خبر مهم

سلام به همگی 👋 برای اطلاع از آخرین تغییرات مجموعه، روی لینک زیر کلیک کنید

لینک مقاله

درخواست کمک

Blog title

دوستان این بخش صرفا برای این هست که از بقیه دوستان(مدیران و کاربران) کمک بخوایین !

 لحظه احساس کردید دارین تحریک میشین یا امکان داره لغزش کنین زود بیاین توی سایت و با مدیران یا کاربران صحبت کنید و ازشون کمک بخواین .

قوانین این بخش :

#از انجایی که اقرار به گناه(خودارضایی و...)جایز نیست و کار ناپسندیست لطفا از شکست خوردن خودتون حرفی نزنید و این مسئله رو بین خدای خودتون در میون بذارید و از این قسمت صرفا جهت کمک و راهنمایی گرفتن از افراد حاضر در سایت و مدیران استفاده نمایید.

مهم :

اگه الان شهوت بهت فشار آورده و داری تلاش میکنی خودارضایی نکنی در صورتی که ما نبودیم که بهت کمک

کنیم  به ربات زیر در تلگرام برو تا بهت بگه چیکار کنی :

...

ربات اوژانسی کنترل شهوت

...

ربات همیار ترک گناه

 

امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود: صلوات فرستادن شما بر من باعث روا شدن حاجتهای شما است و خدا را از شما راضی و اعمال شما را پاکیزه می کند.

کمک !!!!! 

اگر الآن دچار وسوسه شدی، کافیه ی روی عکس زیر کلیک کنی تا مستقیم وصل بشی به حرم امام علی و اونجا میتونی گشتی بزنی تا تحریک ولت کنه 

حرم حضرت علی

👇دریافت کلیپ👇

آیا تصمیم خود را گرفته اید؟

 

منبع متن: وبلاگ توبه 94 | درخواست کمک

نظرات این مقاله

نظر شما
عکس العمل شما:

خادم الشهدا

25 تیر 1402 ساعت 15:20

سلام بنده سوالی داشتم 

مشکلی داشتم 

محیط دانشگاه ما هست، کلاس ما درس می خوانیم دوتا خانم چادری وجود دارد بقیه مانتویی هستند 

اما بحث اصلی برخی خانم ها که مدل لباس پوشیدن شان اصلا مناسب نیست 

از اونایی که روی مُخ پسرا میره هست. حالا ما چه کنیم؟ 

دوم ۳ تا دختر خانم ها گرگ شهوت دارن، معذرت میخوام عاشق پسر بازی هستند 

همش دوست دارند با پسرا در ارتباط باشند و حداقل ۶ الی ۷ تا دوست پسر دارند 

 

منم گیر افتادم خودم کنترل کردم اما کم آوردم 

فقط ازتون تکنیک می خواهم انجام بدم ،

یا صاحب الزمان 🤍

25 تیر 1402 ساعت 13:02

به منتظر و مستانه، ممنونم ازتون م،مهربونیتون...

من خودمم نفهمیدم چیشد😐😄یعنی هنوز نمیدونم بخیر گذشت یا قراره دوباره بحث ش هرروز پیش بیاد،خدا میدونه...

دقیقا من چن سال پیش فقط هرجا تو کارم گیر میکردم میشِستم با خدا حرف میزدم،ولی الان برعکس شده بود ،حالت عادی و شادی م باهاش بودم،ولی تا یه مشکل پیش میومد ،اصن به ذهنم هم خطور نمی‌کرد ک خدا دقیقا همون کسیه ک تو شادی و غم ت ،باهاته، و برام مهم نیست اگ بازم بحث پیش بیاد،همینقدر ک هنوز متعجبم، من هنور سرمو از سجده بالا نیاورده، کاری کرد دلِ بابام نسبت ب حرفایی ک زدم ،نرم شه، شاکرشم،همش ب لطفش،و ب لطفتون...✨️

به مستانه...با پیامت خیلی موافقم، خیلی بینهایت وار مهربونه ،انقدری ک با خودم میگم من واقعا لایقشم؟لایقم ک مسلمون متولد شدم و از بدو تولدم میشناسمش و بازم ب خودم جرئت گناه میدم؟ لایق این همه محبت بی همتا ش هستم؟لایق این هستم ک منو انقدر عزیز کرده ،چشامو وا کرده تا ببینم چرا منو عزیز شمرده ،تا ببینم چقد محبت تا الان بهم ارزونی داشته:)

نمیدونم خیلی جو گیر شدم ک یهو همه چی آسون شد،حتی اگ همه این دلخوشی ای ک اتفاق افتاده واس چند لحظه بوده، من ازش ممنونم ک اون نگاه خاص شو با قلبم دیدم🥲،

 

از همتون ،ادمینا و کاربرا ،ممنونم دندون رو جگر گذاشتین، نگرانم بودین ♡ مرسی از انسانیت و مهرطلبی و بخشش مهر و مهربانی تون

 

درپناه نورعلی نور

منتظر

25 تیر 1402 ساعت 23:55

سلام گلم❤️
ان‌شاءلله که بخیر گذشته و کم کم همه‌ی مشکلاتت هم حل میشن میرن پی کارشون🤲🌱

وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ یعنی:
"و ما میدانیم سینه‌ات تنگ می‌شود از آنچه می‌گویند..."
یعنی اون لحظه‌هایی که دلت از همه چیز از همه‌ی آدما گرفته خدا حسش میکنه، بهش فکر چه حال خوب کنه نه؟؟ :)🙂✨️

«وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ» 
من باهاتونم هر جا که باشین و هر کاری که بکنین😇

خدا خیال‌مون رو راحت کرده که در هر لحظه و شرایطی کنارمونه ، قدم به قدم شونه به شونه🥲🦋
اگه حتی همه‌ی آدم‌ها هم تنهامون بذارن اون همیشه هست توی هر شرایطی پیشمونه و در آغوشش میگیرتمون🤍🌈

عزیز دلمی خواهر خوشگلم❤️

همیشه مواظب خودت و خوبیات و مهربونیات باش🤗🧡

موفق ببینمت 

خدا به همراهت 

یاعلی

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

25 تیر 1402 ساعت 23:55

سلام عزیزم 

خواهش میکنم خداروشکر که با حال بهتری میبینمیمت ✨😇

بله خدا دوستت داشته که این طوری برات جواب هارو چیده و جواب های ذهنت رو حل کرده شک نکن 

خدا مثل بنده ش نیست که مشروط دوست بداره مشکل ما اینه نشناختیمش ...پس همچین خدایی مهربونی عاشق بنده هاشه به موقع دست به کار میشه ♥️قطعا هم لایقش بودی حالا شاید اینجا دلخوری و گرفتاری و اقرار به گناه میکنی ولی خدا جزییات زندگی هر کدوم رو واقفه و شاید از خیلیا جلوتری😊🌷

در آخر انشالله که این مسأله موقتی نباشه و تغییری اساسی در روحیه پدرت و محیطتت ایجاد بشه 

یاعلی 🌹

جنگجوی درون

25 تیر 1402 ساعت 12:04

سلام 

دوستان یه اتفاقی برام افتاده احساس میکنم فشارم افتاده این چند وقت آبلیمو زیاد خوردم و سرذیم کرده روز دوم پاکی هستم میشه بگید چی بخورم که گرمیم نکنه و طبع بدنم متعادل بشه میشه لطفا بگید آخه همش حال و هوای خستگی و پکری دارم

منتظر

25 تیر 1402 ساعت 12:24

سلام داداش کوچیکه 

ببین نباید همیشه غذاهای طبع سرد بخوری ، کاری که باید انجام بدی اینه که تعادل بین غذاهای طبع سرد و گرم ایجاد کنی

خوردن سردیجات هم مضره، بزار اینطور بگم که غذاهای طبع سرد باعث ایجاد استرس میشن و استرس هم جزو عوامل انجام خ.ا هستش

بزرگترین مشکلت همیشه این بوده که گیر دادی به غذاها درحالیکه اگر تعادل رو ایجاد کنی هیچ مشکلی پیش نمیاد هیچ مشکلی 

پس لطفا ازین به بعد با خوردن بیش از حد سردیجات به خودت ظلم نکن

الانم برای افزایش فشار میتونی قهوه بخوری یا ترشی ، نمک هم خوبه البته بیش از حد مصرف نکنی یه کوچولو استفاده کنی خوبه

پاکیتون ابدی 

خدا به همراهتون 

یاعلی

یا صاحب الزمان 🤍

25 تیر 1402 ساعت 11:47

آقا ریا نباشه ، میتونید هم تایید نکنید ،ولی خب،اومدم قرانو باز کردم و قبلش نیت کردم ک خدایا منو ازین مهلکه در بیار:]

ببین چ قشنگ میگ:

انی جزیتهم الیوم بما صبروا انهم هم الفائزون

من امروز آنان را در برابر صبری ک (نسبت ب مسخره و خنده شما)کردند پاداش دادم ک همه آنها کامیابند✨️🙂

 

و باز گفته :

و قل رب اغفر وارحم و انت خیرالراحمین:)))))))

و بگو ای پروردگار من،مرا بیامرز و بر من رحم کن و تو بهترین رحم کنندگانی😄 ببین ،ببین چقد قشنگ با حس کردن وجودش،اشک غم ب اشک شوق تبدیل میشه!

 

الله اکبر...الله اکبر،متعجبم از بزرگیت، باورتون میشه صفحه چپ قرآن ک باز کردم ،ابتدای سوره نوره ،😐سوره نور، و جالبه اصن اسم سوره رو ندیدم،متن کاملشو خوندم و بعد یهو چشمم خورد...

 تو ایه چهارم بهم واس دلداری و نصرتم میگ:

کسانی ک زنان عفیفه پاکدامن را به زنا متهم می کنند ،سپس چهار شاهد نمی آورند، به آنان هشتاد تازیانه بزنید و هرگز شهادتی را از آنان نپذیرید و اینانند ک در حقیقت بدکار و نافرمان اند.

در ادامه بهم میگ:)

مگر کسانی ک بعد از آن توبه کنند و خود را اصلاح نمایند ک بدون تردید خدا نسبت ب آنان بسیار آمرزنده و مهربان است

 

و در آخر:

و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود،و اینک خدا بسیار توبه پذیر و حکیم است (به کیفر های بسیار سختی دچار میشدید)

 

و مژده بدم مژده🥲ک خدا برمن منت گذاشته و با نگاهی مشقت رو از من برداشت،

پدرم اومد دم اتاقم و گفت:تمام حرفات راست بود و اگ دیدی طرف ت نمیپذیره ،بدون داره لج میکنه🙂💖 خدایا من معجزه دیدم،خدایا ممنونم خدایا بی نهایت ممنونم

خدایا پدرمو آروم کن ک انقد دنبال مقصر نگرده ک یا خانواده خودش یا خانواده پدرشو مقصر بدونه و فک کنه باید یکیو انتخاب کنه،خدایا این بنده ی زیاده خواه تو ببخش ولی لطفا راهی در ذهن و جلوی پاش بزار تا بتونه تصمیم درست و ب دور از ظن بد بگیره🙂💗

خدایا ممنون و شکرت☻️ تو واسم بی نهایتی ک با اینک نمیتونم ب ذات ت پی ببرم ولی همین ک وجود تو درک میکنم واسم کافیه ،جان فدای تو،بنده کوچک تو :)

 

بچه ها شرمنده اذیت شدید،و ب ادمینا،ممنونم ک گفتین طرز واکنشم با مشکل رو تغییر بدم،ممنونم از معبودم ک آدمایی مث شمارو واسطه خیر و برکت ش قرار داده

روزی تون پیش ش محفوظ:]

 

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

25 تیر 1402 ساعت 12:27

ی حدیث قدسیه که در خاطرم نیست معنیش این میشه تا زمانی که امیدتون به غیر خدا باشه مشکلتون رو خدا حل نمیکنه. جایی که واقعا از ته دل فقط بری در خونه خدا ، خدا دست خالی برت نمیگردونه. 

برای تو ام همین اتفاق افتاد و خوشحالم  

عزیزم ی جاهایی منطق و صحبت جواب نمیده . ی جاهایی دو دوتا نمیشه چهارتا ، اونجا جاییه که باید به سرچشمه وصل بشی اونی که تا برگی نخواد از درخت نمیفته، اونی که گفته اگر بخوان به شما آسیب برسونن‌ من نمیزارم و شما رو حفظ میکنم 

بعد همون خدا گفته من وعده مو تخلف نمیکنم و سر حرفم هستم 

پیام تو‌برای من هم درسی بود و خجل شدم از اینکه همیشه موقع سختی در خونه خدا رو زدم . همیشه مشروط دوستش داریم و خدا با وجود گناهکاری ما همیشه بدون قید و شرط...‌‌  

آیه هایی که خوندم یکی یکی جلو چشمم اومد 

خب برات صلوات نذر کرده بودم باید برم بفرستم :)

دوست خوب ما هستی در پناه نور باشی ✨به صبور بودنت ادامه بده . ...

💕💕

 

 

یا صاحب الزمان 🤍

25 تیر 1402 ساعت 11:11

فک کنم شمام ازم خسته شدین :)نمیدونم دیگ نمیدونم ،فک کنم فقط خدا ازم نبریده... فقط اونه ک دید و دید و دید ک من چ گناهانی کردم بازم تونست ببخشتم:)الهی من یطوری قربونت برم ک انقد مهربونی ،انقد من مایه سرافکندگی بودم ،بازم دستمو گرفتی،بازم منو از منجلاب تاریکی روحی دراوردی،انقده قشنگ منو از هرچی گناه آشکار و پنهان درآوردی، خدایا چقد خدایی!چقد مهربونی، چرا ؟🙂 

میدونی خوبی حس کردنت چیه؟ اینک الان فک میکنم تو انقده منو بالا بردی و خاص دونستی ک برگشتم ،ک برم گردوندی، دست گذاشتی رو من ،گفتی این بنده م ،با اینک فرو رفته تو باتلاق گناه،دل و جگرش داره میسوزه ،خودش واس خودش جهنم درست کرده و کشیدیم بیرون،

من ازت بینهایت بار ممنونم ،تو همین لحظه ک ب خاطر یه مشکل جدید اشک از چشام سرازیره ،ازت ممنونم ک منو تو این یکی دوماه قبل ،از افسردگی و ناامیدی بواسطه بنده های مهربونت درآوردی،  خدایا ازت ممنونم ک بعد سه ماه دوباره برگشتم سایت و برام مهم شد ک خودمو نجات بدم ،خیلی خیلی ازت ممنونم:)دیگ چیزی ازت نمیخوام،

میدونم اون مداری ک تو منو بزاری داخلش تا تو رو بپرستم درست ترین مداره و مناسب شخصیتمه،و منو ب تو نزدیک تر میکنه:)♡

یاعلی مددی

منتظر

25 تیر 1402 ساعت 19:24

سلام عزیزم❤️

ما ازت خسته نشدیم به هیچ وجه ولی خب تنها خداست که هرگز ازمون خسته نمیشه هرگز رهامون نمیکنه و همیشه و همه جا کنارمونه و کمکمون میکنه😇

فقط خداست که پناهمون میده و امن‌ترین آغوش رو داره🥲

هر کسی هم که سر راهت قرار گرفته و یه حرفی زده که جواب سوالت بوده و کمکی کرده خواست خدا بوده و تمام🙃🌱

همه‌ی آدم‌ها یه روزی ما رو تنها میزارن وفادارترین‌شون با مرگ ولی خب به هرحال تنها میمونیم دیگه ولی خدا همیشه و همه‌جا هست و تنهامون نمیزاره🥰✨️

برو تو آغوش خدا باهاش عاشقی کن عزیزم❤️

پاکیت ابدی 

خدا به همراهت 

یاعلی

یا صاحب الزمان 🤍

25 تیر 1402 ساعت 11:02

بچه ها ازتون ممنونم...همین الانم سر سجاده م

دیشب انگار واقعا رد دادم ،میدونم پنیک نبود،دراز کشیدم هرکی هرچی صدام کرد ارادی جواب ندادم بعدشم کلا انگار محو شدم ،فقط ب دستم نگاه میکردم ،ک چ کنم؟با اینک همه چیو میدیدم انقد رفته بودم تو فکر ن چیزی می‌شنیدم ن چیزی میدیدم...

🙂یه حسی میگ همه چی درست میشه، 

ولی بابام!تهدیدمون کرده امشب ساعت ۷ و نیم موقع اذان میکشمتون😅حس قربونیش گرفته و گفته گوشی کسی زنگ زد حق جواب دادن نداریم...

البته من خودمم سیمکارتی ندارم:]

من از مرگ نمیترسم... فقط نمیدونم تا کی باید صبر کنم،و تا چ حد تهدیدش واقعی بوده،تا کی بترسم و تاکی نتونم تو مسیری ک میخوام قدم بردارم؟🙂

ای خدا ،من چطوری با این وضع سازگار شم،حضرت ایوبم پشتش خانواده داشت با حداقل خاطره خوب از یکیشون،من اولین اصل و ریشه رو ندارم،چ کنم؟:)

و تهدید کرده اگ رازی رو نگیم هم....😄میگ باید همه رازاتونو ب من بگید، آبجی منتظر من چیکار کنم من دیگ نمیدونم ،هرچی با ملایمت حرف میزنم میگ میخای خرم کنی من ده تای تو رو حریفم😭چطور وقتی یکی مدام تو گوشم میخونه کثیفی ،و... کلی فحش ناموسی دیگ، من باور کنم ک پاکم،

از خدا میگم ، میگ من دیگ خدارو قبول ندارم، پس ب چ حقی لباس امامتشو میپوشی،تو نمیترسی بار ب این سنگینی رو برداشتی و اینطوری ظلم میکنی؟

خدایا یکاری کن،منو ببخش ،گناهامو ببخش و نجاتم بده...

خدایا من نادانم ،من هیچی نمیفهمم ،تو رو قسم ب حکمتت ،ب صلاحم،و ب درستی مارو ازین مهلکه در بیار،خدایا دیگ هیچ پشت و پناهی جز تو ندارم و ازین بابت ازت ممنونم ک حسش میکنم ،وجود تو حس میکنم ،حالا ک همه جاخالی میدن تو رو حس میکنم ،خدایا اگ مردم،میشه منو ببخشی؟

میشه لطفا؟میشه گناهامو ببخشی؟خدایا میشه رفتارامو ببخشی، ؟میشه خدایا میشه؟ :)

خدایا من خلقت برتر توام،ولی از دختر بودنم هیچ خیری ندیدم،خدایا من بتو شکایت نمیکنم ک چرا دخترم:) ،چرا اینطوریه ،و چرا هرچی... این دم آخری اگر بود و نبود تو منو ببخشی بسمه،گناهامو ببخشی بسمه،منو بیامرزی بسمه:)گستاخیامو ببخشی بسه،

 

بچه ها اگ خیلی اذیتتون کردم ،شمام حلال کنید،باشه؟

من اصن نمیدونم چ اتفاقی میخاد بیفته و شاید خیلی ترسیدم،تو ظاهرم نشون نمیدم ولی دلم عین بید میلرزه:)..

پس شمام منو ببخشین ،یکم سبک برم...

منتظر

25 تیر 1402 ساعت 12:02

سلام عزیزم❤️

نفهمیدم واقعیتش آخرش چیشد یعنی الان سر حرف تهدید آمیزشه یا اینکه گفت تموم شد حق با توئه؟؟🙂

اگه سر حرف اولشه که باید با اورژانس اجتماعی تماس بگیری الان وقت لج کردن نیس

خدای تو گناهی کردی دیده ثوابی کردی دیده اشتباهی کردی دیده و اجازه نداده کسی ازشون آگاه بشه و توام نباید به کسی بگی اعتراف به گناه خودش گناهه و از طرفی وقتی میدونی بیای باهاشون حرف بزنی عواقب سنگینی برات داره پس سکوت کن انگار نه انگار

ببین خداست که مشخص میکنه بنده‌اش چه امتیازی گرفته تو این زندگی و امتحانات الهی، تنها قاضی خداست 

بنده‌ی خدا خیلی زرنگ باشه فقط میتونه درون خودش و نیت درونی خودش رو با اعمالش بسنجه و با دستورات خدا مقایسه کنه و خودش رو اصلاح کنه

امام صادق (ع) فرمودن که اگر مردم درون همدیگه رو میدیدن حتی حاضر نمیشدن تو مراسم تدفین همدیگه شرکت کنن

این حدیث خیلی حرف بزرگ و سنگین و قابل تاملیه و همچنین تلنگر بزرگیه

پدرت یا هرکسی هر نسبتی بهت میده هر فحشی ناسزایی بهشون توجه نکن قبول که اشتباه کردی ولی متوجه اشتباهت شدی و داری تلاش میکنی برای جبران و قطعا برای خدا این مهمتره

صبرا🌱

25 تیر 1402 ساعت 07:55

بچه های ادمین من یه آیدی و شماره بدم میشه برسونین به یا صاحب زمان یا خلاف قوانینه؟!یه مشاور ازدواج هست که تلفنی میتونه صحبت کنه شاید کمکش کردن  و اگه تونستن پدرشم قانع میکنن البته اگه صلاح دونستیدااا نمیخوام وضعش خراب تر شه 🥲

منتظر

25 تیر 1402 ساعت 18:38

سلام عزیزم❤️

شماره و آیدی رو بفرست دوستان بررسی میکنن اگه موردی نداشت تو سایت قرار میدیم ان‌شاءلله🤲😇

خیلی ممنون از محبت و توجهت عزیزم❤️

پاکیت ابدی 

خدا به همراهت 

یاعلی

کمکم کن

24 تیر 1402 ساعت 23:12

یا صاحب الزمان

خواهر هیچوقت ناامید نباش از رحمت خدا به خودت بگو خدا همه چیو درست میکنه رابطه بین پدر مادرم بهتر میشه این ازدواج هم صورت نمیگیره و منم به کمک خدا خوب درسامو میخونم و موفق میشم امیدتو حفظ کن آبجی به نظرم بهترین همدم خداست.. اینو گوش کن:::  خدا

یا صاحب الزمان 🤍

24 تیر 1402 ساعت 21:26

بچه ها:)،لطفا لطفا لطفا برام دعا کنید مشکلم حل شه،

خیلی فشار رومه،دیگ نمیدونم چکار کنم ،بین دو راهی بد و بدتر م😄💔

یا باید ببینم مامانو بابام سر من طلاق میگیرن ،یا اینکه بابام کل این یسالی ک میخوام پشت کنکور بمونم بهم فشار بیاره ک ازدواج کنم و سر کوفت بزنه ک طرف فرشته بود تو فاسد بودی جواب منفی دادی...

و یا مجبورم بدون در نظر گرفتن همه چی،طرفو قبول کنمو ازدواج کنم ک ازین وضعیت خلاص شم

تو این موقعیت بودید ،ک یا ازدواج اجباری یا طلاق والدین تون؟؟؟حس میکنم همه چی داره ب خاطر من از هم میپاشه😅حس میکنم ب خون و خونریزی میکشه...

بابا منو این همه ترس اصن عجیبه؟دلم میلرزه همش،تو خواب ،بیداری، منتظرم یه اتفاقی بیفته...

چرا من لایق این همه درد م،چرا ترسی ک داشتم واقعی شده؟

هیچکی نیست باهاش حرف بزنم،از هرکی ک فک میکردم پشت و پناهمه تو ادما دارم ضربه میخورم ...بهم میگن تو دخالت نکن بدترش میکنی،ولی مگ زندگی من نیست 🙂💔..

 

لطفا دعا کنید ک امشب اتفاق بدی نیفته:)، 

امروز صبح...بابام منو برد تو اتاق میگ ۵ بار تو ساعات مختلف روز استخاره گرفته ،عالی اومده، گفته تعجیل کنین در امر خیر... درحالی ک برا مردم، قبول نمیکنه واس کار و خاستگاری و... استخاره بگیره...

یعنی این من بودم؟دستام انقد میلرزید ک پشتم قائم کردم،خیس عرق شدم...:) از صبه پا شدم ،برنامه ریختم ک ازین حال و احوال در بیام ولی نمیزارن، ب جاش از صبه ب حال خودم زار میزنم ک خدایا خودت درستش کن و میدونم میکنه ولی تحمل و آستانه من خیلی پایینع:)

اخه وقتی نمیزارن من چیکار میتونم کنم؟ 

با اینک همه چی سر منه،حس میکنم منی نیست،اصن ب من توجه نمیکنن ،اولین باره از عالمو آدم ناامید شدم،

زنگ زدم گفتم به اندازه یه نیم روز مرخصی بگیرین بیاین حل ش کنین،ولی مث اینک کارشون مهم تره🙂شاید هست خب...ولی ای کاش لااقل اگ کمک نمیکنن پیازداغ موضوعو زیاد نمیکردنو کشش نمیدادن...

 

:)بخدا اول رفتم نوشتم تو دفترم ،دیگ نمیدونم با کی میتونم حرف بزنم!!انگار ب جای باز کردن یه گره ،همه چی داره بهم گره میخوره...

حالم خیلی بده،هم روحی ،هم فیزیکی کلا سیستم م بهم ریخته

 

ببخشید بازم اینجا گفتم،جای دیگ ای جز درگاهش و اینجا ندارم🙂

 

 

 

منتظر

25 تیر 1402 ساعت 13:21

همه چی درست میشه از ته قلبت به خدا توکل کن و محکم تو وجودت صداش کن🙃🌱

شایان

24 تیر 1402 ساعت 18:21

باسلام خدمت شما 

یه کمک فوری خواستم اینکه کسی که بعد چندماه پاکی یه باره شکست میخوره ، واسه شروع مجدد دقیقا باید چه کارایی رو انجام بده که زیاد در گرداب خ.ا گرفتار نشه و بتونه بزودی به ایام پاک گذشته برگرده؟؟

ممنون میشم حداقل سه نفر از مدیران محترم جواب بدن که از پاسخشون جمع بندی کنم...دوستان دیگه هم اگه تجربیاتی دارن ممنون میشم راهنمایی کنند.

تشکر از زحمات دلسوزانه مدیران سایت 

درپناه حق 

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

24 تیر 1402 ساعت 20:13

سلام آقا شایان 

از نظر من به شخصه:

راستش اون چیزی که باعث میشه آدم برگرده دوباره و از سر بگیره همین دیدن تجربه پاکیش هست . این که به نگاه شکست نبینیمش. واقعا هم همینه ها . اون کسی که مثلا بعد از ۵ماه پاکی خ.ا میکنه رو نمیشه شکست خورده دید . این فرد راه و چاه پاکی رو یادگرفته فقط سست شده ‌‌‌و کوتاهی کرده 

پس اگر خدای نکرده این اتفاق براتون افتاده اصلا نزارید ندای درونی منفی که میگه دوباره باختی فعال شه.‌ در ذهن تون کلمات مثبت بگید من دیگه بلدم ، من تجربه پاکی رو دارم ،پاکی دست یافتنیه فقط باید بیشتر هشیار بمونم ... 

با تکرار کردن اینا حالتون خوب میشه پس روحیه تونو نبازید با جملات منفی با خود حرف نزنید. 

دوم  از تجارب بقیه استفاده کردن ، همین که الان شما دارید انجام میدید از همنوعاتون که آمار بالای پاکی دارن بپرسید چه کردن. قسمت تجربیات موفق که توی مقالاته کمکتون میکنه.. 

سوم نیازه دوباره لذت های پاکی رو برا خودتون یادآور بشید . فواید جسمیش؛ معنویش؛ روانیش و.... رو یادآور که بشید دوباره شوق پاکی میاد تو قلبتون:)

چهارم، پست مربوط به اراده  رو مجددا باید بخونید هر پستی که انگیزه پاکی میده براتون خوبه 

اراده 

یاعلی 🌹🌹🌹🌹🌹

 

 

 

منتظر

24 تیر 1402 ساعت 20:53

سلام

شکستی ازش تجربه کسب بشه سکوی پرتابه

ما برای انجام یک کار یا عدم انجام یک کار به یک چرایی نیاز داریم هرچقدر این دلیل محکم‌تر باشه انگیزه‌ی ماهم بیشتر
مثلا مرور عوارض به عنوان نیروی محرک برای شروع خیلی خوبه چون وقتی ما بدونیم یه چیزی بهمون آسیب میزنه تمام تلاشمون رو میکنیم که دیگه انجامش ندیم ...
عوارض  
بعدش باید خوب فکر کرد که چرا اینطورشد چرا لغزش کردم؟؟ شناخت عوامل تحریک در ادامه‌ی مسیر خیلی مهمه ، راز ترک در دوری از عوامل تحریکه

کنترل فکر و نگاه خیلی خیلی مهمه ، چشم‌ها ورودی ذهن هستن و به افکار مارو تعیین میکنن و افکار ماهم به اعمالمون جهت میدن

اگه به روش ترک سعی بشه که کامل عمل بشه مطمئنا مسیر ترک هموارتر خواهد شد

در کنار مقاله‌ی اصلی مقاله‌ی چهل گام برای ترک رو هم بخونین

در کنار همه‌ی این‌ها تقویت اراده از اهمیت بالایی برخورداره هرچقدر اراده بیشتر باشه مقاومت ما در برابر محرک‌هاهم بیشتر میشه و همچنین سختی‌های مسیر ترک رو راحت‌تر میشه پشت سر گذاشت

تقویت اراده

خودباوری و عزت نفس هم خیلی مهمه شخصی که عزت نفس داشته باشه از هرکاری که بهش آسیب میزنه فرار میکنه و خودباوری هم باعث افزایش اراده میشه و خواستن رو قوی‌تر میکنه ما اشرف مخلوقات خداییم و خدا توانایی فوق‌العاده‌ای در وجودمون قرار داده

نگاهمون رو هم نباید تک بعدی و محدود به این دنیا کنیم این دنیا فانیه و آخرتی هست و ما مهمان چن روزه‌ایم در این جهان
و پذیرفتن و باور به اینکه عالم محضر خداست خدا هر لحظه اعمال مارو میبینه هم نیروی بازدارنده‌ی خیلی خوبیه همونطور که ما در حضور دیگران اینکار رو انجام نمیدیم چطور میتونیم در حضور خدا اینکارو انجام بدیم

پاکیتون ابدی 

خدا به همراهتون 

یاعلی 

قدر خودتو بدون...

24 تیر 1402 ساعت 18:10

شهوت و میل جنسی کی قراره دست از سرمون برداره؟ 

 

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

24 تیر 1402 ساعت 20:01

سلام به شما 

انسان سالم غریزه جنسی داره و همیشه باید باشه 

اما کنترل شده باید نگهش داریم 

مادامی که تغذیه ش کنید شهوت رو ، دم کلفت تر میشه 

حتما خودتون هم تجربه کردید شهوتی که بخاطر فیلم و محرکات هست خیلی فرق داره با نیازی که خود به خود حس میشه. اون که بواسطه محرکات هست قوی تره و ادمو شکست میده 

شما دنبال حذف شهوت نباش به دنبال مدیریتش باش و انرژی تو نوع دیگه ای خرج کن 

واضح تر بخوام صحبت کنم ، سیستم بدنی به وسیله احتلام منی رو خارج می‌کنه و شما نیازی به خ.ا نداری. و با ترک همه محرکات مثل فیلم و عکس ، متن های جنسی، رفقای ناباب ، ترک ارتباط با جنس مخالف و چشم چرانی ، و...... ، حجم خیلی زیادییی از شهوت کم میشه به طوری که مقداری میمونه اونم اذیت نمیکنه . پس شرط داره دورریختن تمام محرکات جنسی شنوایی دیداری و.. کنارش اون قدر ورزش کن تا خسته بشی و انرژیت کم بشه این هم کمک کنندس

این پست ها هم کمکتون می‌کنه 

چهل گام برای ترک

 

جنگجوی درون

24 تیر 1402 ساعت 13:30

امروز خیلی از لحاظ تحریک اذیتم میشه لطفا بگید چه غذایی بخورم که شهوتو ازم دور کنه این غذایی که درست کردن اصلا دوست ندارم بخورم نمیتونم بخورم

خادم الزهرا🍃

24 تیر 1402 ساعت 22:08

سلام 

سعی کنید تو تابستون از غذاهای گرمی استفاده نکنید 🍃✅

از غذاهایی که طبع سرد و خنک دارن استفاده کنید🍃✅

شربت های خنک مثل خاک شیر ✅

توصیه میشه به دکتر طب سنتی مراجعه کنید برای شناخت مزاج و ...

مصرت ادویه جات و کمتر کنید مخصوصا فلفل👌

ان شاءالله موفق میشید 🌷

 

جنگجوی درون

24 تیر 1402 ساعت 13:24

سلام 

ممنون از راهنماییتون 

به منتظر 

سلام آبجی بزرگه خوبی آبجی امروز غذایی درست کردن که دوست ندارم میشه لطفا بگید برا امروز چه غذایی بخورم که نه تحریکم کنه نه چیزی بلکه باعث بشه شهوت ازم دور بشه غذایی که درست کردن رو اصلا به هیچ عنوان نمیتونم بخورم توروخدا یه دستور غذایی بهم میدید بخورم 

منتظر

24 تیر 1402 ساعت 15:50

سلام

سویق گندم رو از عطاری‌ها میتونی بخری شاید بعضی داروخونه هاهم داشته باشن

هم مقویه هم اصلا شهوتی نمیکنه باعث تعدیل شهوت هم میشه 

Sajad

23 تیر 1402 ساعت 23:50

سلام 

دوهفته میشه که پاکم ولی الان داره بهم فشار میاد هر کاری میکنم که از ذهتم خارج بشه نمیشه 

چی کار کنم ازش عبور کنم نمیخوام شکست بخورم این بار میخوام موفق بشم

منتظر

23 تیر 1402 ساعت 23:51

منتظر

23 تیر 1402 ساعت 23:53

جنگجوی درون

23 تیر 1402 ساعت 18:06

سلام 

توروخدا برام دعا کنید خیلی وضعم خرابه امروز خیلی انجام دادم خیلی در روز انجام دادم توروخدا کمکم کنید آبجی منتظر چکار کنم سردرگمم کسیو ندارم چکار کنم خیلی وضعم خراب شده😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

23 تیر 1402 ساعت 21:16

به قول منتظر سلام داداش کوچیکه 

یک سیکل معیوبی هست که گرفتارش شدی 

ی ذهنیتی براتون شکل گرفته که قربانی هستی و پاکی برات ی چیز دست نیافتنی شده 

شما باید اول شروع کنی این ذهنیت و تلقین منفی رو از خودت دور کنی 

من یک وجه مشترکی بین همه پیامات دیدم که گفتی دعا کنید من نمیتونم 

باور کنید فکر ما تبدیل به  شخصیت ما میشه . یک باربگیذ من باید تمومش کنم . من از شهوتم قوی ترم. برادر من مگه چندساله گرفتاری ؟ من بالای ۱۰سال ابتلا رو دیدم که ترک کرده. میگن شخصیت تغییر ناپذیره ولی اشتباه می گن. پس این شواهد چی میگن؟ روزانه چه قدر آمار پاکی داریم چه قدر تحول داریم ؟ سری به باشگاه ها بزنی میبینی 

اگر فکر میکنید منطقی حرف میزنم یک بار امتحان کنید . شروع کنید به مثبت حرف زدن با خودتون. پوشوندن حفره هاتون. امکان نداره جواب نده . شما سیکل معیوبی داری ی علتی هست که نمیپوشونیش و همش داره یقه تو میگیره. ! 

من و آبجی منتظر هرچی دعا کنیم بازم تنها قهرمان اصلیت تو آینه و خودتی 

برادر من ، با دستای خودت آینده تو رقم بزن. 

خواهش میکنم پست های مارو بخون و عملی بکار بگیر 

یه نگاه بنداز به کاربرای همنوعت که اینجان... ببین وقتی تحریک میشن سریع میان اینجا حرف میزنن. موقعیت عوض میکنن 

اما شما وقتی لغزیدی میای 

برادر عزیزم من نمیشناسمت درسته ولی باور کن که علاج حالتو‌ بارها گفتم و حیف که انگار کامنتای من و نمی‌بینید :) 

لطفا شروع دوباره کنید . هرچه قدر هم این کار و انجام دادی باز هم از فردا میتونی ی ادم دیگه بشی. 

حس قربانی بودن تو بزار کنار ... این منجر به شکستت میشه 

پوشوندن حفره ها ، حفره ها ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وحفره ها ...‌‌

 

یاعلی 🌹🌹🌹🌹  

 

 

 

منتظر

23 تیر 1402 ساعت 21:37

سلام داداش کوچیکه 

گلادیاتور میدونی مشکلت چیه؟؟ بارها بهت گفتم که خودتو باور نداری و مدام خودتو تخریب میکنی 

کلی گفتم کلمات انرژی دارن و منفی حرف نزن

شما قبلا سابقه‌ی پاکی چند ماهه دارین یعنی اینکه میدونین که میتونین تجربه‌اش کردین پس اینکه نمیشه و نمیتونم رو بزارین کنار 

یادته چقد پر انرژی بودی؟؟ یادته چقد کمک بچه‌ها بودی؟؟؟ یادته خیلی خوب افکارتو مدیریت میکردی؟؟ یادته چقد خوب عوامل لغزشت رو پوشش میدادی؟؟؟

داداش کوچیکه ، تو هنوزم همون آدمی همون داداش درجه یک خودمی همون داداش خفنم 

ازت خواهش میکنم خوب فکر کن و تک تک عوامل لغزشت رو شناسایی کن

روی افکارت خوب کار کن و افسارش رو دست بگیر

ذهنیتت رو هم مثبت کن نه اینکه بشینی با خودت منفی حرف بزنی مدام بگی من ضعیفم من نمیتونم اینا میشن باورت و ذهنت برای همین برنامه‌ریزی میکنه

بیا به حرفمون گوش کن باور کن ضرر نمیکنی داداش کوچیکه 

منتظر یه پیام پرانرژی هستم ازت 

پاکیتون ابدی 

خدا به همراهتون 

یاعلی

 

یا صاحب الزمان 🤍

23 تیر 1402 ساعت 16:25

😅یه چیزیو گفتم بگم...به دوستان 

یه سایتی هست ،ب نام سامانه نوشتاری بحران..

اگ ب پاسخ فوری و دلداری سریع نیاز دارید و اگ یوقتی اینجا کسی نبود و امواج منفی قورتتون میدادن،میتونین اونجا کمک بخواین، آنلاین شمارو وصل میکنه  و میتونید حرف بزنید...

من خودم اولین بار وقتی سرچ کردم خ.ک ، اولین سایتی بود ک اومد😅 و خب تا الان دوبار مزاحمشون شدم ،

و جوابِ سریع روی تصمیماتم خیلی تاثیر داره،هرموقع فک میکنم دیگ ته شه، اونجا رو مکان خوبی واس تخلیه ذهنی و روحی میدونم...البته اینجام خیلی تاثیرگذار بوده ولی گهگاهی م بوده ک اکثرا روز تعطیل شون بوده یا پی کاری بودن و دیر پاسخ داده شده، از همین نظر گفتم پیشنهاد بدم،

 

ک اگ تایید میکنید بقیه ببینن

 

 

منتظر

24 تیر 1402 ساعت 21:00

سلام گلم❤️

ممنونم از راهنماییت🙏🥰

اجرت با مولامون صاحب الزمان ان‌شاءلله 🤲😇

پاکیت ابدی 

خدا به همراهت

یاعلی

یا صاحب الزمان 🤍

23 تیر 1402 ساعت 10:33

خب مث اینکه ورق برگشته تا موقعی ک ببینیم چ پیش اید😄😂هوف بعدش ک تموم میشه میگم چرا غول ساختم ک انقد بترسم،ولی وقتی ب این فک میکنم ک اگ الان اون موقع بود،هنوزم واسم غولیه ک پشت سر گذاشتم،

منظورم اینه چون رد شده لزوما یه امر ساده و حل شدنی نبوده ،ولی در عین حال بدترینشونم ارزش بهم ریختن ذهن و آرامش رو نداره ،چون بالاخره میگذرن ک...

به نارین خانم، جمله اینک بقیه رو مث خودم دیوونه کردم ،

از طرفی میتونه جنبه مثبت داشته باشه هم منفی ک البته من منفی شو در نظر داشتم:]،تو این یکی مورد حق الناسی برگردنم نمیبینم،چطور وقتی میبینم داداشم ب خاطر فشاری ک پدرم بهم اورده ،دستشو زخمی کرده ک با خونش بنویسه انتقام! همچین چیزی نگم؟من چی میتونم بگم جز اینک از من پیروی کرده،(در خود زنی)، یا مادری ک انقد ترسیده میگ باهم فرار میکنیم نهایتا هر دوتامونو میکشه، میدونید راستش نه ک من خودم کم صحنه سازی میکنم ،اضطراب و واکنش های بقیه م ،بیشترش میکنه

من رو  این جمله م حق الناس ندارم ، ولی ب احتمال خیلی زیاد در عمل:] ب گردنمه-

 

به مستانه و منتظر،از هردوتون ممنونم ک پا ب پا کمک کردین:)❣️،

یه جمله م مونده ک ب خودم بگم اینه ک آدما کاملا بد یا خوب نیستن،این صفاتو نسبی دارن،

وقتی میخوای متنفر باشی،از رفتارشون متنفر باش نه از جود و وجودشون... 

سایه ای ک از رفتارشون میفته(باطن )شون ،در جنگه...

و این جمله ک من ،نمیتونم از ریشه م متنفر باشم و دروغ نگم ته ته دلم دوسش دارم ، ولی من دیگ نمیخوام یک آدم با سایه ی هیولا رو دوست داشته باشم،

خیلی سخته هم از طرف بترسی و همش منتظر یک حمله و هجوم رفتاری و اخلاقی باشی ،از طرفی واقعا دلت راضی نشه ب نفرت و کینه توزی و در واقع از اعماق قلبت دوسش هم داشته باشی،میدونید انگار تو دل منم جنگه ،وقتی ک این رفتارا نمایان میشه ،ذهنم تموم تلاششو میکنه ک همه خاطرات خوبو حذف نکنه ک جاش خاطرات بدی ک ساخته میشه رو جا بده، ک البته الان حجم نامتعادلی ازین صفات ازش تو ذهنم ساخته شده...

تنها مسئله من اینه ک حس میکنم فقط گنجایش ینفر با این رفتار رو دارم، و نمیتونم کسی ک معترفه ب بدتر بودن ازین فرد، رو قبول کنم:) 

دلم نمیخاد تو زندگیم فک کنم کسیو دارم تحمل میکنم یا پشیمون بشم ،و پشیمونیم نهایتا فقط ب خودسرزنشی خودم برمیگرده نه طرف مقابلم.

با اینک متوجهم طرف خیلی خودشو تغییر داده، و خیلی جویای این بوده ک ملاکای منو داشته باشه...(بواسطه برادر کوچیک ترش،دختر عمه م و...)،نمیتونم بپذیرم،ب خاطر اخلاق :)،اینم بگم شاید اخلاقشم تغییر داده باشه ،و در واقع مشکل از منه ک تندخویی و اون حجم از عصبانیتشو ک از بچگی دیدم،نمیتونم تو ذهنم پاک کنم🤷‍♀️ ظاهرا اینطوره ولی وقتی خودش اذعان داشته ک بدتر از پدرتم، (در واقع انگار خودش با صداقت کاملش ،همه چیو خراب کرده )،من چطور بپذیرم 😅، 

ضمن اینک من اصن نمیدونستم چطور حرفایی ک با این افراد زدم ب ایشون منتقل شده!

 

از طرفی میگم صداقتش ستودنیه و از طرفی میگم وقتی حقیقتو میدونم ابدا قبول کنم...

از طرفی بقیه میگن همه این صداقتو ندارن،همه رو نمیتونی تا این حد قبل ازدواج بشناسی ،و میگن ک ب همون اندازه خشم و تند خویی ،قلب خیلی مهربون تری دارن،و دورو نیستن و چون زیر و روشونو نشون میدن (باطن)،شاید یکم ترسناکه...

 

😅همینطور اینک من اصن قصد ازدواج ندارم فعلا،ولی خانواده گفتن نباید اینطور بگی ،باید جواب قطعی بدی،چون ممکنه طرف منتظر بمونه و تو تازه بخای تصمیم جدی بگیری ک اره یا نه ،ضربه بدتری بهش میخوره!

 

😅از طرفی آبجی منتظر من میدونم طرف ،ب احتمال زیاد شکاکه، و تو ذهن خودم مطمئنم هیچوقت شرایط منو نمیپذیره، و چون فامیلن،ریسک گفتنش خیلی بیشتره،

تو فک کن من بعد کشمکش با خودم قبولش کنم و بعد گفتن مسئله،طرف منو رد کنه،و اگ بقیه دلیل رد شو جویا شن،فک میکنم همه چی ب باد فنا بره😅😂،

پس هم واس ترس از اخلاقش، هم واس خودم،ابدا نمیتونم.. اصن نمیدونم😄،

تازه من اینو میدونم یخورده یا بیشتر شکاکه،طرفی بیاد ک اینارو ندونمو بهش بگم چی؟

فک میکنم ازدواج تخم مرغ شانسیه،نمیتونی داخلشو ببینی ،ولی میتونی بواسطه عواملی داخلشو بشناسی،تکون دادن(=از اطرافیان پرسیدن و جستجو کردن، و...) ، براهمین دلم نمیخاد همچین ریسکی رو بپذیرم،دلم میخاد کلا ازش رد شم و کلا بیخیالش شم ،میدونی من اصن هنوز اونقدر شجاعت و مسئولیت پذیری ندارم ک ریسک زندگی و ادغام شدن همه جوره با یه فرد دیگ رو بپذیرم،

شایدم فقط همه چیو سخت میکنم

 

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

24 تیر 1402 ساعت 10:30

سلام به شما . خوبه که حالتون رو بهتر میبینم ☘️💐

بیشتر دغدغه های ذهنی که مطرح کردید ، با ی مشاور کاربلد حل میشه 

ازدواج هندونه در بسته نیست . وقتی هم دونفره حرف بزنید هم رفت و آمد خانوادگی و هم تست های شخصیت بدید اون موقع با دید باز ازدواج می‌کنی چه با فامیل و چه غیر فامیل 

به شرطی که مسأله مالی رو بهونه نکنی . بهترین راه برای این که بخونی بگی قصد ازدواج نداری از طریق مشاوره. اون کارشو بلده و به خانوادت منتقل می‌کنه . شایدم واقعا از نظر شخصیتی با پسر عموت متفاوت باشی باز هم اونه که این رو می‌فهمه و خانواده تون رو قانع می‌کنه 

در یک کلام تنهایی شاید نتونی با این ازدواج مخالفت کنی(من دارم بدترین حالتو‌در نظر میگیرم وگرنه ما آدما مختاریم) اینجا نقش مشاور پررنگ میشه و خانواده ها بد قلق ترین هم که باشن بلدن چطور تفهیمشون کنن‌ 

کمک از متخصص فراموش نکنید 

یادت باشه خانواده دست خودت نبوده ولی آینده ت رو خودت میسازی باید جرٱت داشته باشی که خودت انتخاب کنی 

یاعلی 🌹🌹🌹

 

منتظر

24 تیر 1402 ساعت 11:10

سلام گلم❤️

خب خداروشکر که اوضاع بهتر شده و حالت بهترتر🤲😇

ببین هیچ مشکلی در این دنیا باید سعی کنی که تورو بهم نریزه چون قدرت تعقل و درست تصمیم گرفتن رو از دست میدی با اینکه انجام اینی که میگم سخته ولی باید تلاشمون در این راستا باشه

در مورد حق‌الناس بودنش من یکی نظری ندارم ولی حق النفس که هس :/

عزیزمی توام جزوی از خانواده‌مونی :)❤️

ببین اینایی که میگی رو درک میکنم ماها خونواده‌مون هرجور که باشن هرچقدر بهمون سخت گرفته باشن ته دلمون دوسشون داریم ، از طرف اوناهم همینه‌هاااا هرچقدر سخت بگیرن هرچقدر ظاهر رفتارشون بد باشه ته دلشون دوسمون دارن
خیلی از رفتارها ناشی از یک سری مشکلات روحی و روانیه یا یه سری خاطرات تلخ که یک آدم از کودکی باهاش سر و کله زده

حالا کاری به رفتار اون آدم ندارم ولی تو نباید بخاطر رد کردن یه آدمی عذاب وجدان بگیری و خودتو سرزنش کنی (کلماتت اینو نشون میده) تو حق انتخاب داری و فقط باید خودت و ملاکای خودت رو در نظر بگیری البته ملاک‌های درست (معیارهای مادی معیارهای درستی نیستن با اینکه خیلی رایج هستن) ، شاید اصلا طرف مقابل آدم خوبی باشه ولی معیار تو نباشه
با خودت بحث نکن و تکلیفت رو با خودت مشخص کن ، تو یا این آدمو با همه‌ی خوبی‌ها و بدی‌هاش میخوای یا نمیخوای حالا که گفتی نمیخوام پس این جنگ درونی رو تمومش کن
صداقت صفت خوبیه تو ازدواج درستش اینه که جزو معیارهای اصلی باشه اما تمام معیارها که در این خلاصه نمیشه
طرف با تمام صداقتش میگه من دست به زن دارم بخاطر صداقتش باید بهش جواب مثبت داد؟؟؟
(بازم میگم که من اون آدمو نمیشناسم و نمیتونم قضاوت کنم و نظری بدم و تویی که باید خوب بسنجی)
آدمای خشن میتونن قلب مهربونی داشته باشن ولی همشون که قلب مهربونی ندارن ....
اینجا هم حق با اوناست باید جواب قاطع بدی یا آره یا نه و تمام ، هرجوابی هم دادی باید دیگه بعدش به این فکر نکنی که اگه خوب بود چی یا اگه بد بود چی؟؟

ببین تو تا حدی میشناسیش و میتونی با تامل به نتیجه برسی که احتمال چه واکنشی در اون قوی‌تره
از طرفی در مورد آینده فکر نکن برای شناخت کسی که بعدا میاد خواستگاریت ، تعداد جلسات بالای خواستگاری و حرف زدن و همچنین رفتن به مشاور و صحبت کردن باهاس و انجام تست‌های روانشناسی و مزاج شناسی تا حدی شناخت پیدا میکنی

اگه خودت رو رشد بدی و آگاهیتو بالا ببری اگه بری مشاور و چیزایی که بالاتر هم گفتم اون شناخت لازم اولیه رو به دست میاری و از تخم مرغ شانسی بودن خارج میشه

موفق ببینمت

خدا به همراهت

یاعلی

شیخ بهایی .!

22 تیر 1402 ساعت 10:19

 سلام

به منتظر و غدیر خون

میدونم خدا اصلا خوشش نمیاد بندش آسیب ببینه به خاطر همینم بهش میگه که گناه نکن ولی من یه مشکل بزرگ

من دلیل اینکه چرا گناه کردمم همیشه دربارش فکر میکنم  و می نویسم ولی یه مسئله اینه که من بعد گناه نابود میشم ! به معنی واقعی کلمه کلا از بین میرم هیچ انگیره ای حتی برای سه چهار روز ندارم مدام افکار اشتباه  عجیب و غریب میاد کلا از کار میفتم ، نه درس نه ورزش نه هیچی خیلی دود ریکاوری میشم باعث میسه حتی دوباره به گناه فکر کنم به راه حل میخوام زود بعد گناخ ریکاوری بشم

دمتون گرم

منتظر

23 تیر 1402 ساعت 14:48

سلام 

ببینین حس ناراحتی بعد از گناه تا یه حدی نه تنها بد نیس بلکه خوبه و نشان از ایمان شماست اما اگه از یه حدی فراتر بره بازدارنده‌ از حرکت میشه👌

معنویات رو در زندگیتون بیشتر کنین هرچقدر حضور خدا در زندگیتون بیشتر بشه ناامیدی کم کم کمتر میشه در شما و همچنین تلاش‌تون کم کم بیشتر میشه😇🙌

پاکیتون ابدی 

خدا به همراهتون

یاعلی 

یا صاحب الزمان 🤍

21 تیر 1402 ساعت 22:16

به صبرا،

تشکر یادم رف فک کنم،ممنون وقت گذاشتی نوشتی،ممنون واس حس کمک رسانی ت:]🙌

یا صاحب الزمان 🤍

21 تیر 1402 ساعت 22:08

ایندفه بن شدم شاید یعنی نمیدونم احتمالا دیگ تایید نمیشه ولی لااقل خوبه کمک رو گرفتم حالا خودخواهانه گستاخانه یا هرطور.چبدونم

اوضاع ک همونطوریه ،ضمن اینک حس میکنم بقیه رو مث خودم دیوونه کردم،یهو همه هوس ***** کردن😄دیگ نمیدونم ،ولی خودم خوبم الان..

نارین خانم

23 تیر 1402 ساعت 01:26

سلام 

بن نشدید :)) ولی لازمه اینو بدونید که هر کسی که اینجا پیام میگذاره نسبت به بقیه کاربران هم مسئوله 🫶🏻 پس لطفا موقع به کار بردن الفاظ دقت کنید که ناخواسته در شرایط روحی بقیه تاثیر منفی نزارید.

ما با جون و دل اینجا سعی میکنیم در نهایت توانمون کمک کنیم به همه 

و باز هم شنوای شما هستیم🫶🏻 شما هم لطفا حواستون باشه که حق الناس همه جا به گردن ما هست و این جمله ضمن اینکه میدونم بقیه رو هم مثل خودم دیوونه ..... کردم جمله زیبایی نیست اگر عمیق بهش فکر کنید.

یا حق

یا صاحب الزمان 🤍

21 تیر 1402 ساعت 22:01

نماز استغاثه خیلی تاثیرگذار و متاثر کننده بود...

امیدوارم درست خونده باشم:) و ب مدد و شفاعتش درست شه

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

22 تیر 1402 ساعت 14:49

سلام قبول باشه :)

میدونم که بلد هستین و حرفم توضیح واضحاته 

دعا به تنهایی کافی نیست و کنارش باید از قوه تفکر و اختیارمون هم استفاده کنیم دعا و توسل به اهل بیت مسیر رو هموار تر می‌کنه اما نقش ما هم سرجاشه! 

انشالله که خیر براتون اتفاق بیفته🌷

yasinhodayi

21 تیر 1402 ساعت 21:40

سلام....

من چن سال قبل توبه کردم و الان دوباره یک سال و نیمه که مبتلام......تورو خدا یکی یه چیزی بهم بگه....واقعا احساس می کنم نشاط درونم ته کشیده....

نارین خانم

23 تیر 1402 ساعت 01:21

سلام 

خب دوباره شروع کنید 

اصلا مگه خدا تواب نیست؟ معنی تواب میشه بسیار توبه پذیر 

یعنی هر چقدر هم توبه کنی باز من هستم من میبینم و قبول می کنم 🫶🏻

و از یه طرفم گفته من بسیار توبه کنندگان رو دوست دارم :)

یه جمله قشنگ همیشه یادم هست از تراپیستم سر یک موضوع دیگر: 

میگفت هر روز = یک اراده جدید

اشکالی نداره اگه یه روز شکست خوردی توی حرکت به سمت هدفت فردا یه روز جدیده و تو میتونی از نو با اراده شروعش کنی

پس اگه میخوای 

شروع کن رفیق

ما هم هستیم و هواتو داریم🫶🏻

یا صاحب الزمان 🤍

21 تیر 1402 ساعت 20:02

یه جمله خوندم امروز،

همونجا ک فک میکنی ناامیدی،دیگ نمیتونی ادامه بدی ،سکوی پرتاب ت ،ب سطح بالاترِ اراده،صبر و موفقیته:)

 

شاید این جمله قبل اتفاق افتادن این موضوع،روزیِ امروزم بوده🙃ک تا الان بی توجه بودم بهش...

درست میشه خب؟از خدا بزرگتر نداریم خب؟اگ همرو از دست دادی،این یکیو سفت بچسب خب؟سفت بچسب!

جا نزن ،پاشو بیشتر ابراز نیاز کن بهش،نیاز به مددش،

پاشو ب مدد علی،پاشو،اگ غول مشکل م روبه رو ت وایستاده پاشو :)لطفا لطفا تو میتونی از پسش بر بیای،

تو میتونی صبور باشی ،اگ بخای،پس لطفا غافل نشو،و لااقل اگ بقیه اذیتت میکنن، خودت خودتو اذیت نکن:)

منتظر

22 تیر 1402 ساعت 16:28

سلام مجدد عزیزم❤️

دست خدا بالاتر از همه‌ی دست‌هاست ، قدرت خدا بالاتر از همه‌ی قدرت‌هاست🌱

با تمام وجودت خالصانه از خدا بخواه باور کن معجزه‌هارو میبینی و البته که خودتم باید قدمی برادری مثل حرف زدن با آدم‌هایی که پدرت از اونها حرف شنوی داره و ...

"زنان نه تنها در شرایط سخت روحی از تحمل بالایی برخوردارند بلکه دردهای جسمی را نیز بیشتر تحمل میکنند.
زنان به سبب اینکه از نظر حس لامسه حساس ترند درد را شدیدتر درک میکنند.
اما چرا تحمل درد برای زنان راحت تر است؟!
زیرا طبیعت زنان را برای آماده سازی و پرورش بوجود آورده است.
تئو لانگ در کتاب تفاوت زنان و مردان مینویسد: بهتر است بجای جمله "مرد باش" که برای آرام کردن کسی که از درد مینالد بکار می بریم، بگوییم♡زن باش♡"

ژاکلین شانون

ما همچین توانایی داریم عزیزم خودتو دست کم نگیر ، تو سخت‌تر از اینهارو سپری کردی میدونم سخته ولی باور دارم که تو توانت بیشتره، تو از پس همه‌ی این‌ها برمیای و مطمئنم یه روزی متحول میکنی دنیای افراد بسیاری رو🥰💯

موفق ببینمت 

خدا به همراهت

یاعلی

 

یا صاحب الزمان 🤍

21 تیر 1402 ساعت 19:56

ب مستانه ،نماز واجبمو ب جا نیاوردم ،شاید تو تشدید حالم موثر بوده...چ برسه ب این نماز،احتمالا بخونمش،ولی امیدوارم عکس حاجتی ک میخام اتفاق نیفته ک حالم داغون تر ازین شه😄

ممنون از کمکت و وقت گذاشتنتون

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

22 تیر 1402 ساعت 14:45

به صاحب الزمان سلام ...

ما آدما عجیبیم. فکر میکنیم هر اتفاق منفی و سختی که پیش میاد امتحان الهیه در صورتی که خیلیاش بخاطر بنده های خداست نه خود خدا. خدا انسان رو مختار میافرینه ولی در قبال هم ظلم میکنن 

بگذریم ، می‌خوام بگم تسویه حساب نمی‌تونیم با بقیه کنیم زورمون نمی‌رسه به جاش از خدا شاکی میشیم و نمازی که برای خودمونه فایدش و خدا نیازی ندارد رو  رو نمیخونیم .. واقعا عجیبیم 😅

هرچی که میشه سعی کن نسبت به نمازت پای بند باشی 

نماز راه نجاته. در عمق سختی هم که باشیم واقعا ی نفر باشه که رفیق مون باشه ( یا رفیق من لا رفیق له) اونم‌خداست پس با دوستت هرروز حرف بزن هرچی که شد (نماز) 

 

درمورد اینکه حاجت بگیریم یا نه باید بگیم خدایا تو صلاح و خیر من و بهتر از من میدونی ، رقمش بزن 🌟😊

 

 

یا صاحب الزمان 🤍

21 تیر 1402 ساعت 19:50

نمیتونم فکر کنم...میدونم واضحم نگفتم چخبره ک انقدر بهم ریختم...

صبرا،ممنون موقعیتت خیلی مشابهه،ولی یکم اوضاع خیط تره😂،ن پدرم پشتم نیست،قضیه اصن تموم شده،چون مامانم همون ۲ ماه پیش گفته نه+البته در ادامه اونا گفتن چرا؟و تهدیدانه مادرش ب مادرم گفته اگ پدرش بفهمه چی؟(ضمن اینک مامانم پنیک داره و خیلی بدتر از من واس خودش غول می‌سازه ک چ اتفاقی می افته)، مامانم بهشون رفته گفته ک دختر خاله شو بگیرین، پسر تون قبلا گفته ازش خوشش میاد😅...

ببین خانواده بابام دور از مان،ما جداییم از نظر مکانی یه استان دیگه ایم...حالا اونا میگن ک شما ب پسر مون تهمت زدید ،خدا فلان کنه و فلان ...

قضیه مال یه ماه قبل کنکورمه،مامانم تا یروز بعد کنکورم ب بابام چیزی نگفت 🙂چرا ک الان میبینم چ بلایی داره سرم توسط پدرم میاد!

ضمن اینک اونا الان گفتن ما خاستگاری مونو پس گرفتیم...

عمه هام،عموم همشون فک میکنن مامانم ار عمد اینطوری کرده و نقشه کشیده درحالی ک بخدا هول شده😅💔ب خاطر اخلاق بابام هول شده ،چون بابام از دو سه سال پیش ب مامانم گفته منتظره پسر عموم ازم خاستگاری کنه ک منو بش بده🙂✋️امروز زنگ زده التماس میکنه ک بیان ک نجات‌مون بدن😭دلم میخاست آب شم برم زیر زمین یا فرار کنم...

اونا همشون میگن شما اشتباه کردین ،مامانت حرف سنگینی ب طرف زده ،اشتباه کرده ،از عمد کرده و طوری ک انگار باید خودش درستش کنه و ب اونا ربط نداره🙂

 

من بهشون گفتم دلیلشون واس یه ماه قبل کنکور گفتن چی بوده؟

عمم میگ ک اون دفعه عید اومدین اینجا،مامانت گفته یه طلبه ازت خاستگاری کرده ،مامانت خوشش اومده ،میخان بدنش بت😅واس همین طرف اصرار کرده ک بگن ک منو ندن ب یکی دیگ... . ولی خدا شاهده قضیه اینطور ک اونا واس هم بافتن نیست،

من خودم ازین موضوع خبر نداشتم ،ولی اصن همچین طلبه ای در کار نبوده:)،مامانم فقط گفته دخترم خاستگار داره ،نگفتن قراره بدیم ب کسی و یا ...

البته کوتاهی نباشه اونام ک خاستگاری رو مطرح کردن ،قرار نبوده من بفهمم ،ولی ازونجایی ک کلا خانواده بابام زنگ میزنن با اینک خودم آدم صمیمی ای نیستیم ب مامانم میگیم بزاره بلندگو ماهم صداشونو بشنویم ،و اینطوری شد ک من ب اشتباه قضیه خاستگاری رو فهمیدم،مامانم بلافاصله از اسپیکر در اورد رفت حیاط حرف بزنه ولی خب🤷‍♀️(ضمن اینک وقتی از ۴ سال پیش پسر طرف خط میداد ،من میتونستم بفهمم )

من نمیگم مطرح کردنش اذیتم کرده،کشمکشی ک ایجاد شد اذیتم کرد...

 خب تا کنکور جو آروم گرفت و کلا همه چی فراموش شد...

حالا ک مامانم ب بابام گفته،بابام میگ یک:من از پسره خوشم میاد، چند ساله منتظرم خاستگاری کنه ،ما اینو می‌شناسیم لااقل اگ اخلاقش تنده ما میدونیم ،چون همه چی شو میدونیم باید بگی بله ،اگ جواب منفی بدی ،تو و مامانت توانی کردین و هردوتاتون فاسدینو فلان😄

ازونور میگ مادرت از عمد دو ماه ب من نگفته ک ،رو مخ تو بره ک تو جواب منفی بدی ،چون خودش از خانوادم خوشش نمیاد... 

ولی من خودم خوشم نمیاد🙂چ بگم والا

حالا در لج و جوابِ مامانم، بابام ،روزگارمونو سیاه کرده ک نه ،اونا بیخیالم شده باشن شما باید راضی شون کنین دوباره بیان خاستگاری، دخترتم باید راضی کنی جواب بله بده وگرنه تا آخر عمر نمیبخشمت و فلان...اونی ک میگ استخاره گرفتم خیلی خوب اومده الا بلا باید جواب بله بدی پدر بنده ست...

 

حسِ کالا بودن،عروسک بودن و بی ارزش بودن دارم...

من همینطوریش ب خاطر  اخلاق بابام ،مَرد زده شدم و اصن نمیتونم خودمو با مردی تصور کنم،😅و منتظرم دست م بند شه یجا تا بتونم ب دورترین نقطه ای ک شد برمو تنهایی زندگی کنم...

بعد اونا ازم انتظار دارن به کسی ک خودش اعتراف کرده اخلاقش بدتر از بابامه ،بگم بله:)

 

خانواده بابام میگن ،چرا میگی نه؟دلیلات قانع کننده نیست ،همه مردا اینطورن🙂پس تو کلا ازدواج نکن... 

من سکوت کردم هیچی نگفتم ولی تو دلم🙂اگ همه اینطورن حاضرم تیکه تیکه شم ولی ازدواج نکنم واقعا!

من نمیگم من خوبم ،بی نقصم،اتفاقا چون خودم جوشی م و خیلی دوز حساسیتم رفته بالا ،اصن نمیتونم آدمی مث بابامو ب عنوان همسر،ب عنوان یاری ک بخام باهاش ب اهدافم برسم ببینم،حقیقتا تنهاپرست شدم...

🚶‍♀️

عمه م میگ برین مشاوره با طرف،خیلیم شده هزینه کنین ک شاید بهم خوردین،من میگم جوابم نه !نمیخوام وقتی نمیخوام واس چی هزینه کنم؟،میگ تو گوش نمیکنی یکم فکر کن ،دلیل قانع کننده بیار🙂😭بش گفتم ،و گف همه اینطورین و...نهایتا گفت با پدرت برو ک مشاور راضی ش کنه ،من قبول کردم،ولی 😅  همچین پدری هرگز قبول نمیکنه بره مشاوره...

اصن میگیم طرف فرشته س... شما ک این مدت اوضاع منو دیدین،من اصن ب بلوغ عقلی و رشد و مسوولیت پذیری ِ ازدواج رسیدم؟یا هنور غرق اینم ک خودمو از افسردگی نجات بدم؟😄خدایا چرا همه چی اینطوری اذیتم میکنه

 

حالا من باز فرورفتم تو باتلاق ذهنم ک از همه بدم میاد...

از دختر بودن بدم میاد...

ازینکه دخترم،ازینکه فقط چون دخترم مستحق این عذابام متنفرم

😄تازه ک تازه هی دردمو با گفتن فاسدی تازه میکنن...ازینکه هنوز نمیدونن چ خبره ... آبجی منتظر تو میدونی چی میگم ن؟:)اونا نمیدونن اینطورین بفهمن چی!

اره ،درسته ،من مشکل از خودمه ک قراره انقد سختگیرانه انتخاب کنم ،چون نمیتونم ب هرکسی اعتماد کنم و رازمو بهش بگم ک نهایتا بخاد با رازی ک انقد درد کشیدم ازش ،منو بچزونه🙂

 

خسته شدم،ای کاش طوری تموم شه ک این یسالی ک میخام پشت کنکور بمونم پدرم اذیتم نکنه و مدام بزنه تو سرم ک دیگ همچین پسر پاکی ،شاغل و... نمیاد خاستگاریت😅🙂،تو فاسدی!ک ب همچین پسری جواب نه دادی...مغزم داره سوت میکشه از تکرار این جمله:) 

خسته م خیلی خسته م،فک میکنم عالمو آدم دست ب هم دادن منو بنشونن زمین ک شادی مو ازم بگیرن...افتادن ب جونم ک ترسامو ب واقعیت مبدل کنن...

خسته شدم:)فردا عمه کوچیکم میاد خونمون ،اگ اونم طرف اونارو بگیره ،🙂 نمیدونم چ بلایی سر خودم میارم😭

حالا این وسط ،عذاب وجدانشم واس من میمونه ک طرف چون این همه مدت پیش خودش دوسم داشته ،شوک بهش وارد شده و ضربه روحی خورده...

طبیعیه حالم خوب نیست نه؟

 

 

منتظر

22 تیر 1402 ساعت 11:31

سلام عزیزم❤️

خوشحالم که آروم‌تر شدی برات آرزوی بهترین‌هارو دارم🤗

پدرت با مخالفت تو قبول میکنه که بیخیال بشه؟؟
خودت داری میگی که میگه الا و بلا باید باهاش ازدواج کنی چون میشناسیمش

به نظر من هم به حرف عمه‌ات گوش کن و باهاش برو مشاور ، پولشو تو نمیدی که ناراحت باشی اونا میدن

شاید بابات باهات همراه نشه و نیاد مشاور ولی اون مشاور میتونه پسره و خونواده‌ی پدرت رو قانع کنه و اونطور که متوجه شدم پدرت از خونواده‌اش حرف شنوی داره و در نهایت خونواده‌اش اونو قانع میکنن

الان وقت لج کردن نیس که هم باعث آسیب به خودت بشی هم مادرت ، عاقلانه برخورد کن

دختر ریحانه‌ی خلقت خداست ، خدا ارزشی والا به دخترها داده اینکه یه عده درکی ندارن مطمئن باش بخاطر اذیت کردن‌هاشون جواب‌پس خواهند داد

ببین عزیزم تو میدونی که اشتباه بزرگی رو که شاید اونا فکر کنن مرتکب نشدی پس آروم باش و به اون فکر نکن
الان باید تمرکز کنی رو اینکه چطور قانعشون کنی که مشاور یکی از بهترین گزینه‌هاست

عذاب وجدان هم نداشته باش خودتم مهمی ، مهمتر از اون آدم

حق داری ناراحت باشی ولی خودتو نباز و سعی کن خونواده‌ی پدرت رو قانع کنی

منتظر خبرای خوبتم، ان‌شاءلله همه چی بخیر و خوشی تموم میشه آروم باش🤲😇

خوشبخت و عاقبت‌بخیر بشی عزیزم❤️

موفق ببینمت

خدا به همراهت

یاعلی

جنگجوی درون

21 تیر 1402 ساعت 18:55

سلام نشد برام دعا کنید توروخدا برای عسل حتما نیاز هست دست بکشیم به بدن یا نکشیم فقط آب بریزیم کافیه اگه دست نکشیم قبوله غسلمون؟

منتظر

21 تیر 1402 ساعت 19:29

سلام 

فقط باید به همه جای بدن آب برسه و تمام 

جنگجوی درون داداش کوچیکه قوی باش لطفا 🙂🙌

پاکیتون ابدی 

خدا به همراهتون 

یاعلی

صبرا🌱

21 تیر 1402 ساعت 15:07

به یا صاحب زمان 

من دقیق از اتفاقی که افتاده خبر ندارم و  در جایگاهی نیستم که بگم چی خوبه چی بد فقط خواهرانه خواستم یه چیزی بگم...اول اینکه مهم پدر و مادرت هستن نمیدونم پدر و مادرت چقدر باهات همراهن اگه پشتت هستن که خدا رو شکر اگه نه از مشاور کمک بگیر قانعشون کنن....دیگه اینکه خواستم بگم جز خودت و عقلت به هیچ حرفی توجه نکنن به چشمهات اعتماد کن...این منطقیه چون استخاره خوب اومده عقل و منطق و بزاریم کنار ؟پس فردا اتفاقی بیوفته یقه خدا رو میگیرین که چیشد پس استخاره که خوب اومده بود تو گفتی خوبه...هیچ وقت دلم نمیخواد این خاطره رو بگم ولی اگر قرار باشه به دردت بخوره اشکال نداره اگرم نخورد بازم اشکال نداره دو سال پیش یه نفر خواستگاری کرد انقدر تعریفش کردن که کور شدم کر شدم همه تلاششون رو میکردن که تو فرصت محدود جواب مثبت و بگیرن تمام ولی لحظات آخر اتفاقاتی افتاد که تصمیم گرفتم بگم نمیتونم توصیف کنم که چجوری آوار شدن رو سرم بهم گفتن پسره خودشو باخته بعد تو دیگه قید ازدواج و زد تو با احساساتش بازی کردی آهش دامنتو میگیره مادرش گفت اینکاری که با ما کردین با هیچکس دیگه نکنید زشته خواهرش صمیمی ترین دوستم هر چی از دهنش دراومد بهم گفت گفت فکر کردی خودت چی هستی نمیدونم تو خودت کم اشتباه نکردی فلان جا فلان کار و کردی قضاوت شدم تهمت زدن بهم خوردم کردم و هیچی نگفتم احساس می‌کردم مرگ جلو چشممه حس عذاب وجدان دیوونم میکرد روزا گریه میکردم که دل پسره مردم شکستم حتما تو زندگیم دیگه خیر نمیبینم مریض شده بودم یه جوری جلوه کردنکه احساس می‌کردم من بد بودم اون خوب بود  بعد گذشت چندین ماه چیزایی فهمیدم و شنیدم که متوجه شدم نه تنها اون اتفاق تاوان گناه نبود بلکه خدا رو با تمام وجودم حس کردم اینکه منو از بزرگترين مصیبت نجات داده بود از اتفاقی که زندگیم آیندم رو تحت تاثیر قرار می‌داد و بیشتر اون حالات و حرفا و نمیدونم بی تو میمیرم فیلم بوده بعد اون اتفاق هر چند سخت خیلی بزرگ شدم خیلییی....الان شدیدا پشیمونم که چرا به خاطر اونا انقدر خودمو عذاب دادم بعد اون رابطه دوستانه ای که داشتیم و بهم زدم و بازم خدا رد شکر میکنم که نجات پیدا کردم...وضعیت تو نمیدونم چجوری فقط اینکه به تهدیدا و فحش و دوست دارم بی تو میمیرم توجه نکن بحث یه عمر زندگی هست  قشنگ برسی کن ببین اصلا ثبات هیجانی داره  با خانوادت مشورت کن اگه به این نتیجه رسیدی که بگی نه بگو نه و دیگه بقیش مهم نباشه سخته ولی درست میشه...و اگه خانوادت باهات همراه نیستن از مشاور بخواه باهاشون صحبت کنه خب هیج پدر و مادری راضی نمیشه خدای نکرده فرزندش آسیب ببینه...

منتظر

22 تیر 1402 ساعت 00:37

ممنونم از مهربونیت عزیزم🤗🧡

یا صاحب الزمان 🤍

21 تیر 1402 ساعت 14:34

با کمال پررویی اگ هستی ،میشه یکم حرف بزنیم؟😂همه چیو گفتم ولی ... همینطوری 

منتظر

21 تیر 1402 ساعت 14:39

هستیم به مستانه هم پیام میدم که اگه نیس بیاد

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

21 تیر 1402 ساعت 14:44

ازت میخوام مطالبی که برات در ایمیل فرستادم رو مجددا بهش فکر کنی بعدا که حالت اوکی تر شد بیا صحبت کنیم 

البته خواهر منتظر فکر کنم باشه 

منم باید با اجازه برم مریض داری 🌹😊

 

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

21 تیر 1402 ساعت 14:47

ی چیزی رو یادم رفت بگم 

نماز استغاثه به حضرت زهرا ردخور نداره 

بخون و مسأله ازدواجتو یا حل شدن گره های زندگیت با پدرت رو  بسپار به خودش 

جوری حل می‌کنه متوجه نشی چطور به نفعت شد 

با حضور قلب و حالت مضطر بخون 

نماز

گر نگاهی کند زهرا س دردهارا دوا کند زهرا ...

 

یاعلی دوست خوبم 🌟🕊️

یا صاحب الزمان 🤍

21 تیر 1402 ساعت 14:33

🚶‍♀️اول میرم نماز میخونم میگم بت اعتماد دارم،بعد پا میشم گله میکنم خط میندازم؟این تهِ شک ب اینه ک دیگ درستش نمیکنی واسم...

به مستانه،بعضی موقا مث آلان رفتارتون نسبت ب کارم طوریه ک نمیتونم باور کنم واقعیه،یکم فراتر از رویاییه😂چ بگم ،هوم مث همیشه:ممنون_شرمنده..

یسوال بپرسم ،من از بابام بدم بیاد اشتباهه؟گفتنش چطور؟مثلن ب طرف برم بگم از بابام متنفرم و تو دقیقا مث بابام و در مواردی بدتری،😂بده نه؟آخه چیش بده مگ حرفِ راستِ تودلم نیس؟چبدونم

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

21 تیر 1402 ساعت 14:39

تنفرت با وجود مواردی که گفتی طبیعی هست 

برخلاف چیزی که راجع به خودت میگی (دیوانه و...) خوب دوام آوردی تا اینجا . ما رو هم خوب سر کار میزاری :) این یعنی بازم جونات تموم نشده  😅😊

منتها گفتن این احساست به صلاحیت نیست و به تعارضات دامن میزنه 

اگر موافق با وصلت نیستی نیازی نیست با پدرت گفتگو کنی به خواستگارت در صحبت دوتایی میگی و قانعش می‌کنی . 

 

 

یا صاحب الزمان 🤍

21 تیر 1402 ساعت 14:20

دارم فک میکنم اگ آلان یکی از وضع خودم بدترو ببینم ،خوشحال میشم..

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

21 تیر 1402 ساعت 14:33

یا صاحب الزمان 🤍

21 تیر 1402 ساعت 14:15

پاسخ ب ریاکت پایین

چ باحال 

،من هیچوقت مث شماها نمیشم،خوشبحالتون انقده خوبین😂

 

تیکه نیست بخدا،حسرته🥲😂

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

21 تیر 1402 ساعت 14:23

همه ما ی قسمت خوب داریم یک قسمت بد 

وقتی ناراحتیم نیمه تاریک وجودمون که پر از خشم و نفرته سر باز می‌کنه 

تنها کاری که برمیاد اینه بهش دامن نزنیم  . ببینیم منطقی ترین اقدام ما توی اون موقعیت چیه  ؟

سخته محیطتت پر از آسیب باشه ولی مقاوم باشی و جا نزنی 

اما خدا اشرف مخلوقات شو خیلی محکم تر از این آفریده  ‌‌‌‌‌ 

امیدوارم که اون روی پر نورت فعال بشه ✨

 

یا صاحب الزمان 🤍

21 تیر 1402 ساعت 14:11

هعی ای کاش الان قبلا بود بن میشدم بعدش بیشتر قاطی میکردم ،محرکم قوی تر میشد🚶‍♀️جواب ایمیلتون به اندازه کافی گستاخانه نبود واقعن؟

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

21 تیر 1402 ساعت 14:13

تو  اسیب دیده هستی و با واقعیت خودت صحبت نمی کنی 

کسی که در شرایط روحی بدی صحبت می‌کنه رو نمیتونم توقع داشته باشم آروم و منطقی باشه 

بنابراین خیالت و راحت کنم من یکی مسدودت نمیکنم . 

لطفا با حال خوب برگرد :)

 

یا صاحب الزمان 🤍

21 تیر 1402 ساعت 14:03

🚶‍♀️بن شدم؟

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

21 تیر 1402 ساعت 14:05

نه:) نیازی به تأیید ندارن کامنتا 

مینویسی تا تخلیه شی

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

21 تیر 1402 ساعت 13:48

یا صاحب الزمان 

عزیزم الان ایمیلی برات فرستاذه میشه 

خواهشا بخون و بعد تصمیم بگیر 🙏🌷

یا صاحب الزمان 🤍

21 تیر 1402 ساعت 12:57

😭من نمیرم چیکار کنم؟خدایا بم صبر بده،بیشتر پیشم باش،حس تیکه تیکه شدن دارم،انقدری درد داره ک حس میکنم اگ چاقو رو فرو کنم تو قلبمو بیهوش شم ،آروم میشم😭

خدایا من ک توبه کردم،چرا داری کابوسامو واقعی میکنی؟

پس اون پایان خوش چی؟خدایا ب خدایی ت قسم من این فرصتِ زندگیو نمیخوام،ازت ناراحت نمیشم ک با کلی آرزو و رویاهام ،این فرصتو ازم بگیری،لطفا بگیر،باشه؟خیلی پرروم نه؟خدایا میخوام بخوابم ،دیگ نمیتونم،من تا کی یه خاطر ریشه ی زندگیم باید از مردای اطرافم متنفر باشم؟

چرا؟😭هی خدا چرا من چرا من چرا؟دارم جواب گناهای قبلمو میدم ،فک کردم بخشیدی ک:)،

یا امتحان الهیه؟ولی چرا درست همونطور پیش میره ک خواباشو میبینم؟چرا قراره بزور بنشونتم ک بگم بله؟😭

چرا میگ پسره خوبه ،چون تو میگی نه ،تو خرابی😭😭😭،اگ تو خوبی باید بگی بله😭😭😭😭میگ من استخاره گرفتم چون خیلی خوب اومده باید بگی بله،تهدید میکنه اگ نگم فلان میکنه ،مامانمو میکشه😭😭😭داداشمو اذیت میکنه یا تا آخر عمر مارو نمیبخشه،

پس آه من چی؟😭😭😭خدایا پس من چی؟؟؟؟

به عمه م زنگ زدم قانعش کنه،میگ شما مقصرید نباید میگفتید نه،باید حرف میزدید شاید جوابت نه نبود😭اخه وقتی میدونم جوابم نه ،چرا باید اصن می‌گفتیم باشه؟

اصن قبول دارم ،همه شون کار دارن نمیتونن ب داد من برسن،

جون من در مقابل کاراشون،ترازوی کاراشون مهم تر و سنگین تره..

ضربه روحی ای ک پسر عموم از جوابِ نهِ من میخوره ،مهم تر از اینه ک من دوباره برمیگردم ب افسردگی م😭 اخه کی بهش اجازه داده منو بخاد؟یا چند سال ب خاطر من منتظر باشه؟کی بهش اجازه داده بدون اجازه م ،دوسم داشته باشه ؟آره من بی منطقم،باید ب خودم میگفت ،منطقم ابنه!!!

چرا قضاوت میکنید؟چرا فک میکنید من عالی ام؟کدومتون از دل من خبر داره؟از کجا میدونید حتی خودِ مطرح کردن موضوع خواستگاری اونم یه ماه قبل کنکور بمن صدمه نزده؟

 

چرا فقط حق با شماست؟؟؟چرا از نظر شما من بی منطقم ،و از نظر من شما بی منطق؟؟؟

خدایا من تا کی ازش ضربه بخورم؟

خدایا اگ اینا مسلمونن ،من میشم بنده خراب ت ،میشم خلقتِ کافرت،

اگ اینا بهشتی ن،من میشم جهنمی ترینِ جهنمِت😭😭😭😭😭😭

**************

**************

*************

************

**************

 

میشه لطفا بم جبهه نگیرید،و یه کمکی کنید😄؟

اگ از نظر  شما همچین مردی ،اینکاراش نشونه غیرتشه، و چون مرده حق داره اینکارارو کنه،پس من همون ترجیح میدم برم زنده ب گور شم✋️🙂

منتظرم اطلاع بدین ،🙃💔

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

21 تیر 1402 ساعت 14:10

گفتینارو من گفتم 

چه اقدامی  که گفته باشی جدی باشه چه نه 

ما همیشه بنارو میزاریم روی راستی و وظیفه م میدونیم هشیار نگه داریم 

که‌خداروشکر فقط به ذهنت خطور کرد و جدی نیست 

هر موقع اروم‌شدی کامنتی بزار دوست دارم ی کامنت خوب ازت تایید کنم . 

دلیلی برای بن شدن نیست 

اینجا شاید مجازی باشه ولی ما با آدمیزاد طرفیم با روان و روح یک آدم در طرفیم. ♥️ جای دیگه رو نمیدونم ولی تو‌یک شخص محترم هستی و دلیلی برای پرت و بن و ... نیست :)

یاعلی عزیزم 

یا صاحب الزمان 🤍

20 تیر 1402 ساعت 20:43

به منتظر،

قدردان زحمتتونم:]♡،ممنون از پاسخ جامع و کامل مثل همیشه 

منتظر

21 تیر 1402 ساعت 14:48

عزیزی گل دختر فداتشم❤️

 

صبرا🌱

20 تیر 1402 ساعت 13:59

بچه ها یه دهه هشتادی انقدر بدبخته که هر کی بهش میرسه میگه وااای چرا ازدواج نکردی همسن های تو الان بچه دارن فلانی عروسی کرد فلانی بچه دومش به دنیا اومد واقعا راست میگی جدی ازدواج نکردی!!!!!نه آقا نکردم پس چیکار میکنی هر غلطی میکنم به خودم مربوطه اینکه چرا ازدواج نکردم به خودم مربوطه واقعا دو سه روز گذشته چندبار این حرف رو شنیدم و دلم شکست امروز باز یکی گفت یهو یه فشار عصبی وارد شد بهم کم مونده به خ‌ا هم برسه  اه بدم میاد از آدما😑

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

20 تیر 1402 ساعت 15:23

عزیزم سلام ...

همیشه ی سری افراد هستن که سوالای شخصی میپرسن یا منطق زیادی ندارن 

که ما می رنجیم 

اما حواست باشه نباید بهشون توجه کنی 

چه برسه بخواد برات فشار عصبی ایجاد. کنه که منجر به استمنات بشه خدای نکرده 

ی گوش در باشه ی گوش دروازه. 

دهه شستی ها هنوز مجردن کی درمورد دهه هشتاد صحبت میکنم عاخه . ازدواج قسمته و برای هرکس در سن متفاوت 

تو هم بگو امر شخصی هست و من اهداف دیگری دارم .. 

درکل حرفاشون رو‌جدی نگیر عزیزم مهم‌ تصمیم خودته... هرکسی منحصر به فرده .💚

اگر تحریک هستی هم ادرار نوسانی و جهش فکری یادت نره ..

یا صاحب الزمان 🤍

19 تیر 1402 ساعت 22:28

سلام

حقیقتا باید بگم این چندروز انقدری چیزای حال خوب کنی دیدم ک دم ب دم وجود خدارو بیشتر تو زندگیم حس کردم،

ولی من هنوز همون آدم ضعیفیم ک یه مشکل جدید و خارج از پیش بینی م،منو از پا در میاره🤷‍♀️

بحثای زیادی یا خودم دارم،خوددرگیری هایی ک هنوز سر بعضیا با خودم کلنجار میرم و بعد یهو میبینم یکساعت گذشته و من دارم با خودم حرف میزنم 😄

میدونید دیگ خسته شدم از قضاوت کردن مردم،درسته کار درستی م نیست،

ولی آخه منِ نوعی ،چطور بفهمم کی خوبه،کی بد؟با اینک خودم معتقدم آدما کاملا خوب یا بد نیست و این صفات نسبیه،ولی اکثرا خلاف عقیده م ،رفتار میکنم😂،

من انقدری مشتاق فهمیدن ادما،قصد و نیت درونی شونم ک دلم میخاد برم سمتش،مثلا از خوندن علائم چهره بواسطه علم چهره شناسی  روانشناختی و حتی بخشی از خود طرفدار پزشکی بودنم ب همین موضوع برمیگرده ،حالا هرچی...😂،

خدایا منو ازین بحبوحه‌ی کی خوبه کی بده!در بیار:)

خدایا ازونجایی ک انسانم ،نسيان رو ازم نگیر ،اذیت میشم :)

خدایا من نمیدونم چرا دلم میخاد ،اگر ۱۰ سالم طول کشید ک خودمو تا حدی بسازم،بازم برگردم سمت آدمایی ک اذیتم کردن و کاری کنم ک بفهمن اشتباه کردن و ب خودشون اجازه ندن تو چرخه تکراری اینکارو با آدمای دیگ بکنن،

دلم میخاد بفهمن کارشون اشتباه بوده،بپذیرن و برگردن سمت چیزی ک درسته😄

خدایا ،بنده پررو تو ببخش، ولی من ازین بلند پروازیام ک میتونم رو هرکسی تاثیر بزارم و یطوری سمت تو بکشونمشون،شکست خوردم ،ازینکه فک میکردم توانایی اینو دارم آدمارو تغییر بدم ،قانع کنم و یا هرچی،

دلم نمیخاد اوقات خودمو تلخ کنم ولی ...<فک میکنم گفتنش ناشکریه >ولی... در برابر تمام چیزایی ک بهم دادی و یچیزی ازم گرفتی ک البته خودم مقصر بودم ،چطور میتونم طلبکار باشم؟

خدایا هم میترسم هم فک میکنم با تو هیچ ترسی ندارم،گاهی جبهه ی قوی ای نسبت ب بقیه دارم،طوری ک اصن نمیتونم بپذیرم خوبیاشون بی دلیل باشه،گاهی راجع ب مواضع مختلف ،بدبینم،و منتظر میمونم تا یه اتفاق بد بیفته و میفته ،<همون قدرت تلقین>

بعضی موقا دلم میخاد اون راز ته دلمو بگمو خلاص شم،خیلی وسوسه میشم راجع بهش!ک بگم... ولی شکرت ک نگفتم😄

اینا اذیتم میکنه... ولی راستش من خودمم بیشتر از یکم عجولم،شاید تا الان موفق نبودم ک صبر کنم و ببینم چی برام میسازی و این نهایت گستاخیه ک من از خودم نشون میدم...

شکرت ک یه راز بین خودمو خودت میمونه،و شکرت ک تنهام نمیزاری،خدایا نزار هیچوقت نیت و قصد پاکمو درجهت گناه پیش ببرم ،(در این مورد خیلی استادانه گول میخورم چون از ابتدا نمیفهمم دارم اشتباه میکنم) ،هیچوقت نزار حس کمک رسانیمو صرف آدمی کنم ک شایسته ش نیست ،و خدایا انقدری بهم قدرت بده ک کمک کردن به آدمای خیلی سرسخت ،خودمو از پا در نیاره،

خدایا درسته الان کار خاصی نمیکنم ولی صدای وجودیم و هدف ذاتی زندگیم ،میگ دنبال خدمت و کمک باش ،همین...

از پسش بر میام؟😅منی ک هنوز تو کمک گردن ب خودم موندم،میشه روزی بیاد ب هزاران نفر کمک کنم؟:)فک میکنم این نهایت و بزرگترین آرزومه ،کمک کنم و شهرتی ک دنبالشم ب سبب خیر رسوندن ب دیگران ساخته شه نه چیزای مادی ...همون نام نیک :) ب قول نظامی ،اگ روزی گُلی بودم ک رفتم،بوی گلابم بمونه☻️

 

یسوالم از مجموعه دارم،

الان ک نه،ولی در آینده، مشکل داره من از اسم سایت تون علنی تو کارام استفاده کنم؟ارزوی های خیلی خیلی بزرگی کردم راجع ب این موضوع ک اگ خدا بخاد شاید شد و راجع ب همین موضوع ازتون کمک خواستم،خودم یکم مکررم ک اینک همسنای خودم راجع ب استمنا بفهمن،میشه محرکشون ب سمت خ.ا،

یا برعکس باعث اطلاع رسانیه و مفیده!

(کارام شامل هرکاری نیست😂یکم کلی گفتم ،کارِ خودم ب شخصه نخواهد بود )

نظرتون چیه؟

یسوال دیگم هست،

مجموعه نزدیکی به خدا ،مکان و یا مرکز خاصی در کشور با این نام داره ک مثلا حضوری و... باشه یا کاملا مجازیه؟!و اگ حضوری م داره،اون کجاست😂؟ممنون میشم بگید

 

و همگی در پناه حق✨️

 

 

منتظر

20 تیر 1402 ساعت 14:58

سلام

الحمدلله ان‌شاءلله که همیشه حضور خدا رو تو زندگیت با تمام وجود حسش کنی😇🤲

کتاب‌های خود درمانی بهت حسابی میتونن کمک کنن حالا که مشاور نمیری🙂
انقدم نگو من ضعیفم کلمات انرژی دارن ؛ یکی یکی سعی کن مشکلاتت رو حل کنی و کم کم قوی‌تر بشی ؛ حل کردن یه مشکل کوچیک‌تر تورو قوی‌تر میکنه تا یه مشکل یکم بزرگتر رو حل کنی بعد قوی‌تر میشی واسه یه مشکل یکم بزرگتر و ... و کم کم قوی بودن میشه صفت تو
البته اینو یادت نره که تو یه دختری و لطیف ، مهربانی و زیبایی صفت اصلیه تو یعنی اینکه قوی باش ولی دخترانه🤗

آخه به تو چه کی خوبه کی بده؟؟؟ به خودت بگو منو سننه😋
اینکه بدونی کی خوبه کی بد چه فایده‌ای برات داره؟؟ به چی میرسی؟؟؟
خلافش عمل میکنی چون عقیده‌ی واقعیت نیست نسبت بهش تردید داری درواقع این تمایلت قوی‌تر از اعتقادته
اینو بپذیر که دونستن خوبی و بدی آدما نه تنها سودی نداره بلکه ممکنه گاهی اذیتت هم بکنه

پذیرفتن تو هر مسئله‌ای شروع رشد ماست در اون مسئله حالا گاهی رشد یعنی بالا رفتن آگاهی و گاهی یعنی بیخیال یه موضوعی شدن

آمییییییییییین🤲🤗

تو فقط میتونی بهشون بفهمونی ولی اینکه بفهمن یا نفهمن اینکه بپذیرن یا نپذیرن دست تو نیست
بد نیس که سعی کنی آدمارو به راه درست برگردونی اما نمیتونی اجبارشون کنی و از طرفی هم باید حواست باشه خودت آسیب نبینی

اینکه بتونی رو آدما تاثیر بزاری نه غیرممکنه نه بد اتفاقا خوبه ولی اول باید خودتو رشد بدی خودت نفوذناپذیر باشی در برابر بدی‌ها و با هر اتفاقی حالت تغییر نکنه

خب هر چیزی بهایی داره و اینکه ما نمیتونیم طلبکار باشیم چون اگه دقیق باشیم عادل باشیم می‌بینیم اشتباه به خودمون برمیگرده و خدا خیلی مهربانانه باهامون برخورد کرده

تجربه‌های دوران کودکی و باورهایی که در ناخودآگاهت ثبت شده براساس اونها باعث نگرش‌های مختلفی که داری شده

سعی کن آگاهیتو بالا ببری هرچقدر آگاهتر باشی اشتباهت کمتر و همچنین اینکه سعی کن روحتو قوی کنی اونموقع دیگه هر اتفاقی تورو متزلزل نمیکنه
هدفت قشنگ و لایقته و یقینا از پسش برمیای شک نکن
ولی خب گفتم که باید روی خودت کار کنی و ضعف‌های خودتو پوشش بدی اونموقع خیلی راحت شدنیه

آره چرا که نه ، ادمین‌ها میرن و اون یکی جاش میاد (گرچه برای بهتر پیش رفتن ادمین ارشد داریم)
اگه در راستای آگاهی رسانی و کمک کردن به دیگران از اسم مجموعه استفاده بشه حتما استقبال هم میشه و ادمین‌هایی که اونموقع خواهند بود مشتاق کمک
خیلی مطالعه کردیم در این مورد که به این نتیجه تا به الان رسیدیم که باعث آگاهی رسانیه و مفیده

ان‌شاءلله که به اون هدف قشنگت برسی🤲😇

نه کلا مجازی هستیم و فعلا تا به این لحظه مرکز خاصی نداریم ولی آینده رو خدا میدونه که چه اتفاقی ممکنه بیوفته و ان‌شاءالله اتفاقی بیوفته که خوب و در راستای اهداف الهی باشه

خدا به همراهت

یاعلی

شیخ بهایی .!

19 تیر 1402 ساعت 17:55

سلام

دیروز اینقدر گند پیاپی زده بودم که وقتی اشتباهی دستم به گاز گرفت و سوخت خیلی خوشحال بودم حس میکردم نیازه تقاص پس بدم....

نیاز یه خورده از عذاب بکشم.....

کاش فقط اون روزای پاکی برسن🌿

 

به منتظر

از دیروز گشتم ربات قرارگاه حاج قاسم  پیدا کردم ولی خب حیف که بعد از حادثه یافتمش😓، خیلی ابن رباته کار درسته👌😀

البته هر چی هم سعی کردم بیام سایت پیام بدم  سایت باز نمیکرد متاسفانه و خب مشکلم از سیستم من بود😐😠

به هر حال خدا رو شکر که هستین تو این مسیر سخت کنارمون🌿🌷🌿

 

منتظر

20 تیر 1402 ساعت 11:37

سلام

اینطور نگین خدا دوست نداره بنده‌اش آسیب ببینه🙂

به جای این بشینین یه جای آروم و خوب فکر کنین که دلایل اشتباهاتتون چیه و بعد اونارو از ریشه بزنین😌🤌

باور کنین تلاش و توکل انسان رو به بهترین‌ها میرسونن و اینو فراموش نکنین که تلاش و توکل با صبر و استمرار باید همراه باشه😊

@Tobe94Robot اینم ربات حاج قاسم🤗

دم سازنده‌ی این ربات واقعا گرم ان‌شاءلله اگه خدا یاری کنه محتواهاشم بهتر و بیشتر میکنیم شماهم دعا کنین تا فرصتش پیش بیاد برا ادمین‌هامون🙏🌻

حافظه‌‌ی پنهان مرورگرتون رو پاک کنین مشکلتون برای ورود به سایت رفع میشه👌

دم شما گرم که کنارمونین خداقوت🙏🌻

پاکیتون ابدی 

خدا به همراهتون 

یاعلی

صبرا🌱

19 تیر 1402 ساعت 15:28

این بده که من بخوام از همه گند کارایام بگذرم ولی در عوض از خدا انتظار داشته باشم؟!امعامله کنم و در عوض چیزی بخوام؟!همه میگن کفره خدا رو باید واسه خودش خواست اینجا چی درسته چی غلط...من میگذرم از همه اشتباهام از گناهام ....کسی که دوسش دارم و شبا با فکرش میخوابم و یه عشق اشتباهیه رو فراموش میکنم...‌ از همه می‌گذرم همه سختی ها و شب بیداری ها و گریه ها و سوگ عاطفیمم به جون میخرم ولی انتظار دارم اگه موفق شدم خدا یه زندگی خوب بهم بده جبران کنه همه اون چیزایی که از دست دادم من همه چیو میدم برای بهترینش جبران میکنه ؟میشه؟!🥲

خادم الزهرا🍃

19 تیر 1402 ساعت 23:38

سلام

اگه اینجوری برای پاکی قراره معامله کنی خیلی ام درسته:)

خدایا من بخاطر تو از هر عشق زمینی میگذرم و دعا میکنم تو در آینده یه عشق پاک و درست نصیبم کنی:)) مطمئنم خدا میشنوه و  میبینه وکمک میکنه و درست...خدا کی اسماعیل و به ابراهیم بخشید؟! کی یوسف و به یعقوب بخشید؟!

وقتی ابراهیم اسماعیل و برای خدا قربانی کرد،وقتی یعقوب از یوسف بخاطر خدا گذشت..این یعنی از هرچیزی بخاطر خدا بگذری خدا بهتر همون چیز و بهت میده..

به خدا اعتماد کن؛خدا خیلی مهربون تر از اون چیزی که حتی انسان بتونه تصور کنه؛خدایی که با بدی بندش نعمت و ازش نمیگیره چطور ممکنه با خوبی و گذشت بندش به بندش نظر نکنه؟!!

فقط بهش اعتماد کن و صبور باش:))❤

 

 

  

باسپردن همه چیز
به دستان گرم خدا
خودت را برای
یکروز بهتر آماده کن☺️

آنوقت زیباتر ازهمیشه
نفس میکشی
زیباتراز همیشه میبینی
بهتراز همیشه زندگی میکنی