# در این بخش میتونید از برنامه ها و اهداف آیندتون بگید، و با دوستانتون در این زمینه همفکری کنید.
# طرح مشکلات اخلاقی و رفتاری که با آنها مواجه هستید، بلا مانع است.
# این بخش جهت همفکری کاربران با همدیگه است. و چه بسا پیامها از سوی مدیران، بدون پاسخ بماند.
لذا با توجه به این مساله و نیز زیادی حجم پیامها، مواردی که نیاز به پاسخ مدیران دارند را در دیگر بخشهای مربوطه مطرح نمایید.
# مشکلات مربوط به خودارضایی رو در بخش «درخواست کمک» نیز میتونید مطرح کنید، و اونجا هم میتونید در کنار مدیران، به دوستانتون کمک کنید.
برگرفته شده از وبلاگ توبه 94 :: همفکری آقایان
neko
30 مهر 1401 ساعت 13:30این چند وقته همش دارم بیشتر به این میرسم که تنها باشم،مثل جوری که خاک🌱 میگه
شاید نه کاملا کاملا مثل خاک🌱،ولی باید تنهاتر از اینی باشم که هستم
امروز بحثم شد در مورد قطعی اینترنت با یکی از فامیل ها که دوستمم هست،ایندفعه خیلی برام اذیت کننده نیست ولی بازم دردناکه،شاید منم باید تنها باشم تا نه خودم درد بکشم و نه بقیه...
شاید باید تنها باشم،اینطوری شاید بهتره...
همه مواظب خودتون باشین🫂💛
اهورا
01 آبان 1401 ساعت 12:39سلام
تنهایی راهکار نیست ؛ اگر تفکر یکسان با کسی ندارید نباید که سکوت کنید. هر آدمی رو اونطور که هست بپذیرید ؛ با همهی عقاید و باورهایی که دارد یعنی بپذیرید که تا کسی نخواهد اشتباهش را درست کند شما نمیتوانید به او کمک کنید.
تنها بودن گاهی بد نیست اما همیشه تنها موندن و فرار از اجتماع خلاف ماهیت انسانی ماست.
همهی انسانها متفاوت از هم هستند ، بعضی جاها اشتراک دارند بعضی جاها کاملا متفاوت از هماند. در پیام قبلی هم خودتون گفتید : وابسته نباشید ، وابستگی باعث میشود که وقتی از اون شخص خلاف نظر خودتون رو بشنوید ؛ بشکنید.
در پناه خدا باشید
خاک🌱
30 مهر 1401 ساعت 12:17https://s6.uupload.ir/files/20221022_121310_5v9i.jpg
🌎❤️🩹🌱
اهورا
01 آبان 1401 ساعت 12:33حس میکنم آغاز تحولی که آغازگر تولدی دوباره برای شما خواهد بود ؛ انشاءالله که موفق باشید.
بجنگید و بسازید ؛ پا پس نکشید از سبز شدن ، از نور شدن.
در پناه خدا باشید
خاک🌱
30 مهر 1401 ساعت 11:57تنهایی برای من مثل خونه توی رگ!! مثل برگِ واسه درخت!! مثل گله برای رز!! مثل دیواره برای خونه!! مثل نوره برای تاریکی!! یا شایدم تاریکی برای رسیدن به نور!!🫰🏻
تنهایی روحه برام تو بدن!! تنهایی خونه امنِ منه!! توی تنهایی صدای قلبمو بهتر میشنوم!!توی تنهایی من صد بار میمیرم و زنده میشم!! صد بار میکوبم دوباره از اول میسازم!!😊🫰🏻
میشه از تنهایی استفاده کرد!! میشه میوه داد!! میوهش میشه صبر!! میوهش میشه سکوت!!
توی تنهایی میتونم آسمون درونمو بهتر ببینم!! چشمامو میبندم میشینم یه گوشه زانو هامو بغل میکنم ستاره هامو میبینم!! کهکشانامو میبینم!! پره از سحابی!! پره رنگه!! لمسشون میکنم!! توی تنهایی میتونم ماهمو نوازش کنم!! اینجا دیگه من به ماهم نور میدم!!🫰🏻🌙
اهورا
01 آبان 1401 ساعت 12:26سلام
عجب تعریفی از تنهایی کردید ؛ عاشق تنهاییهام شدم ؛ اما همیشه تنهایی خوب نیست.
اختلاف نظر و سلیقه هست اینهارو بپذیرید و از جمع دوری نکنید ؛ آسیب میبینید.
از شما خواهش میکنم از حس تنهایی فرار کنید ؛ اجازه ندید این احساس در وجودتون شکل بگیره.
نور بشید و بتابید بر تاریکی های اطرافتون ؛ نور بشید و روشنی ببخشید به جهان.
شما میتونید.
راستی به روانشناس مراجعه کردید؟
در پناه خدا باشید
رهایی
30 مهر 1401 ساعت 05:15سلام درود خداوند بر شما بندگان خوب و پاک
سلام بر برادر بزرگوار🌷 یاستارالعیوب و🌷💕
صبح بخیر بنده مخلص خدا اگر بخواهم به طور جدی در این بخش درکنار تو برادر بزرگوارم باشم برای حضور در کنار تو تلاش خواهم کرد. هیچ بهانه ای هم قبول نیست
اهمیت افراد خوب در زندگی ما مانند اهمیت ضربان قلب است. قابل مشاهده نیست اما بی سر و صدا از زندگی ما حمایت می کند ممنونم که کنارم هستی
جادههای سخت اغلب به مقاصد زیبا منتهی میشوند. پس با آرزوی روزی پر از لبخندهای آفتابی و افکار شاد برای شما بنده مخلص خدا
برادر بزرگوار🌷 یاستار العیوب🌷💕
روز ۸۰ تو بنده مخلص خدا برادر 🌷یاستار العیوب مبارک🌷
اهورا
01 آبان 1401 ساعت 00:39سلام
"اهمیت افراد خوب در زندگی ما مانند اهمیت ضربان قلب است." خیلی عالی گفتید ؛ واقعا جملهی درست و خوبی بود ؛ انشاءالله که رفاقتتون همیشه پابرجا باشد حتی در آخرت.
انشاءالله که حالتون خوب باشه و سلامت باشید. انشاءالله که به زودی رخت بیماری از تنتون میره و سلامت زندگی میکنید.
در پناه خدا باشید
neko
30 مهر 1401 ساعت 00:06یه چیزی که من یاد گرفتم اینه که به کسی دلبسته بشم،ولی وابسته نشم
یعنی دوستشون داشته باشم،ولی جوری نباشه که اگه به هر دلیلی دیگه نتونستم در کنارشون باشم،ناراحت بشم
چون هییییچ کسی همیشه پیش آدم نمیمونه،و نمیشه که بمونه
مثلا من و دوست ۸ سالم که فکر میکردم اصلا از ام جدا نمیشیم(البته احتمال میدادم،ولی واقعا فکر نمیکردم اتفاق بیوفته) الان بیشتر از یک ماهه که با هم حرف نزدیم،تموم شد رفت
من وابسته بودم بهش،تا یک ماه ناراحت،ولی الان نه خیلی،راحت ترم و شاید حتی بهتر هم هست که این اتفاق افتاد،شاید میخواستم بفهمم که نباید وابسته بود
اینارو گفتم چون هم میخواستم اینو به بقیه بگم،که وابسته هییییچ کس نشین،به خودتون ضربه میزنین
هم اینکه بگم ای داداش گُلِ من خاک🌱،هیچ کسی از تنهایی نمیتونه فرار کنه،و هیچ کسی هم از تنها نبودن نمیتونه فرار کنه،مطمئن باش که تو دوست پیدا خواهی کرد،آدم های خاص مثل تو دیرتر آدم مناسبشونو پیدا میکنن،ولی وقتی پیدا کنن،خوبشو پیدا میکنن،نگران این نباش،و وابسته هیچ کس هم نباش تا اگه تنها شدی،کمتر اذیت بشی عزیزم
مواظب خودتون باشین بچه ها،شما ارزشتون خیلی بالاست💛🫂
حضرت فاطمه نگهدارتون🌼🫀
اهورا
01 آبان 1401 ساعت 00:11سلام
در این جهان همیشه پایانی هست ؛ حتی میگن عذاب قبر به جهت وابستگی ها پیش میاد ، هرکس وابستگی کمتری داشته باشد عذاب قبر کمتری هم دارد.
دوست داشته باشید و عشق بورزید از نوع حلال اما وابسته نشید ؛ خداقوت.
در پناه خدا باشید
neko
29 مهر 1401 ساعت 23:58تو میتونی
تو میتونی
تو میتونی
تو میتونی
اهورا
01 آبان 1401 ساعت 00:08هرکس غیر این گفت از ناتوانی خودش حرف میزنه نه شما.
neko
29 مهر 1401 ساعت 23:56به خاک🌱
خوشحالم که با انگیزه تر شدی،میخوای مثل ققنوس از توی خاکسترای قبلیت بلند شی و یدونه جدید و بهتر از خودت بسازی،از ته قلبم خوشحالم
موفق باشی💛🫂
خاک🌱
29 مهر 1401 ساعت 17:10بعضی وقتام باید از خودِ قبلیت استفاده کنی تا بتونی خودِ جدیدتو قشنگ تر بسازی!! سبز تر!! اممممم مثلا یه درخت!! پاییز که میشه برگاش زرد میشن!! خشک میشن و میریزن!!🍁🍂
ولی همون برگا میشن غذای ریشش!! تا بتونه توی بهار بازم جوونه بزنه!!🌱 سبز بشه!!روح بگیره!
پس میشه از زردی به سبزی رسید!! از پژمردگی به زندگی!! زندگی دوباره!! فقط به شرطی که بتونی از خود قبلیت درست استفاده کنی!!🫰🏻
قبلی دیگه به درد نمیخوره!! آخه اگه به درد میخورد که بهش نمیگفتی قبلی!! پس دنبال یه چیز جدیدی که اون قبلیه شده قبلی!!😄
دوباره میسازم..ایندفعه شاید قشنگ تر بشه!! ایندفعه شاید بیشتر سر و صدا کنه!! شهرو بترکونه!!👁👁
ایندفعه قشنگ تر!! سبز تر!! شاید آبی ، مثل آسمون!! شاید تنها تر!!❤️🩹
اهورا
30 مهر 1401 ساعت 17:22سلام
خودتون رو از نو بسازید ؛ سبزتر و آبیتر ، این قشنگتره.
تنها نیستید ، مگر حضور خدا رو احساس نمیکنید؟ شما خودتون رو هم دارید ؛ هیچوقت فکر نکنید تنهایید.
البته اگر کسی مانع پروازتون میشه همون بهتر که تنها باشید. به جای همهی نبودن ها ، حضور خدارو تو زندگیتون آرزو میکنم.
اما پدر و مادر حسابش جداست ؛ هر حرفی که میزنند از دوست داشتنشون هست ، فقط ابراز درست علاقه رو بلد نیستند.
برای داشتن حال خوب لطفا تلاش کنید ؛ نقطه سر خط نزارید و دفتر زندگی رو نبندید.
در پناه خدا باشید
neko
29 مهر 1401 ساعت 17:05به ستاره شب
اوهوم،پیش میاد
خوبه که ادامه میدی
فقط اینو یادت باشه،هر اتفاقی بیوفته،یا به خاطر کارایی هست که خودمون انجام دادیم،و یا خدا حتما میدونه فلان اتفاق برامون خوبه و کاری میکنه که اون اتفاق برامون بیوفته
خدا هیچ وقت بد بندشو نمیخواد،مخصوصا کسایی که اینجان،کسایی که توی این دنیا که خیلی ها اصلا به فکر دین و حقیقت نیستن،رفتن دنبال حقیقت و سعی هم دارن که بهتر بشن تا به چیزی که اعتقاد دارن برسن
و احتمال زیاوم اون حرفت از روی ناراحتی و خستگی بوده و خودت اینارو میدونی،صرفا جهت یادآوری گفتم
مواظب خودت باش گلم🫂💛
ستاره شب
29 مهر 1401 ساعت 14:36به neko
چیزی نشده خسته شدم
اهورا
29 مهر 1401 ساعت 22:49استراحت کنید و بعد دوباره با انرژی بیشتر ادامه بدید.
ستاره شب
29 مهر 1401 ساعت 14:35به جنگجوی درون
حرف چی رو گوش نمیدم!
دارم خودمو پاره میکنم
همه روشارو اجرا میکنم
ولی تسلیم نمیشم ادامه میدم خیالت راحت!
اهورا
29 مهر 1401 ساعت 22:48سلام
روشهارو درست اجرا میکنید؟ تلاشی که درست نباشه نتیجهی درست و خوبی نخواهد داشت.
حفرههاتون رو کامل شناختید و پوشش دادید؟ کنترل فکر درستی دارید؟ کنترل نگاهتون چطور هست؟ اوقات خودتون رو چطور میگذرونید؟
همه چیز رو باید در نظر بگیرید و درست کنید تا نتیجهی خوبی بگیرید.
در پناه خدا باشید
رهایی
29 مهر 1401 ساعت 00:04سلام درود خداوند بر شما بندگان خوب و پاک
سلام بر برادر بزرگوار🌷 یاستارالعیوب و🌷
امشب ادامه طلوع خورشید امروز است خوشحالم از اینکه هنوز اینجا هستم و میتوانم با بنده ی مخلص خدا و برادر بزرگوارم گفتگو کنم امیدوارم که حالت خوب باشد . داره کم کم روزهای این چله هم به پایان میرسه خوشالم که داری روزهای خسته رو خسته میکنی میدانم که برای من هم طبق این آیه فَإِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرً پس (بدان كه به لطف خدا) با هر سختى البته آسانى هست روزهای خوب خواهد آمد یا به قول تو دادشم که گفتی خدا می فرماید اگه بنده « مومن» من بداند که چقدر با بیماری شون گناهانشون رو پاک می کنم . امیدوارم که اینگونه باشد .البته میدانم که این زندگی از جانب خداوند یک پاداش است نه یک مکافات. پس او را شکر میکنم .
ای برادر خدا را شکر می کنم که دوست شگفت انگیزی مثل شما به من داده است. پس برایت فردایی زیبا و لحظه هایی شاد و پر از موفقیت آرزو می کنم
جنگجوی درون
29 مهر 1401 ساعت 00:04سلام
به
ستاره شب
خوبی داداش
چکارا میکنی
چرا حرف گوش نمیدی شما پاشو دوباره شروع کن اما ایندفعه تک تک روش سایت رو رعایت کن
جنگجوی درون
29 مهر 1401 ساعت 00:03سلام
به خاک
خوبه داداش موفق باشی امیدوارم هر چی خیره برات پیش بیاد
neko
28 مهر 1401 ساعت 10:14به ستاره شب
سلام
چی شده؟چه اتفاقی افتاده؟
neko
28 مهر 1401 ساعت 10:12اگرم بشه از استادمون که مشاوره میده،میپرسم ببینم برات میتونه روانشناس خوب توی شهرتون پیدا کنه یا نه
فقط باید اسم شهرتونو بگی
اگرم شد ببینم با تلفن با استادمون حرف بزنی
neko
28 مهر 1401 ساعت 10:10به خاک🌱
سلااااام
خوشحال شدم پیامتو دیدم
خیلی کار خوبی میکنی میری پیش مشاوره،روانپزشک همینطور،فقط یادت باشه اگه کار به روانپزشک کشید،حتما روانشناسم بعد چند ماه در کنارش برو،چون که هردو باهم نیاز میشن
و اره من خودم نتیجه گرفتم،قبلا هم گفته بودم اینجا،فکر میکردم که وسواس فکری دارم و پیش مشاور رفتم(مشاور با روانشناس فرق داره) که چیزی خیلی حاصل نشد،بعد خودم رفتم سمت روانپزشک و دارو مصرف کردم حالم خیلی بهتر شد،که هم تاثییر دارو بود و هم تلقین و باور خودم به اینکه خوب میشم،بعد پنج ماه روانشناس هم رفتم و گفت اصلا وسواس نداری!حساسی که باعث شد روحیه ام خیلی خوب بشه،و همونطور هم که گفتم فکر میکردم همجنسگرام ولی روانشتاسه گفت نیستم و اینم خیلی حالمو خوب کرد،خودم میدونستم البته تا حدی،ولی اینکه این شخص بهم گفت خیلی تاثییر داشت،بعضی موقع ها حقیقتو اگه بقیه بهت بگن تاثییر بیشتری میزاره
فقط اگه میری،حتما قبلش بگرد و بپرس که روانشناس و روانپزشک با اعتقادات درست پیدا کنی،چون خیلیاشون اعتقادات اشتباه دارن،اگرم پیدا نکردی خودت حواست جمع باشه و ببین کدوم حرفش با اسلام میخونه همونارو قبول کن
خوشحالم که میخوای بری سمت روانشناس و خشوحالم شدم که پیام گذاشتی
مواظب خودت باش💛🫂
خاک🌱
27 مهر 1401 ساعت 23:44تصمیم گرفتم برم پیش مشاور شاید بتونه کمکم کنه...خسته شدم از این وضعم...اگه لازم باشه تا روانپزشکم میرم...فقط تموم بشه این اوضاع...
تا آخر پاییز باید تکلیف خیلی چیزارو با خودم روشن کنم!! این الان سومین یا چهارمین پاییزه که حالم همینجوری خرابه!! دیگه بسه!! اول میرم پیش مشاور اگه اون بگه و لازم باشه روان پزشک هم میرم...
دیگه نمیکشم...به زور دارم ادامه میدم... میخواستم یه روز تو دانشگاه برم یه چی بگیرم دود کنم هم کلاسیم نذاشت😔 دمش گرم...تا حالا لب نزدم...ولی دیگه نمیکشم😔 خسته شدم...
تا ببینم چی میشه...کسی اینجا رفته پیش مشاور؟ نتیجه گرفتین؟😮💨
بال سبز🌱
28 مهر 1401 ساعت 14:26سلام
خودم تجربه مشاور رفتن رو نداشتم ولی میتونه خیلی مفید باشه...✔️
خیلی خوبه که تصمیم به تغییر کردن گرفتی آفرین داداش...👏🤩🤗
مطمئنم بالاخره راهشو پیدا می کنی😇
ولی باید قول بدی هر چیزی که یاد گرفتی رو بهش عمل کنی😎
چون دونستن خالی کافی نیست...اطلاعات فقط ما رو راهنمایی میکنه...💡💯
چیزی که مهمه عمل کردنه...عمل کردن به دونسته ها ما رو به مقصد میرسونه🧗♂🎖
هرچقدر بیشتر به برنامه ات عمل کنی قوی تر میشی💪😎
پس مشتاقانه منتظرِ یه داداش خاک قوی و خودساخته هستیم😇🌸
موفق باشی🍃
اهورا
28 مهر 1401 ساعت 14:32سلام
پیام شما و خبری که دادید بهترین خبر این روزهای زندگی من هست ؛ واقعا خوشحال شدم از اینکه میخواید حال خوب رو به خودتون برگردونید چیزی که لایقش هستید.
در انتخاب مشاور دقت کنید ، اگر مشاور خوب و کاربلدی مراجعه کنید که طوطیوار حرف نزند و بلدِکار باشد حتما نتیجه میگیرید.
بله ؛ مشاور خوب نتیجهبخش هست.
خبرهای خوب بهمون بدید ؛ انشاءالله که مِن بعد حالتون بهتر خواهد شد.
در پناه خدا باشید
ستاره شب
27 مهر 1401 ساعت 22:45***********************
اهورا
28 مهر 1401 ساعت 13:02سلام
متوجه هستیم که ناراحتید و از لغزش خسته شدید اما باید مراقب حرفهایی که به وقت ناراحتی میزنیم باشیم ؛ بعدا افسوس خوردن فایده ای نخواهد داشت.
چند تا سوال از خودتون بپرسید:
آیا من از همهی آنچه که باید دوری کنم ، کردهام؟
آیا من هرکاری که میبایست انجام میدادم ، دادهام؟
آیا من همهی نقاط ضعف و حفرههای خودم رو میشناسم؟
آیا من همهی تلاشم رو کردهام؟
آیا من همهی نکات رو رعایت کردهام؟
و....
هیچ معجزهای جز خودمون و تلاشی که میکنیم نیست ؛ اینکه بخوابیم صبح که بیدار شدیم همه چی متفاوت باشد ، فقط در قصهها اتفاق میوفتد ؛ معجزهی شما ، خودتون هستید.
کم آوردن برازنده نیست ، سخت تلاش کنید که لایق شما شجاعت و تلاش شماست.
در پناه خدا باشید
neko
27 مهر 1401 ساعت 18:15چه کارهایی که میبایست بکنیم و هرگز نکردیم!
برای اینکه به ملاحظاتی پایبند بودیم،
فرصتی مناسب را انتظار میکشیدیم،
تنبلی میکردیم و برای اینکه مدام به خود میگفتیم:
«چیزی نیست، همیشه فرصت خواهیم داشت.»
زیرا نمی دانستیم هر روزی که میگذرد
بی جانشین و هر لحظه نایافتنی است.
تصمیمگیری، تلاش و عشقورزی را به وقتی دیگر وا نهاده بودیم.
*متن از من نیست
neko
27 مهر 1401 ساعت 18:13متنى قابل تامل در باب ديدن نعمت ها
«قارون» هرگز نمی دانست که روزی،
کارت عابر بانکی که در جیب ما هست
از آن کلیدهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند، ما را به آسانی مستغنی میکند.
و «خسرو پرويز» پادشاه ایران نمی دانست که مبل سالن خانه ما از تخت حکومت وی راحت تر است.
و «قیصر» که بردگان وی با پر شترمرغ وی را باد میزدند، کولرها و اسپلیتهایی که درون اتاقهایمان هست را ندید.
و «هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسرت میخوردند؛ هیچگاه طعم آب سردی را که ما می چشیم نچشید...
و «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم می آمیختند تا وی حمام کند،
هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم حمام نکرد
بگونه ای زندگی میکنیم که حتی پادشاهان گذشته نيز اینگونه نمی زیستند اما باز گله منديم! و هر آنچه دارائیمان زیاد میشود تنگدست تر میشویم...!
كمى متفاوت بنگريم...
*متن از من نیست
اهورا
28 مهر 1401 ساعت 12:41بسیار قابل تامل
یا ستار العیوب و
27 مهر 1401 ساعت 07:54سلام داداش جون وعزیزم« رهایی»🙂
خدایا برخی بندگان تو ؛ چه سیرت زیبایی دارند؟؟؟ از جمله داداش عزیز من رهایی....در میان تمام نومیدی ها او یک نور است که می تپد در قلب ❤️ تپنده من....
نمی تونم بگم که چقدر برام عزیزی؟؟؟اینو بدون اگه هر روز برام متن بگذاری باز کم گذاشته ای😔
خدا تو رو خلق کرده که من تنها نمانم؛ در میان همه دلتنگی های روحی وقتی این متون قشنگت رو می نویسی ؛ بدان که انگیزه ام برای کسب « روزهای پاکی» بیشتر دوچندان می گردد....ان شالله زود خوب وخوب خواهی شد🤲
به برادرم « neko»
سلام داداش؛ من هم امیدم مثل شما به « خدا» وبندگان برگزیده اش« ۱۴ معصوم» « ع» است....اما دوستی من وبرادر عزیزم « رها یی» یه دوستی واقعی است که در وهم و خیال کسی نمی تواند بگنجد!!!جز اولیای خاص الهی....ما از 💓 مون داریم با هم حرف می زنیم نه از زبانمون....ممنونم که به حرفهامون وقت گذاشتی...ان شالله جزو موفقین روزگار بشوی....
به « مهلا» بانو...
ان شالله که رو قولت هستی ؛ می بینی که من هم رو قولم هر روز قدم بر می دارم؛ باید نام تو روزی بدرخشد در جایی که حق تواست....
به « اهورا»
مدیر عزیز حرفهای تو همیشه بی نظیره؛ خیلی با درک ودرایت جواب می دهی....این نشان معرفت عمیق شما هست...
به داداش عزیز «یا مهدی»
اما اگه می خواهی با هم مثل گذشته مانوس گردیم بیا این مکان؛ تو با شگاه ها نمی تونم قانون رو زیر پا بذارم وبا شما صحبت کنم....اما اینجا ظاهراً می تونیم گفتگو کنیم....ولی فکر نکنم این جا بیایی وحرفهام رو نگاه کنی....
اهورا
28 مهر 1401 ساعت 00:45سلام
تشکر از شما که به بنده لطف میکنید و شرمنده میسازید.
انشاءالله که خداوند نعمت معرفت رو به همهی مان بدهد و هیچکداممان را از این نعمت بینصیب نگذارد.
انشاءالله که شمارا در بالاترین درجات ببینیم.
در پناه خدا باشید
مَهلا
28 مهر 1401 ساعت 03:17سلام و وقتتون پر نور
بله، اگر ک اینجا بودم صد درد وفای ب قول میکنم...
شما لطف دارین برادر، ممنون ک ارزش میدین...
از شما هم میخاام پر قدرت ادامه بدین و جزو اعضای باشگاه یکسالهها باشین...
موفق باشین
یا حق
رهایی
27 مهر 1401 ساعت 01:10سلام بر بندگان خوب و پاک خدا
سلام بر برادر بزرگوارم بنده مخلص خدا 🌷یاستارالعیوب و🌷💕
میخواستم یادآوری کنم که هنوز به تو فکر می کنم شب بخیر ای بنده مخلص خدا من هرگز فراموش نمی کنم که شما را در دعاهایم بگنجانم زیرا شما بسیار خاص هستید.ای برادر این را باور کن حتی اگر تمام درد ها هم در وجودم باشد مهم نیست ، تو همیشه در ذهن و قلب هستی این را میدانم که خداوند و بندگانی چون شما برادر بزرگوار بهترین درمانگر دردهایم هستید تا شما و خداوند و دیگر بندگان خوب از جمله 🌷neko 🌷مهلا 🌷حدیث 🌷اهورا 🌷 هستید مرا به درمانگر دیگری نیاز نیست . دوستی واقعی از طریق قلب دیده می شود نه از طریق چشم
به درخشش خودت ادامه بده دوست من و ای بنده مخلص خدا🌷 یاستارالعیوب و بزرگوار🌷
اهورا
27 مهر 1401 ساعت 23:35سلام
وقتتون به خوشی.
انشاءالله که به زودی سلامتی خودتون رو به دست میارید.
برادر خندیدن رو فراموش نکنید ؛ درست هست که ناراحت هستید ، غم و درد دارید اما ذهن توان تشخیص خندهی واقعی با با خندهی دروغین رو متوجه نمیشود. خنده بر هر درد بی درمان دواست.
لطفا مراقبت کنید و ناامید نباشید تا خداوند نخواهد هیچ اتفاقی نخواهد افتاد تا نفس میکشید باید تلاش کنید و امید داشته باشبد.
انشاءالله که در محضر خدا لایق باشیم برای دعا کردن برای شما.
در پناه خدا باشید
neko
26 مهر 1401 ساعت 22:19یه افسانهی ژاپنی هست که طبق اون اشیائ شکسته رو با طلا به هم دیگه وصل میکنن؛ اون شکستگی به عنوان با ارزشترین قسمتی از گذشتهی اون وسیله دیده میشه که قشنگترش میکنه!
هر موقع احساس شکستگی کردی این افسانه یادت بمونه🙃!
حتی جناب شمس هم در جواب سؤال مولانا که پرسیده: «پس زخمهایمان چه؟» گفته: «نور از میان همین زخمها وارد میشود✨»
کاری کن که زخمهات قشنگترین تکههای وجودت بشن...☺️💚
*متن از من نیست
*فکر میکنم این گفتگو بین شمس و مولانا از کتابی باشه که به صورت تخیلی/تاریخی نوشته شده و اشتباهات اعتقادیم توش هست،و برای همین نمیشه به اینکه واقعا همچین چیزی گفته شده اعتماد کرد،گرچه حرف قشنگی هست
neko
26 مهر 1401 ساعت 12:08همه مواظب خودتون باشین💛🫂
neko
26 مهر 1401 ساعت 12:08به یا ستار العیوب و
سلام
امیدتون به خدا باشه،سختی ها و بدی هایی که هست همه یا تقصییر خودمونه یا برامون خوبه،خدا هیچ کاری رو بی دلیل درست انجام نمیده
من و شما خدا و معصومین رو داریم،یه پشتوانه،یه تکیه گاه،یه مرجع که ازش زندگی رو یاد بگیریم،شما هم امیدتون به خدا و معصومین و پیامبران باشه،ان شاءالله اگه ما درست رفتار کنیم،امام زمان عزیز هم ظهور میکنند و ما جزو حداقل سیاهیی لشکر این فرد بزرگوار میشیم
neko
26 مهر 1401 ساعت 12:05به رهایی
سلام
امیدوارم که حالتون بهتر بشه،امیدتون به خدا باشه،همه چی دست خداست،همونطور که داداش یا ستار العیوب و گفتن بیماری ها بعضی موقع ها میاد تا ما به خدا نزدیک تر بشیم
اگر چیزی،حرفی داشتین اینجا حتما بگین،حداقلش اینه که کمی از سنگینی حرف ها از روی دلتون برداشته میشه،گرچه بنظرم بیشتر از اینم اتفاق میوفته
یه چیزی هم من از بیماری ها فهمیدم اینه که هرچی بهش بیشر بها بدین حالتون بدتر میشه،نمیدونم این نکته بدرد بخور هست یا نه ولی گفتم بگم
ان شاءالله سلامت باشین
neko
26 مهر 1401 ساعت 12:02به خاک🌱
داداش کجایی،حداقل یه خبری از خودت بده،نگرانتیم
من چند روز بود سایت برام مشکل داشت باز نمیشد الان تازه اومدم میبینم نیستی اصلا
اگه میخونی حداقل یه اعلام حضور بکن
neko
26 مهر 1401 ساعت 12:01به جنگجوی درون
من گفتم،اگه اینطوری منظورته
تو مجازی نمیشه درست لحن رو فهمید،احتمالا برای همین من اشتباه کردم،ببخشید
یا ستار العیوب و
25 مهر 1401 ساعت 01:52به برادرم« رهایی» عزیز و دوست داشتنی
یه حدیث شنیدم ؛که خدا می فرماید اگه بنده « مومن» من بداند که چقدر با بیماری شون گناهانشون رو پاک می کنم؛ در روزقیامت طرف راضی بود که بدنش هر روز قطعه قطعه میشد ودوبار ه زنده می شد و باز این عمل تکرار می گردید ؛ پس بدان برادر توهم چی یه حکمتی است واین بیماری شما هم ؛ همچنین بدون حکمت الهی نمی باشد...
واما این رو بدون که با وجود همه کاستی ها هم در خودم وهم در رفقای دیگر باز به تو علاقه شدید دارم و به همین دلیل هم دردم رو به شما گفتم ؛ تو هم اگه می خواهی ازته دل ببخشمت هم با اراده آهنین خودت رو زود خوب کن وهم پاکیت رو همچنان ادامه ده وهم هر چه توان داشتی مرا هم یاد کن در دعاهت و نوشته هام🌹💓🤲
رهایی
24 مهر 1401 ساعت 16:31باز هم سلام
برادر و بنده ی مخلص خدا 🌷یا ستارالعیوب و 🌷
ای برادر این را بدان که هیچگاه از این گفته های تو ناراحت نخواهم شد چرا که شما برادر بزرگوار حقیقت را گفتی میدانم که نمیتوانم کامل باشم و شما بنده مخلص خدا را نا امید کردم لطفا مرا بخاطر نبودنم در هفته ها / ماه ها ی گذشته ببخش این را هم میدانم که بیماری بهانه ای خوبی نیست اما همانطور که در کامنتی که قبلا گذاشتم بیان کردم فقط ای کاش میتوانستم تمام حرف هایی را که بغض شده اند را بنویسم اما نمیشود . امروز صبح بعد از شنیدن این حقایق بغضم ترکید .باید بگویم بخاطر این بیماری علاوه بر از دست دادن همراهی شما بنده مخلص خدا حتی کاری را که انجام میدادم را از من گرفت به من گفتن که دیگر باید بروی برادر ای کاش تمام درد من فقط همین یک بیماری بود روزگار هر روز غذاهاشو با پیاز فراوان برایم درست میکرد تا مدام چشمانم خیس باشد دلیل این اشک ها هم این است که قلبم دیگر نمی تواند درد را مدیریت کند شاید خوب نباشد که بگویم اما نمیتوانم ، بیماری که چندین سال از در دوران کودکی و جوانی درگیر آن بودم و فکر میکردم چند سال است که خوب شده است را چندین بار دیگر در طی چند روز برایم رخ داده است این بیماری بیشتر در هنگام خواب برایم رخ میدهد آری من یک آدم هستم با انواع مختلفی از بیماری شاید با خودتان بگویید مگه میشه مگه داریم و شاید هم باور نکنید . این بیماری چیزی نیست جز صرع یا همان مرگ ناگهانی غیرمنتظره . نوشتی یادتونه هر روز هم پاکیتون رو اعلام می کردید وهم یادی از من حقیر می کردین چگونه ممکن است یادم نباشد برادر شاید ندانی بعد از ناکام ماندن شما بنده مخلص خدا در ادامه مسیر از مدیران خواستم که اسم این بنده حقیر را در کنار شما قرار دهند اما مدیر گرامی حدیث گفتند که نمیشود خلاف قوانین است چرا که میخواستم اگر روزی مرگ مرا از میان شما برد حداقل بدانی که بر سر عهدی که با تو بنده مخلص خدا بستم هستم و اسم این بنده حقیر در کنار بنده بزرگواری چون شما باشد . ای برادر زندگی من از دوران کودکی مثل یک ماجراجویی برای یافتن درمان بوده است اما گویی خداوند بزرگ و رحمان سخت ترین امتحان اللهی را قرار است از من بگیرد اما حداقل این درد تنها چیزی است که به من میگوید هنوز زنده ام اما بازهم خدا را نیز برای هرچه که داده و نداده شکر میکنم اما اگر خدا ما را خیلی دوست دارد چرا ظهور امام زمان را نزدیک نمیگرداند.
گفته هایم کم کم داره تمام میشود اما درد هنوز وجود دارد اشک هنوز روی صورتم جاری است و قلبم هنوز در حال شکستن است تنها دلیل گفتن این صحبت ها این
است که پنهان کردن درد دیگر برایم فایده ای نداشت
میدانم که از دست من غمگین و ناراحت هستی ای برادر بزرگوار و بنده مخلص خدا🌷 یاستار العیوب و 🌷 شاید برای شنیدن گفته های تکراری من خسته باشی اما ای برادر بزرگوار و ای بنده مخلص خدا هرچه که درباره من گفتی حقیقت است اما از تو میخواهم لطفا جایی در قلب خود پیدا کن و مرا ببخش
از همه شما بندگان خوب و پاک خداوند و مدیران بزرگوار 🌷 مهلا ، حدیث ، .... برادر بزرگوار یاستار العیوب و 🌷 و تمام بندگان توبه ۹۴ مرا ببخشید و حلال کنید اگر حرفی زدم سخنی گفتم که باعث رنجش شما شده است
مَهلا
26 مهر 1401 ساعت 20:50سلام و وقتتون ب خیر برادر
واقعااا نارحت شدم با خوندن متنتون،
ینی موندم چ بنویسم،
فقط همین ک این دنیا مکانیس برای امتحان، هر کدوممون ب ی نحوی درگیر ی نوعی از امتحانیم، هر ادمی بسته ب طرفیت و توانش امتحان میده، پس بازم صبور باش و امتحانت رو ب خوبی بده،...
همین ک بازم خدارو شاکرین بابت دادهها و ندادههایش، این خودش اوج احترام ب خواست و رضای خداست...
ان شاالله ک تا تهش با خدا بمونین و شیطان شما رو از مسیرتون منحرف نکنه...
و اماا داداش مطمئنن دکتر رفتین،
اونا در مورد داروها و این ک اور ندارن چ میگن..؟!
بازم براتون از درکاه خداا شفا و سلامتی تمنا دارم...
خواهش میکنم برادر، شما ک همیشه محترمانه و صادقانه حضور داشتین...
موفق باشین
یا حق
جنگجوی درون
24 مهر 1401 ساعت 09:03به خاک
سلام داداش خوبی بهتری فراموش کن حرفایی که بهت زدن رو اینطوری بیشتر خودتو اذیت میکنی نمیدونم چیشده اما امیدوارم هر چه زودتر مشکلت حل بشه مادر و پدر هر دو دلسوزن ممکنه گاهی اوقات حرفایی بزنن که دل بچه هاشون بشکنه اما به صلاح بچشون باشه کی گفته تو تنهایی نه خیر اصلا هم اینطور نیست اتفاقا فاز منفی نمیدی حرف بزن خودتو خالی کن اینجا نه کسی هست که آیدی ای چیزی داشته باشه از تو بعد بیاد اتو بگیره نه از اینجور داستانا همه با هم رفیقیم رفیقای واقعی درسته مجازی هستیم اما واقعی هستیم اگه هم دوست داشتی میتونی به پیشنهاداتی که دادم فکر کنی خواستی صحبت کنی هستم راستی از تاریکی خوشم اومده انقد هم نزدیکت میشم که نگو🙂
جنگجوی درون
24 مهر 1401 ساعت 08:52به neko
سلام اره خودش میدونه باید چکار کنه اما نمیدونم چرا کاری نمیکنه منم فقط خواستم بهش یادآوری کنم که چیا میگفت درضمن من کجا دستور دادم دارم ازش خواهش میکنم میگم لطفا این دقیقا کجاش دستور دادنه آخه خاک باید خودشو جمع و جور کنه اینجوری نمیشه خیلی داره خود خوری میکنه و ناامید شده به هر حال من عذر خواهی میکنم اگه حس منفی به کسی دادم
یا ستار العیوب و
24 مهر 1401 ساعت 07:01سلام به برادر عزیز « رهایی»
این روزها داداش ؛ دوست داشتن افراد مفهوم خود رو از دست داده است؛ کافی است چند نفر به من بد وبیراه بگن وانوقته که شما هم در عقیده تون سست و به من تردید کنید؛وشاید هم اگه تو قلبتون منو دوست داشته باشید به زبانتون نتونید بیارید؛ یادتونه هر روز هم پاکیتون رو اعلام می کردید وهم یادی از من حقیر می کردین؟ چه شد ؟ چرا سست شدین؟بلاخره مدیران گفتند که در بخش پاکی ها با هم صحبت نکنید ؛ نگفتند که تو این بخش هم به همدیگه روحیه ندین؟؟؟ قبول دارم ؛ مریض هستید؛ بیمارستان رفتید ؛ عمل کردیدو....ولی شما هم قبول کنید باز با همه این کارها میشد حضورتون از اینی که هست بیشتر باشد....بگذریم ؛من دیگه از هیچ کس هیچ انتظاری ندارم....چون باور کردم که باید اینگونه زندگی کنم....اما باز میدانم که تو آدم وانسان خوبی هستی.... مشکلاتت زیاد است...من بیشتر از خودم نومیدم تا شما....بخاطر این هم این حرفها رو به زبان اوردم از من خواهش می کنم نرنج....این روزها احساس می کنم سنگینم؛ حال و هوای خوبی ندارم....چرا امام زمانم نمی اید؟ تا همه بدکاران عالم رو سرجایشون قراردهد ومنجی تمام انسانها گردد...تا کی باید کرامت انسانها محو ونابود گردد...تا کی باید انسان عبد وبنده یک تکه نان باشد؟؟؟چرا انسان کرامت و بزرگواری خود را از دست می دهد؟؟؟تا کی انسانها به جای محبت واقعی به همدیگه باید فکر پول باشند تا نمیرند؟؟؟خدایا واقعا با ظهور حضرت « صاحب الزمان» طعم واقعی زندگی رو به همه انسانها بوشان🤲
رهایی
24 مهر 1401 ساعت 05:23سلام درود خداوند بر بندگان خوب و پاک
سلام بر برادر بزرگوار بنده مخلص خدا 🌷یاستار العیوب 🌷💕بیشتر از چیزی که میدونی دوستت دارم برادر این پاکی ارزشمند را به تو تبریک میگویم
دعای میکنم که همیشه لطف پروردگار شما را فرا گیرد و روزی را برای شما آرزو می کنم که پر از دلایل متعدد برای لبخند زدن شما باشد.
neko
24 مهر 1401 ساعت 01:34از اونجایی ک چیزی نگفتی تا الان،من میرم بخوابم
شبت بخیر🙌🏼
neko
24 مهر 1401 ساعت 00:36من هنوز هستم
neko
24 مهر 1401 ساعت 00:14راهی نیست که بشه غیر از این با خاک🌱حرف بزنم؟
نمیشه شماره بهم بدیم؟یا ایدی پیامرسانی جایی؟
اینجا خیلی قابلیت حرف زدن زیاد رو نداره
خودتون نمیتونید ایدی مارو به هم بدید؟
اهورا
26 مهر 1401 ساعت 19:31سلام
متاسفانه خلاف قوانین سایت هست.
اما شما میتونید هرچقدر که دوست دارید در بخش همفکری باهم حرف بزنید.
در پناه خدا باشید
neko
24 مهر 1401 ساعت 00:12به خاک🌱
اگه خواستی حرف بزنی بگو،من بیدار میمونم،خوابمم نمیاد در کل
neko
24 مهر 1401 ساعت 00:10به مدیر/ادمین اهورا
سلام
ممنون از چیزایی که زیر پیامام و بقیه پیام ها میزارید
در مورد نقاشیام،انشاءالله میخوام بیشتر چیزای مثبت تر کار کنم،گرچه این سبکم رو هم کنار نمیزارم چون واقعا دوستش دارم
ممنون از پیشنهادتون💛
اهورا
26 مهر 1401 ساعت 19:25سلام
خواهش میکنم دارم به وظیفهام عمل میکنم.
انشاءالله که موفق باشید و به اهدافتون برسید.
در پناه خدا باشید