی
که جوانت پیر است...🍂
#امام_زمان
"سامان"
04 شهریور 1402 ساعت 22:27سلام👋🏻
امیدوارم خوب باشین😇
والا پیشنهادی که به ذهنم میرسه اینه که سعی کنید یه کاری که بهش علاقه دارید رو انجام بدید و خودتونو سرگرم اون کار کنید،
اینطوری استرس و فکروخیال و... خیلی کمتر میشه و باعث میشه توی کاری که دوست داریم کلی پیشرفت کنیم👍
ورزش کردن هم خیلی میتونه مؤثر باشه مخصوصا باشگاه رفتن
انشاالله موفق باشید🌸
دعاکن آرزو به دل نمیرم( سودا)
04 شهریور 1402 ساعت 11:01سلام
واییی چقددد تغییر کرده سایت🥺
کسی منو یادشه بچها🥺؟بهترین روزام زمان نوجوونیم همینجا بود و باشماها
حالا جوونم و....به بدتراز اون گناه قبلی دچار شدم
لطفا کمکن کنید
نمیخام انرژی منفی بدم به ترک کرده و حرف منفی بزنم...
فقد بگین چیکار کنم
من پاک خدا و امام رضا فراموشم شده حتی دلم به نماز نمیره چن ساااله
و همین باعث شدع تو گناه جسور تر بشم و هی به بدترینش دچار شم🥺دلم میخواد برگردم
خادم الزهرا🍃
04 شهریور 1402 ساعت 21:30سلامم..
احتمالا خیلی ها شمارو فراموش کردن ولی مطمئنم خدا فراموشتون نکرده که الان اینجایید:))
مگه نمیگید دلتون میخاد برگردید پس از همین حالا شروع کنید..😇
ناامید نباشید که آغوش خدا همیشه برای بنده ها بازه حتی اون گناهکار ترین و بدترین بنده..💔
از نو شروع کنید اما اینبار پُر انرژی تر و پُر قدرت تر از دفعه های قبل..💪
فک نکنم این درست باشه که میگید خدا رو پاک فراموش کردید اینکه اینجایید یعنی تو دلتون الماسی از یاد خدا هس..شاید گرد و غبارو خاک روی این الماس و پوشونده باشه ولی اگه پاکش کنید دوباره درخشش و میبینید:))
با یه یاعلی شروع کنید ما و بچه های سایت هم تاجایی که بتونیم کمکتون میکنیم ولی اول خودتون باید به خودتون کمک کنید بعد هم خدا..ان شاءالله موفق میشید 🌹
‹ حکمت ۱۲۱ ›
چقدر بين دو عمل فاصله دور است : عملی كه لذتش می رود و كيفر آن می ماند، و عملی كه رنج آن می گذرد و پاداش آن ماندگار است.
یک آدم
04 شهریور 1402 ساعت 06:51به. B_nam ببین فکر نکنم خدا با کادو بشه دلشو به دست بیاری راستیتش تا اونجایی که میدونم با عمل و استغفار میشه دل خدارا به دست آورد وقتی خدا میبینه توپشیمونی با اراده میری دوباره با شیطان میجنگی خیلی خوشحال میشه و اینکه میگی خدا من اشتباه کردم اون خوشحال میشه که تو داری به راه راست میای واینکه خدا هیچوقت بندشو نه فراموش میکنه نه ول میکنه نه قهر میکنه این احساس گناه تورو به فکر این میندازه که خدا باهات قهر کرده و وقتی دوباره بعمل به خدا نشون بدی میتونی با شیطان مبارزه کنی دیگه ازدست ناراحت نیست میدونم خیلی حسه بدی من رو هم یک ماه و نیم تونستم دوم بیارم خیلی بده تو که خیلی از من ماهر تری تو خیلی شاهکار کردی ۳۰۰ روز باهاش جنگیدی تو یه آدمی هستی که خیلی اراده داری توخیلی قوی هستی دوباره شیطان گولت زده ولی اینبار هم شکستش میدی چون خدا پشتته بخاطر مادرت پدرت خودت و خدا که ناراحت نشه جوری باهاش بجنگ که همیشه سرت بالا باشه و خدا بگه عجب بنده ای دارم پس بهترین راه به دست آوردن دل خدا استغفار و جنگیدن با شیطان و عمل کردن به توبه هست
منتظر
04 شهریور 1402 ساعت 18:48🥲👌🙏🤗
خادم الشهدا
04 شهریور 1402 ساعت 04:00سلام به B_nam
سلام حدودا پاکی یکسال رد کردم
ببینید این شکست ها طبیعی ، برامنم بوده برا خود ادمین هام بوده
دوباره بلند شو ، و شما چرا ناراحتی؟
به خودت افتخار کن ، پیشرفت شما قابل تحسین هست
برای منم دعا کن بتونم یکسال پاکی نگهدارم
امیدوارم به پاکی برسی و دل ات خوش خوش باشه
شمام تموم سعی و تلاش ات کردی اصلا ناراحت نباش
برو نماز توبه بخون و دوباره شروع کن اصلا به خودت روحیه بد نده
چون خدا تلاش هات میبینه، اصل اینکه خدا دوست داشته باشه
اصل اینه همه تلاش ات بکنی بقیه به خدا بسپر
من توصیه میکنم ذکر رحمان و رحیم زیاد بود و استغفار کن
منتظر
04 شهریور 1402 ساعت 18:25🙏😇🌼