با سلام 

میخواستم درمورد ازدواج موقت نظر دوستان رو بپرسم...اگه موردی باشه بنظرتون انجام بدیم یا خیر...واسه کسی که خ.ا رو ترک کرده(مثل من که بیش از ۴ ماهه ترک کردم) بنظرتون برای دوری از گناه ازدواج موقت مناسبه یا خیر...؟؟ چون امری حلال است و برای رهایی از فشار جنسی بعضی ها میگن که گزینه خوبیه...ممنون میشم آثار و تبعات اون و نظر خودتون روهم بگید

باتشکر

بیشتر واسه این کنسل کردم که راهکارهایی که تا به حال بهم دادن و انجام بدم بعد ببینم کجا ها حل میشه و کدوم قسمت میمونه و بعد برم دنبال راهکار واسه اونا‌....البته اگه انجام بدم🙂

ازصب بام دعواکردن ازخونه اومدم بیرون

همش گریه کردم 

الآنم افکارخ.دکشی توذهنمه 

میترسم دست ب کارغلطی بزنم 

یا خ ک یا خ ا نمی‌دونم 

حال بدم دست خودم نیست😭

سلام من اومدممممم گفتم یوقت دلتون تنگ نشه برام خبری نیست ازم گریه زاری نمیکنم🤭

میگم به نظرتون مشاور میتونه منو عمل گرا کنه یعنی از پشت تلفن گوش منو بگیره بلندم کنه من فعالیت کنم؟!😆من تایم مشاوره ای که داشتم لغو کردم اگه میتونه عین اون عروسک گردونا منو بگردونه دوباره وقت بگیرم 🤣میدونین چیشد من فکر کردم که یبار سال پیش فکر کنم مشاوره گرفتم وقت گذاشتم هزینه کردم صحبت کردیم گفت فلان کار و کن نکردم گذشت باز یبار دیگه با یکی حرف زدم تست دادم چند تا ویدئو برای طرحواره هام فرستاد موند یه گوشه خاک خورد الان میگم اخه باز چرا وقت خودمو یه نفر دیگه تلف کنم بیا از اول وقت بزار دوباره داستان تعریف کن احتمالا بازم همون حرفا رو جوابا رو بشنونم بعد یه کوچولو انگیزه بگیرم دوباره همون آش و همون کاسه.....خب من اعتراف میکنم عمل نکردم فقط رویا بافتم فقط فکر کردم زندگیش نکردم در واقع من دارم فکر میکنم که تلاش میکنم ولی در واقعیت تلاش نمیکنم به هر دری که بگی زدم ولی یبار مثل آدم به طور مستمر نماز نخوندم که شاید اون نجاتم داد میدونم ها ولی نمیکنم  نه من اصلا به هر دری نزدم کلا در نزدم تو ذهنم میدونم راهش چیه چیکار باید بکنم حتی تمرینایی که بهم گفته بودنم انجام ندادم فکر کنم صبح تا شب میشینم یه گوشه گوشی خواب ناهار و شام بعد میگم آره من دارم تلاش میکنم من دارم واسه زندگیم میجنگم من خودمو دوست دارم من دارم مقابله میکنم یکی نیست بگه جمع کن خودتو  اخه مشاور چیکار میخواد بکنه مگه خب من درس نمیخونم مردود میشم تلاش نمیکنم شکست میخورم تغذیم مناسب نیست فست فود میخورم مریص میشم مشکل گوارشی دارم داغونم مامانم کلی زحمت میکشه میگرده میگه فلان چیزو بزن به صورتت  خوب میشی فلان غذا رو بخور خوب میشی فلان چیز خوبه درست میکنه خودش من جیغ میزنم نمیخوام  نماز نمیخونم مواظب افکارم نیستم جلو خودمو نمیگیرم کی میخواد بیاد جلو منو بگیره طرف فوقش میگه نکن اینکار و بکن منم میگم وای مرسی چشم تموم میشه احساس میکنم من به چیزی فراتر از اینا نیاز دارم نمیدونم یه جرثقیلی چیزی منو تکون بده خستم من خستمممممم...الان من چیکار کنم؟!🥲

میام بامشاورحرف میزنم 

میگ رابطتت باخانوادت درست کن وگرنه خ ا ب قوت خودش باقی میمونه 

چجوری وقتی اونانمیخوان همکاری کنم 

من ک عادت کردم برام اهمیتی ندارد....

سلام

آقا من نیاز به کمک دارم گیج شدم نمیدونم از کجا باید شروع کنم

یه جوری این روزا تو دام میفتم انگار بار اوله و هیچ تجربه ای ندارم

خیلی بده کمکم کنید 

سلام بچه ها الحمدلله دیشب رو گذروندم،

به کمکم کن و ابجی مستانه

خیلی ازتون ممنونم.پیامهاتون واقعا اثرگذار بود.ایشالا پیش به سوی پاکی.دیشب همش به صبح فکر میکردم و اینکه لغزش یه لحظه س ولی حال بدش میمونه و مقاومت کردن هم یه لحظه ولی حس و حال خوبش میمونه.الحمدلله

آقا باورم نمیشه 

سراینک شامپوروگذاشتم توحموو م بام دعواکردن 

اینابیمارن ب خدا 

ای کاش درگیر این خ ا کوفتی نبودم درس خونده بودم خودمو نجات میدادم 😒😞

مصطفی داداش بیا همفکری باهم صحبت کنیم 

مصطفی

داداش اینو ببین😂

https://www.aparat.com/v/LiMWS

مصطفی

سلام داداش من هستم چیشده 

اگه وسوسه شدی چندتا کار میگم بکن::

پرفشار ادرار کن تحریک کم میشه

بعدش دستو صورتتو آب بزن یا وضو بگیر

اگه میتونی یه چند دقیقه بزن بیرون قدم بزن 

یه صوت قرآن یا دعای کمیل یا مداحی یا موزیک بیکلام یا هرچی دوست داری گوش کن

یا بنویس

بگو حالت چطوره 

سللم بچه ها نیاز به کمک دارم،کاشکی میشد بچه ها دو به دو به هم وصل میشدن.پسرها به پسرا منظورمه.وقتی سطح انرژبشون میومد پایین امکان ارتباط.و صحبت راححتتر بود.البته بازم اینجا هست الحمدالله

سلام به ( نوکر ارباب حسینم )

 امروز تازه کتاب داداش رضا رو خوندم اصن متحول شدم 

فقط جلد یکشو بخون 

اگه همه نکاتو رعایت کنی ترکت قطعیه

سلام دوستان من به امام حسین قول دادم که چهله پاک بودنم رو به محرم وصل کنم ولی متاسفانه بعداز۱۸ روزپاکی شکست خوردم😭😭😭

دیگه نمی دونم چکارکنم واقعاَ کم آوردم😭

از تلگرام ضربه می خورم ولی تلگرام رو مجبورهستم حذف نکنم احتیاجش دارم

خدایا دوباره شرمنده ارباب حسین شدم با چه رویی اربعین می خوا برم پابوسش😭

سلام به ( امیدزندگیم😐😍😍)

بنظرم شما خیلی به گوشی وَر میری 

منظورم این نیست که چیزای مستهجن میبینی نه 

اینکه همش بیشتر وقتت تو گوشی هستی و جاهای مختلف گوشیتو چک میکنی چون من خودم اینطوری بودم 

نمیگم از گوشی استفاده نکن ولی کم کم ازش فاصله بگیر فقط برا کار های ضروری یا چک کردن این سایت ازش استفاده کن . برای تقویت اراده هم خوبه . ی جایگزین براش پیدا کن که بهش علاقه داری مثلا من علاقه دارم مستند های مفید به جای استفاده از گوشی ببینم . 

اینم بگم خودم همین امروز شکست خوردم ما هیچ کدوم تنها نیستیم . باید شکیبا باشیم 

یا حق 😃

کلا پیامرسانامم پاک کردم 

ی اپ دخترانه بود خیلی شوخیای ج نسی میگن داخلش 

خیلی جذبش شده بودم 

ولی حذف کردم 

بجاش طاقچه نصب کردم

بیا حرف بزنیم 

چ خبر 

نمیای استان فارس 

بیای طرفای ما🤣😄

⁦❤️⁩🌈

اشتباه رفتم توی گروه 

و اقاهم بود 

و ذهنم سمت چیزا منفی می‌ره ذهنم مشغول کرد کمکم کنید نمی‌دونستم....

به خاک

از اونجایی که هنوز هیچ خبری ازتون در دست نیست بازم با عرض عذرخواهی از دوستان یه پیام دیگه مینویسم چون حقیقتا گفتن اینا واسه من خیلی واجبتره تا اینکه بقیه بخوننش

یه روزایی اشکال نداره که حالمون بد باشه دلمون نخواد اصلا به روی دنیا لبخند بزنیم یا هرکار دیگه ای بکنیم.ولی بین همین روزا نباید گم بشیم.نباید فکر کنیم که به قول شما شب اومده که بمونه.چون این شمایید که باور کردید اوضاع درست نمیشه شاید به خاطر اینکه رنج و سختی تغییرش رو نمیخواید تحمل کنین.واقعا تغییر سخته عین جون کندن باید کل و 100 درصد خودتو بزاری وسط و هرروز تلاش کنی و یه جوری ایمان داشته باشی به خوب شدن اوضاع که دیگه غما جلوی شما کم بیارن.یه جایی برسه که استانه درد و سختی واستون تعریف نشه یه شخصیت محکم ازتون ساخته بشه که مهم نیس چقد روزای سخت بیان مهم اینه که شما وجود دارین و توانایی مقابله با هرچیزی رو پیدا کنین.مثلا من یه بار گفتم یه سردردای بدی میگیرم تقریبا 3 یا 4 روز توی هفته که اینجوری وقتایی که سردرد نیستم انگار دنیا رو بهم دادن و میدونم اگه بتونم به این درد مقابله کنم دیگه بقیه مشکلات باید جلوم لنگ بندازن.شما خودتونو اینقد دست کم و دست پایین گرفتین و گفتین نمیخوام زندگیمو و نمیتونم خوب زندگی کنم که من از اونروزی که شما گفتید از دست رفتم به معنی واقعی کلمه ازتون عصبانی شدم و روزای بعدش داشتم فکر میکردم یعنی چی اصلا؟این شد زندگی؟چندبار یه نفر مثل شما به دنیا میاد؟این بود چکیده کل زندگیتون؟همینجا جا زدین؟چرا نمیخواین تغییر کنین؟چرا فقط خواستنه؟خواستن اینجوری به درد جرز لای دیوار میخوره.

من همیشه به این فکر میکردم که چرا بین مشاوره های درسی که میرم اولین نفریم که مشاورم منو میبینه و همیشه فکر میکردم اگه قبول نشم وقت اون و خانوادمو تلف کردم.بهشون گفتم چرا باید امید الکی به خانوادم بدم که قبول میشم؟گفت فکر میکنی اگه بری بهشون همین الان بگی من هیچجا قبول نمیشم اونا خوشحال میشن؟ حالا سوال من از شما این زندگی بود که خانوادتون و مهمتر از همه خودتون قراره بابتش خوشحال بشید و افتخار کنید؟

راجب مشاورم همیشه میرفتم پیشش ایه یاس میخوندم که من ادم خوبی نیستم و نمیتونم به بقیه کمکی بکنم و خیلی بهتر از من تو این دنیا هست و هی از ایشون اصرار که نه میتونی ادم مفیدی بشی واسه جامعه ت یه بار بعدترش بهم گفت که هرسری نیم ساعت میشینم اینجا به تو اثبات کنم که میتونی و تو میگی نه.خسته شدم از اینکه نمیخوای تغییر کنی.اونجا من شکستم چون کسی که بهش ایمان داشتم و میدونستم مثل یه پدر قراره پشتم باشه از دستم جوری عصبانی بود که کل هفته بعدش بلا استثنا از خواب که بیدار میشدم صداش و چهره ش که معلوم بود از دستم بدجوری عصبانیه جلوی چشام نقش میبست.ادم زیاد به خودش میگه ادم خوبی نیستم کاش به دنیا نمیومدم ولی وقتی یه نفر که براش خیلی احترام قائلی بهت میگه کاش اگه قرار بود اینجوری رفتار کنی اصلا یه سال پیش نمیومدی مشاوره بدجور قلب ادمو میشکونه.حالا اجازه هست همینا رو من بهتون بگم؟که دقیقا همین حرفای منو به خودتون بگیرید و ناراحت بشید و بهتون بربخوره؟شاید دست کم یه حرکتی زدید.نه که مثل از پارسالی که پیاماتونو میخوندم تا امسالی که 365 روز گذشته بازم همون خاک قدیمین هنوزم اینقد زود میشکنین و یهو خداحافظی میکنین که من رفتم واسه همیشه و من دیگه نمیتونم و خدا باشه واسه خودتونو و من از دست رفتم.اینو از ته قلبم میگم اینقد از دستتون عصبانی شدم که توی خیالاتم اگه یه روز ببینمتون واقعا چندتا کتک از دستم میخورین.

شما یه فردی از این جامعه هستین و باید کاری کنین که بود و نبودتون فرق داشته باشه.یه ادم مفید باشید توی این جامعه نه که تقی به توقی میخوره ببازید خودتونو.اونروزی که مشاورم این حرفو زد فک کنم 30 روز مونده به کنکور بود کارش به نظرم مثل یه شمشیر دولبه بود.منم دارم خطر میکنم که این حرفا رو میزنم که یهو از اونور بوم بیوفتید.ولی به قول مشاورم من این وظیفه خطیر رو گردن گرفتم تا حتی به قیمت اینکه فحش بخورم یا بعدا ازم متنفر بشین یا اینجا بهم بگن که دارم قضاوتتون میکنم و اصلا به من چه که با این لحن تند باهاتون صحبت میکنم این ریسکو میکنم تا اون تحولی که توی من رخ داد واسه شما هم رخ بده که یه جایی برسه که بفهمید اگه از این پله بالا نرید زمین میخورید.که اگه در برابر دنیا ضعیف باشید سریع حذف میشید.

دنیا مثل یه بازیه با یه سری قوانین سخت با یه سری چیزایی که هیچوقت قرار نیست مطابق میلت باشن و قرارم نیس عادلانه باشه.حالا این انتخاب شماست.میبرید یا میمیرید؟جوابش با خودتون.

فکر میکنم واسه ی شما هرچیزی که به نظرم لازم بود رو گفتم مثل یکی از چنلای کنکوری که چون پشت کنکور بود خیلی تحت فشار بود ولی خب من اینو حس کردم که نمیخواد تغییر کنه و از چنلش لفت دادم و یه بارم برنگشتم چون فهمیدم تغییر زوری نیست بعضیا انتخابشون اینه که بدبخت بمونن چون انتخاب دیگه ای نکردن چون هیچ تلاش دیگه ای نکردن چون باختن و روی زمین نشستن بیشتر مواقع میدونن باید چیکار کنن ولی هنوزم نشستن.عمیقا دوست ندارم شما یه بازنده ای بشید که هیچکس قرار نیس شما رو یادتون بمونه.ولی اگه انتخاب خودتونه من دیگه حرفی ندارم.توی زندگی عادیم هم اینجوریه که من معمولا اون کسی نیستم که وقتی سرتو بخوای بزاری رو شونم اونجا بشینم جاخالی میدم تا بهت یاد بدم ته این دنیا فقط یه نفر باهاته خودت پس تصمیم بگیر تخریبش کنی یا دوباره بسازیش و واسه زنده موندنت بجنگی.و یه ارزشی بدی به زندگیت.

همین.عاقبت بخیر شید

سلام 

به یا صاحب آلمان 

الان من پذیرفتم خیلی وقته بابت همه کارام عذر خواهی کردم من میگم چرا تموم نمیشه چرا هر چی پا میزارم تو راهه یه سنگی میوفته جلو پام چرا خدا بجا مهربونی انتقامشو گذاشته برا من الان سردرگمم نمی‌دونم از کجا باید شروع کنم 

به یاصاحب الزمان🤍

سلام جونم 

بیا باهم حرف بزنیم لطفا این حرفا چیه زدی گلم 

برای همه ممکنه سوتفاهم پیش بیاد طبیعیه اینکه اذیت شدن نداره جانم

منتظرتم

یه جمله به خودم میگم

هر  کسی به خاطر خدا تواضع کنه خدا بالا میبردش.

در خانه اگر کس است یک حرف بس است

به شایان... 

من ک تو جملاتم بارها تیر ب خودی زدم و گفتم مشکل از خودمه ک اینطوری شدم_

و واقعا متاسفم ک این وضع نابسامان من باعث پرانرژی تر تون میشه  ، با تمام خشونت م گفتم ک ۲ درصد میتونن تو این جهان خوب باشن ک ،من خودم حوصله ندارم دنبال همچین کسایی بگردم ،و مشکل از منه! 

و این ک صفت شیطان ب زن ها ختم میشه رو قبول ندارم ،بالاخره ک همه آفریده خدان، خودمم همچین صفتیو بهتون نسبت ندادم، 

درضمن من حالم خوب نبوده،شما چرا اینطور واکنش و حرص خوری؟مگ اینطور ک من بافتم بوده ک بخاید از ادمین ها گله مند باشید؟مگ آدم عاقل از زخم زبونای یه آدم دیوونه ناراحت میشه؟

ببخشید در کل اگ ناراحت شدید،

و خیلی ممنون ک بنده رو کور کردید🙃🙌

به یا صاحب الزمان:

سلام خواهر....اگرچه توی حرفات کلی به پسرا توهین کردید ولی بدانید که حرف شما و امثال شما هیچ ارزشی از پسرای عزیز کم نمیکنه و اصلا واسه ما مهم نیست شما چه فکری درمورد ما میکنی و فقط بااین توهین ها خودت رو خسته تر میکنی و ما رو پر انرژی تر😁!

اینکه نتونستی با پسرا ارتباط خوب داشته باشی مشکل از خود شماست که بجای تخریب پسرها، بنظرم  باید دنبال حل مشکل خودت باشی!

ضمنا صفت شیطان به زنها داده شده نه پسرها!!!

دنیا بدون زن حتما جای قشنگ تریه ولی دنیای بدون مرد اصلا نمیتونه قشنگ باشه...۹۰درصد جنایت ها تهش به یه زن ختم میشه!

خوشحالیم که ما پسرها با پیشرفت و نحوه زندگیمون چشم حسودها رو کور کردیم 😁

به مدیران محترم:

با سلام واحترام..من از شما هم گله مندم که این متن سراسر توهین رو علیه پسرها منتشر میکنید . این تبعیض اصلا زیبنده نیست

یاحق

سلام،

به جنگجوی درون 

فال تون =

.

.

.

.

.

.

.

.

.

یکی چشاشو بسته!

میگ خدا کو؟کجاست؟

خدا نور شو فرستاده ها ،بهش نشون داده کدوم راهو نره،کدوم کارو نکنه ک نادرسته و کدوم درسته!آدمه دیگ،

آدم فطرتش با نور تغذیه میشه،پس حتی اگ چشات بسته م باشه،نور رو دریافت میکنی ،و دقیقا میدونی چی درسته چی غلط،ولی هنوز اعتماد نداری ،یا شاید نمیخای چشاتو وا کنی ک ازین تاریکی در بیای:)ک دلیلشو نمیدونم!

بازم چشاشو بسته میگ،کو؟خدا کو؟کمکش کو؟

بگرد ببین چیا کورت کرده ک نمیبینی خدا کو،ببین از کجا ب بیراهه رفتی ک پشت ت ب نوره و همه جا واست تاریکه؟؟؟

فهمیدی از کجا؟از رابطه نامشروع،از گناه؟ بفرما،اشتباهتو بپذیر و مسئول چیزی ک انجام دادی باش و از تکرارش دست بردار،چرا ک زمانی اشتباه کردن لایق سرزنشه ک ب صورت مکرر انجام شه!،یه عذرخواهی کن،رو تو برگردون سمتش(نور=،خدا)،همینکه برگردوندی سر مبارکو!( =دوباره با تمام جان ب اعمال و واجباتی ک واس موندن تو راه تعیین کرده عمل کردی)،نور مبارکم میبینی 🙌😅و همین دیدن ،یعنی خدا عذر تو پذیرفته،

اگ میترسی،اگ مرددی،تو دلت بگو ببخشید ☻️ محکم بگو،و از ته دل! بعدش خدا میدونی چیکار میکنه؟

تو همون نقطه ای ک بیراهه ست،یه مسیری از جاده نور،واست باز میکنه، ک ب جاده و منبع اصلی برسی،

و فقط باید جرئت قدم زدن رو در پی بگیری!محکم و استوار>

قدم زدنِ تو راه پاکی و نور هم ،  ک شفافه=ب چیزی ک میخاد عمل کن و از چیزی ک منع کرده دوری کن!بعدش بی منت ارامششو هزار برابر بهتر ازون چیزی ک فک میکنی ،بهت میبخشه، در این مسیر شکرگزار و صبور باش، 

تونستی اینکارو کنی؟

اشتباهتو یافتی؟

پذیرفتی؟

از انجام دوباره ش میخای دست بکشی و تغییر جدیدی در خودت ایجاد کنی؟

پس محکم تر از قبل خودتو بساز ک ب این آسونی ها نریزه.

مبارکه تولد دوباره ت،و تبریک بابت ورود خودِ عالی ت ،به درونت!

_ببخشید راحت و کمی پیچیده گفته شد.

یکی هست حرف بزنیم؟همرو پاک کردم😂هرچی نوشتم(شانس اوردم احتمالا اگ میفرستادم بازم مسدود میشدم)،ولی هنوز عصبیم،و حالم خوب نیست😊

همچنان میگم چقد من بدبختم ک گدای کمک بقیه م😆

بخشنده باشین به این مسکین بی همه چیز کمک کنین،مرسی

خدایا چکار کردم که اینطوری به سرم میاری من آدمم سنگ که نیستم سنگ هم جای من بود تا الان نابود شده بود چخبره این همه درد برا یه آدم زیادی زیاده فقط می‌خوام بدونم کی قراره تموم بشه این همه التماسش کردم کاری نکرد چرا صدامو نمیشنوه

سلام 

دیگه احساس میکنم خدایی نیست بعد این همه معرفت برا خدا یه معرفت نداشت یه حالی بده تموم کنه این وضعیتو همه در حال پیشرفت هستن و دو سال درگیر یه چیز مسخره اصلا موندم کجاست من پاکیمو می‌خوام اون روزا رو می‌خوام چطور پسش بگیرم چطور دوباره ترک کنم چرا یه نگاهی نمیکنه بهم کو کجاست اون شاهچراغی که دم به دقیقه پیشش بودم التماس میکردم کوووووووووو کجاست الان بیاد کمکم کنه بازم پاک شم من بازم پاکیمو می‌خوام دوباره پاکیمو می‌خوام چطور دوباره پاک شم چکار کنم😭

فراخوان جذب مدیریت سایت🤝

آخرش این حس حسادت به چیزی ک نباید!ب فنا م میده!

هیچکی حتی تصورشم نمیکنه تو یسال چقد تغییر کردم،تغییر نزولی.

چقد کینه توز و حسود شدم؟

چیه انتقام گرفتن کینه توزیه؟ من حتی از خودم انتقام گرفتم ،پس جوابی ک بقیه باید پس بدن چی؟

من ،بهشون درس میدم ک اشتباه کردن،و باید اشتباهشونو بپذیرن،

من اون نیمه کثیف و لجن شونو واس همه آشکار میکنم،

دلم نمیخاد همچین آدمایی اصن رو زمین باشنو وجود خارجی داشته باشن،... حتی اگ خودم تو این مسیر شدم یکی از اونا!منم باید از بین برم،به قیمت محو کردن اونا.

تک تک موفقیتاشون ،پیشرفتاشون، با تمام گناهایی ک کردن،و یه عذرخواهی خالی م نکردن!نه از من ،از بالا سری شون...آزارم میده،حرص میخورم!چ بسا تلویزیونم نشون میده موفقیت شو_

محرک ترین انگیزم از رسیدن ب هدفم شده اینک، بزنم تو سرشونو بگم تونستم و تحقیرش کنم،

دلم میخاد پدرومادرش بفهمن چقد کثیفه،چقد کثیفن،و دلم میخاد با اینک همین الانم از درون خیلی تنها و مشوشن، کاری کنم ک ارتباطشون با تنها کسایی ک واسشون مونده قطع شه،

و جالبه در نظر خود درونیم این نه انتقامه،نه کینه توزی،بلکه تلافی کردنه ،فهموندن اشتباهاتشون!

دلم میخاد بفهمن هیچوقت خورشید پشت ابر نمیمونه...

چقد بدم میاد از آدمایی ک هیچوقت عذرخواهی نمیکنن،و تازه همیشه اگ مشکلی هم هست از طرف مخاطبشون میدونن.‌‌‌.‌.

شرط میبندم هیچ مذکری ب خاطر غرور کاذب و مسخرش حاضر نیست ب خاطر اشتباهاتش در حق کسانی ک مرتکب شده ،عذرخواهی کنه،

مطمئنم طرز فکرشون اینه ک یک.خدا ببخشه کافیه،بخشش بنده هاشو نمیخام،یا اشتباه از خودش بوده...

دو. یا کلا بی وجدان و از درون بی وجوده

😅✋️نخونین آقا نخونین این حجم از حس نفرتمو نخونین،عصبانیتم بی مورده،هیچ اتفاق خاصی نیفتاده،

ولی من همچنان طرز فکرم تغییر نکرده ،و همونقدر از جنس مخالفم متنفرم،حتی اگ رو در رو آشکار نباشه!

و مشکلیم ندارم طرف مقابلم همینقدر ازم متنفر شن به قصد گرفتن جونم!

 من واقعا نمیدونم چمه،مرد ستیز شدم؟یا زن محور؟ _نمیدونم.

نمیدونم اصن دلیلم واس این طور افکارم چیه، چرا حالم بهم میخوره ،و کلی چرای دیگ؟

_برم جوابشو پیدا کنم؟؟؟آقا من اصن خوبشو ندیدم،فک نکنم هم هیچوقت ببینم،اگر هم ببینم ،انقدری بی اعتماد و شکاک شدم یا بشه گف ریزبین!ک میتونم بفهمم قصد هرکار خوبی ک میکنن ،واقعا محتوای درونیه خوبی نداره،و حالم بهم میخوره،

حالم بهم میخوره ازینکه من فقط براساس حدسیات خودم چن تا افکارو بهم میپیچم ،و نتیجه واقعی ش دربارشون درست در میاد!🙃

_خود پسرا میدونن چقد آب زیر کان، و رفیقاشون هیچوقت همدیگ رو ب کسی ک نزدیک شونه،یا اقوام و دوستان، معرفی و پیشنهاد نمیکنن...از تک تک شون ب فرض در کلاس ،دانشگاه ،یا یک مکان ک همکار و ... هستن بپرسی،خودشونو یکی از یکی بدتر و صاحب افکار مبتذل،کارای برخلاف ظاهرشون میدونن...جز اینه؟

_ولی خب من هیچوقت ندیدم دختری بیاد بگ رفیقاش ،یا اصن همکلاسی های ک رفیقش محسوب نمیشن،همکاراش و... داغونن ،فلان کارو میکنن و....!

اینک من ادم خوب ندیدم ،دلیل نمیشه ک همرو متهم ب بدی کنم؟اینک من اکثرا رو بد میبینم بدلیل اینه ک خودم از درون بدم؟ولی من منظورم از همشون ۹۸ درصدع،ک خب این یعنی من باید کلی بگردم ک اون ۲درصدو پیدا کنم،و ازونجایی ک سرجمع ۵۰ سال عمر کنم،باید قیدشو بزنم کلا،چون اصن فک نمیکنم موضوع مهمی باشه ک بخام این همه وقت دنبال یکی بگردم ک نهایتش، چند سال باهام بمونه ،ک چ شود؟از طرفی م میگم خانمِ فلانی،یادت نره تو انسانی ،نیازمندی ،کاملی،آخرش یجا این نیازه ،آخرعمرتم شده خفت ت میکنه هااا!!🙂 

درسته واس همجنسام هم این مورد هست ،ولی ب جرئت میتونم بگم درصد ش به ۷۰ ،میرسه!! یعنی ۳۰ درصد بگردین ،پیدا میشه...میدونین چرا؟چون همیشه حساسیت واس بزرگ کردن دختر بیشتر از پسره! چ بسا خانواده مذهبی م باشه...

درست،در کل افکار م واس آدمای بیرون،مضحک و بی منطقه،

ولی واس خودم تنها چیزیه ک میتونم بپذیرم،و پذیرفتن خلاف ش ،واسم دورتر از ذهنه منطقیمه!

میدونین من تنها مشکلم اینه ک ،دلم میخاد تنها زندگی کنم،

و خب تنها زندگی کردن یه دختر،خونه مستقل داشتن یه دختر،

۱.از نظر عرف و اجتماع قابل قبول نیست،

۲. و از نظرشون لزوما دنبال گناهه ک نه ازدواج میکنه و هم تو خونه ش تنهاست

۳.حقیقتا امنیت هم نداره تنها زندگی کردن اونم دختر...(بیشترش ب خاطر جنس مخالف سرزمینم،اصن شما دیدین دختر به دختر حمله ور شه تو خونه ش؟) مگر اینک ب قدرتی برسه ک انقد بزرگ باشه ک سر در قصرش بادیگارد باشه🤣ک اونم رسیدن بهش ۵ درصده!

پس تنها زندگی کردن کلا پوچ میشه ،و واس همچو منی!

انگار معنای=برو بمیر خب! رو داره🙂

و خب من با خودم میگم ای کاش هیچوقت هیچ پسری نبود،یا تو دو دنیای کاملا جدا بودیم،هم راحت بودیم ،هم می‌شد خیلی از تفریحات رو ک نمبشه کرد،انجام داد!(سالم،مث دوچرخه،موتور،...) و هم کسی نبود ک بت آسیب بزنه،

همش میگم چطور میشه ک یه دختر هم موتور و دوچرخه سواری کنه ،و هم گناه نباشه؟؟ک یوقت پسرا رو تحریک نکنه،میگم اگ تو شهر ،تو پیاده رو ها ،دیوار بکشن ،زنونه مردونه کنن شاید بشه!🤣✋️ واقعا خیلی از آرزوهامو فقط بواسطه اینکه ای وای یوقت پسری تحریک نشه،باید بزارم کنار،ک اذیتم میکنه... ،

چیه؟اینا مشکلات رسیدن ب تقرب خدا و اطاعت ازشه؟بابا خب چرا واس پسرا نیست؟همین نگاه شون حتی ب محجبه م ،کنترل نمیکنن اکثرا،کلا آزاد🤷‍♀️بلامانعن،

چون خدا دخترا رو بیشتر دوست داره بهشون سخت میگیره؟

عه عه مگ خدا عادل نیست،بین بنده هاش ک فرق نمیذاره!!!

چون دخترا ظریفن و باعث تحرک بیشتر جنس مخالف،باید در خیلی چیزا مراقبت کنن؟؟؟

گیریم یه پسری م ظریف بود،جسمی،صدایی،روحی... بم نگین نداریم ک میدونم داریمممم!!!! آقا پس این آقا پسر ظریف مون هم حجاب بگیره ک یوقت همجنساش تحریک نشن،

آقا این پسر ظریفمون، خوانندگی نکنه ک یوقت همجنساش بهشون فشار نیاد!!

+مثلا من مذهبی م با این افکار داغونم چ برسه ب قشر دیگ ک دیگ هیچی از خدا و احد نمیدونن!(البته همه قشر من هم ،افکارشون مثل من نیست!)

در کل ادما در حیطه همجنساشون اگ مشکلی باشه از پس ش بر میان ،ولی غیر اون مشکله!

خلاصه اینکه من نمی‌فهمم چرا،و فقط بدون دونستن چرا واقعا؟؟پذیرفتن این همه چیز باهم، ک چون فقط دخترم ،سخته!!

حتی با خودم میگم گیریم من کل عمر مسلمون موندم،با یه احتمال مناسب و انجام دادن تمام ارکان و ... بالاخره یطوری به یه درجه ای،حتی پست ترین منزلت بهشت رسیدم،اصن فرض میکنیم من این افکارمو ب خاطر خدام گذاشتم کنار!!!

با خودم میگم یعنی تو بهشت م ،منِ دختر چون دخترم ،اونجام حجاب؟با خودم میگم خب میگن حوری میدن ب مسلمونا؟من ک دخترم حوری میخام چیکار؟؟؟؟اصن چرا حالا یه ورژن هزار برابر اصن خوشگل تر از منِ دختر،به نام حوری رو ب مردان بهشتی ب عنوان پاداش عرضه میکنن ،مث کالا نیست؟؟؟؟یعنی ب مام حوری مردونه میدن؟با شراب ؟😬

اصن نمیفهمم چرا چیزایی ک تو این دنیا منع شده ،اون دنیا بعنوان پاداش داده میشه،اونم حالا مثلا شرابش باعث گناه نمیشه،خو چرا تو این دنیا اینا نباشه؟؟؟؟😐

میدونین نهایت جواب چیه=عقل ما ب درک بزرگی خدا نمیرسه و تمام🤣من نوکر خدام هستم ولی الان نمیدونم چمه!ب خدای احد میدونم یه ثانیه آرامش خدا ب همه ش می ارزه!

فقط نمیفهمم چرا اکثرا همه چی رو طوری قرار داده ک کار من یوقت ب جنس مخالفم صدمه نزنه!!!

هیچوقت راجع ب حجاب مرد حرف نمیزنن! هیچوقت نمی‌گن مردا چرا نگاهشونو کنترل نکردن،پس بی حیان!!!ب جرئت میگم محاله یه بی حجاب تو خیابون باشه،نگاهشون نخوره بهش،آخرشم میدونی خودشونو چطور کنترل میکنن؟؟؟با ذکر و اینا ؟نوچ،نهایتش کلی فوش و ملامت طرف ک چرا اینطوری میگرده!یبار خودشونو سرزنش نمیکنن ک ای آدم به ظاهر پرهیزگار،اون جهنمی، تو چرا نگاه تو برنداشتی؟؟؟؟

تمام شهر و از زیر و رو میبینن،بعد شکایت شم ب بقیع میبرن ک ن خیلی سخته ،فلانه!نمیشه،واس همین دیدیم،اونم با جزئیاتااا!!!!یعنی یه نگاه انقد با جزئیات!!!ک اگ اصن جهش فکری و ... نباشه انقد بش پر و بال میدن ،ک میشه ازش فیلم سینمایی ساخت🤣

تازه اگرم کنترل کنن، همینکارم کنن کلی منت و اعتراض!😑

آخر ما نفهمیدیم ما ضعیفیم یا جنس مخالفمون؟؟؟

و اینم نمیفهمم چرا مثلا تو زوجین ،یه مرد میتونه با رفیقاش تا صبح یا یه هفته بره شهری سفری تفریح!!ولی همسر ش،نچ،نمیتونه شب خونه رفیقش بخوابه،چ برسه ب تفریح و سفر هفتگی!🤣

نگین حجاب سخت نیست ،آرامش بخشه و فلان! سخته خب؟اونم تو جامعه ای ک همه یه گارد دفاعی دارن یا رد میشی تیکه میندازن!!یا ب خون ت تشنه ن،صد برابر واس پیدا کردن یه دوست خوب و 🤏 اینک بپذیرتت سختع،اینک وقتی کنارشی، حس میکنی بین بقیه دوستاش ک مث خودشن(از نظر پوشش)معذبه یا خجالت میکشه،یا انگار دنبال اینه ک ب بقیه بفهمونه چرا این محجبه دوستشع،آدم خوبیه، فلانه....سخته

🤣اگ یکی همینارو جلوم بگه ها ،یطوری  کت بسته افکارشو تحویلش بدم،و قانعش کنم ک راه درست ش اینه... ولی خودم گیر کردم،و خنده داره😂

دلم میخاد بگم اصن جوابمو ندین،کارم نداشته باشین،این افکارم بمونه واس خودم،ولی میبینم ته ته ش خودم با این افکار میرسم ب این جمله.:برو بمیر خب:>😂

میگین به بلوغ عقلی و... نرسیدم؟چطور ، بلوغ عقلی میشع زمانی ک انقد بم از نظر نیاز ب جنس مخالف فشار بیاد ک خوب و بدشو باهم بپذیرم؟؟؟نگین اینطوری نیست،ماهیت درونیش همینه😂دیگ ته ته ش واس اینک بپذیری ،یه موارد بهتری رو جایگزین این تعریف میکنی ک بپذیری!

منو اینطوری نبینین،من کلا آدم شاخه دار و چند وجهی م متاسفانه!،اگ من واقعا قصد ازدواج و ... رو داشتم ،طوری حرف میزدم ک صد برابر کسی ک بلوغ عقلی داره،کُپ کنین ک این با این سن ش چطور اینطوره؟الان ک سن م بیشتره ولی بارها تو سن پایین تر م ،با مدل حرف زدنم بارها پرسیدن واقعا انقد سن ته؟😑😂(تو این مورد واقعا مغرورم و فک میکنم حتی اگ چهره خوبی از نظر بقیه نداشتم یا ندارم!فک میکنم درونم یه پیر خرفت دارم،قدرت جذب افکار بالایی در واقعیت دارم،اعجوبه ای ام واس خودم😐البته فقط واس خودم)

امتحانش مجانیه،با یه اکانت دیگ بیام ،ظاهر آدمیو بازی کنم ک قصدش ازدواجه😂😑!!!و اهداف اصلی رو از ازدواج بگم و....

☻️🙌حس ترسناک بودن گرفتم،نمیدونم چرا ،شاید فک میکنم افکارم چون واس بقیه غیر قابل قبوله،ترسناکه،پس اگ کسی افکارمو بفهمه ،من ترسناک و تقریبا مجنون و دیوانه تلقی میشم🙂😂

ای کاش زودتر جواب بدین ک وقت بر من تنگ است،دوستان!باتشکر

🔴 خدایا مصطفی رو ببخش 🔴 

سلام به داداش گلم آقا مصطفی 

حرفت کاملا درسته داداش و قبول دارم 

این درست نیست که خودمون رو برتر از دیگری بدونیم اما خب بنظرم کسی که همیشه سعی بر گناه نکردن داره وظیفه بیشتری برای موفق شدن داره چون اگه این شخص موفق نشه همه مسخرش میکنن...

همه میگن چیشد تو که دم از خدا و پیغمبر میزدی ولی عذرخواهی میکنم مثل خر تو گل گیر کردی 

در مورد بازخوردی که نسبت به حرفاش فرمودین راستشو بخوای داداش خیلی از حرفا اصلا جلوی من نمیزنه چون میدونه که بازخوردی خوبی نخواهم داشت..اما وقتی ۴،۵ نفره با دوستاش دورهم نشستیم اون موقع تعریف میکنه..من بازخوردی نشون نمیدم ولی رفیقاش طبیعتاً همراهیش میکنن و باخورد مثبت نشون میدن

به امیررضا ۱۳۸۳

یه چیز یادم رفت داداش

چون تجربه خودمه میگم،با بازخوردی که به اطرافیانت میدی میتونی نوع رفتارشون رو با خودت تنظیم کنی.ینی بعد یه مدت کسی دیگه خطره دختربازی یا چیزهای دیگشو برات تعریف نمیکنه.میدونه یه حد و مرزی باید رعایت کنه.بدون اینکه باعث ناراحتی یا قطع رابطه بشه

به امیررضا ۱۳۸۳

سلام داداش

هیچ وقت خودت رو از پسر عمت بالاتر نبین،توی روایت داریم اگه ترس از اینکه بنده من دچار عجب بشه نبود من خدا نمیذاشتم گناه کنه،روی حرفم فکر داداش.خیلی مخلصیم ارادت.ایشالا روز به روز پیشرفت کنی .

ازخواب یهویی پاشدم 

یهو حس کردم میخام شهوتی شم 

یکی نیست کمک کنه

نمی‌دونم چیشد توتوخواب

خدا جون امشب و یادت باشه چون میتونستم گناه کنم و نکردم

خدا جون ببین من دارم زیر فشار میل جنسی له میشم ولی مقاومت میکنم 

خدا جون امشب میتونستم خودارضایی کنم ولی نکردم دلم واسه خودم سوخت راستشو بخوای...

دیدم من که دوست دختر نمیگیرم با دختری که هیچ صنمی باهام نداره لاس نمیزنم پس من خیلی حیفم اگه خودارضایی کنم..دیدم من که وقتی پسرعمه م از کارهایی که با دوست دخترش میکنه برام تعریف میکنه هرلحظه به یاد توام و بودنتو فراموش نمیکنم خیلی حیفه که بخوام بخاطر خودارضایی به کل فراموشت کنم.

خدایا من فراموشت نمیکنم تو هم فراموشم نکن.

به خاک

قبلش یه معذرت خواهی بکنم بابت اینکه اینجا مینویسم.

سلام.قول میدم زیاد ننویسم و امیدوارم حرفام زیاد رو اعصاب نباشه و بتونه کمکی بکنه.یادمه توی پیام های ذخیره شدم یه پیام ازتون نگه داشته بودم.اگه هنوز نشده...خب * هنوز * نشده...کم نیار...انقدر به خودت هی نگو نمی‌تونم...ضعیفم...بدم...احمقم...خرم...نه!!! تمومش کن این بازی کثیفو...قبول دارم یه وقتایی ادم بی اعتبار میشه پیش خودش یه وقتایی مرگ تنها چیزیه که میخواد ولی میدونین یادمه تقریبا چندماه پیش یه پسری از اقواممون 17 سالش بود و خودکشی کرد و من تموم اون روز داشتم فکر میکردم که کاش میتونستم برم پیشش بگم چته که میخوای همچین کاری رو بکنی؟مردن راه حله؟یعنی زندگی ادم چقد غم انگیز باشه که تهشم اخرین لحظه زندگیشم در حال زجر کشیدن بمیره.واسه یه ادم پایانی تلختر از این میشه پیدا کرد؟با مرگ همه چی تموم میشه تموم امیدا حتی اگه یه درصد فقط یه درصد احتمال داشتن اتفاق بیوفته صفر میشن.ولی این درد تموم نمیشه.

شاید اینقد رنگ خوبی رو ندیدین که دیگه دست از زندگی کشیدن کشیدین اگه یه زندگی خوب داشتین بازم میخواستین بمیرین یا نه؟بخدا نگین که من واسه همون زندگی خوبم خستم که دیگه به صحت و سلامت مغزتون شک میکنم.دونستن من و دلداری دادنام و امید دادنام به درد جرز لای دیوار میخوره تا وقتی که شما نخواید خودتونو نجات بدین.هیچ راه نجاتی واسه کسی که نخواد نجات پیدا کنه نیست.شما ته دلتون دنبال یه چیز بزرگ بودید ولی اینقد نشد و نشد که کلا زدین زیرش.

من نمیدونم شب شما چطوریه قرارم نیس بگم روز از دل تاریکی درمیاد گوشتون پره.همه ی ما متفق القول میگیم بلندشین تلاش کنین میدونین چرا؟چون اگه بلندبشید شاید دارم میگم شاید شب تموم بشه ولی اگه این وضع بشه عادت اینو با تاکید میگم هیچوقت از این وضع درنمیاید.امید زنده نگهتون میداره شما میتونین بهش پشت کنین و فاتحه خودتونو بخونین یا بگید فارغ از هرچیزی فقد از این وضع دربیاین به هرقیمتی شده.

یه سری چیزا فقد مال خود ادمه زندگیتون قلبتون واسه خودتون نگهش دارین حلوا که نیس خیراتش کنین.دنیا بی رحمه؟بله اگه میخواین زنده بمونین یادبگیرین ادای قوی بودن دربیارید و کمترین صدایی هم ازتون درنیاد اونقد سخت تلاش کنین که جونی ازتون نمونه

همین دیگه.مراقب باشید زیاد تو حال بد نمونین و سعی کنید حتی کوچکترین کاری هم که میتونید واسه خارج شدن از این وضعیت انجام بدید.

دعای خیر ما همراهتونه ولی بیشتر از همه حرکت شما رو میطلبه

دوباره توی روز حساس ۵قرار گرفتم 

و ازصب سرم تو گوشیه 

کمک🙂

خیلی حالم بده اصلا انگیزه برا ترک ندارم احساس میکنم دیگه نمیتونم ترک کنم احساس میکنم خدا دیگه توفیقشو بهم نمی‌ده😭

سلام 

به منتظر 

آبجی نمی‌دونم از کجا شروع کنم خیلی در هم بر هم هستم اصلا انگار هیچی خوب نیست چرا خدا یه نگاهی بهم نمیکنه الان خیلی نیاز دارم به کمک خدا اصلا کجاست چرا به دادم نمیرسه کاش الان کمکم میکرد

سلام مجموعه مشاوره نداره؟

یه شیخه بود

نیست دیگه؟

محمدعلی

خنده ات دائمی

غصه ات سطحی باد